فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
این استاده خودش توی فلان مورد، لنگ میزنه...
اونوقت من برم ازش، دین و اخلاق یاد بگیرم؟
instagram.com/ostad.shojae1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏝بیانات مقام معظم رهبری در خصوص #بسیج 🏝
⚘#هفته_بسیج گرامیباد⚘
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
🧗کسی که در کوهنوردی راهنما و جلودار است، از کوه بالا میرود و سایر افراد پشت سر او راه میافتند، اگر راهنما به قلّۀ کوه هم برود، هرکس که از او تبعیّت کرده به قلّه راه پیدا میکند.
🌟«امام» هم، «مأموم» را به جایی میبرد که خودش در آن مقام مستقر است. حال برای ما که میخواهیم به کمال برسیم و قوای خود را به فعلیّت بدل کنیم، قلّۀ کجاست؟ معرفت الرّب!
✍️حضرت آیتالله حاج سیدمحمدصادق حسینی طهرانی حفظه الله تعالی
برادران عزیز
رسالتِ مرد بدون مشارکتِ زن
بھ انجام نمیرسد.
ــــــــــــ
- امام موسۍ صدر، رهبر شیعیانِ لبنان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓ چرا سحرخیز نیستیم؟
🖤 چرا از مناجات با خدا لذت نمیبریم؟
⚠️ چرا مفاهیم قرآن به جانمان نمینشیند؟
1_1259866813.mp3
12.42M
#خانواده_آسمانی ۴۵
#یقین و #تردید دو نقطهی مقابل یکدیگر هستند که اگر رشد داده شوند؛
اولی انسان را به بلندای مقام امام میرساند
و دیگری، به قعر گودال ذلّت.
⚡️اما اکسیر بسیار قدرتمندی در وجود انسان قرار داده شده، که اگر نحوه استفاده از آن را یاد بگیریم؛ هیچ تردیدی، گریبانمان را نخواهد گرفت.
و آن اکسیر....؟
#استاد_شجاعی 🎤
#استاد_پناهیان
@Ostad_Shojae
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
عهد می بندیم با مولایمان:
🔶💐❤️🌸🔶💐❤️🌸🔶💐❤️🌸
اللّٰهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هٰذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لَا أَحُولُ عَنْها وَلَا أَزُولُ أَبَداً، اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذَّابِّينَ عَنْهُ، والْمُسارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضاءِ حَوَائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِينَ لِأَوامِرِهِ ، وَالْمُحامِينَ عَنْهُ، وَالسَّابِقِينَ إِلىٰ إِرادَتِهِ،
وَالْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ؛
خدایا در صبح این روز و تا زندگی کنم از روزهایم، برای آن حضرت بر عهدهام، عهد و پیمان و بیعت تجدید میکنم که از آن، رو نگردانم و هیچگاه دست برندارم. خدایا مرا، از یاران و مددکاران و دفاعکنندگان از او قرار ده و از شتابندگان به سویش، در برآوردن خواستههایش و اطاعتکنندگان اَوامرش و مدافعان حضرتش و پیشگیرندگان به سوی خواستهاش و کشتهشدگان در پیشگاهش ...
🍃🌸🌱🌼🍃🌸🌱🌼🍃🌸🌼🌱
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّل فَرَجَهم و العَنْ اعَدائهْم اجْمَعین بِه عَددِ ما احاطَ بِه عِلْمُک
#صبحتبخیرمولایمن
🏝پناه میبرم
از ادعاهایم به ساحتش...
هرچند نبودش بد بودنم را به رخم میکشد...
اما همچنان باد به غب غب انداخته و
فریادِ
"عارفُ بحقک و أَنْتَظِرُ ظُهُورَکَ" را سر دادهام!
کاش دریابد
منِ پُر از خالی را...🏝
⚘اللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمِيعِ مَا خَلَقْتَ وَ ذَرَأْتَ وَ بَرَأْتَ وَ أَنْشَأْتَ وَ صَوَّرْتَ
پروردگارا تو آن امام را از شر جميع آنچه خلقت كردى و به حركت آوردى و آفريدى و ايجاد كردى و بر نگاشتى در پناه خود محفوظ دار⚘
📚مفاتیح الجنان،دعای عصر غیبت
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
#هفته_بسیج گرامیباد
ومَن
اَزکودکی آموختَم
مـیٰآنِتَمـامِ
عِشـقھا
عِشق بِھ #حسین«؏»
چیز دیگَریسـت :)
•♥️🌱•
#اربآبحسیݧجآنـــمღ
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
❣#پـــــیامبرمهربانے_ص :
نـیت خـوب ؛
صـــاحبش را به بـهشت مے برد ...
📚نـــــهج الفصاحه، حدیث ۳۱۶۳
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
[سالک باید چون نگهبانی
بیدار از خود مراقبت نماید
مبادا بار دیگر به آن ورطهای
افتد که بنا دارد آن را ترڪ کند-_🍁
#خمینیڪبیر🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹رزقهای زمانی و مکانی
استاد مسعود عالی
تقلب یڪجاجایزهست☝️🏻
اونم؛ امتحاناٺ الهیوسختیها ...
کہبایدسرمون بگیریم بالا
از رو برگهٔزندگۍشھـدا #تقلب کنیم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 شاهکار حکیم ابوالقاسم فردوسی، در ترجمه ی آیة الکرسی به زبان نظم و شعر
✅ خیلی جالب/ حتما ببینید و منتشر نمایید.
📝 #یادمون_باشه ؛
بعضی وقتها، برای خاموش کردنِ یک آتیش، یک فتنه، یک کینه، و ... باید از حقّ مسلّم خودت هم بگذری!
بشینی و سکوت کنی و ....
اجازه بدی، آتیشی که هنوز گُر نگرفته؛ خاموش بشه!
گاهی لازمه، حقّت رو رها کنی، بایستی و جلوتر نری...
و نترسی از اینکه بگن؛
"فلانی ترسید "
آره ؛ گاهی لازمه بترسی، تا بتونی هیولایِ درون کسی یا کسانی رو مهار کنی❗️
این ترسها از نگاه خدا ، تمامِ حقیقت شجاعته!
@ostad_shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رژه جهادی بسیجیان 😊😊
«أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»
استادی می فرمود:
این آیه معنایش این نیست
که با ذکر خدا دل آرام می گیرد
این جمله یعنی خدا می گوید:
جوری ساختهام تو را
که جز با یاد من آرام نگیری...!!
تفاوت ظریفی است!
اگر بیقراری؛
اگر دلتنگی؛
اگر دلگیری؛
گیر کار آنجاست که هزار یاد،
جز یاد او، در دلت جولان میدهد...
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلش گرفته از زمونه
اشک می ریزه به هر بهونه
عزیز دلم حسین❤️
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان #قسمت39 📡 پیامدهای ماهواره در خانواده ⁉️چه شد که پای ماهواره به خانهها
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#قسمت40
📡 پیامدهای ماهواره در خانواده
⁉️چه شد که پای ماهواره به خانههایمان باز شد؟
فصل3️⃣ : بهانه هایی شبیه دلیل (توجیهات سطحی)
2⃣ اخبار سیاسی و شبکههای علمی
یکی دیگر از توجیهات برای خرید ماهواره📡، اطّلاع از اخبار سیاسی است. عدّهای معتقدند برای اطّلاع از اوضاع دنیا و حتّی ایران، نمیتوان به اخبار رسانۀ ملّی بسنده کرد؛
زیرا به دلایل مختلف، اخبار ایران و جهان در رسانۀ ملّی ما به صورت کامل، بیان نمیشود.
✅پاسخ اوّل ما به این افراد، همان است که در پُست قبلی آمد، یعنی باید دید:
⁉️ آیا آن سودی که شما از اخبار ماهوارهای به دست میآورید با آن ضرر و خطری که متوجّه خانوادهتان میکنید، قابل مقایسه است یا خیر؟
✅ دوم این که:
ما قبول داریم در میان اخبار شبکههای ماهوارهای، خبرهای درست و راستی هم هست که در اخبار رسانۀ ملّی به آن پرداخته نمیشود، یا این که با اشاره از کنار آن میگذرند؛
❎ امّا شما هم این را قبول کنید که بسیاری از اهداف بوقهای رسانهای غرب، با مخلوط کردن حقّ و باطل و بدون این که شما بدانید، چه اتّفاقی در حال وقوع است، به نتیجه میرسد.
❌ دستِ کم گرفتن دشمن و اعتماد بیش از اندازه به خویشتن در این موارد، منطقی نیست.
‼️ افرادی که با همین دلیل به سراغ شبکههای ماهوارهای رفتهاند و پس از مدّتی عقایدشان رنگ و بوی دیگری گرفته، کم نیستند.
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص ۱۶۱-۱۶۵
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
#محسن_عباسی_ولدی
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
#رمان_ضحی ❤️ #قسمت_سی_و_دوم من هم لپ تاپم رو بیرون آوردم و روی مبل تک نفره زیر کانتر کار ترجمه جدید
#رمان_ضحی ❤️
#قسمت_سی_و_سوم
فکر کنم پیدا کردنش خیلی سخت نباشه...
لبخند کم جونی زد که رنگ امید داشت
شماره رضوان رو گرفتم و منتظر شدم
آروم پرسید: الان ساعت اونجا چنده خواب نباشه؟
_نه الان تازه کلاس اولش تموم شده تو دفتر بیکار چای میخوره بزار حد اقل یه استفاده مفید از وقتش بکنه به بطالت...
صدای رضوان جمله م رو نیمه تمام گذاشت:
به سلام عمو زاده ی شب گردم تو خواب نداری؟
_سلام عوض احوال پرسیته! کجایی؟
_در دفتر در معیت همکاران در حال نوشیدن چای بودم که مصدع اوقات شدی!
حالا امری بود؟ یا دلت تنگ شده؟
_اونکه حتما...
ببینم شماره ی یه بنده خدایی رو تو ایران میتونی برام گیر بیاری؟
_خوبی؟ فک کنم اشتباه گرفتی من دبیر ادبیاتم نه کارمند مخابرات!
_ بابا همچین کار سختی نیس همکارته
تهرانم هست
_خب اینهمه دبیر تو تهران من چجوری باید شماره این بنده خدا رو پیدا کنم؟
اصلا تو شماره دبیر میخوای چکار؟
_ اونشو بعدا برات توضیح میدم
حالا یکاریش بکن دیگه خیلی واجبه
_چی بگم قول نمیدم حالا اسمشو بگو...
نگاهم رو دادم به صورت کتایون...
بی صدا لب زد: سیما کمالی نژاد
گفتم: سیما کمالی نژاد
_خیلی خب بذار یه پرس و جو بکنم ببینم چی میشه ولی گفته باشم اگرم پیداش کنم تا نگی چیکارش داری نمیفرستم برات!
_خیلی خب بابا نمیری از فضولی
منتظرم...
_من تو دفترم نمیتونم به زبان مناسبت باهات حرف بزنم باشه برای بعد!
دیگه باید برم سر کلاس چایی مم نخوردم هنوز فعلا خداحافظ
خداحافظی کردم و برگشتم طرف کتایون:
ان شاالله پیدا میشه نگران نباش
هر موقع خبری شد بهت زنگ میزنم
لبخندی زد: واقعا ممنونم ازت لطف بزرگی به من کردی
امیدوارم بتونم یه روزی برات جبران کنم...
_ قابلی نداشت... به طمع جبران هم نبود...
خوشحال میشم بتونم کمک کنم به حقیقت برسی و آرامش پیدا کنی
چه کاری جذاب تر از واسطه شدن برای به هم رسیدن یه مادر و فرزند...
_ممنونم که بی توقع کمک میکنی...
_خب معلومه ما هم نوعیم طبیعیه که به هم کمک میکنیم حالا دیگه برو بگیر بخواب که سر صبح باید بری سر کار
برو بذار منم به نمازم برسم!
پوفی کشید و از جاش بلند شد: نصفه شبام نماز میخونید شما!!
_نماز شب واجب نیس ولی چون خیلی حال میده میخونم!
نگاه عاقل اندر سفیهی بهم کرد:حال میده؟
_آره
مناجات سحر بالاترین لذت روی کره ی زمینه
البته که حق داری باور نکنی
منم تا عسل نخورده باشم هر چی بهم بگن شیرینه میگم به قیافه ش که نمیاد!
اینجور چیزا تجربه ست قابل بیان نیست
_حالا کجای اینجا نماز میخونی اینجا که کفِش تمیز نیس؟
بیا تو اتاق بخون اگر سر و صدا نمیکنی!
خندیدم: چرا اتفاقا میخوام سر و صدا کنم! همینجا هم راحتم یه زیلو گذاشتم پشت یخچال برا همین موقعا
برو به سلامت شبت بخیر
اون رفت و منم رفتم سراغ تجربه ی باحال خودم!
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
#رمان_ضحی ❤️ #قسمت_سی_و_سوم فکر کنم پیدا کردنش خیلی سخت نباشه... لبخند کم جونی زد که رنگ امید داشت
#رمان_ضحی ❤️
#قسمت_سی_و_چهارم
کتایون رفت با این قرار که هر وقت رضوان شماره مادرش رو پیدا کرد خبرش کنم و اون هم هر زمان فرصت کرد سر بزنه تا بحثمون رو پیش ببریم
من هم در طول هفته تا جایی که تونستم از همه جا، بنگاه و آگهی های مجازی و دوست و همکار و دانشگاه و... سراغ یک اتاق که بشه توش چند ماهی سر کرد رو گرفتم که بیش از این خلوت ژانت رو بهم نزنم و به قولم هم وفا کنم اما دریغ از یه کف دست جا!
نیویورک توی زمستون حتی زیر پل هم جای خالی برای پذیرش مهمان ناخوانده نداره!
دانشگاه هم که تا ترم پاییز بعد امکان تحویل خوابگاه نداشت!
دست کم تا بهار باید صبر میکردم...
جمعه آخر وقت توی آزمایشگاه در حال حاضر شدن بودم که صدای پیام گوشیم بلند شد
رضوان بود
متن پیام هم یک شماره بی نام و نشان
حتما شماره مادر کتایون!
همونطور که مسیر آزمایشگاه تا ایستگاه اتوبوس رو پیاده روی میکردم شماره کتایون رو گرفتن تا این خبر خوش رو بهش بدم...
طولی نکشید که جواب داد
انگار منتظر تماسم بود: ضحی تویی؟
خبری شده؟
_سلام ... ممنون منم خوبم... شما چطوری؟
حسابی کنجکاو شده بود:
_اذیت نکن بگو چی شده شماره شو پیدا کرده؟
_لابد دیگه!
وگرنه من با آدم خوش اخلاقی مثل تو چه کاری میتونم داشته باشم
صداش رنگ لبخند گرفت: ممنونم ازت... از دختر عموتم تشکر کن
شماره رو هم برام بفرست بی زحمت
_باشه پس کاری ن...
_نه نه.. صبر کن
نمیخواد شماره رو بفرستی
فردا شنبه ست دیگه؟
آره شنبه ست... من میام اونجا
هم این بحث رو تموم کنیم هم شماره رو ازت میگیرم!
اه نه... لعنتی فردا یه قرار مهم دارم
یکشنبه... یکشنبه میام
هیجان زده بود
به نظر می اومد به تنهایی از پسش برنمیاد و به کمک احتیاج داره
مخالفت نکردم: باشه
یکشنبه صبح منتظرتیم
فعلا...
...
صبح یکشنبه به تنهایی مشغول خوردن صبحانه بودم که کتایون رسید
آثار هیجان و شتاب زدگی در چهره و رفتارش مشهود بود
کلافه شال گردنش رو از گردن جدا کرد و غر زد: چقدر بیرون سرده
ژانت کو؟
مجدد پشت میز نشستم تا بقیه صبحانه م رو میل کنم: کلیسا
بفرما صبحونه
پشت میز نشست اما چیزی نمیخورد...
میدونستم حواسش کجاست و منتظر چیه
ولی نمیخواست اقرار کنه این مسئله چقدر براش اهمیت داره
منتظر بود من موضوع رو مطرح کنم
من هم در آرامش صبحانه م رو میخوردم!
طولی نکشید که ژانت هم از راه رسید...
توی هفته ای که گذشت چندان ندیده بودمش ولی حالا که میدیمش برعکس هفته قبل سرحال به نظر میرسید
با تعارف من پشت میز نشست و عطر چایی که براش میریختم رو بو کشید:
_چه بوی خوبی داره این چای
لبخندی زدم: از این چای زیاد برام فرستادن
چند بسته میذارم بمونه هر وقت خواستی استفاده کن
کتایون_راستی تونستی جایی رو پیدا کنی؟
_نه بابا هیچ جا حتی حلبی آبادم پیدا نمیشه مگر اینکه ویلا اجاره کنی یا پنت هوس که از عهده من خارجه
همینو میخواستم بگم؛
ممکنه دو ماهی طول بکشه تا جا پیدا کنم
ژانت همونطور که نگاهش به لقمه ش بود جواب داد: خب حالا نمیخواد عجله کنی
صبر کن تا یه جایی پیدا بشه...
_ممنون
پیگیرش هستم همین که پیدا بشه زحمت رو کم میکنم
_زحمتی نداری بیشتر زحمت میکشی این صبحونه ها و شام و...
بعد با ذوق گفت: ولی امشب اگر اشکالی نداره من میخوام یه غذای فرانسوی درست کنم
ابروهام بلند شد: چی بهتر از این من که از خدامه حتما همین کارو بکن
کتایون انگار طاقتش تاب شده باشه بالاخره زبون باز کرد:
_خیلی خب حالا... گفتی یه شماره برات فرستاده؟
برخلاف تصورم ژانت کنجکاوی نکرد
حتما همه چیز رو بهش گفته!
جواب دادم:
_آره...
گوشیتو بده شماره رو بزنم برات
بعدم صبحونتونو تموم کنید به بحثمون برسیم
ادامه دارد
:
روایت دردناک دختر سوری از ماندن در محاصره داعشیها
پدرم اسلحه آورد خانه گفت: اگر اتفاقی
افتاد و من نبودم خودتان را بکشید
از پدرم پرسیدم چرا ؟؟
گفت چون اگر خودتان را نکشید
داعشیها بلایی سرتان میاورند.
که ارزو میکنید بدنیا نیامده بودید.
فردای انروز چند خانواده از خانواده های
منطقه به دست داعش اسیر شدند
که پسرها و مردها و پیرمردها و پیرزنها
را سربریده و دختران و زنان را برده
بودند.اینجا بود که مجبور شدیم یکی از
خانواده را انتخاب کنیم که اگر اتفاقی
افتاد همان همه ما را بکشد و در بعد هم
خودش را بکشد..و در اخر برادرم که 12
سال داشت به اصرار مادرم قبول کرد که
این کار را انجام دهد و ما نه شب
داشتیم و نه روز و واقعا در شدیدترین
و سختترین شرایط روحی بودیم و مادرم با
گریه به برادرم میگفت که اسلحه را از خودت
جدا نکن چون هر لحظه ممکن است
که اوضاع جوری شود که از ان استفاده
کنی و نگذاری که ما زنده به دست این
داعشیهای کافر بیافتیم و میگفت پسرم
نکنه دلت به رحم بیاید که اگر دلت به رحم
امد و ما را نکشتی انها به طرز فجیعی
ما را میکشند..چند روزی را با این اوضاع
بد و استرس شدید گذراندیم و چند روز
بعد داشتم نماز صبح میخواندم که شلیک
گلوله در روستا شروع شد و درگیری خیلی
شدید بود همه بیدار شدیم و برادرم اسلحه
را به دست گرفته بود مادرم گفت هر وقت
بهت گفتم اول من رو بکش بعد سه خواهرت
بعد هم خودت..درگیری تقریبا سه ساعت طول کشید ما دیگه ناامید شده بودیم و گفتیم که دیگه کار تمومه.در همین لحظه پدرم در را باز کرد و وارد شد مادرم گفت چی شده.پدرم گفت ما درگیر نشدیم ایرانیها امدند و با داعشیها
در گیر شدند میخواهند محاصره روستا را
بشکنند تا ما را از این کفار نجات بدهند.
یکساعت بعد محاصره شکسته شد.
خدا را شاهد میگیرم تمامی اهالی
روستا با دیدن نیروهای ایرانی از
خوشحالی گریه شوق میکردیم و
بالاخره این کابوس حقیقی تمام
شد.انروزها را هیچ وقت فراموش
نمیکنیم که چگونه شب را به صبح
و روز را به شب میرساندیم..
😔😔😔😔😔😔😔😔😔
بـــــیــــــاد حاج قاسم عزیز
و همه سربازان حاجی
به یاد همه اوناهای که اسلام براشون مرز نداره و از همه هستی شون گذشتن برای حفظ اسلام واقعی
هدیه به روح بلند شهدای مدافع حرم و سلامتی رزمندگان اسلام صلوات
🌸❤️🌸
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
عهد می بندیم با مولایمان:
🔶💐❤️🌸🔶💐❤️🌸🔶💐❤️🌸
اللّٰهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هٰذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لَا أَحُولُ عَنْها وَلَا أَزُولُ أَبَداً، اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذَّابِّينَ عَنْهُ، والْمُسارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضاءِ حَوَائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِينَ لِأَوامِرِهِ ، وَالْمُحامِينَ عَنْهُ، وَالسَّابِقِينَ إِلىٰ إِرادَتِهِ،
وَالْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ؛
خدایا در صبح این روز و تا زندگی کنم از روزهایم، برای آن حضرت بر عهدهام، عهد و پیمان و بیعت تجدید میکنم که از آن، رو نگردانم و هیچگاه دست برندارم. خدایا مرا، از یاران و مددکاران و دفاعکنندگان از او قرار ده و از شتابندگان به سویش، در برآوردن خواستههایش و اطاعتکنندگان اَوامرش و مدافعان حضرتش و پیشگیرندگان به سوی خواستهاش و کشتهشدگان در پیشگاهش ...
🍃🌸🌱🌼🍃🌸🌱🌼🍃🌸🌼🌱
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّل فَرَجَهم و العَنْ اعَدائهْم اجْمَعین بِه عَددِ ما احاطَ بِه عِلْمُک
#صبحتبخیرمولایمن
🏝و اشک هایم
که هر سهشنبه با تو
در جمکرانت قرار دارند...
از چشمهایم تا تو
یک باران فاصله است...🏝
⚘وَ احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ (وَ مِنْ فَوْقِهِ وَ مِنْ تَحْتِهِ)
و آن امام را از مقابل رو و پشت سر و از سمت راست و چپ و از بالا و پايين محفوظ بدار⚘
📚مفاتیح الجنان،دعای عصر غیبت
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
#هفته_بسیج گرامیباد
با گریہ رو بہ کربُ بلا میدهم سلام
دورے ز تو
امان دلم را بریده است...
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله♥️
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
پیامبر اکرم- صلّی الله عليه وآله- میفرمایند:
«إنَّ العَبْدَ لَیُدْرِكُ بِحُسْنِ خُلْقِهِ دَرَجَةَ الصَّائِمِ القَائِم»
بنده با خوشاخلاقی به مقام روزهگیر شبزندهدار می رسد.
بحار الأنوار/ج 71/ص 373
#روایت
《 فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا 》
قطعا با هر سختے،آسانے است.
شرح/۵
#آیات