eitaa logo
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
2.6هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
7.4هزار ویدیو
211 فایل
ارتباط با ادمین @Yassekaboood هیئت خواهران خادم الزهرا سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی همدان بلاخره خون شهید محمد حسین عزیز می‌جوشد و حاج قاسم هست #حدادیان #گلستان هفتم #شهید جمهور #تنها هیات مذهبی به نام #حاج قاسم در کشور @khaharankhademozahra
مشاهده در ایتا
دانلود
زیارت عاشورای خواهران خادم الزهرا (علیها سلام): 🌧 خداحافظ آسمانِ رجب ... آنقدر بی صدا باریدی و تطهیرمان کردی؛ که خودمان هم، سابقه ی خرابمان، فراموشمان شد! ✨آنقدر دامنت را برای پروازمان باز کردی؛ که زخمی بالانی چو ما نیز، جرأت بال زدن یافتیم! دیگر سفره ات آهسته آهسته جمع می شود .... و ما دوباره دلمان برای نوای "یامن أرجوا" برای "سبحان الله و أتوب إلیه" و برای عاشقانه ترین ترانه ی "لااله الا الله" تنگ می شود! ✨آمدی، تطهیرمان کردی، تا در نیمه ی شعبان، برای زیباترین جشنِ زمین، آماده شویم.... آمدی تطهیرمان کردی، تا زیر سایه ی تنها باقیمانده ی خدا، آشتی کنانی راه بیندازیم و در ضیافت رمضان، غریبگی نکنیم! دست مریزاد بر آسمان تـــو.... که ندیده خرید، و چشم بسته بارید....
✍ ما مردِ روزهای "عادت" و "تکرار"یم ... آنقدر راحت به نداشتن و نبودن عادت می‌کنیم، که گاهی حاضریم در همین عادت‌ها بمانیم و جان بدهیم، اما به "رهایی"، فکر نکنیم ... قرن‌هاست، نیستی و ...کسی نیست، تا قلب بشر زیر سایه‌اش ، نفس تازه کند! چنان به این خفگی عادت کرده‌ایم؛ که گویی خِس خِس، عادتِ طبیعیِ قلب‌های قحطی‌زده‌مان است. 🌪 اوضاع این روزهای جهان، چقدر آشناست! همانگونه که عادت کردیم بی "عین‌الحیاه" روی زمین راه برویم و توهمِ "زیستن" را باور کنیم ؛ همانقدر راحت، با ویروسی که تمام دلخوشی‌هایمان را گرفته نیز، کنار می‌آییم و زندگی می‌کنیم... ما قرن‌هاست آموخته‌ایم، خود را در گورِ عادت‌هایمان دفن کنیم، اما به "رهایی" نیندیشیم... !
✍ ترازوی دکّان تو، آینه‌ی خود توست! آنچه در کفّه‌ی ترازوی تو می‌گذرد، و آنچه در تعریف اَجناسَت، از دهان تو خارج می‌شود، چیزی خارج از تو نیست! - این ترازو، این حرف‌ها، این تعریف‌ها، این قسم و آیه‌های راست و ناراست... همه در حال تصویرسازی درون تواَند... تصویرسازی باطن تو! ▪️برای کسی که در دایره‌ی قوانین خدا زندگی می‌کند؛ مردم "امانت" است. و بدترین انسانها در نگاه همین خدا، خائنینِ در امانت‌اند... 💥حواست به کلماتت، حواست به ترازویت هست؟
  ✍ هنوز اهل غیبت هستی و خودت را مؤمن می‌دانی؟ مؤمن یعنی کسی که دیگران از او در امانند... از زبانش، از نگاهش، از دستانش و... شاید همین یک کلمه‌ی تو، آبرویی را بر باد داده، یا رازی را برملا کرده باشد... 💌 رازداری نوعی "وفای به عهد" است، و وفای به عهد؛ مرز بین کفر و ایمان ...! در این ترازو با خودت چند چندی؟ می‌دانی که وفای به عهد و ادای امانت هیچ شرط و عذر و بهانه‌ای ندارد. ▪️مؤمن است و حرفش! قول تو باید سخت‌تر از تمام سنگ‌ها باشد. قولت را اگر زیر پا بگذاری یا در امانتی خیانت کنی، از این مرزِ باریک رد شده‌ای. امروز حواسمان بیشتر به کلماتمان باشد ...
▪️مــرز بخشش و گذشت ما تا کجاست؟؟ - یادت هست!! خطایی کرد و پشیمان شد و گفت بگذر، و تو با لبخند گفتی بخشیدم... - چه شده که هروقت او را می‌بینی، موضوع بحث را میکشانی به همانجا...به همان روز...به همان اشتباه... - چه شده در مراوداتت، به او کدهایی می‌دهی که یادآور اشتباه اوست؟ مگر نگفتی بخشیده‌ای؟ 🔺خانم جان، آقاجان! این کدورتی که از او در قلبت انباشتی، شبیه لخته‌ای شریان‌های روحت را بند خواهد آورد... برای انسان ماندن، قبل از هرچیز، باید بیاموزی؛ چه چیز را فراموش و چه چیز را یادآوری کنی! ▫️خطاها را فراموش کن تا شبیه خداوند "کریم الصفح" شوی و به جای آن، خوبیهایشان را در ذهنت نگهدار و به زبان بیاور ... •| یادآوری اشتباهات دیگران، هم روحت را سنگین می‌کند هم انسانها را از تو فراری می‌دهد...|•
🔍 چی گفت؟... کِی اومد؟... با کی اومد؟ چی پوشیده بود؟... برای چی اومده بود؟... و.... این‌ها ساده‌ترین نمونه سوالاتی است که ذهنِ شما را به سرک کشیدن در حرف‌ها، رفتار و زندگی دیگران عادت می‌دهد؛ چیزهایی که شاید آنها دوست نداشته باشند برملا شود! 💥اسم این علاقهٔ شما به پیگیری خبرهای ریز و درشت زندگی افراد، بیماری نگران‌کننده‌ی "تجسس" است. ※ خانم جان، آقا جان؛ ما موظفیم، برای ورودی‌های ذهن و خیال خود، ورود ممنوع‌هایی تعریف کنیم ؛ تا حریم رفت و آمد افکارمان را مشخص کند. باور کنیم که گاهی، بی‌خبری، تماماً خوش‌خبری‌ست...
💥جوابشو دادم ... دلم خنک شد ! دلت خنک شد، اما بستر زندگی‌ ابدی‌ات، پر از آتش شد... می‌ارزید؟ - بهشت و آرامش ابدی‌اش، هزینه دارد ... تا در این دنیا هزینه‌هایش را نپردازی، آنجا بهشتی در کار نیست. ✓ اگر آموختی اینجا، با تمام فشارهایی که دوری از جهنم‌های گوناگون (مثل همین جهنم جدال) دارد: از آن جهنم بگریزی و نسوزی، آنجا هم از جهنم، در امان خواهی ماند. ✗ پس هرگز نخواه دلت خنک شود! بگذار قبرت (نَفْس ات) خنک بماند! 🍃🌺🍃 ❣الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج
"تو درست بشو نیستی" - گاهی حواسمان نیست و حتیٰ با نگاهمان این جمله را به عزیزان و اطرافیان خود منتقل می‌کنیم؛ همان کسانی‌که بارها خطا کرده‌اند اما می‌خواهند تغییر کنند، اگر ما بگذاریم... 🔥 انتقال این باور، یعنی تزریق ناامیدی... و آنها دیگــر ترجیح می‌دهند در اشتباه و خطای خود باقی بمانند، بجای اینکه تمام وقت و انرژی خود را برای تغییـر نگاه و باور ما هدر دهند. ※ خانم جان، آقا جان! همانگونه که عینک خود را قبل از به چشم زدن، خوب پاک می‌کنیم تا بهتــر ببینیم، واجب است بر ما، هر روز صبح که بیدار می‌شویم نگاهمان را برق بیندازیم. ✨ 💥مبادا پای تخته سیاه ذهنمان، بدها از خوب‌ها جدا شوند، که این سرآغاز سقوط است؛ یعنی افتادن از چشم خـــدا...
🔥 چوب حراج به آبروی هیچکس نزنید؛ برایتان گران تمام می‌شود! ※ خانم جان، آقا جان؛ آنجا که گوشتان را تیز می‌کنید و با چشمانتان، رفتار و اعمال انسان‌ها را برای رو کردن دستشان دنبال می‌کنید؛ دقیقاً در جاده‌ای قــرار گرفته‌اید که خطر سقوط تهدیدتان می‌کند؛ زیرا آبروی مؤمن، خط قرمز خداست⛔️ و شما با بازگو کردن آنچه که شنیده یا حتی دیده‌اید، از این خط قرمز، رد شده‌اید... 💢 آنچه بین او و خدا بود، با کنکاش شما، حالا برای همه برملا شده، و آب ریخته را هرگز نمی‌توان جمع کرد...✗ و آبرویی که هر لحظه، با نقل به نقل شدن آنچه شما فاش کردید، ریخته می‌شود، نه تنها جمع شدنی‌ نیست؛ بلکه آتشی شده و دامن شما را تا ابد خواهد گرفت... [ انسانیّت بدون ممکن نیست ❗️ تمرین کنیم از همین امروز، بجای رونمایی از اشتباه‌های دیگران، پوششی برای خطاهایشان باشیم.]
نکن چرتکه برای خوبی‌هات ننداز از دیگران آغاز همه رنج‌هاست... 🍁 ☜ من به عیادتش رفتم، او هم باید ‌. . . من اولین کسی بودم که سالگرد ازدواجش را تبریک گفتم، اما او ‌. ‌. ‌.☹️ من چند بار با او تماس گرفتم، این بار نوبت اوست ‌. ‌. ‌. ❀ خانم جان، آقاجان ؛ - درد، مقدس است؛ زیرا مانند یک آژیر خطر، انسان را از وجود مشکل و یا بیماری باخبر می‌کند و به او فرصت درمان می‌دهد... روح هم به مانند جسم، گاهی بیمار می‌شود و نیاز به معاینه و درمان دارد. 💥 اینکه شما در قبال محبت‌هایتان، محبت دریافت نمی‌کنید، یا اینکه با وجود خوبیهایتان، دیگران شما را به اصطلاح تحویل نمی‌گیرند، به شما برمی‌خورد و تصمیم می‌گیرید، محبت‌تان را قطع کنید؛ 💥 یعنی شما در " منِ " خود، احساس درد کردید... اما نگران نباشید برای هر درد، درمانی هست و برای هر زهر، پادزهـــری... [ و علاج این بیماری، در محبت است! ] محبت کردن بدون علیرغم میل باطنی تان ! دردش را که تحمل کنیم، کم کم ریشه‌های بیماری قطع می‌شود ؛ شبیه خدا می‌شویم، آنوقت بدون مهربانی، نمی‌توانیم زندگی کنیم. 😊🌿