eitaa logo
کشکول اپرناک
220 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
47 فایل
(کشکول)(محمدحسین اپرناک) همراه باشید با روایات حکایات طب سنتی زیبایی های خلقت جامعه و.. همراه شوید https://eitaa.com/khakam_aparnakam ارتباط @admin_moshtarak_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🥀🕊👇👇👇 دختر امام حسین علیهماالسلام . هنگامی که کاروان اسرای اهلبیت علیهم السلام به شهر بعلبک لبنان رسیدند، اهالی شهر استقبال کردند و شهر را آذین بسته و شادی کردند و امام سجاد علیه السلام آنان را نفرین فرمودند. اما مصیبتی بزرگ در این شهر واقع شد وآن شهادت یکی دیگر از نازدانه های علیه السلام به نام بوده است. سلام الله علیها بنابر مشهور دراین شهر براثر شدت رنج ومصائب و ها و براثر و بسیار به شهادت رسیدند. حضرت سجاد علیه السلام بربدن مبارک خواهرشان نماز خوانده وآن حضرت رادفن فرمودند. سپس امام سجاد علیه السلام برای مشخص بودن این قبر شریف، درکنار آن درختی کاشتند که تابه امروز دراین محل باقی مانده است. علیه السلام در بعلبک مورد احترام زیاد و زیارت گسترده شیعیان وحتی غیر شیعیان این کشور بوده و وکرامات بسیاری دیده ونقل شده است. مهمترین آنها جاری شدن خون ازضریح مبارک و دیوارهای اطراف حرم این بانو بوده است که بوی وعنبر از آن خون در حرم پخش میشد وتمامی رسانه ها آن را بازتاب کردند. . همچنین نقل شده است که کاروان اسراء بعداز دیر راهب به قصری رسیدند که ازبرای عجوزه ای ملعونه بود که اورا میخواندند. وقتی سرمطهر سیدالشهداء علیه السلام را ازجلوی قصر اوگذر دادند. آن ازبالای بام چنان سنگی رابه سرمبارک پرتاب کرد که خون تازه از منور حضرت جاری شد. سلام الله علیها دیدند که خون تازه برصورت برادر آمده است. با به سر وصورت خود زدند و دودست بلند نموده ونفرین کردند. فرمودند بارخدایا این قصر رابا آتش دنیا بسوزان قبل ازآنکه به نار دچار شود. هنوز کلام حضرت تمام نشده بود که آتشی از قصر شعله ور شد چنان سوخت که همه فاصله گرفتند. ساعتی بعد بادی وزید واثری ازقصر نمانده بود، گویا هرگز درآنجا چنین عمارتی نبوده است. . همچنین بحرالمصائب مینویسد درنزدیکی عسقلان طفلی از اولاد گم شد که بنابه مشهور حضرت رقیه علیهاالسلام است. کاروان گشت وحضرت زینب درین بیابانها دوان دوان میگشتند. نیز دنبال او رفته بود ناگهان دید دخترکی بر روی ریگهای گرم زمین افتاده وفریاد میزند نانجیب با تازیانه به او نهیبی زد، دختر بی اختیار فرارکرد وصدا میزد اگر میخواهی مرا بکشی پس مهلت بده یکبار دیگر عمه هایم را ببینم. ناسخ التواریخ حضرت زینب سلام الله علیها طرازالمذهب ج۱ص۳۵۲ 📲 @khakam_aparnakam