eitaa logo
کشکول اپرناک
219 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
48 فایل
(کشکول)(محمدحسین اپرناک) همراه باشید با روایات حکایات طب سنتی زیبایی های خلقت جامعه و.. همراه شوید https://eitaa.com/khakam_aparnakam ارتباط @admin_moshtarak_110
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ شتر عایشه و جنگ جمل و کسی که شما آل محمد (علیهم السلام) ، در حقیقت به خدا ورزیده است، ۱ عایشه با سرعت به بصره حرکت کرد تا برای عایشه بخرن ، شتر را خریدن و آماده کردن و عایشه شتر شد و تا به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) برود، ۲ تا اینکه جمل راه افتاد ، عایشه پیرامون جمع شده و از آن می‌کردند، ۳ بود که شد، پیرامون عایشه تلف شد و عایشه پی در پی می‌آمدند و جان خود را برای حفظ او نثار می‌کردند، کشته شدن شتر وصی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) (علیه‌السلام) که تا وجود دارد جمل به پایان نمیرسد، پس با صدای بلند : را بکشید که است وگرنه آدم از بین میرود، بی‌وقفه بلند شود و فرود آید تا این به زمین بیفتد، ۴ به زمین افتاد و وحشتناکی از آن برخاست که تا آن همانند آن نشده بود، گوساله بنی اسرائیل است، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بعد از افتادن فرمودند: خدا این را کند، چقدر به گوساله بنی اسرائیل بود، شتر را که آن را به دهند تا از آن چیزی نماند که مرکز و گردد، سپس (علیه‌السلام) این را خوانند: وَانظُر إلی إلهک الَّذی ظَلتَ علیهِ عاکفاً لَنُحرِقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِی الیمِّ نَسفاً به که در بودی کن که آن را سپس را به طور کامل به دریا می‌پاشد، و به این طریق جمل پایان یافت، قطعی نصیب امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) شد و دشمن شکست خورده و فرار کردند. ۵ منابع: ۱. قسمتی از زیارت جامعه مفاتیح الجنان ۲. تاريخ ابن الاثير ج ۳ ص ۱۰۷ ، تاريخ الطبری ج ۳ ص ۴۷۵ ۳. شرح نهج البلاغه – ابن ابی الحديد ج ۱۰ ص ۸۴ ۴. وقعة الجمل ص ۴۵ ۵. سوره طه آیه ۹۷ ، الإحتجاج ج ۱ ، سخنان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در کارزار جمل ص ۳۴۴ 📚@khakam_aparnakam 👈
‍ ۱۷ ماه رمضان جنگ بَدر در روز جمعه در سال دوم هجرت بدر کبری به پیوست. ۱ ۱۹ این ماه هم ذکر شده است، ۲ تعداد مسلمانان ۳۱۳ و تعداد شهدای آنان ۹ تا ۱۴ ، و تعداد کفار ۹۵۰ نفر بود، مقتولین کفار ۷۰ بودند و ۷۰ را هم مسلمانان گرفتند، نصف یا بیشتر از نصف کشته‌های به دست امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به واصل شدند و به شتافتند، و در کشتن دیگر هم آن حضرت (علیه‌السلام) شریک بودند، ۳ و ۴ در این ابوجهل نیز به واصل شد و به شتافت، ابوجهل هشام بن مغیره مخزومی از سر سخت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بود، او با اینکه هشام بود ولی از بد جنسی و زشت سیرتی به أبی جهل مُکَنّی شد، ابوجهل بود که در مکه و بسیار به (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نمود، بچه دان شتر بر سر مبارک حضرت ریخت، خاکستر و خاک بر سر مبارک حضرت ریخت، سنگ به دندان مبارکش زد، نسبت کذب و جنون به آن حضرت داد، مادر عمار یاسر، جناب سمیه را بعد از شکنجه‌ی بسیار با نیزه‌ای که به ران او زد شهید کرد، در بَدر دو انصاری (مَعاذ و مَعُوذ) به خاطر سابقه‌ای که از او در پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شنیده بودند، تصمیم به او گرفتند، به هر صورت او را ضربه‌هایی زدند و یکی از دو برادر دستش قطع شد و به پوست آویزان گردید، ولی چون دید دستش مزاحم جنگ با ابوجهل و هواداران اوست، زیر پایش گذاشت و دفعتاً آن را از بدنش جدا کرد، و سپس ابوجهل را نقش زمین کردند، بعد از جنگ، (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودند : کسی از ابوجهل ، عبدالله بن مسعود رفت و پا روی سینه او گذاشت، ابوجهل به هوش آمد و گفت : بر جای بلندی پای گذاشته‌ای، کاش قاتل من دهقان نبود (که کنایه‌ای به انصار بود)، عبدالله بن مسعود سر او را از بدن جدا کرد و نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) آورد و جلوی پای آن حضرت انداخت، (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) الهی بجا آورد، و نصرت خود را بر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نازل نمود، و آن حضرت فرمودند : امروز روز است و باید خدا را بر نعمتی که به اهل عطا فرموده به جای آورد. ۵ و ۶ منابع: ۱. بحارالأنوار ج ۱۹ ص ۲۹۲ و ۳۷۶ ، الصحیح من السیرة ج ۵ ص ۱ و ۱۳۶ ۲. خصال ص ۹ ۳. توضیح المقاصد ص ۲۳ ۴. منتخب التواریخ ص ۴۸ و ۴۹ ، الوقایع و الحوادث ج ۱ ص ۲۱۵ و ۲۱۶ ۵. الصحیح من السیرة ج ۵ ص ۴۵ و ۵۹ ج ۸ ص ۸۷ ، شرح احقاق الحق ج ۳ ص ۲۲۷ (پاورقی). ۶. بحارالأنوار ج ۱۹ ص ۲۵۸