🌹سالروز شهادت شهید مدافع حرم محمدرضا الوانی🌹
💠خواب حاج رضا رو دیدم💠
از شهادت حاج احمد کلی ناراحت شدم و خوابیدم... خواب دیدم تو مامورتیم و لباس رزم تنمونه همه بچه های گردان... یهو دیدم حاج رضا الوانی رو توی اتاق عملیات گردان... بال در آوردم سریع رفتم بغلش کردم روشو بوسیدم... گفتم حاجی چه حال چه خبرا خوبی ... یهو ی ندای بهم گفت ک حاجی شهید شده( ولی میدونستم حاجی بچه هارو و گردان و صابرین وو تنها نمیزاره) جالب این بود که آقا رضا خندون بود گفتم حاجی خوبی ؟ که خندید و گفت آره اشک تو چشام جمع شد ... دوباره بغلش کردم ... گفتم حاجی حلال کن منو و بقیه بچه هارو بهت اگه بد کردیم... گفت من همه بچه هارو حلال کردم... سرمو انداختم پایین... گفتم حاجی هنوز شهید میدیم ... که گفت آره بچه ها میاید هنوز پیش ما... بعد به حاجی گفتم من کلی گناه کردم من چطور حاجی... گفت آره شهید میشی تو و همه بچه ها مگه خودتون نخواید و اسیر دنیا بشید ... این کلامو حاج رضا گفتو یهو ... با اذان صبح بیدار شدم....
حلال کن برادر شاید یکمی از متنش دقیق مثل اون گفتگو نباشه چون ذهنم یاری نمیکنه ولی کلیات امر همین بود که نوشتم... من برا اولین بار که خواب یه شهید میبینم...
راوی: همرزم شهید
#خاطرات_ناب_شهدا
#شهید_مدافع_حرم_حاج_محمد_رضا_الوانی
#خاکی_ها
💠ڪانال خـاڪـےها💠
@khakihaa