eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
5.4هزار دنبال‌کننده
440 عکس
81 ویدیو
0 فایل
سلام ✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خوشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸چند روایت از فرمانده‌ای که بعد از شهادت هم؛ گمنام ماند... 🌼|خیلی خاکی بود. فرمانده بود اما هیچوقت توی ماشین جلو نمی‌نشست و می‌رفت عقب... اگه جایی می‌رفت، جوری رفت و آمد می‌کرد که کسی دنبالش راه نیفته و مردم متوجه نشن توی جبهه مسئولیت داره... اونقد ساده بود که حتی بعضی از بچه‌های گردانش هم‌ نمی‌دونستند محسن فرمانده‌شونه 🌼| می‌گفت هر کدوم از ما علیرغم اینکه باید کاری برای جامعه انجام بدیم؛ همه باید روضه‌خوانی هم یاد بگیریم؛ تا هر جای کوچک و بزرگی نشستیم، بتونیم روضه‌ی اباعبدالله الحسین علیه‌السلام رو بخونیم... 🌼|ساعت ۱۲ شب توی منطقه بودیم که محسن شنید از یه چادر بچه‌های گردانش صدای سرفه میاد. پا شد و چادر به چادر گشت تا کسی که سرفه می‌کنه رو پیدا کنه. وقتی فهمید کیه، همون موقع هماهنگ کرد و فرستادش دزفول تا بره دکتر و درمان بشه. بی‌تفاوت نبود نسبت به نیروهاش... 🔸|روز عروسی‌اش جمعیت زیادی دعوت بودند. نهار که خوردند، با رفیقاش سنگ جمع کرده؛ و توی حیاط نماز جماعت برقرار کردند. یه عده گفتند این محسن دیوانه‌ست. 🌼|همیشه جبهه بود؛ وقتی هم میومد مرخصی، زود بر‌میگشت منطقه. می‌گفت: وطن من جبهه‌ست؛ وقتی میام مرخصی انگار یه ماهی هستم که از آب افتادم بیرون. 📚 منبع:مستند زندگی شهید؛ اثر بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع‌مقدس همدان 🇮🇷۲۷اردیبهشت؛ سالگرد شهادتِ سردار شهید محسن عینعلی گرامی‌باد ‌‌‌‌_______ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب: