آقاجان گدانمیخوای؟ دخنربی وفانمیخوای؟ کاش میشد.... زمن سوال کنی دخترم کربلا نمی خوای؟

🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿 🌿🌸🌿🌸🌿🌸 🌸🌿🌸🌿 🌿🌸🌿 🌸 #عطر_عاشقی #پارت1 صدای زنگ خانه که بلند میشود به سمت پنجره رو به حیاط میدوم ، انقدر با عجله که دامن گلدارم لای پایم میپیچد و نزدیک است با کله برم توی میز تعادلم را به زور حفظ میکنم و خودم را به پنجره میرسانم آرام پرده را کنار میزنم تا مبادا مرا ببیند در چهارچوب در ایستاده است با آن قد و قامت رشید که دلم را زیر و رو میکند ،در آن لباس نظامی جذابیت اش دو چندان شده است ، مو ها و ریش قهوه‌ای اش در زیر نور آفتاب به طلایی میزند ، مثل همیشه محجوب و سر به زیر . غرق نگاهش هستم که یک آن سرش را بالا می آورد و نگاهش به پنجره می افتد ، سریع پرده را جلو میکشم ، ضربانم روی هزار است میترسم از اینکه نکند حرکت پرده را دیده باشد دستم را روی قلبم گذاشته ام که صدای خداحافظی جواد و پشت بندش بسته شدن در می آید. دوباره پرده را کنار میزنم ، رفته بودند . پایین پنجره مینشینم و پاهایم را در آغوش میگیرم . سجاد از بچگی با برادر بزرگترم جواد دوست بود ، همیشه بعدازظهر ها که میشد می رفتند توی کوچه و با بچه‌های محل فوتبال بازی میکردند . گاهی اوقات که من هم برای بازی با دختر های همسایه به کوچه میرفتم ،اگر کسی در بازی مرا اذیت میکرد و جواد نبود ، سجاد مراقبم بود و نمیگذاشت کسی به من زور بگویید . بزرگتر که شدم کم‌کم احساس عجیبی به سجاد پیدا کردم . حالا دیگر دوست داشتم اتفاقی بیوفتد تا سجاد بیاید و مراقبم باشد ، از فکر اینکه او هوایم را داشته باشد قند در دلم آب میشد ، هر وقت میدیدمش احساس میکردم کل بدنم داغ شده ، ضربان قلبم بالا میرفت و دست هایم عرق میکرد. انقدر با خودم کلنجار رفتم تا آخر توانستم بفهمم این حس عجیب عشق است . کپی پیگرد قانونی و الهی دارد.... کپی حتی پیوی حرام🚫 نویسنده : ریحانه خورشیدی 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸

کنجکاوی بدونی ادامه رمان چی میشه؟😧 پس بزن‌ رو متن زیر و ادامه رمان رو بخون😉 تقریبا یک و سال و خورده ای پیش بود که جواد و سجاد باهم رفتند سپاه... https://eitaa.com/joinchat/4029153799Cb448a6bc77

دوست عزیزمون رو حمایت کنید👀

چرا حمایت نمیکنید😢

مدیران‌عزیز‌بنر‌زیر‌حقوقیه‌👇🏻 نیم‌ساعت‌‌فعالیت‌نشه،بعد‌𝟮‌ساعت هم‌بنرا‌پاک‌بشه . نگران‌نباشید‌خیلی‌کم‌شب‌بنر‌حقوقی‌گزاشته‌میشه‌بیشتر‌بعد‌تبادلات‌بنر‌حقوقی‌رو‌میزارم‌ .

هنوزم واسه لاغری دنبال قرص و دارو می گردی؟🤔 پارسال از اضافه وزن زیاد تصمیم گرفتم که اسلیو معده کنم ،چون واقعا از چاقی خسته😩 شده بودم... اما دوستم یه چیزی رو بهم معرفی کرد که تصمیمم عوض شد ،اولش فکر نمیکردم جواب بده ولی میخواستم آخرین شانسم رو هم امتحان کنم .... در کمال ناباوری تونستم باهاش کلی وزن کم کنم و از اینکه زیر تیغ جراحی نرفتم خدا رو شکر کردم. اگه تو هم از چاقی خسته شدی و میخوای تیر آخر رو امتحان کنی بزن رو چوب های جادو👇 🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄 📣📣بدو که از فروش ویژه جانمونی👆

نرین ضرر کردین🥲 گفتم بگم .

مداحی خانم سه ساله

🥀💔

دَردِ بـِی دَرܩـانـ شِـنـیـدیِ؟! حــالـ مَـن یَـعنِـی هَـمِـین! بِـی تُـو بُــودَنـ دَرد دارَد... ܩِــیـزَنَــــد ܩَـنــ را زَܩـیـنـ :))❤️‍🩹

جوننننن بردیم🥳🥳❤️

پرسپولیس‌هاقهرمانی‌مبارک😍❤️

قهرمانننن جزززز پرسپولیسسسس نیستتتتتتت🥳🥳🥳🥳🥳

وایییییییییییییی هشققق مننننن🥺❤️❤️❤️❤️😂

آنچه گذشت... #شبتون‌ڪربلایے

بیرو همشهری مونه😎😂 نسبت فامیلی دوووری هم باهم داریم😎😂

عه راس مگی مگه کجایییی هستی

سلام سلام رفقا بریم ک امتحان بدیم #روزمرگی #دختر_امام_حسینم

اصالتا خرم آبادیم ولی چند ساله ایلام زندگی میکنم

مگه بینانیند تهرونی نیس