eitaa logo
خلاق بشو
6.9هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
2.8هزار ویدیو
54 فایل
کاردستی آموزشی،روشهای دیکته نویسی آموزش رفع مشکلات دیکته نویسی ، نقاشی ، اریگامی، بازی،قصه ... ⛔ استفاده از مطالب کانال خلاق بشو در کانال ها و گروههای دیگر بدون ذکر منبع حرام است⛔ تبلیغات ارزان 🧚‍♀️ @Heliya_93
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازی و ریاضی هم پازل هم ضرب✅کلاس سوم و چهارم آموزشی 🌈☀️ممنون که مطالب خلاق بشو رو فوروارد می کنید😊 ⛔️استفاده از مطالب کانال خلاق بشو در کانالهای دیگر بدون ذکر منبع حلال نیست⛔️ @khalaghbesho
Audio_588028.mp3
8.05M
سلام گرگ🐺 بی طمع نیست المثل صوتی 🌈☀️ممنون که مطالب خلاق بشو رو فوروارد می کنید😊 ⛔️استفاده از مطالب کانال خلاق بشو در کانالهای دیگر بدون ذکر منبع حلال نیست⛔️ @khalaghbesho
✖️مار و پله‌ی ضرب و تقسیم➗ 💠وسایل لازم: یک برگه A4، ماژیک و خودکار، مهره و تاس (دو عدد) ☘بازی دونفره روی برگه A4، یک جدول ۶×۶ رسم کنید و مواردی مثل ضرب و تقسیم اعداد مختلف رو داخلش بنویسید. ☘بازیکن اول از طریق قرعه انتخاب شده، تاس خودش رو پرتاب می کنه و هر عددی اومد، به همون تعداد با مهره ی خودش به سمت جلو حرکت می کنه. درون هر خونه ای که قرار گرفت، باید جواب اون خونه رو بگه. مثلا: اگه رسید به خونه ی پنجم، باید جواب تقسیم ٢÷١٨ رو بگه. ❌اگر بازیکن نتونست حاصل رو بگه، باید یک خونه به عقب حرکت کنه و اگر تونست جواب رو بگه، یک خونه به جلو حرکت می کنه.✅ ✅کسی برنده ست که زودتر به نقطه پایان برسه. 🌈☀️ممنون که مطالب خلاق بشو رو فوروارد می کنید😊 ⛔️استفاده از مطالب کانال خلاق بشو در کانالهای دیگر بدون ذکر منبع حلال نیست⛔️ @khalaghbesho
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ضرب ۳ رقمی در ۱ رقمی کلاس چهارم 🌈☀️ممنون که مطالب خلاق بشو رو فوروارد می کنید😊 ⛔️استفاده از مطالب کانال خلاق بشو در کانالهای دیگر بدون ذکر منبع حلال نیست⛔️ @khalaghbesho
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایده جالب برای ضرب اعضا 🌈☀️ممنون که مطالب خلاق بشو رو فوروارد می کنید😊 ⛔️استفاده از مطالب کانال خلاق بشو در کانالهای دیگر بدون ذکر منبع حلال نیست⛔️ @khalaghbesho
صدایش را در نیاور* روباه در حادثه‌ای دمش را از دست داد. روباه‌های گله از او پرسیدند دم‌ات چه شد؟ روباه دم‌بریده با حیله‌گری گفت که خودم قطع‌اش کردم! همه با تعجب پرسیدند چرا؟ دم نداشتن بسیار بد است و اکنون زیباییت را از دست دادی. روباه گفت: خیر! حالا آزادم و سبک. احساس راحتی می‌کنم! وقتی راه می‌روم فکر می‌کنم که دارم پرواز می‌کنم. یک روباه دیگر که بسیار ساده بود، رفت و دم خود را قطع کرد. چون درد شدیدی داشت و نمی‌توانست تحمل کند، نزد روباه دم‌بریده رفت و گفت: تو که گفته بودی سبک شده‌ام و احساس راحتی می‌کنم. من‌که بسیار درد دارم! دم‌بریده گفت: صدایش را درنیاور! اگر نه تمام روز روباه‌های دیگر به ما می‌خندند! هرلحظه ابراز خشنودی کن و افتخار کن تا تعداد ما زیاد شود؛ والا تمام عمر مورد تمسخر دیگران قرار خواهیم گرفت... همان بود که تعداد دم‌بریده‌ها آن‌قدر زیاد شد که بعداً به روباه‌های دم‌دار می‌خندیدند و این حکایتی بسیار آشناست... وقتی در یک جامعه افراد مفسد، دزدها اختلاس‌گر ها و خلافکارها زیاد میشوند آنگاه به افراد باشرف و باعزت می‌خندند. گاهی هم آن‌ها را دیوانه می‌دانند. المثل ها 🌈☀️ممنون که مطالب خلاق بشو رو فوروارد می کنید😊 ⛔️استفاده از مطالب کانال خلاق بشو در کانالهای دیگر بدون ذکر منبع حلال نیست⛔️ @khalaghbesho
زيرآب ، در خانه هاي قديمي تا کمتر از صد سال پيش که لوله کشی آب تصفيه شده نبود ، معنی داشت. زيرآب در انتهاي مخزن آب خانه‌ها بوده که برای خالی کردن آب ، آن را باز مي کردند . اين زيرآب به چاهی راه داشت و رَوِش باز کردن زيرآب اين بود که کسی درون حوض می‌رفت و زيرآب را باز می‌کرد تا لجن ته حوض از زيرآب به چاه برود و آب پاکيزه شود . در همان زمان وقتی با کسی دشمنی داشتند ، براي اين که به او ضربه بزنند زيرآب حوض خانه اش را باز مي کردند تا همه آب تميزی را که در حوض دارد از دست بدهد ! صاحبخانه وقتی خبردار می‌شد خيلي ناراحت می‌شد چون بي آب می‌ماند . اين فرد آزرده به دوستانش می‌گفت : «زيرآبم را زده‌اند.» اين اصطلاح که زيرآبش را زدند ريشه از همين موضوع دارد.... المثل 🌈☀️ممنون که مطالب خلاق بشو رو فوروارد می کنید😊 ⛔️استفاده از مطالب کانال خلاق بشو در کانالهای دیگر بدون ذکر منبع حلال نیست⛔️ @khalaghbesho
29.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا روزی رسونه المثل ها 🌈☀️ممنون که مطالب خلاق بشو رو فوروارد می کنید😊 ⛔️استفاده از مطالب کانال خلاق بشو در کانالهای دیگر بدون ذکر منبع حلال نیست⛔️ @khalaghbesho
🐔 داستان ضرب المثل« مرغ ایشان یک پا دارد.» 🐓 این ضرب المثل وقتی به کار می رود که کسی برای کارهایش دلایل غیر منطقی می آورد و روی آن پافشاری می کند و حرف دیگران را نمی پذیرد. این کارشان از روی لجبازی و یکدندگی است و حرف حق دیگران را قبول نمی کنند. یا از روی بی خبری و یا از روی قصد و غرض. در گذشته اربابی مرغ بریانی را در دیس بزرگی می گذارد و به غلامش می دهد تا آن را برای قاضی شهر ببرد. ارباب چون کارش پیش قاضی گیر بود، چندین بار به غلام گوشزد کرد که حواسش به غذا باشد تا صحیح و سالم به دست قاضی برسد. غلام هم قبول کرد. مسیر خانه ارباب تا خانه قاضی کمی طولانی بود. از طرفی هم بوی دل چسب غذا چنان هوش از سر غلام گرسنه برده بود که هربار وسوسه می شد که غذا را بخورد اما تا مرغ بریان را می دید، چهره ارباب جلوی چشمش می آمد و از ترسش دوباره دیس را بالای سرش می گرفت و به راهش ادامه می داد. کم کم ضعف شدیدی بر او غالب شد و نتوانست جلوی خودش را بگیرد. دستش را داخل دیس برد و یکی از ران های مرغ را از جا درآورد و با ولع به دندان کشید. وقتی گرسنگی‌اش رفع شد تازه فهمید که چه اشتباهی کرده است! مجبور شد قبل از رسیدن به خانه قاضی نقشه ای بکشد. وقتی نزد قاضی رسید و قاضی با آن غذای پس مانده و مرغ یک پا مواجه شد، فهمید که غلام دست درازی کرده و باید مجازات شود. قاضی شروع کرد به شلاق زدن او. غلام هم نقشه‌اش را اجرا کرد و با تمام جدیتش گفت: در شهر ما همه مرغ ها یک پا دارند. قاضی باور نکرد و به شلاق زدن غلام ادامه داد. غلام از درد شلاق فریاد می کشید اما روی حرفش پافشاری می کرد و با هر ضربه شلاق، بلند داد می زد: باور کنید مرغ شهر ما یک پا دارد. خلاصه از قاضی کتک و از غلام انکار و دروغ! قاضی دید غلام همچنان اصرار دارد که مرغ های شهرشان یک پا دارند، با خود گفت: شاید این غلام بدبخت راست می گوید و مرغ های شهرشان واقعا یک پا دارند! این گونه شد که دست از سر غلام برداشت و او را رها کرد. المثل📖 🌈☀️ممنون که مطالب خلاق بشو رو فوروارد می کنید😊 ⛔️استفاده از مطالب کانال خلاق بشو در کانالهای دیگر بدون ذکر منبع حلال نیست⛔️ @khalaghbesho
✖️مار و پله‌ی ضرب و تقسیم➗ 💠وسایل لازم: یک برگه A4، ماژیک و خودکار، مهره و تاس (دو عدد) ☘بازی دونفره روی برگه A4، یک جدول ۶×۶ رسم کنید و مواردی مثل ضرب و تقسیم اعداد مختلف رو داخلش بنویسید. ☘بازیکن اول از طریق قرعه انتخاب شده، تاس خودش رو پرتاب می کنه و هر عددی اومد، به همون تعداد با مهره ی خودش به سمت جلو حرکت می کنه. درون هر خونه ای که قرار گرفت، باید جواب اون خونه رو بگه. مثلا: اگه رسید به خونه ی پنجم، باید جواب تقسیم ٢÷١٨ رو بگه. ❌اگر بازیکن نتونست حاصل رو بگه، باید یک خونه به عقب حرکت کنه و اگر تونست جواب رو بگه، یک خونه به جلو حرکت می کنه.✅ ✅کسی برنده ست که زودتر به نقطه پایان برسه. 🌈☀️ممنون که مطالب خلاق بشو رو فوروارد می کنید😊 ⛔️استفاده از مطالب کانال خلاق بشو در کانالهای دیگر بدون ذکر منبع حلال نیست⛔️ @khalaghbesho
در تاریخ آمده است که روزگاری در زمان سلطنت مظفرالدین شاه قاجار ماست گران شد. مردم به گرانی ماست که قوت قالبشان بود و قاتق نانشان اعتراض کردند. مظفرالدین شاه به مامورین خود دستور داد تا ماست را ارزان کنند و به قیمت قبل برگردانند؛ اما گوش ماست فروش‌ها به این حرف‌ها و دستور شاه بدهکار نبود و درنهایت ماست ارزان نشد. از قضا در آن زمان فرد مقتدری به نام مختارالسلطنه در پایتخت حضور داشت که برای سر و سامان دادن به اوضاع آشفته آن روزها رئیس نظمیه تهران شده بود. مختارالسطنه به دستور شاه تصمیم گرفت تا قیمت ماست را به ثبات برساند. چند ماهی گذشت و اوضاع کمی آرام شد. مختار السلطنه که ذاتاً مرد پیگیری بود، به این آرامش و ثبات مشکوک شد و تصمیم گرفت تا در یک اقدام ضربتی با لباس رعیت به دکان ماست فروش‌ها برود و ببیند ماست را با چه قیمتی به رعیت بینوا می‌فروشند. او وارد یکی از دکان‌های شهر شد و از ماست فروش پرسید: «آیا ماست داری؟» ماست فروش گفت: «ماست خوب می‌خواهی یا ماست مختارالسلطنه؟» مختارالسلطنه که از شنیدن اسمش حسابی شگفت زده شده بود، پرسید: «این حرف یعنی چه؟» ماست فروش گفت: «خیلی آسان است. ماست خوب همان ماست سفت و بدون آب است که ما با قیمت گران می‌فروشیم و ماست مختارالسلطنه همان خمره جلوی دکان است که نیمی از آن را آب بسته‌ایم و به قیمتی که مختارالسلطنه دستور داده، می‌فروشیم.» مختارالسلطنه که از این همه حیله بازی بسیار خشمگین شده بود، فی‌الفور دستور داد تا ماست فروش نگون بخت را جلوی دکانش سر و ته آویزان کردند و بند تنبانش را سفت بستند؛ سپس همان خمره ماست مختارالسلطنه را توی پاچه‌های شلوارش ریختند و مرد نگون بخت را آنقدر آویزان نگه داشتند تا هرچه آب اضافه توی خمره ماست ریخته بود، از پاچه‌های تنبانش بیرون چکید. بعد از اینکه این خبر در شهر و بین اهالی بازار پیچید، همه ماست فروش‌های گران فروش ترسیدند و فورا ماست‌های معروف به مختارالسطنه را داخل کیسه ریختند تا آب اضافه ماست از آن خارج شود. از آن زمان این ضرب المثل بر سر زبان‌ها افتاد که وقتی شخصی از شنیدن خبر یا هشداری ترسیده باشد و آن موقع اقدام لازم را برای رفع خطر انجام بدهد در اصلاح می‌گویند فلانی ماستش را کیسه کرد. المثل ها📖 🌈☀️ممنون که مطالب خلاق بشو رو فوروارد می کنید😊 ⛔️استفاده از مطالب کانال خلاق بشو در کانالهای دیگر بدون ذکر منبع حلال نیست⛔️ @khalaghbesho
صدایش را در نیاور* روباه در حادثه‌ای دمش را از دست داد. روباه‌های گله از او پرسیدند دم‌ات چه شد؟ روباه دم‌بریده با حیله‌گری گفت که خودم قطع‌اش کردم! همه با تعجب پرسیدند چرا؟ دم نداشتن بسیار بد است و اکنون زیباییت را از دست دادی. روباه گفت: خیر! حالا آزادم و سبک. احساس راحتی می‌کنم! وقتی راه می‌روم فکر می‌کنم که دارم پرواز می‌کنم. یک روباه دیگر که بسیار ساده بود، رفت و دم خود را قطع کرد. چون درد شدیدی داشت و نمی‌توانست تحمل کند، نزد روباه دم‌بریده رفت و گفت: تو که گفته بودی سبک شده‌ام و احساس راحتی می‌کنم. من‌که بسیار درد دارم! دم‌بریده گفت: صدایش را درنیاور! اگر نه تمام روز روباه‌های دیگر به ما می‌خندند! هرلحظه ابراز خشنودی کن و افتخار کن تا تعداد ما زیاد شود؛ والا تمام عمر مورد تمسخر دیگران قرار خواهیم گرفت... همان بود که تعداد دم‌بریده‌ها آن‌قدر زیاد شد که بعداً به روباه‌های دم‌دار می‌خندیدند و این حکایتی بسیار آشناست... وقتی در یک جامعه افراد مفسد، دزدها اختلاس‌گر ها و خلافکارها زیاد میشوند آنگاه به افراد باشرف و باعزت می‌خندند. گاهی هم آن‌ها را دیوانه می‌دانند. المثل ها 🌈☀️ممنون که مطالب خلاق بشو رو فوروارد می کنید😊 ⛔️استفاده از مطالب کانال خلاق بشو در کانالهای دیگر بدون ذکر منبع حلال نیست⛔️ @khalaghbesho