❗️نمی‌دونم این نقل قول درسته یا نه، اما مهم، اصل جمله‌شه. نقل می‌کنن از چرچیل که گفته: کسانی که از کمبود زمان برای کارها گله دارن، بیکارترین افراد هستند. چون ابتدایی ترین لازمه کار که برنامه‌ریری روزانه‌ست رو یاد نگرفتند! 📌https://eitaa.com/joinchat/1858994382C941bdee31d

🌱 بسم الله الرحمن الرحیم خدای من! امروزم رو به امید خودت شروع می‌کنم. و برای تمام آنچه خواستم و امروز دارم ازت ممنونم 🌱 🌹دوستان دیدنوی من سلام صبحتون بخیر 📌https://eitaa.com/joinchat/1858994382C941bdee31d

🖤 آجرک الله یا صاحب الزمان🖤 سالروز وفات حضرت معصومه رو به شما عزیزانم تسلیت عرض می‌کنم. 📌https://eitaa.com/joinchat/1858994382C941bdee31d

❗️خب بریم سراغ مبحث #سیستم_برنامه_ریزی کیا از شنبه همراه بودن و قراره قدم به قدم برای پیدا کردن روش برنامه‌ریزیشون با ما بیان؟!😊 📌https://eitaa.com/joinchat/1858994382C941bdee31d

یه مرور کنیم؟! 1️⃣ مرحله اول: وظایف فعلی رو از وظایف آینده جدا کنید. 2️⃣ مرحله دوم: کنار وظایف و برنامه‌هاتون یک "چرا" بنویسید. 👈برای خوندن توضیحات هشتگ #سیستم_برنامه_ریزی رو بزنید. 📌https://eitaa.com/joinchat/1858994382C941bdee31d

و اما ✍️🏼مرحله‌ی سوم: 👈 پروژه‌ها رو به کارهای کوچکتر تجزیه کن👉 ❓️یعنی چی؟ #سیستم_برنامه_ریزی 📌https://eitaa.com/joinchat/1858994382C941bdee31d

مثلا من می‌خوام آخر هفته یک مهمانی داشته باشم. هر یک بار مهمانی، کلی کااااااار داره. 🔻خرید میوه و شیرینی 🔻تمیز کردن همه‌ی خانه 🔻خرید لباس (شاید) 🔻چیدن وسایل پذیرایی 🔻درست کردن غذا اگر بخوام همه رو بذارم برای روز قبل که ....🥴😖 کار عاقلانه چیه؟! اینکه یک روز رو بذارم برای خریدها یک روز برای تمیز کردن خانه یک روز برای درست کردن بخشی از غذا مثل پیاز داغ یا سرخ کردنی‌ها که بو هم داره. و یک روز هم برای چک و کنترل کارها. اینجوری برای روز مهمانی، من هم خسته نیستم هم کارام انجام شده و هم دلشوره که ای وای این کم نباشه، آخ اونو یادم نره ندارم. 📌https://eitaa.com/joinchat/1858994382C941bdee31d

👩‍💻تمرین: 1️⃣ کارهاتون رو، یعنی همون وظایف امروز یا این هفته رو بنویسید 2️⃣ ببینید به چند بخش میشه تقسیمش کرد 3️⃣ یک جدول بکشید و هر بخش رو در روزهای هفته جاگذاری کنید. 📌https://eitaa.com/joinchat/1858994382C941bdee31d

🔅صبح داشتم برای کاری می‌رفتم بازار، کلی حس خوب داشتم. جمله‌های تاکیدیم رو گفته بودم و با یه انرژیه فوق‌العاده رفتم که کارم رو انجام بدم. تا یه مسیری با 🚘 رفتم. یه جای خوب پارک کردم و بعد سوار 🚕 شدم. سه تا کاسب بازاری جوان که از قضا باهم دوست بودن هم سوار شدن و روی صندلی عقب نشستن. 📌https://eitaa.com/joinchat/1858994382C941bdee31d

👆👆ادامه‌ی ماجرا: اولی گفت: باز صبح شو بریم دنبال بدبختیامون. دومی گفت: آره بخدا، پول کجا بود، فقط الکی کرکره میدیم بالا سومی فقط تایید می‌کرد. گفتگوها بین این ۳ ادامه داشت و اول صبح فقط از نا امیدی و نبودن پول و مشتری و بدبختی حرف می‌زدن😖😖 📌https://eitaa.com/joinchat/1858994382C941bdee31d

👆👆 ادامه: منم ناخودآگاه داشتم می‌شنیدم. هی تو دلم می‌گفتم خدایا آخه بعد اون همه حس خوب که به خودم دادم، الان این ۳تا باید بشینن پشت سرم و از این حرفهای بیخودی بزنن😔 تنها راه حلی که داشتم این بود که یه بسم‌الله الرحمن الرحیم گفتم و با درونم شروع کردم به صحبت. گفتم هرچی از اینها شنیدی رو بریز دور. غافلن و اول صبح نعمت خدا رو نمی‌بینن. تو به داشتن و ساختن یک روز عالی فکر کن و ... 📌https://eitaa.com/joinchat/1858994382C941bdee31d

👆👆ادامه: بالاخره رسیدیم به بازار و پیاده شدم. خیلی بده‌ها، انگار یه رسم شده که وقتی به هم می‌رسیم ناله کنیم. عوض اینکه بگیم الهی شکر تنم سالمه، امنیت دارم، فکرم کار می‌کنه و حالم خوبه، فقطططط از منفی‌ها حرف می‌زنیم. صدای خودمون رو داریم می‌شنویم، دیگری و دیگران هم خواسته یا ناخواسته دارن می‌شنون، و کلمات گاهی میشه یک سوزن برای پنچر کردن دیگران و اصلا توجهی به این موضوع نداریم. 📌https://eitaa.com/joinchat/1858994382C941bdee31d