651.7K
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🇮🇷#عمـــــاریون_رهبــــریم
🔍☆◁#کنفــــــرانس
📖☆◁#ضرورت_غیرت_دینی
📖☆◁#کارکردهای_غیرت_دینی
📖☆◁#قسمت دوم
🎙جناب استــاد #شــــــریفی
🔮#اتحــــــادیه_عمـــــــاریون
🆔 @ammareyon
─┅══༅𖣔6⃣𖣔༅══┅─
750K
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🇮🇷#عمـــــاریون_رهبــــریم
🔍☆◁#کنفــــــرانس
📖☆◁#ضرورت_غیرت_دینی
📖☆◁#کارکردهای_غیرت_دینی
📖☆◁#قسمت دوم
🎙جناب استــاد #شــــــریفی
🔮#اتحــــــادیه_عمـــــــاریون
🆔 @ammareyon
─┅══༅𖣔4⃣𖣔༅══┅─
808.1K
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🇮🇷#عمـــــاریون_رهبــــریم
🔍☆◁#کنفــــــرانس
📖☆◁#ضرورت_غیرت_دینی
📖☆◁#کارکردهای_غیرت_دینی
📖☆◁#قسمت دوم
🎙جناب استــاد #شــــــریفی
🔮#اتحــــــادیه_عمـــــــاریون
🆔 @ammareyon
─┅══༅𖣔8⃣𖣔༅══┅─
716.9K
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🇮🇷#عمـــــاریون_رهبــــریم
🔍☆◁#کنفــــــرانس
📖☆◁#ضرورت_غیرت_دینی
📖☆◁#کارکردهای_غیرت_دینی
📖☆◁#قسمت دوم
🎙جناب استــاد #شــــــریفی
🔮#اتحــــــادیه_عمـــــــاریون
🆔 @ammareyon
─┅══༅𖣔5⃣𖣔༅══┅─
738.7K
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🇮🇷#عمـــــاریون_رهبــــریم
🔍☆◁#کنفــــــرانس
📖☆◁#ضرورت_غیرت_دینی
📖☆◁#کارکردهای_غیرت_دینی
📖☆◁#قسمت دوم
🎙جناب استــاد #شــــــریفی
🔮#اتحــــــادیه_عمـــــــاریون
🆔 @ammareyon
─┅══༅𖣔1⃣𖣔༅══┅─
622.5K
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🇮🇷#عمـــــاریون_رهبــــریم
🔍☆◁#کنفــــــرانس
📖☆◁#ضرورت_غیرت_دینی
📖☆◁#کارکردهای_غیرت_دینی
📖☆◁#قسمت دوم
🎙جناب استــاد #شــــــریفی
🔮#اتحــــــادیه_عمـــــــاریون
🆔 @ammareyon
─┅══༅𖣔2⃣𖣔༅══┅─
857.6K
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🇮🇷#عمـــــاریون_رهبــــریم
🔍☆◁#کنفــــــرانس
📖☆◁#ضرورت_غیرت_دینی
📖☆◁#کارکردهای_غیرت_دینی
📖☆◁#قسمت دوم
🎙جناب استــاد #شــــــریفی
🔮#اتحــــــادیه_عمـــــــاریون
🆔 @ammareyon
─┅══༅𖣔7⃣𖣔༅══┅─
837.5K
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🇮🇷#عمـــــاریون_رهبــــریم
🔍☆◁#کنفــــــرانس
📖☆◁#ضرورت_غیرت_دینی
📖☆◁#کارکردهای_غیرت_دینی
📖☆◁#قسمت دوم
🎙جناب استــاد #شــــــریفی
🔮#اتحــــــادیه_عمـــــــاریون
🆔 @ammareyon
─┅══༅𖣔3⃣𖣔༅══┅─
[1/19، 19:08] مجید خلیلیان: 📚 #حکایت_شتردیدی_ندیدی
مردی در صحرا دنبال شترش می گشت تا اینکه به پسر باهوشی برخورد و سراغ شتر را از او گرفت.
پسر گفت: شترت یک چشمش کور بود؟ مرد گفت: بله
پسر پرسید: آیا یک طرف بارش شیرینی و طرف دیگرش ترشی بود؟
مرد گفت: بله بگو ببینم شتر کجاست؟
پسر گفت: من شتری ندیدم!
🔹 مرد ناراحت شد، و فکر کرد که شاید پسرک بلایی سر شتر آورده پس او را نزد قاضی برد و ماجرا را برای او تعریف کرد.
قاضی از پسر پرسید: اگر تو شتر را ندیدی چطور همه مشخصاتش را می دانستی؟
🔹 پسرک گفت: روی خاک رد پای شتری را دیدم که فقط سبزه های یک طرف را خورده بود، فهمیدم که شاید یک چشمش کور بوده، بعد متوجه شدم که در یک طرف راه، مگس و در طرف دیگر، پشه بیشتر است چون مگس شیرینی دوست دارد و پشه ترشی نتیجه گرفتم که شاید یک لنگه بار شتر شیرینی و یک لنگه دیگر ترشی بوده است.
قاضی از هوش پسرک خوشش آمد و گفت: درست است که تو بی گناهی، ولی زبانت باعث دردسرت شد پس از این به بعد #شتر_دیدی_ندیدی!
🍃🌺🌺🌺🍃
راههای ارتباطی با تنها کانال رسمی مهدیه بزرگ اصفهان از طریق شبکه های اجتماعی
@mahdiebozorg_esfahan
تلگرام 👇👇👇
https://t.me/mahdiebozorg_esfahan
ایتا 👇👇👇
http://eitaa.ir/mahdiebozorg_esfahan
سروش 👇👇👇
splus.ir/mahdiebozorg_esfahan
واتساپ 👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/HYinWUobQzVC9hBXYrvlJf
[1/19، 19:08] مجید خلیلیان: *🔴پوتین در دیدار با رئیسی: از طرف من سلام و آرزوی سلامتی برای رهبر ایران را به ایشان منتقل کنید*
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
گروه قبلی، گروه (پنجاه وهفتم) نشریه عبرتهای عاشورا برای افراد جدیدی که خواستار عضویت هستند
👇👇
https://chat.whatsapp.com/GJ4tFZkdFJI7c3CfGwxKt8
[1/19، 19:08] مجید خلیلیان: *🌹 #رزق 🌹*
*🌷امام علی* علیه السلام :
*📜 اِعلَمُوا أنَّ عَبدا و إن ضَعُفَتْ حِيلَتُهُ و وَهَنَتْ مَكِيدَتُهُ أنَّهُ لَن يُنقَصَ مِمّا قَدَّرَ اللّهُ لَهُ و إن قَوِيَ عَبدٌ في شِدَّةِ الحِيلَةِ و قُوَّةِ المَكِيدَة أنّهُ لن يُزادَ عَلى ما قَدَّرَ اللّهُ لَهُ .*
🌱بدانيد كه آنچه خداوند براى بنده مقدّر كرده است ، بى كم و كاست ، به او برسد هر چند در چاره انديشى و پيدا كردن راههاى كسب روزى *ناتوان* باشد
👈 و نيز بيش از آنچه خداوند برايش مقدّر كرده به او نرسد ، هر چند *بسيار زرنگ* و چاره انديش باشد .
📚الأمالي للمفيد: ص 207 ح 39
*🌹تعجیل در فرج و سلامتی امام زمان صلوات🌹*
*🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 🌹*
[1/19، 19:08] مجید خلیلیان: *🌹همه ضرر و زیانهای #جامعه در اثر چهار #صفت 🌹*
🌷من مواعظ حضرت علی علیه السلام :
*📜من استطاع أن یمنع نفسه من أربعة اشیاء فهو خلیق بأن لاینزل به مکروهٌ أبداً قیل : وما هنّ یا أمیرالمؤمنین❗ قال: العجلة واللجاجة والعُجب والتّوانی.*
(📚تحف العقول، صفحه 222)
*🌱هرکس این چهار صفت را از خود دورکند* خواه فرد باشد ، خواه مجموعه دستاندرکاران و رؤسای جامعه ، هیچگاه حادثه و واقعه ناخوشایندی ، متوجه او نخواهدشد :
*1⃣ #عجله ،* بدون تأنّی و دقت، تصمیمگیری کند یا کاری را اجراء نماید (عجله غیر از سرعت در عمل است).
*2⃣ #لجاجت ،* یکی از مسائل خطرناک و بلاهای دامنگیر ، اصرار و پافشاری ناحق ، در مسألهای است که چون این حرف را گفته و یا چنین موضعی اتخاذ کرده حاضر نیست عقبنشینی کند و لو خلاف آن ثابت شود.
*3⃣ #مغرورشدن و خودشگفتی ،* که انسان نقصها و ضعفهای خود را ندیده و احیاناً محسناتش را بزرگ بشمرد.
*4⃣ #کاهلی و سستی ،* کار امروز را به فردا افکندن و تأخیر انداختن .
👈بنده ، در اثر تجربیاتی که در سالهای متمادی پیدا کردم به این نتیجه رسیدم که این سخن علی (علیه السلام) واقعاً حکمت تمامی است و همه ضرر و زیانهایی که متوجه جامعه شده است در اثر این امور بوده.
*🌹تعجیل در فرج و سلامتی امام زمان صلوات🌹*
*🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 🌹*
[1/19، 19:08] مجید خلیلیان: ✨﷽✨
🔰فقط به خدا بسپار
✍️زنی حدود نود ساله را میشناختم که از هیچ چیز ناراحت نمیشد و هیچ گاه عصبی نبود! پیوسته آرام، پر نشاط و همیشه در آرامشی خدایی بود. با همه کس و همه چیز و حتی خودش در آرامش بود. از او پرسیدم چگونه میتواند تحت همه شرایط، آسوده خاطر و آرام باشد؟ زن پاسخ داد: من هر شب کودکی میشوم و قبل از خواب به گوشهای ساکت و خاموش میروم. در سکوت به خدا فکر میکنم.
همه نگرانیها، تشویشها و مسائل روز را یک به یک بر دامان خدا میگذارم. اگر از کاری که کردهام یا حرفی که زدهام احساس گناه کنم، اگر کسی را رنجانده باشم، آنها را در سکوت به خدا میگویم و از او طلب بخشایش میکنم. اگر نگران چیزی ب
اشم، آن را به خدا میسپارم و رهایش میکنم. اگر احساس تنهایی کنم یا تصور کنم که کسی مرا دوست ندارد، همه را به خدا میگویم و آنگاه خدا مرا در آغوش پر مهرش میگیرد.
همیشه وقتی که به این ترتیب همه چیز را رها میکنم و به خدا میسپارم، آرامش عظیمی مییابم و همه فشارها، تشویشها و مصیبتها ناپدید میشوند. بسیاری از ما میکوشیم که سنگینی بار مشکلاتمان را به تنهایی تحمل کنیم و یا چارهای برای آنها بیابیم. همین امروز این بارها را زمین بگذارید و آنها را به خدا بسپارید. در سکوت مشکلات خود را به خدا بگویید. دعا کنید تا چارهای پیدا کنید.
صمیمانه دعا کنید و ایمان داشته باشید که خداوند شما را تنها نمیگذارد. هر روز که از خواب بیدار میشوید، دعا کنید: «ای خدای خوب و مهربانم، ای پناه همه بیپناهان، سکان زندگیام را به دستهای ایمن تو میسپارم.» بدین ترتیب خواهید دید که مشکلات نمیتوانند بر شما غلبه کنند. هر گاه احساس میکنید که تشویشها در وجودتان افزایش یافته، لبخند بزنید؛ آنگاه گرمای حضور خدا را بیشتر حس خواهید کرد.
[1/19، 19:29] مجید خلیلیان: *حکم بازاریابی شبکه ای*
✍ آیت الله خامنه ای: بازاريابى شبكهاى صورت شرعی ندارد و اين قبيل موارد بايد بر اساس قوانين مصوّب مجلس شورای اسلامی و مورد تأييد شورای محترم نگهبان باشد و در صورت نبود قانون هم لازم است از طريق مجاری قانونی اقدام شود.
✍ آیت الله مکارم شیرازی: تنها در صورتی که بازاريابى به صورت شبکه ای و زير مجموعه ای نباشد و سود حاصله فقط به بازارياب اول تعلق گيرد اشکالی ندارد و غير آن، اشکال دارد. البته ممکن است در طرح های جديد، بعضی از اشکالات اين کار برطرف شده باشد ولی هنوز اشکال اصلی که استفاده بازارياب هاي بالواسطه مي باشد و نوعی اکل مال به باطل است وجود دارد.
✍ آیت الله سیستانی: جایز نیست.
#احکام_معاملات_بازاریابی
_______________________________
دوستان خود را به یکی از کانال های
📚فقه و احکام شرعی امام خامنهای 📚دعوت کنید
https://chat.whatsapp.com/LYbbSyTLSfw77spbfBYy7O
-------------------------------------------------------
جهت ترویج احکام شرعی لطفا در یک گروه که عضو هستید ارسال نمایید. با تشکر 🌹
[1/19، 19:29] مجید خلیلیان: *فهماندن مطلبی به دیگران هنگام نماز*
✅ اگر كلمهای را با قصد ذكر بگويد، مانند اینکه بگويد: «الله اكبر» و موقع گفتن آن، صدا را بلند كند تا مطلبی را به ديگری بفهماند، اشكال ندارد ولی چنانچه به قصد اینکه مطلبی را به كسی بفهماند ذکری بگويد؛ اگرچه قصد ذكر هم داشته باشد، نماز باطل میشود.
#احکام_نماز #مبطلات_نماز
_______________________________
دوستان خود را به یکی از کانال های
📚فقه و احکام شرعی امام خامنهای 📚دعوت کنید
https://chat.whatsapp.com/LYbbSyTLSfw77spbfBYy7O
-----------------------------------------------------
جهت ترویج احکام شرعی لطفا در یک گروه که عضو هستید ارسال نمایید. با تشکر 🌹
[1/19، 19:29] مجید خلیلیان: *🔴 روایت پوتین از سفر به تهران: دو کشور دیدیم!*
♦️محمودرضا سجادی (سفیر اسبق ایران در روسیه) میگوید بعد از اجلاس کشورهای حاشیه خزر شنیدیم آقای پوتین به همراهانش گفته ما به دو کشور رفتیم، یکی کشور آقای خامنهای یکی هم کشور آقای روحانی!
انقدر رفتارها ملموس بوده که همه میفهمیدند، قضیه چیست.
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
🌍گروه نشریه عبرتهای عاشورا برای افراد که خواستار عضویت هستند
👇👇 https://chat.whatsapp.com/D7IZvezZAJ16VQ8G2LRgbb
[1/19، 19:29] مجید خلیلیان: مکالمه شوهر روستایی با تلفن ثابت بیمارستان
حکایتی واقعی و بسیار آموزنده :
از لحظه ای که در یکی از اتاق های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبروی من مناقشه بی پایانی را ادامه می دادند. زن می خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش میخواست او همان جا بماند. از حرفهای پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است. در بین مناقشه این دو نفر کم کم با وضیعت زندگی آنها آشنا شدم.
یک خانواده روستائی ساده بودند با دو بچه. دختری که سال گذشته وارد دانشگاه شده و یک پسر که در دبیرستان درس میخواند و تمام ثروتشان یک مزرعه کوچک، شش گوسفند و یک گاو است. در راهروی بیمارستان یک تلفن همگانی بود و هر شب مرد از این تلفن به خانهشان زنگ می زد. صدای مرد خیلی بلند بود و با آن که در اتاق بیماران بسته بود، اما صدایش به وضوح شنیده میشد. موضوع همیشگی مکالمه تلفنی مرد با پسرش هیچ فرقی نمیکرد: «گاو و گوسفند ها را برای چرا بردید؟ وقتی بیرون میروید، یادتان نرود در خانه را ببندید. درسها چطور است؟ نگران ما نباشید. حال مادر دارد بهتر میشود. به زودی برمیگردیم...»
چند روز بعد، پزشکها اتاق عمل را برای انجام عمل جراحی زن آماده کردند. ز
ن پیش از آنکه وارد اتاق عمل شود ناگهان دست مرد را گرفت و درحالی که گریه میکرد گفت: «اگر برنگشتم، مواظب خودت و بچهها باش.»
مرد با لحنی مطمئن و دلداری دهنده حرفش را قطع کرد و گفت: «این قدر پرچانگی نکن.»
اما من احساس کردم که چهره اش کمی درهم رفت. بعد از گذشت ده ساعت، پرستاران زن بی حس و حرکت را به اتاق رساندند. عمل جراحی با موفقیت انجام شده بود. مرد از خوشحالی سر از پا نمیشناخت و وقتی همه چیز رو به راه شد، بیرون رفت و شب دیروقت به بیمارستان برگشت. مرد آن شب مثل شبهای گذشته به خانه زنگ نزد. فقط در کنار تخت همسرش نشست و غرق تماشای او شد که هنوز بیهوش بود.
صبح روز بعد زن به هوش آمد. با آن که هنوز نمیتوانست حرف بزند، اما وضعیتش خوب بود. از اولین روزی که ماسک اکسیژنش را برداشتند، دوباره جر و بحث زن و شوهر شروع شد. زن میخواست از بیمارستان مرخص بشود و مرد میخواست او همان جا بماند.
همه چیز مثل گذشته ادامه پیدا کرد. هر شب، مرد به خانه زنگ میزد. همان صدای بلند و همان حرف هایی که تکرار میشد. روزی در راهرو قدم میزدم. وقتی از کنار مرد میگذشتم، داشت میگفت: «گاو و گوسفندها چطورند؟ یادتان نرود به آنها برسید. حال مادر به زودی خوب میشود و ما برمیگردیم.»
نگاهم به او افتاد و ناگهان با تعجب دیدم که اصلا کارتی در داخل تلفن همگانی نیست. همچنان با تعجب به مرد روستایی نگاه می کردم که متوجه من شد، مرد درحالی که اشاره میکرد ساکت بمانم، حرفش را ادامه داد تا این که مکالمه تمام شد.
بعد آهسته به من گفت: «خواهش میکنم به همسرم چیزی نگو. گاو و گوسفندها را قبلاً برای هزینه عمل جراحیش فروخته ام. برای این که نگران آیندهمان نشود، وانمود میکنم که دارم با تلفن حرف میزنم.»
در آن لحظه متوجه شدم که این تلفن های با صدای بلند برای خانه نبود! بلکه برای همسرش بود که بیمار روی تخت خوابیده بود.
از رفتار این زن و شوهر و عشق مخصوصی که بین شان بود، تکان خوردم. عشقی حقیقی که نیازی به بازیهای رمانتیک و گل سرخ و سوگند خوردن و ابراز تعهد نداشت" اما قلب دو نفر را گرم میکرد:
ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷـﺪ، ﺑﺎ ﺷﮑﺴـﺘﻦ ﭘـﺎﯼ ﺩﯾـﮕﺮﺍﻥ، ﻣـﺎ ﺑﻬﺘـﺮ ﺭﺍﻩ ﻧﺨـﻮﺍﻫﯿﻢ ﺭﻓــﺖ
ﮐﺎﺵ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺑﺎ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﺩﻝ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﺎ خوشبخت ﺗﺮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯾﻢ
ﮐﺎﺵ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﺍﮔﺮ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺷﮏ ﮐﺴﯽ ﺷﻮﯾﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻃﺮﻑ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ بلکه با دل او طرفیم.
ﻭ این ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩن است که زیباست....
🌹🍃🌹🍃
[1/19، 19:29] مجید خلیلیان: .
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌺🍃🌸
🌸
📝 #وصیت_نامه
🌻شهید مدافعحرم مهدی موحدنیا
🌱بِسمِ رَبِّ اُمِّ زَینَب(سلاماللهعلیها)🌱
سلام به همسر عزیزم!
سلام به پدر و مادر عزیزم!
سلام به تمام شیعیان جهان!
این برای بار دوم هست که دست به قلم میبرم و به اصطلاح وصیتنامه مینویسم و این دفعه خیلی امیدوارتر از همیشه! شاید یکشنبه برویم سوریه، بعد از تقریبا یکسال و نیم انتظار؛ البته خجالت میکشم بنویسم "انتظار"!
همسر عزیزم! ازت ممنون و متشکرم بخاطر همه چیز و همه مهربونیت، بخاطر موافقتت با رفتنم، بخاطر صبرت، بخاطر بغض میان گلویت و البته و صد البته هرچه دلبستگی بیشتر، دل کَندن سختتر، و اجر و قربت نزد عمه سادات بیشتر!
فرصت عجیب و غریبی هست و باید مغتنم شمرد! بعد از تقریبا هزار و چهارصد سال، دوباره فرصت دفاع از بیبی پیدا شده و تقریبا شرایط به همان شکل سال ۶۲هجری، حرامیان یک طرف، پسران مادری یک طرف!
و باز عده کمی فرصت دفاع پیدا کردهاند و بعضی در حسرت! و میدانم این حسرت چقدر کُشنده هست و البته رفیقان من همه لایق سرباز و مدافع حرم بیبی هستند ولی شرایط بدینگونه رقم خورده!
و اِنشاءالله در آزادی قدس و به نابودی کشاندن اسرائیل همه سهیم باشیم!✌️
خدایا! رفیقان من همه لایق شهادتند! مبادا معاملهای غیر از این با آنها بکنی!
پدر و مادرم! از شما ممنونم بخاطر به دنیا آوردنم و بزرگکردنم و ممانعتنکردن از رفتنم!
چقدر حس شیرینی هست دفاع از حرم! در کل زندگیم آنقدر شوق نداشتهام.
یا حضرت زینب سلاماللهعلیها! به ساقی دشت کربلا بابالحوائج قسَمت میدهم ما را هم بپذیر!
گرچه ما بدیم تو ما را بدان مگیر
شاهــــانه ماجرای گناه گدا بگــــو
✍ #مهدی_موحدنیا
🗓پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🇮🇷http://telegram.me/Iran_Iran
[1/19، 19:29] مجید خلیلیان: *گرانفروشی*
🔷س : گرفتن چه مقدار سود در فروش کالا مجاز است؟
✅ج: *سود گرفتن تا وقتی که به حدّ اجحاف نرسیده و بر خلاف مقرّرات دولت هم نباشد، اشکال ندارد، ولی افضل بلکه مستحب آن است که فروشنده به آن مقدار سودی که هزینه هایش را تأمین می کند، اکتفا نماید.*
#گرانفروشی #سود
_______________________________
دوستان خود را به یکی از کانال های
📚فقه و احکام شرعی امام خامنهای 📚دعوت کنید
https://chat.whatsapp.com/LYbbSyTLSfw77spbfBYy7O
https://chat.