هدایت شده از فاطمه عارفنژاد
قلبم شکسته… خستهام… زخمی شده بالم…
سایه به سایه مرگ میآید به دنبالم
بی دامن سرسبز مادر مانده پژمرده
گلهای زرد و قرمز پیراهن و شالم
من با تمام کودکی، در میهنم امروز
میراثدار رنج و اندوهی کهنسالم
عکاسها! عکاسها! از من چه میخواهید؟
من کِی شبیه خندههای کارتپستالم؟
غمگینترینم من! چه میفهمید از احساسم؟
تنهاترینم من! چه میپرسید از احوالم؟
شاید مرا در انفجاری تازه بشناسید
با گریههای گیرهمو… با بغض خلخالم…
آه ای شما راحتنشسته گوشهٔ خانه!
جز ایستادن راه حلی نیست در عالم
#فاطمه_عارفنژاد
#مدرسه_تابعین
#فلسطین
پ.ن:
شبیه کوه پابرجایم و چون رود سیالم
به سویت میدوم با کودکانی که به دنبالم…
#اعظم_سعادتمند
@fatemeh_arefnejad
هدایت شده از گنجشکهای پاییز
بردم پناه از شب سرما به فاطمه
از درهی درندهی دنیا به فاطمه
آویختم به رشتهی نوری که میرسید
از چار سو به ساقهی طوبی به فاطمه
رازی که هیچوقت نگفتم به هیچکس..
آهی شدم که بسپرم آن را به فاطمه
من، ابرسنگ ساکت تنها، گریختم
از کوه و دشت و جنگل و دریا به فاطمه
افتاد دانه دانهی اشکم به دامنش
نزدیک بودم این همه آیا به فاطمه؟
*
آنقدر روشن است و درخشان که دادهای
ای عشق نام نامی زهرا به فاطمه
"من سردم است" در ته این ظلمت نمور
دست مرا بگیر خدایا به فاطمه...
#اعظم_سعادتمند
@azam_saadatmand