eitaa logo
خلوت وصال❤️🌱
333 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
502 ویدیو
6 فایل
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 💕اینجا خلوتی است از دلنوشته های یک پرنده ی کوچک، در آرزوی شب وصال... . . کپی، با ذکر نام نویسنده #زهره_قاسمی، آزاد🌹 . . من👈 https://eitaa.com/Vesal1393 😍 . . از نقد و نظراتتون خوشحال میشم⁦☺️⁩💐
مشاهده در ایتا
دانلود
زینب داره اشک بابا رو میبینه و میلرزه...😭
حسن داره دق میکنه...😭
حسین دستاشو برده بالا...😭
امشب خونه ی زهرا چه خبره...😭😭😭
مادر چشماتو نبند میترسم😭😭😭😭😭😭
مادر چرا بازم بد نفس میکشی؟!!! امروز که موهامو شونه کردی لباسامو عوض کردی مگه خوب نشدی؟😭😭😭😭😭
تا حالا تو خونه، مریض داشتی؟!
الهی امشب همه مادر ها راحت بخوابن...
🏴 چرا مهتاب من امشب کبود است چرا دیوار و در، هم رنگ دود است چه دیدی بین کوچه ای برادر غم مادر برای ما چه زود است ... @khalvatevesal
درگوشی: امشب اگه اشکات قطع نمیشه، حتما وصل شده به دریا... @khalvatevesal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب تمام خانه را آماده کردی کار علی را در دل شب ساده کردی با اشک هایت باغ را جارو کشیدی سیبی برای کودکان از شاخه چیدی خونابه را از روی درها پاک کردی در سینه ات زخم دلت را خاک کردی خانه به دور چشم کم سوی تو چرخید ماه از غم قد کمانیّ تو بارید دستت به پهلو شانه را آغاز کردی موی حسن، روی حسینت ناز کردی حیدر که دید آهی کشید از جان خسته: زهرا کمی آرام تر، دستت شکسته... رنگ گل یاس علی سرخ است و نیلی پهلو به پهلو می‌شود از ضرب سیلی می سوخت زینب از فراق و داغ مادر از چشم های سرخ و بی روح برادر شب تا سحر زهرا که مشغول نماز است قلب علی و کودکانش در گداز است امشب چرا دستان زینب مثل بید است او از قنوت فاطمه ذکری شنیده است میگفت با چشم ترش《 عجل وفاتی》 میجست زینب با علی راه نجاتی مهتاب امشب ساکت است و سرد وخاموش دنیا کنار فاطمه افتاده بی هوش افتاده عکس فاطمه در صورت ماه دیگر علی سنگ صبورش می‌شود چاه... 😭😭😭🥀🥀🥀 @khalvatevesal
خلوت وصال❤️🌱
حیدر و اینهمه غم... یارب ارحم😭
آاااخ علی .....😭
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🔆پدری با چهار فرزند قد و نیم قد ✍️زهره قاسمی همیشه در فاطمیه اشک و خشم را با هم تجربه میکنم. انگار دردی سر باز میکند بی درمان و بغضی می‌ترکد بی پایان. احساس میکنم غم های حضرت مادر راه نفس تک تک سلول هایم را می‌بندد. فرار از روضه‌های کوچه، در، صورت، طناب، مسجد و... فرصت ناله و شیون را از من می‌گیرد و طوفان غصه ها چنگ بر قلب یخ زده ام می‌کشند. تیر خلاصی هم شام غریبان است. وقتی نیمه شب پدری با چهار فرزند قد و نیم قد، به خانه ی نیم سوخته برمی‌گردد، و تازه اول ماجراست ... @HOWZAVIAN
بستر مادر رو کی جمع میکنه امشب...😭😭😭
بریم تشییع مادر...
زینب تنهاست...