eitaa logo
خاطرات امر به معروف و نهی از منکر
215 دنبال‌کننده
261 عکس
190 ویدیو
1 فایل
خامرون _ کانال خاطرات امر به معروف و نهی از منکر با هدف ترویج و الگوپردازی صحیح ارتباط و ارسال خاطرات: @iranaimi
مشاهده در ایتا
دانلود
زمین بایر وسط روستا محلی برای قماربازی شده بود. جوان های روستا هرچند روز یکبار دور هم جمع می شدند و قمار می کردند. سید اسماعیل چند دفعه ای به آن ها تذکر داد؛ اما فایده نکرد. آخر به کمیته اعلام کرد و آن ها بساطشان را جمع کردند. از آن روز به بعد به او سنگ می زدند و از دور ناسزا می گفتند... اما برایش مهم نبود! می گفت: " این جا برای من با جبهه فرقی نداره، حتی اگه من رو بزنند و بکشند، من وظیفه ام را انجام می دهم." ۲ کانال خاطرات امر به معروف و نهی از منکر @khameroon
به_خانم_ما_میگه_بقچه😕 ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎﯼ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﻘﻞ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ:👇🏻 👈🏻ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯿﺮﻓﺘﻢ ﻗﻢ، ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﺎﯼ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺭﻭ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﯾﻢ 🚍 ﯾﻪ ﺧﺎﻧﻤﯽ ﻫﻢ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ👩🏻 ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺳﺮﺷﻮﻥ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﻥ ! ﻫﯽ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻣﻮﻫﺎﺷﻮ ﺗﮑﻮﻥ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺳﺮﺷﻮ ﺗﮑﻮﻥ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﻮﻫﺎﺵ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻦ😁🏻♀ ﻫﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻣﯿﻨﺸﺴﺖ، ﻫﯽ ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ. ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺟﻠﺐ ﺗﻮﺟﻪ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﮐﻨﻪ .🔔😒 ﺑﺮﮔﺸﺖ، ﯾﻪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﻨﻮ ﺧﺎﻧﻤﻢ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ( ﺧﺐ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮﺵ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭘﻮﺷﯿﻪ ﻫﻢ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺗﺶ) ﮔﻔﺖ : 📣ﺁﻗﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﻘﭽﻪ ﭼﯿﻪ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﮐﻨﺎﺭﺕ؟😏 ﺑﺮﺩﺍﺭ ﯾﮑﯽ ﺑﺸﯿﻨﻪ . ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺎ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﻘﭽﻪ !😥 ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺎﺳﺖ .😠 ﮔﻔﺖ : ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭﯼ ﭘﯿﭽﯿﺪﯾﺶ؟ ﻫﻤﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ.😂 ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺪﺍﯾﺎ ﮐﻤﮑﻤﻮﻥ ﮐﻦ ﻧﺬﺍﺭ ﻣﻀﺤﮑﻪ ﺍﯾﻨﺎ ﺑﺸﯿﻢ...😔 ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﺫﻫﻨﻢ ﺭﺳﯿﺪ.💬 ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻔﺘﻢ : 📢ﺁﻗﺎﯼ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ! ﺯﺩ ﺭﻭ ﺗﺮﻣﺰ .😳 ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﯾﻦ ﭼﯿﻪ ﺑﻐﻞ ﻣﺎﺷﯿﻨﺖ؟ ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎﺟﻮﻥ، ﻣﺎﺷﯿﻨﻪ !🚗 ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﻢ ﻧﺪﯾﺪﯼ ﺗﻮ، ﺁﺧﻮﻧﺪ؟!😳 ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺮﺍ؟! ﺩﯾﺪﻡ . ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﻪ ﺭﻭﺵ ﮐﺸﯿﺪﻥ؟ ﮔﻔﺖ : ﭼﺎﺩﺭﻩ ﺭﻭﺵ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺩاره! ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺐ، ﭼﺮﺍ ﭼﺎﺩﺭ ﺭﻭﺵ ﮐﺸﯿﺪﻩ؟ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺎ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﮔﺎﺯ ﻭ ﺗﺮﻣﺰ ﮐﻨﻢ، ﭼﻪ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﻢ !😡 ﭼﺎﺩﺭ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﮐﺴﯽ ، ﺧﻂ ﻧﻨﺪﺍﺯه ﺭﻭش ...👀 ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺐ، ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﯽ ﮐﺸﯽ ﺭﻭ ﻣﺎﺷﯿﻨﺖ؟ ﮔﻔﺖ ﺣﺎﺟﯽ ﺟﻮﻥ ﺑﺸﯿﻦ ﺗﻮ ﺭﻭ ﻗﺮﺁﻥ .😩 ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻋﻤﻮﻣﯿﻪ !🚍 ﮐﺴﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﺭﻭﺵ ﻧﻤﯽ ﮐﺸﻪ ! ﺍﻭﻥ ﺧﺼﻮﺻﯿﻪ ﺭﻭﺵ ﭼﺎﺩﺭ ﮐﺸﯿﺪﻥ !☝️🏻 "ﻣﻨﻢ ﺯﺩﻡ ﺭﻭ ﺷﻮﻧﻪ ﺷﻮﻫﺮ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﻪ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯾﻦ ﺧﺼﻮﺻﯿﻪ، ﻣﺎ ﺭﻭﺵ ﭼﺎﺩﺭ کشیدیم☺️♥ کانال خاطرات امر به معروف و نهی از منکر @khameroon
خاطره امر به معروف دهه شصت یک بار در ایام جنگ به چند نفر خانم جوان برخورد کردم که در پارکی نشسته بودند و سؤال کردم که چه شده؟ مشکلتان چیست؟ گفتند: «با سه ماشین وارد قم مي‌شديم که مأموران بازرسي كردند و از يكي از ماشین‌هاي‌ ما یک نوار ترانه پیدا کردند و ما هم معطلیم.» به دایره‌ی منکرات رفتم و قضیه را جویا شدم. گفتند: «حاج آقا! مگر امر به معروف واجب نیست»، گفتم: «بله! ولی عمل خودتان که بسیار منکرست! اوّلاً چرا تجسس کردید؟ دوّماً عمل شما متناسب با مقدار منکر ایشان نیست؛ شما سه تا ماشین را اسیر کردید و شخصیتشان را خُرد نمودید. اينها از قم، دین را باید یاد بگیرند و بروند. بهتر نبود لااقل نوارشان را كه می‌گرفتید، یک نوار خوب و زیبا هدیه می‌دادید؟! حضرت امام هم فرموده‌‌اند که تمام موسیقی‌ها حرام نیست، یک موسیقیِ خوب، جایگزین می‌کردید.» اين قضيه مربوط به زماني بود که ایران اولین موشک را به بغداد زده بود، گفتم: «الآن مردم خوشحالند، کاری نکنید که از دین بترسند و وحشت کنند.» 👤حجة‌الاسلام سید عباس لاجوردی کانال خاطرات امر به معروف و نهی از منکر @khameroon
با سلام فراوان و تبریک دهه فجر🇮🇷 به اطلاع می رساند به یک ادمین نیازمندیم. التماس دعا
نام زهرا سلام الله علیها با یاد عزایش آمد. ممنون از ابراز محبت و دلگرمی شما🌺 تنها با یاری تک تک شما عزیزان و همه جامعه اصلاح می شود. کانال خاطرات امر به معروف و نهی از منکر @khameroon
🚫به خانم گفتم: "لطفا حجاب رو رعایت کنین".یکی شنید خندید و گفت: اون که عمل نکرد، خودتو خسته کردی!! 🚫گفتم: من به ی خودم عمل کردم،اگه ۱۰درصد تاثیر داشت ۹۰درصد بقیه ش با شماهاست[تمام خانوما] که به ی عدم تاثیر می کنین. کانال خاطرات امر به معروف و نهی از منکر @khameroon
برای آمدنت انتظار کافی نیست دعا و اشک و دل بی قرار کافی نیست خودت دعاکن ای نازنین که برگردی دعای اینهمه چشم انتظار کافی نیست از طرف منتظران واقعی کانال خاطرات امر به معروف و نهی از منکر @khameroon
🏵 وقتی می‌خوای همسنگرت رو نهی از منکر کنی، حواست باشه جوری نگی که دشمنانِ حق کف و هورا بکشن کانال خاطرات امر به معروف و نهی از منکر @khameroon
🌌شبی که لب به نزد.! 🍁همین که حاج احمد صدایش کرد. سریع را انداخت و با پایش کرد و دوید طرف حاجی. 🍁 ، بچه‌هایی که دور و برش بودند،‌ می‌گفتند از هشت شب تا هشت صبح،‌ تایی کشید! از خیلی سال پیش شروع کرده بود به بهانه می‌کشید. 🔹حالا آمده بود سخنرانی می‌کرد! 🔹بگین کی می‌کشه؟! 🍁با نگاهش همه را دور زد «از سیگاری‌ها کدومتون می‌تونه ثابت کنه برای بدن نداره؟» 🍁حاجی و این حرف‌ها! تازگی‌ها حاجی را کمتر می‌دیدم. ولی قبلاً بارها سیگار را لای انگشتانش دیده بودم. حالا همین حاجی، آمده بود برای بچه‌ها صغرا کبرا می‌‌چید که گفته چیزی که برای ضرر دارد است، پس … 🍁می‌گفتند خانمش گفته فی سبیل الله . حاجی هم از که سیگارش را تو جاسیگاری کرده بود . 📚منبع: کتاب یادگاران/ شهید همت 🌸🍃⛔🍃🌸 کانال خاطرات امر به معروف و نهی از منکر @khameroon
💠 آقا پسری که میری باشگاه💪 بعد میایی لبـــ👕ـــاس جذاب می پوشی!! حجاب برای شما هم هست ✔️ خاطره ای از شهید ابراهیم هادی ⬇️⬇️ 🔰 حدود سال 1354بود که مشغول تمرین بودیم. ابراهیم وارد سالن شد 🚶 و یکی از دوستان هم بعد از او وارد سالن شد و بی مقدمه گفت: داداش ابراهیم، تیپ و هیکلت خیلی جالب شده!😍 وقتی داشتی تو راه می اومدی، دو تا دختر پشت سرت بودن و مرتب از تو حرف می زدن😉 شلوار و پیراهن شیک که پوشیده بودی👕👖 و از ساک ورزشی🎒 هم که دستت بود، کاملاً مشخص بود ورزشـــ💪ــکاری.😅 ابراهیم با شنیدن این حرفها یک لحظه جا خورد.😨 انگار توقع چنین حرفی را نداشت و خیلی توی فکر رفت.... 👈ابراهیم از آن روز به بعد پیراهن بلند و شلوار گشاد می پوشید و هیچ وقت هم ساک ورزشی همراه نمی آورد🚫 و لباس هایش رو داخل کیسه پلاستیکی می ریخت❗️ هر چند خیلی از بچه ها می گفتند : بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟! 😒 ما باشگاه می آئیم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم و... تو با این هیکل روی فرم، این چه لباس هایی است که می پوشی؟ 😳😳 ابراهیم هم به حرفهای اونها اهمیتی نمی داد و به دوستانش توصیـــ🔔ــه می کرد: اگر ورزش رو برای خدا انجام بدید عبادت است و اگر به هر نیت دیگری باشید ضرر خواهید کرد.😊 ☝️ البته ابراهیم در جاهای مناسبی از توانمندی بدنی اش استفاده می کرد. مثلاً ابراهیم را دیده بودند در یک روز بارانی🌧 که آب در قسمتی از خیابان جمع شده بود و پیرمردها نمی توانستند از آن معبر رد شوند، ابراهیم آنها را به کول می گرفت و از اون مسیر رد می کرد.👌👌 کانال خاطرات امر به معروف و نهی از منکر @khameroon
امام موسی صدر با دختر دست داد؟ 😲👇 دختر مسیحی دستش را به طرف امام موسی صدر دراز کرد. ایشان طبق عادت، دست خود را روی سینه گذاشتند. دختر پرسید: «می‌خواهید نجس نشوید؟» ایشان با زیرکی پاسخ دادند:"بل لا حافظ علی طهارتک" «برعکس، تو آنقدر باارزشی که چنین تماس‌هایی حریم قدسی و زنانه‌ی تو را آلوده می‌کند...» «قدم کلیک هایتان بر چشم» نوشته محمدرضا زائری @khameroon
سنجش مخاطب 🔎 انسان‌ها ربات نیستن! هر کدومشون ویژگی‌های خاص خودشونو دارن. شیوه‌ی امر به معروفمون رو روی ویژگی‌های مخاطبمون تنظیم کنیم @khameroon