🌌شبی که #دیگر لب به #سیگار نزد.!
#سرسفره_عقد
🍁همین که حاج احمد صدایش کرد. سریع #سیگار را انداخت و با پایش #خاموش کرد و دوید طرف حاجی.
🍁 #شب_عملیات، بچههایی که دور و برش بودند، میگفتند از هشت شب تا هشت صبح، #دویست_سیصد تایی کشید! از خیلی سال پیش شروع کرده بود به بهانه #سینوزیت میکشید.
🔹حالا آمده بود سخنرانی میکرد!
🔹بگین کی #سیگار میکشه؟!
🍁با نگاهش همه را دور زد «از سیگاریها کدومتون میتونه ثابت کنه #سیگار برای بدن #ضرر نداره؟»
🍁حاجی و این حرفها! تازگیها حاجی را کمتر میدیدم. ولی قبلاً بارها سیگار را لای انگشتانش دیده بودم. حالا همین حاجی، آمده بود برای بچهها صغرا کبرا میچید که #امام گفته چیزی که برای #بدن ضرر دارد #حرام است، پس #سیگار_هم …
🍁میگفتند #شب_عقدشان خانمش گفته #مجاهد فی سبیل الله #سیگار_نمیکشد. حاجی هم از #همان_جا که سیگارش را تو جاسیگاری #خاموش کرده بود #دیگر_لب_به_سیگار_نزد.
📚منبع: کتاب یادگاران/ شهید همت
🌸🍃⛔🍃🌸
کانال خاطرات امر به معروف و نهی از منکر
@khameroon
رفتیم غذا بخریم. بخاطر #کرونا فقط میشد بخری ببری، دم در یه مشتری #سیگار میکشید بهش گفتم با شوخی سیگار واسه کرونا تاثیری داره😊?گفت نمیدونم، دوستش که باهاش بود با خنده گفت اره مفیده. گفتم نه جدا اگه مفیده بگو ما هم بکشیم😉
#خاطرات_امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
@khameroon