🥀بابا...
چه طول کشید نبودنت...
بیا که سر بذارم به روی دامنت...
از عطر و نور تو
شناختمت!
چه کرده با تو دشمنت؟
لالایی نمیخواهم دگر....
اما در این مدت که من از درد
یک شب هم نخوابیدم
کجا بودی؟
به من بگو بابا
عمویم کجاست؟
شاید عمو هنوز تو راه خیمه هاست...
🥀بابا
کوچه های شام خیلی سخت بود
سنگ های بام خیلی سخت بود
خنده های شمر یادم مانده
چکمه های شمر یادم مانده...
بخشی از نمایشنامه
نمایش آئینی"مادر مصیبت ها"
روایتی از حضرت زینب و پسرانش
و ماجرای #رقیه ۳ساله...
#حنان
#حسینیه_کودک_نوجوان
@nojavanehanan
🥀بابا...
چه طول کشید نبودنت...
بیا که سر بذارم به روی دامنت...
از عطر و نور تو
شناختمت!
چه کرده با تو دشمنت؟
لالایی نمیخواهم دگر....
اما در این مدت که من از درد
یک شب هم نخوابیدم
کجا بودی؟
به من بگو بابا
عمویم کجاست؟
شاید عمو هنوز تو راه خیمه هاست...
🥀بابا
کوچه های شام خیلی سخت بود
سنگ های بام خیلی سخت بود
خنده های شمر یادم مانده
چکمه های شمر یادم مانده...
بخشی از نمایشنامه
نمایش آئینی"مادر مصیبت ها"
روایتی از حضرت زینب و پسرانش
و ماجرای #رقیه ۳ساله...
#حنان
#حسینیه_کودک_نوجوان
@nojavanehanan
4.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نبین توی خرابه هام😔💔
آسمونا جای منه..🤍🕊
#رقیه
@nojavanehanan