🌺🌺 کرامت و سخاوت در سیره اهل بیت (علیهم السلام) وحضرت ولی عصر🌺🌺
✍ در حدیث صحيح از صفوان منقول است كه يكى از آزاد كردههاى حضرت امام رضا صلوات اللَّه و سلامه عليه بر آن حضرت داخل شد، حضرت فرمودند كه امروز چيزى در راه خدا دادى؟
او گفت : نه واللَّه .
حضرت فرمودند: چون حق سبحانه و تعالى عوض بما كرامت فرمايد، بده در راه خدا اگر چه يك درهم باشد.
و كالصحيح از حضرت امير المؤمنين صلوات اللَّه و سلامه عليه منقولست كه هرکس دست خود را به احسان و نيكى باز دارد، هر وقت كه هر چه را يابد دهد، حق سبحانه و تعالى عوض آن را در دنيا به او مى رساند و مضاعف مى كند برای او در آخرت.
🔻و در صحيح از بزنطى منقول است كه حضرت امام رضا صلوات اللَّه عليه نامهای به حضرت امام جواد علیه السلام نوشته بودند و من خواندم آن مكتوب را؛ حضرت نوشته بودند كه خبر بمن رسيده که غلامان تُرا از درب كوچك بيرون مىبرند از جهت بُخلِ خود كه مبادا چيزى به فقرا دهى، و قسم مىدهم ترا به حقى كه مرا بر تو هست كه در وقت بيرون رفتن و داخل شدن از درب بزرگ داخل شو و بيرون رو، چون سوار شوى مىبايد كه طلا و نقره همراه تو باشد و هرکس از تو چيزى طلب كند بدهى و كسى را رد نكنى...
غرض آنست كه حق سبحانه و تعالى ترا بلند مرتبه كند به جود و عطا پس بده 👈🏻 و مترس كه خداوندى كه عرش را به قدرت كامله خود آفريده است بر او آسانست كه رزق را بر تو تنگ نكند.
📚 لوامع صاحبقرانى ، ج ۶ ، ص ٦٩ .
#داستان_و_عبرت
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨
@valiyeasr313
🌺🌺ابوحمزه ثمالی کیست؟!🌺🌺🌺
✍ثابت بن دینار معروف به ابوحمزه ثمالی، چهار امام یعنی امام سجاد، امام باقر، امام صادق و امام کاظم (علیهمالسلام) را درک کرد.
او به درجاتی رسید که امام رضا (علیهالسلام) در وصف او فرمود: «ابوحمزه لقمان زمان خود بود که چهار نفر از ما را خدمت کرده (استفاده برده).»
امام صادق علیهالسلام وقتی او را میدید، میفرمود: هر وقت تو را میبینم احساس آرامش میکنم «انی لاستریح اذا رأیتک»
💠ابوحمزه میگويد: «يكى از فرزندانم در اثر حادثهاى مصدوم شد و استخوانهاى دستش شكست. او را نزد يحيى بن عبدالله مجبر (معروفترين شكسته بند عصر) بردم.
او بعد از معاينه دقيق، گفت: استخوانهاى دست اين كودك به شدت آسيب ديده و شكستگى سختى برداشته است. بايد صبر كنى تا وسائل معالجه را فراهم كنم. مدت معالجه طولانى خواهد بود».
او به دنبال كار خود رفت و من همچنان با ناراحتى در اتاق منتظر بودم.
در آن هنگام حال رقت بار طفل، كه در اثر شدت درد به خود میپيچيد، مرا دگرگون كرد و حالم منقلب شد. در همين موقع به ياد دعايى كه از مولايم، امام سيدالساجدين (علیه السلام) آموخته بودم، افتادم. با يك حالت معنوى، دست كودك را گرفتم و با تضرع آن دعا را خواندم و از خداوند متعال، بهبودى و شفاى فرزندم را خواستار شدم. همان لحظه به اذن پروردگار متعال، فرزندم صحت و سلامتى خود را بازيافت و من شكر الهى را به جا آوردم.
يحيى مجبر همراه وسايل درمان بازگشت و دست كودك را گرفت تا علاج كند. با شگفتى گفت: اين كه سالم است! شايد دست ديگرش شكسته است. شكستهبند دست ديگر طفل را به دقت نگاه كرد و اثر شكستگى را در آن نيافت. مات و مبهوت گفت: «سبحان الله! چند لحظه قبل، من دست اين بچه را ديدم، استخوانهايش به شدت شكسته بود؟! آرى، از شما شيعيان چنين جادوهايى تعجب ندارد! ابوحمزه به او گفت: واى بر تو! اين جادو و سحر نيست.
شفاى دست پسرم در اثر دعاى جانبخشى است كه امام عارفان، على بن الحسين (علیه السلام) به من آموخته است.
ابوحمزه میگويد: يحيى از من درخواست كرد كه آن دعا را به وى ياد بدهم.
گفتم: «شگفت انگيزتر از اين حادثه، اظهار اين درخواست است. بعد از آن سوء ادب، كلمات خلاف مروت و كردار زشت؛ من نمیتوانم اسرار خفيه و امانتهاى الهى را به تو بسپارم».
حمران ابن اعين (راوى خبر) میگويد: «وقتى ابى حمزه اين حكايت را برايم نقل كرد، مشتاقانه به وى گفتم: اى ابوحمزه! تو را به خدا سوگند میدهم! آن در گرانمايه و هديه الهى را از من دريغ مدار و آن دعا را به من بياموز!»
ابوحمزه گفت: «سبحان الله! اين سر را از آن جهت بر تو فاش كردم تا شوق تعليم در تو زياد شود و عطش آموزش بيابى! حالا بنويس!»
«يا حى قبل كل حى، يا حى بعد كل حى... صلى على محمد و على آل محمد وافعل بى ما انت اهله يا ارحم الراحمين ....».
اين دعا در حدود سه صفحه است و در كتاب مهج الدعوات سيد ابن طاووس آمده است.👆
بيدلى در هم احوال خدا با او بود
او نمیديدش و از دور خدايا میكرد
فيض روح القدس ار باز مدد فرمايد
ديگران هم بكنند آن چه مسيحا میكرد
معجم رجال الحديث، ج 4، ص 294.
نامه دانشوران ج ۱ ص ۴۷
#داستان_و_عبرت
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
@khamse5
🌺🌺🌺🌺
اهمیت ادای امانت، وکسیکه از تو نصیحت طلب کند و مشورت، حتی به قاتل اباعبدالله!!!😳
🌺🌺🌺🌺
مردى خدمت #امام_صادق عليه السّلام رسيد و به حضرت عرض كرد :
اى فرزند رسول خدا ، خواب ديده ام كه گويا در بيرون از شهر كوفه در جايى هستم كه آن را مىشناسم ، و گويى شبحى از چوب يا مردى تراشيده شده از چوب بر اسبى چوبی سوار است و شمشير خود را به من نشان می دهد ، و من در حالى كه ترسيده و هراسان بودم به او نگاه مىكردم .
امام عليه السّلام فرمود : تو مىخواهى زندگى فردى را بربايى [تباه سازى] ؛ پس بترس از خدايى كه تو را آفريده و سپس تو را بميراند .
آن مرد [با شنيدن اين سخن] گفت : گواهى مىدهم كه به تو علم داده شده و آن را از معدنش دریافت کرده ای .
اى فرزند رسول خدا ، اکنون شما را از آنچه برایم تعبير و تفسیر کردی آگاه مى کنم .
مردى از همسايگانم نزد من آمد و ملك خود را براى فروش بر من عرضه کرد و من تصميم گرفتم با قيمت بسيار ناچيزى آن را به چنگ آورم ؛ زيرا مى دانستم خواهانى جز من ندارد .
امام عليه السّلام فرمود : آیا همسايهء تو ما را دوست مىدارد ، و از دشمن ما تبرى و بیزاری مىجويد ؟
او گفت : بله . او انسانی با بصیرت و استوار در امور دین است و من به درگاه خداوند عزّ وجلّ و پيشگاه شما از تصميم و نيّت خود توبه مىكنم .
سپس پرسید : اى فرزند رسول خدا ، اگر او ناصبى و دشمن شما بود ، انجام اين كار بر من جایز بود ؟
امام صادق عليه السّلام فرمود : امانت را به هر كه تو را امين دانسته و خواهان خيرخواهى توست پس بده ، اگر چه به قاتل #امام_حسين عليه السّلام .
« ...فَقَال : أَدِّ اَلْأَمَانَةَ لِمَنِ اِئْتَمَنَكَ وَ أَرَادَ مِنْكَ اَلنَّصِيحَةَ ، وَ لَوْ إِلَى قَاتِلِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ » .
🗂 الکافي ، ج ۸ ، ص ۲۹۳ .
#داستان_و_عبرت
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨
@khamse5