eitaa logo
نکات ناب در مورد خمسه طیبه
237 دنبال‌کننده
307 عکس
385 ویدیو
84 فایل
در این گروه فقط مطالب در موضوع اهل بیت و نکات مربوط به آن است ارتباط با ادمین👇 @valiyeasr12
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ای رأفت تو رأفت ذات خدا رضا از پای تا به سر علی مرتضی رضا نامت از آن رضاست که در عرصه ی حساب حق نیست بی‌رضای تو از کس رضا، رضا هر کس که بیشتر کرمش می‌رسد به خلق او بیشتر برد به درت التجا رضا عیسی صفای روح گرفته در این حرم موسی ستاده بر در تو با عصا رضا از روضه ی مقدس تو می وزد نسیم تا باغ خلد، با نفس انبیا رضا جوشد زبس اجابت از این آستان قدس گم می‌شود کنار ضریحت دعا، رضا آغوش خود گشوده برای خوش‌آمدش از هر دری که سوی تو آید گدا، رضا خود پیشتر ز خواندن اذن دخول من بر من نگاه کردی و گفتی بیا رضا در کوی تو ز بس که رئوفی تو، زائرت داند ثواب، اگر چه بیارد خطا، رضا من شرم می‌کنم که بیایم در این حرم تو می‌زنی مرا ز کرامت صدا، رضا آید به گوش دل ز طپش‌های سینه‌ام دائم صدای زمزمه ی یا رضا رضا در آستان قدس تو انگار می‌کنم گردیده قسمتم سفر کربلا رضا نشناختم، امام زمان زائر تو بود کردم سلام و داد جواب مرا رضا با آنکه شهریار همه عالمی، کسی مثل تو نیست با فقرا آشنا رضا یک بار اگر کند به خراسان زیارتت بر بازدید زائرت آیی سه جا رضا اول به خُلد فاطمه گوید جواب او هر کس صدا زند ز ره صدق «یا رضا» مولای من به جان جواد الائمه‌ات دست مرا بگیر، برای خدا رضا دست مرا گرفتی و سوگند می‌خورم آقاتری از اینکه نمایی رها رضا زوار چون به سوی حریمت سفر کنند باید که جان دهند به گنبد نما رضا هر کس به عمر خود شده مأنوس با کسی «میثم» گرفتـه انس بـه مهـر شما، رضا 🆔 @khamse5
شَبیهِ ذَرّه اَم و مِثلِ آفتاب، رضاست کَسی که هَست به قَلبم، قَرار و تاب، رضاست سِپُرده اَم دِلِ خود را به دَستِ آقایَم که صاحِبِ دِلِ بیچاره و خَراب، رضاست کَسی که زائِرِ خود را، سه جا پَس اَز مَرگَش نِجات میدَهد اَز پَنجه ی عَذاب، رضاست اِمامِ ضامِنِ ثامِن، که روزِ مَحشَر هَست کِنارِ مَن، هَمه جا، تا دَمِ حِساب، رضاست اَگَر چه دَردِ خودَم را، نگُفته ام با او کَسی که زود به مَن میدَهَد جَواب، رضاست به سَرزَمینِ قیامَت که حِیرتِ مَحض اَست مَرا، کَسی که، کُنَد خادِمَش خِطاب، رضاست حَدیثِ اِبنِ شَبیبَش، دِلِ مَرا خون کَرد هَمیشه بانیِ این روضه های ناب، رضاست 🆔 @khamse5
🔰 ✅برکات نماز یکشنبه‌های ماه ذی‌القعده از زبان مبارک رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله: ۱_آمرزش گناهان خود، والدین و فرزندان ۲_ رضایت پدر و مادر ۳_قبولی توبه ۴__توسعه رزق و روزی ۵_ دیندار و با ایمان از دنیا رفتن ۶_مدارای‌ملک‌الموت در وقت جان‌ستاندن ۷_گشاده و نورانی شدن قبر ۸_راضی شدن دشمنان در روز قیامت 🔵چگونگی ادای نماز: دریکی ازیکشنبه‌های ماه ذی‌القعده 🔸غسل کن و وضو بگیر 🔹۲ نماز دو رکعتی مثل نماز صبح به نیت نماز یکشنبه ماه ذی‌القعده بجای آور در هر رکعت، یک‌بار سوره حمد و سه بار سوره توحید و یک‌بار سوره ناس و یک‌بار سوره فلق 🔸پس ازپایان ۴رکعت،۷۰باراستغفار کن (اَستَغفِرُ اللهَ و اَتوبُ إلیه) 🔹آنگاه یک‌بار بگو:لاحول ولا قوة الا بالله 🔸و در پایان این دعا را بخوان: یا عَزِیزُ یا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لَا یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ 📚مفاتیح‌الجنان 🌸 به دیگر عزیزانتان هم هدیه بفرمایید @khamse5
15.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه والثنا و مقام او زائر او در کلام آیت الله وحید حفظه الله تعالی @khamse5
◾️ 👈🏼👈🏼 مرحوم ، در ، می‌نویسد: اين فقير «عبّاس قمى» خدمت آن حضرت (امام صادق علیه‌السلام) عرض مى‏‌كنم كه: ➖ اى آقاى من! من تا خود را شناخته‏‌ام خود را بر در خانه شما ديده‌‏ام و گوشت و پوست خود را از نعمت شما پرورده‌‏ام، رجاء واثق و اميد صادق كه در اين آخر عمر از من نگهدارى فرماييد، و از اين در خانه مرا دور نفرماييد. و من به لسان ذلّت و افتقار پيوسته عرضه مى‌‏دارم: شاها، چه تو را سگى ببايد/گر من بودم آن سگ تو شايد هستم سگكى ز حبس جسته/بر شاخ گل هوات بسته‏ از مدح تو با قلاده زر/زنجير وفا به حلقم اندر خود را به خردى كشيده از جل/پيش تو كشيده از سر ذلّ‏ خود را به قبول رايگانت/بستم به طويله سگانت‏ افكن نظرى بر اين سگ خويش/سنگم مزن و مرانم از پيش‏ 📚 منتهى الآمال فى تواريخ النبى والآل عليهم‌السلام‏، ج‏۲، ص۱۴۵۹ 🆔 @khamse5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلی الله علیک یا سیدی و یا مولای یا ثامن الحجج علی بن موسی الرضا جعلت فداک ای صفای قلب زارم،هرچه دارم از تو دارم تا قیامت ای رضا جان،سر زخاکت بر ندارم @khamse5
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺خاطره و حکایت جذاب و پند آمیز مرحوم علامه محمد تقی جعفری 👇 🔸یکی از نوه های مرحوم مورخ الدوله سپهر نویسنده کتاب ناسخ التواریخ به منزل ما آمد و اظهار داشت در شب عید غدیر در منزلی در شمال تهران، جشنی برقرار است و علاقه مندم شما هم در آن شرکت کنید. گفت: در این جشن تعداد زیادی از رجال لشکری و کشوری هستند. من تصور می کنم که اگر شما تشریف بیاورید و در آن محفل، مطالبی نیز بفرمایید مؤثر واقع شود. 🔹محل برگزاری جشن، منزلی بزرگ و تقریبا جنگل مانند بود و بخش هایی از آن، به صورت آب نماهای بسیار بزرگ بود و به هرحال، باغی بود که کمتر نمونه آن را دیده بودم. وارد جلسه شدیم. 🔸دیدم سالنی بسیار بزرگ است که انواع و اقسام میوه ها و شیرینی ها جهت پذیرایی از حضار در آن چیده شده است. در ادامه برنامه برخی از اینها آمدند و در وصف امیرالمؤمنین (سلام ا... علیه) اشعاری خواندند. برخی از شعرها خوب بود و برخی نیز سطحی نداشت‌. 🔹من دیگر خسته شده بودم و بنا داشتم که بلند شوم بروم که از درِ مجلس سیّدی با ظاهری بسیار ساده وارد شد و حتی کفش خود را برداشت و به داخل آورد که البته در آنجا این کار، خلاف عادت بود و پیدابود که صاحب مجلس و تعدادی دیگر ناراحت شده اند. 🔸عموم حضار به سید نگاهی تحقیر آمیز داشتند. کسی به او احترامی نگذاشت، ولی من در مقابلش به احترام برخاستم و او نیز سری تکان داد. آن سید جوان بود و با یک طمأنینه و اطمینان خاصی بر روی زمین نشست و کسی هم تعارف نکرد که روی صندلی بنشیند. 🔹در این هنگام، نوبت به اشعرالشعرا رسید و از او دعوت کردند که بیاید و اشعارش را بخواند. این شاعر با یک طمطراقی آمد و شروع به قرائت اشعار نمود. 🔸وقتی بیت اول را خواند هر چند بد نبود ولی همان سید یک اشکال جدی به آن وارد کرد. اشعرالشعرا محل نگذاشت و بیت دوم را خواند. 🔹دوباره سید ایراد گرفت. شاعر همچنان توجه نمی کرد. وقتی بیت سوم را خواند، سید گفت: این هم اشکال دارد. شاعر عصبانی شد و گفت: چرا؟ سید گفت: خوب، این را اول می پرسیدی. الان برایت توضیح می دهم. 🔸سید، بحثی از معانی بیان و صنایع ادبی را به صورت خیلی خلاصه بیان کرد، دیدم که دریایی است بیکران، چند نفر از حضار آمدند و احترام کردند و به زور سید را به بالای مجلس بردند. 🔹در این هنگام یکی از حضار به سید گفت: اولا خوش آمدید، هر چند که نمیدانیم چطور آمدید. دوم این که آیا خودتان هم شعر می گویید؟ 🔸سید گفت: گاهی اوقات. 🔹گفتند: می شود یکی از سروده های خود را بخوانید؟ گفت: آری و حتی میتوانم همین الان شعری فی البداهه و تازه بگویم. گفتند: پس بفرمایید. 🔸گفت: نه، چرا که ممکن است بگویید این اشعار را قبلا گفته ای. شما بگویید که چه بسرایم؟ 🔹اینها با حالت اعجاب آمیز نگاهی به یکدیگر کردند و گفتند: غزلی بگویید در مدح امیرالمؤمنین که دو بیت اول عاشقانه باشد و بیت سوم این باشد که اگر علی به خاری نگاه کند، گلستان می شود و بیت چهارم این باشد که اگر معصیت کاران عالم حتی فرعون توسل به علی پیدا کنند بهره مند می شوند. خلاصه، محدوده را برای او خیلی تنگ کردند. 🔸سید قبل از شروع نگاهی به حضار کرد که کسی اشعار او را ننویسد. من زیر عبا خودکار و کاغذ را آماده کردم تا اشعار را یادداشت کنم. سید فهمید اما اعتراضی به من نکرد. سید شعر را این گونه آغاز کرد: گر شمیمی ز سر طُرّه جانان خیزد تا قیامت ز صبا رایحه جان خیزد واله ام من که چو ازخواب تو بیدار شوی زچه رو از سر چشمان تو مژگان خیزد؟ علیِ عالیِ اعلا که ز بیم نهلش روح از کالبد عالم امکان خیزد گر به خاری کند از قاعده لطف نظر از بن خار، دو صد روضه رضوان خیزد گر زند دست به دامان ولایش فرعون از لحد با دو کف موسی عمران خیزد داورا، دادگرا، جانب "جَدّا" نظری کز پی مدح تو چون بحر به طوفان خیزد 🔹معلوم شد که اسمش جدّا و قمی است. 🔸پس از خواندن شعر، سید خطاب به حاضران گفت: 🔹آقایان! علی علیه السلام ازاین جلسات که دور هم بنشینید و انواع غذاها را بخورید و چند بیت هم شعر بخوانید راضی نیست. علی مرد است و مردان را دوست دارد. اگر مرد هستید و مردانگی دارید بروید سراغ محرومان، دردمندان و فقرا. 🔸یعنی همان کسانی که مورد عنایت علی بودند. اینجا نشسته اید و غذاها، شیرینی ها و شربت های خوشمزه می خورید بعد می روید خانه و فکر می کنید که در مدح علی شعر گفته اید. صریح بگویم که باید وضعتان را عوض کنید و بروید سراغ محرومان جامعه.‼️ این را گفت و کفش خود را برداشت و از مجلس بیرون رفت. 🔹پس از رفتن او تا مدتی همه بهت زده بودند، آن شب شاهد بودم که تعدادی از آنها بسیار گریه می کردند. آقای سپهر، بعدها می گفت: تعدادی از افرادی که آن شب حضور داشتند، زندگی شان را تغییر دادند و رفتند و به رسیدگی به محرومان پرداختند... @khamse5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺🌺🌺 اهمیت ادای امانت، وکسیکه از تو نصیحت طلب کند و مشورت، حتی به قاتل اباعبدالله!!!😳 🌺🌺🌺🌺 مردى خدمت عليه السّلام رسيد و به حضرت عرض كرد : اى فرزند رسول خدا ، خواب ديده ام كه گويا در بيرون از شهر كوفه در جايى هستم كه آن را مى‌شناسم ، و گويى شبحى از چوب يا مردى تراشيده شده از چوب بر اسبى چوبی سوار است و شمشير خود را به من نشان می دهد ، و من در حالى كه ترسيده و هراسان بودم به او نگاه مى‌كردم . امام عليه السّلام فرمود : تو مى‌خواهى زندگى فردى را بربايى [تباه سازى] ؛ پس بترس از خدايى كه تو را آفريده و سپس تو را بميراند . آن مرد [با شنيدن اين سخن] گفت : گواهى مى‌دهم كه به تو علم داده شده و آن را از معدنش دریافت کرده ای . اى فرزند رسول خدا ، اکنون شما را از آنچه برایم تعبير و تفسیر کردی آگاه مى‌ کنم . مردى از همسايگانم نزد من آمد و ملك خود را براى فروش بر من عرضه کرد و من تصميم گرفتم با قيمت بسيار ناچيزى آن را به چنگ آورم ؛ زيرا مى‌ دانستم خواهانى جز من ندارد . امام عليه السّلام فرمود : آیا همسايهء تو ما را دوست مى‌دارد ، و از دشمن ما تبرى و بیزاری مى‌جويد ؟ او گفت : بله . او انسانی با بصیرت و استوار در امور دین است و من به درگاه خداوند عزّ وجلّ‌ و پيشگاه شما از تصميم و نيّت خود توبه مى‌كنم . سپس پرسید : اى فرزند رسول خدا ، اگر او ناصبى و دشمن شما بود ، انجام اين كار بر من جایز بود ؟ امام صادق عليه السّلام فرمود : امانت را به هر كه تو را امين دانسته و خواهان خيرخواهى توست پس بده ، اگر چه به قاتل عليه السّلام . « ...فَقَال : أَدِّ اَلْأَمَانَةَ لِمَنِ اِئْتَمَنَكَ وَ أَرَادَ مِنْكَ اَلنَّصِيحَةَ ، وَ لَوْ إِلَى قَاتِلِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ » . 🗂 الکافي ، ج ۸ ، ص ۲۹۳ . اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما ✨ @khamse5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿 👈🏼 آیت‌الله العظمی در یکی از جلسات درس خارج فقه خود، اشاره‌ای به روایات کتب اهل‌تسنن با مضمون بت‌پرستی و شرابخواری خلیفۀ دوم کردند. 🔻 طلبه‌ای در این بحث سوالی پرسید: «پس جایگاه تقیه چه می‌شود؟» 🔻 ایشان با تأکید به اینکه این مسائل حکمت است و فهم آن فقاهت می‌خواهد، فرمودند: «پیغمبر که [به دستور خدا] علی را [به خلافت] نصب کرد، نصب نکرد که من و تو ببازیم علی‌بن‌ابی‌طالب را!»(و اینکه منطقی و طبق برهان،از حقش دفاع نکنیم) 🆔 @khamse5