شیوه ی خاص در نهی از منکر!
از قول مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (رض) مؤسس حوزه ی مقدسه ی علمیه قم، نقل شده، که فرمودند:
«پیرمردی بود که به نماز جماعت حاضر می شد و آدم خوبی بود، ولی صورتش را می تراشید. من دنبال فرصتی می گشتم تا او را از این منکر، نهی کنم.
روزی کنار در حرم مطهر حضرت معصومه - علیها السلام - با یکدیگر روبرو شدیم. به او گفتم: من دوست دارم صورت شما را ببوسم! آن مرد، صورت خود را نزدیک آورد. صورتش را بوسیدم و در همین حال، آهسته در گوشش گفتم:
جای بوسه ی من پیرمرد را نتراش!
گفت: چشم!
از آن پس دیگر محاسنش را نتراشید.»
@khamse5
1_2321063285.mp3
7.75M
"من بی تو میمیرم
اگه میشه آقا برگرد
به خاطر من نه آقا
به خاطر زهرا برگرد
@khamse5
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#با_فاطمه_علیهاالسلام
#ایام_فاطمیه
#فدک
◾️ تطوّرات فدك بعد غصبها
👈🏼👈🏼 إن فدك ما دامت في يد فاطمة (عليهاالسلام) كانت روضة مصفّاة وجنة نعيم، و لما غصبوها عن صاحبها و أخذوها عنها قهرا و لم يسمعوا تظلّمها واحتجاجها صارت قطعة أرض تبكى من أجلها عيون المحبين لفاطمة (عليهاالسلام).
وبعد فاجعة السقيفة وغصبها عن الزهراء (عليهاالسلام) و بعد ما تصرّف فيها الأيادي الخبيثة و بعد ما أحرقوا من أجلها قلب فاطمة (عليهاالسلام)، لم يأخذها المعصومون (عليهمالسلام) و لم يتصرّفوا فيها تكريما لأمهم المظلومة الشهيدة.
➖ وأعطاها الخلفاء الثلاثة والخلفاء الأموي والعباسي واحدا بعد واحد إلى الذي بعده وفعلوا بفدك ما شاءوا.
فصارت فدك مظلومة كصاحبها في يد الفجار والطلقاء، وصرفوا غلّاتها وحاصلها في الملاهي وابتاعوا بها الخمور وصرفوها إلى المضحكين والساخرين!
فدك بعد غصب أبيبكر وعمر عن صاحبها وقع في تطوّرات التاريخ:
۱- ردّها عمر- على قول- إلى ورثة رسولالله (صلّى الله عليه وآله) على أن يصرفوها فيما صرفها فيه أبوبكر وعمر.
۲- أخذ عثمان بعد موت عمر من ورثة النبي (صلّى الله عليه وآله) و أقطعها لمروان بن الحكم.
۳- قسّمها معاوية بعد موت عثمان وشهادة الإمام الحسن (عليهالسلام) أثلاثا؛ أقطع ثلثها لمروان وثلثها لعمرو بن عثمان وثلثها لابنه يزيد، وبعد ما عزل مروان أخذ عنه، وبعد جعله حكما مرة ثانية أقطعها فدكا وأعطاها حاصلاتها الماضية أيضا.
۴- تصرّف مروان في حكومته كل فدك، ثم أعطى نصفها لابنه عبدالملك ونصفها لابنه عبدالعزيز.
۵- أعطى عبدالعزيز سهمه لابنه عمر بن عبد العزيز و بعد موت عبد الملك صارت كلها في تصرّف عمر بن عبد العزيز.
۶-ثم أعلن عمر بن عبد العزيز في خلافته أنه أخرج فدكا عن ملكه الشخصي وجعله في بيت المال على أن يصرف فيه بتصدي بني فاطمة؛ قالوا له: إنك أطعنت واستهجنت بفدك هذا على أبيبكر وعمر. قال: إنهما طعنا أنفسهما طعنا بغصب فدك.
۷- أخذها يزيد بن عبد الملك من بني فاطمة وجعلها في تصرفه.
⭕️ وفي حكومة العباسيين:
۸- ردّها السفّاح و جعلها في يد الحسن بن الحسن بن علي بن أبيطالب.
۹- أخرجها المنصور الدوانيقي من يد بني فاطمة.
۱۰- أعطاها مهدي العباسي لبني فاطمة.
۱۱- أخذها الهادي العباسي منهم.
۱۲- أعطاها المأمون لبني فاطمة.
۱۳- أخذ المتوكل فدك عن بني فاطمة وجعلها في تصرف مازيار وأرسل هو رجلا من بصرة لقطع إحدى عشرة نخلة غرسها رسول الله (صلّى الله عليه وآله) بيده المباركة فكان بنو فاطمة يأخذون ثمرها وأقطعها ورجع إلى البصرة ففلج.
۱۴- اعطاء المنتصر بن المتوكل لبنى فاطمة (عليهاالسلام)
🔥كل هذه تضادّ ما جاء به الخليفة أبي بكر وصاحبه عمر وجماعته الأوباش من خبره الشاذ معرضا عن كتاب الله وسنة رسوله الأكرم محمد (صلّى الله عليه وآله).
👈 انتهى تاريخ فدك بعد مدّ وجزر وبعد أخذ وردّ، حتى صارت قاعا صفصفا و قطع آخر غرس فيها، ومعلوم أن الأرض غير المستقرة لا يعتنى بتعميرها ولا تشجيرها.
وقد صارت لفدك أهمية كبيرة في تاريخ المسلمين، فهي تتمشي مع الخلافة الإسلامية جنبا إلى جنب،
وكتاب فدك مفتوح من يوم غصبها إلى زماننا هذا، وهي صارت عيار الحب والبغض بين المسلمين إلى ظهور صاحبنا وقائمنا المهدي (عليه السلام)، حتى يخرج الجبت والطاغوت ويحرقهما و يأخذ الانتقام لأمه المظلومة (عليهاالسلام).
📚 الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء، ج۱۲، ص۴۸۷
@khamse5
دسته عزای علما و اقشار عزادار فاطمه زهرا در روز شهادت حضرت صدیقه طاهره علیها سلام
در نجف اشرف امسال ۱۴۴۴
@khamse5
قالت سیدتنا فاطمةُ الزَّهراءُ عليهاالسلام ـ فِي المُناجاةِ ـ :
اللّهُمَّ بِعِلمِكَ الغَيبَ ، وقُدرَتِكَ عَلَى الخَلقِ ، أحيِني ما عَلِمتَ الحَياةَ خَيرا لي ، وتَوَفَّني إذا كانَتِ الوَفاةُ خَيرا لي .
حضرت فاطمه زهرا (عليهاالسلام) در مناجات فرمودند:
بار خدايا! تو را به علم غيبت و تواناييت بر آفرينش، سوگند مى دهم كه مرا تا وقتى مىدانى زنده بودن برايم بهتر است، زنده بدارى
و هر گاه مرگ برايم بهتر بود، بميرانى.
بحار الأنوار ج ۹۱ ص ۲۲۵ ح ۹۴
@khamse5
💠 مناظره با قاضی القضات در مدینه
آقای آخوند ملّا علی همدانی میفرمود: من در تهران نزد مرحوم هيدجی فلسفه میخواندم. در حجره ایشان بودم که سرتیپ عبدالرزاق خان بُغایری مهندس معروف (م ۱۳۷۲) وارد شد. او از مریدهای هیدجی بود که به مکه مشرف شده بود. به حجره هیدجی آمده بود؛ چون هیدجی جایی نمیرفت و فقط به منزل وصیّ خودش حاج آقا سیّد حسین آبگوشتی میرفت. مریدهای هیدجی برای دیدن وی به حجرهاش میآمدند.
🔸 سرتیپ عبدالرزاق خان درباره سفر خود به مکه گزارش میداد، میگفت: ما جمعی همخرج بودیم که میخواستیم با کشتی به مکّه برویم. در گوشه کشتی یک نفر از اهل علم تنها نشسته بود و نان و پنیر و سبزی و وسایل مختصری همراه داشت. به نظرم اظهار کرد از نجف آمده بود. ما دیدیم که هم او تنهاست و به کسی نیازمند است تا به کارهایش رسیدگی کند و هم ما برای ادای صحیح مناسک به یک روحانی احتیاج داریم. از این رو، از او خواهش کردیم که به جمع ما تشریف آورد. او نیز پذیرفت و به جمع ما پیوست. ما از مصاحبت آن آقا خیلی بهرهمند شدیم.
🔹 به مکه رسیدیم و اعمال حج را انجام دادیم و به مدینه رفتیم. برای دیدار از کتابخانه مدینه رفتیم. در این هنگام پیرمرد نابینایی را آوردند. پرسیدیم: این مرد کیست؟ گفتند: قاضی القضات. قاضی القضات از ما پرسید: اهل کجایید؟ گفتیم: اهل ایران، پرسید: اهل کدام شهر؟ گفتیم: اهل تهران. تا گفتیم: تهران، قاضی القضات گفت: اینها کافر ملعون رافضی هستند! یکی از حضار گفت: چرا اینها کافرند؟ قاضی القضات گفت: «لأنّهم يُؤوِّلُونَ القرآنَ و التأويلُ كفرٌ»! سپس شروع کرد آیاتی را برای نمونه ذکر کرد که شیعیان این آیه را اینگونه تأویل میکنند و آن آیه را به گونهای دیگر و ...
🔸 آن شیخی که همراه ما بود، نیز شروع کرد به تأیید کردن قاضی القضات که همینگونه است که میفرمایید و چند آیه از مواردی را که شیعه تأویل کرده است نیز ذکر کرد. ما خیلی ناراحت شدیم که این شیخ منحرف تا حالا عقیده خود را پنهان میکرد و ما از همراهی او خیلی خوشحال بودیم؛ در حالی که او آدم منحرفی بود و باید به حسابش برسیم.
🔹 قاضی القضات به شیخ گفت: معلوم میشود که شما مرد فاضلی هستید و از وی تمجید کرد. شیخ به قاضی القضات گفت: یکی از نعمتهای الهی در این سفر توفیق زیارت قاضی القضات بود که نصیب ما شد، ولی ما از این سفر با یک تأسف بازمیگردیم و آن اینکه قاضی القضات با این همه کمال، در روز قیامت، جمال مبارک پیامبر (ص) را زیارت نمیکنند. قاضی القضات گفت: چرا؟ شیخ در پاسخ گفت: چون در قرآن است که «من كان في هذه أعمى فهو في الآخرة أعمى»! قاضی القضات گفت: نه، مراد آیه این نیست. شیخ گفت: پس مراد چیست؟ قاضی القضات گفت: مراد از «عما»، عمای باطن است. شیخ گفت: «هذا تأويل، و التأويل كفر» وقتی قاضی القضات فهمید که اینها همه مقدمه برای این حرف بود، با عصبانیت گفت: «قم يا رافضي... » و شروع به پرخاش کرد.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۶۵۰
#آخوندملاعلیمعصومیهمدانی
@khamse5
1_2302425755.ppsx
8.36M
📱پاورپوینت بسیار زیبا درباره حضرت فاطمه سلام الله علیها
✔️در این پاورپوینت دلایل نامگذاری حضرت زهرا (سلام الله علیها) به برخی اسامی ذکر شده. محتوای این پاورپوینت زیبا شامل مطالب زیر است:
* چرا فاطمه نامیده شد؟
* چرا صدیقه نامیده شد؟
* چرا طاهره نامیده شد؟
* چرا مبارکه نامیده شد؟
* چرا زکیه نامیده شد؟
* چرا راضیه نامیده شد؟
* چرا مرضیه نامیده شد؟
* چرا محدثه نامیده شد؟
@khamse5📱پاورپوینت بسیار زیبا درباره حضرت فاطمه سلام الله علیها
✔️در این پاورپوینت دلایل نامگذاری حضرت زهرا (سلام الله علیها) به برخی اسامی ذکر شده. محتوای این پاورپوینت زیبا شامل مطالب زیر است:
* چرا فاطمه نامیده شد؟
* چرا صدیقه نامیده شد؟
* چرا طاهره نامیده شد؟
* چرا مبارکه نامیده شد؟
* چرا زکیه نامیده شد؟
* چرا راضیه نامیده شد؟
* چرا مرضیه نامیده شد؟
* چرا محدثه نامیده شد؟
@khamse5