eitaa logo
🎯خواندنی‌ها و 🎥 ‌دیدنی‌ها و 🔊 شنیدنی‌ها
192 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
19.5هزار ویدیو
111 فایل
مطالب خواندنی اینترنت را در اینجا بخوانید
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁 🚇تو مترو یا اتوبوس نشستی روی صندلی ...👇 🧕👨یه خانم یا آقایی میاد روبه روی شما می ایسته شما بلند میشی و جاتو میدی بهش😊 🌸از این ڪار میتونی مختلفی داشته باشی حالا یا با 👊یا خدمت به ☺️خادمی 😉 🍀خانم یا آقایی ڪه جاتو دادی بهش از این شما احساس میڪنن🙈 🙈شرمنده میشن وقتی میبینن شما ایستادی و اون جای شما نشسته خودشو به شما میدونه و هی میڪنه🥰 ❌?🤨 خیییلی وقتههه جاشونو دادن ڪه ما بشینیم😞 نههه . . . راستی " جاشونو " ندادن ما بشینیم !!! " " دادن تا ما " بایستیم "😔💐 🤔اونوقت ما چیڪار میڪنیم؟ مگه خدا نگفته 🌟«ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا»🌟 ⁉️؟! داریم جلوی چشم ڪسانی ڪه بخاطر ما دادن میڪنیم🔥 😔 ڪه بجای راهت 👈«من راحتی را ڪردم در فرج حضرت مهدی علیه السلام صلوات
ارسال شده از سروش+: ‍ ۲۰ محرم دفن بدن جُون در کربلا بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد شریف جُوْن، ابی ذر غفاری را پیدا کردند، در حالی که نورانی و معطر بود و سپس او را دفن کردند، ۱ جُون کسی بود که (علیه‌السلام) او را به ۱۵۰ دینار خرید و به بخشید، هنگامی که را به تبعید کردند، این برای کمک به او به رفت و بعد از جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت (علیه‌السلام) بود تا بعد از آن حضرت به خدمت (علیه‌السلام) و سپس به خدمت (علیه‌السلام) رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به آمد، هنگامی که جنگ در روز شدت گرفت او خدمت (علیه‌السلام) آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم و اجازه خواست، حضرت فرمودند: در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی ! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز ، جُون خود را به قدم‌های مبارک (علیه‌السلام) انداخت و بوسید گفت: ای پسر رسول خدا، هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، حالا که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم ؟ جُون با خود فکر کرد : کجا و این کجا ؟! لذا عرضه داشت : آقای من، من بد است و خانوادگی هم ندارم و نیز من سیاه است، یا (علیه‌السلام)، لطف فرموده مرا نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم، نه آقای من، از شما نمی‌شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد، جُون میگفت و گریه می‌کرد به حدی که (علیه‌السلام) و اجازه دادند، با آنکه جُون پیرمردی ۹۰ ساله بود، ولی بچه‌ها در حرم با او انس فراوانی داشتند، او به کنار خیمه‌ها برای خداحافظی و طلب حلالیت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند، هر یک را به زبانی ساکت و به خیمه‌ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم نا پاک کرد، او جنگ نمایانی کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم‌های فراوانی به او وارد کردند، هنگامی که روی زمین افتاد، (علیه‌السلام) سر او را به دامن گرفت و بلند بلند ، و دست مبارک بر سر و صورت جُون کشید و فرمودند: اللّهُمَّ بَیِّض وَجهَهُ وَ طَیِّب رِیحَهُ وَ احشُرهُ مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ (علیهم السلام) : بار الها، را سفید و را خوش فرما و با عصمت (علیهم السلام) محشورش نما، از برکت امام حسین (علیه‌السلام) روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید، چنانکه وقتی او را بعد از ده روز پیدا کردند منور و معطر بود. ۲ منابع: ۱. بحارالانوار ج ۴۵ ص ۲۲ و ۷۱ ۲. وسیلة الدارین فی انصار الحسین (علیه‌السلام) ص ۱۱۵
🌼🍃🌹 🌸 🌹🍃🌼 چه روزها که  به راهت نشسته ام بی تو به زير بار غمت دل  شکسته ام  بی تو چه عشقها که به جانم چو ماه تابيدند ولی به غير تو من  دل نبسته ام  بی تو چه صبحدم که به يادت دعاکنان گفتم به رغم عهد کسان عهد بسته ام بی تو دلم رميده ز خلق است و  روزگارم تلخ ز هر چه غير وجودت گسسته ام بی تو ز عشق روی تو  داغی نشسته  بر جانم بيا که ديگر از اين داغ خسته ام  بی تو مگر ز راه محبت به داد من برسی که من ز دام شياطين نرسته ام بی تو ز دشمنان تو ديریست کرده ام دوری ز دوستی بدان دست شسته ام بی تو به انتظار تو تا کي نشينم از هجران به عيد و شادی دل، کی خجسته‌ام بی تو : اگرچه این شب هجران هنوز تاریک است قسم به نور، که صبح ظهور نزدیک است. سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام https://eitaa.com/khandani 🌼🍃🌹 🌸 🌹🍃🌼