eitaa logo
🎯خواندنی‌ها و 🎥 ‌دیدنی‌ها و 🔊 شنیدنی‌ها
121 دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
11.2هزار ویدیو
87 فایل
مطالب خواندنی اینترنت را در اینجا بخوانید
مشاهده در ایتا
دانلود
به بهانه دهه احیای امر به معروف 🌴تواکل ممنوع!! تواصی باید 🔹امر به معروف از بزرگترین فریضه های دینی  است. زنده بودن روح در جامعه باعث احیای امر به معروف است. در مقابل  گسترش آفت در جامعه اصل امر به معروف و نهی از منکر را خنثی و تعطیل می‌کند. «»  به معنای موکول کردن انجام وظیفه به یکدیگر، به هم سپردن، به گردن یکدیگر انداختن، از انجام کار شانه خالی کردن، به گردن هم انداختن مسئولیت، انزوا طلبی و در یک جمله فرار از مسئولیت اجتماعی فردی و سازمانی است. امام رضا(ع) در مذمت تواکل فرمودند: کان رسول الله(ص) یقول: "اذا امتی تواکلت (تواکلوا) الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فلیاذنوا بوقاع من الله؛زمانی که امت من در امر به معروف و نهی از منکر تواکل کنند، باید خود را آماده نزول عذاب الهی نمایند." 🔺تواکل گاه میان افراد و گاه میان سازمان ها است. لایحه عفاف و حجاب و قانون پوشش نمونه روشنی از تواکل سازمان هاست. خروجی عمل نکردن سازمان ها به وظایف و تکالیف محوله و به امید دیگری بودن وضعیت فعلی پوشش و شل حجابی و بی حجابی در جامعه است. 🔹قرآن کریم راهکار مقابله با تواکل را زنده نگه داشتن روحیه تواصی میان مؤمنان می داند. مسئولیت‌پذیری اجتماعی افراد و سازمان ها است. تواصی به حق، از اصول تشکیل‌دهنده جامعه ایمانی است. ارمغان احساس مسئولیت متقابل برای جامعه، عدالت اجتماعی،  وحدت و همبستگی، فراگیر‌نشدن فتنه‌ و گناه است. تواصی به حق از عناصر مهم مواجهه با تحرکات دشمنان داخلی و خارجی و انسی و جنی است. مقام معظم رهبری مبارزه با آمریکا را با استفاده از سه عنصر «بصیرت»، «تواصی به حق» و «تواصی به صبر» ممکن می دانند: «دو عنصر مهم برای مواجهه با این دشمنی‌ها لازم است: یکی عبارت است از بصیرت و دومی، عبارت است از صبر و استقامت...  خب اگر این دو خصوصیّت وجود داشته باشد، دشمن غالب نمی‌شود. یکی از راه‌هایی که این دو خصوصیّت را بتوان در جامعه حفظ کرد، عبارت است از «تواصی»، همان که در سورۀ والعصر هست: «وَ تَواصَوا بِالحَقِّ ‌وَ تَواصَوا بِالصَّبر» مردم یک‌دیگر را تواصی کنند. این زنجیرۀ تواصی و توصیه کردن به یک­دیگر [برقرار باشد]؛ هم توصیه به حق کنند، راه حق را تأکید کنند، هم توصیۀ به صبر بکنند...اگر چنان­چه تواصی به صبر و تواصی به حق و بصیرت در جامعه وجود داشته باشد، این جامعه به‌آسانی دست­خوش تحرّکات دشمن نخواهد شد؛ امّا اگر چنان­چه این جریان تواصی که زنجیرۀ محافظت مؤمنان است، ‌قطع بشود، قطعاً خسارت خواهد رسید".
📌مواجهه با مسئله زمین های وقفی ازگل 🔸نامه و توضیحات آیت الله صدیقی تا حدود زیادی ابهام‌های مطرح شده را در مورد زمین های وقفی بر طرف کرد. ایشان با تمام بزرگواری گفتند: آماده پاسخگویی قضایی هستند. به توجیه و انکار و جدل در موضوع نیز رو نیاوردند. در این مسئله عده ای فرصت را غنیمت شمرده و کینه های درونی خود را آشکار کردند. از این گروه جز این انتظاری نبود. تعجب از برخی متدینان و علاقه مندان است که پیش از محکومیت، قضاوت می کنند. بر فرض محکومیت وظیفه مؤمنان قضاوت رفتار است نه قضاوت شخصیت. این نوع قضاوت بزرگترین منکر است. شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی در بحث چند نمونه از امر به معروف های غلط، داستانی را نقل می کند. این داستان تا حدود زیادی حکایت ما مؤمنان در این گونه مسائل است. "یك داستان دیگر هم برایتان عرض می كنم: مرد محترمی از طلبه های بسیار فاضل بود. مرد بسیار روشنفكر و متدینی است. اول باری كه این آدم كلاهی می شود، وقتی كه وارد یكی از مجامع می شود، تمام دوستان و رفقایش او را كه می بینند شروع می كنند به حمله كردن و تحقیر كردن. آنچنان او را ناراحت و عصبانی می كنند كه با اینكه طبعاً آدم حلیمی است، برمی گردد یك حرف بسیار منطقی به آنها می زند. می گوید رفقا! من یك حرفی با شما دارم: شما دوست دشمنانتان هستید و دشمن دوستانتان. برایتان توضیح می دهم: من فردی هستم مثل شما؛ مثل شما فكر می كنم، مثل شما به خدا و قرآن و پیغمبر و ائمّه معتقدم، مثل شما درس خوانده ام، مثل شما تربیت شده ام. من با شما در هزار چیز اشتراك دارم. حد اكثر به قول شما یك گناه مرتكب شده ام- اگر این گناه باشد- لباسم را عجالتاً تغییر داده ام، رفته ام دنبال كاری، كسبی، زندگی ای. فرض می كنیم این گناه باشد. شما با من آنچنان رفتار می كنید كه مرا مجبور می كنید كه با شما قطع رابطه كنم. و یك انسان هم كه بی ارتباط نمی تواند باشد، مجبورم بعد از این با صنف مخالف و دشمن شما دوست باشم چون شما دارید به زور مرا از خودتان طرد می كنید. پس به این دلیل، شما دشمن دوست خودتان هستید كه من باشم. ولی شما دوست دشمنانتان هستید. بعد مثال می زند، می گوید: فلان شخص در همه ی عمرش هیچ وقت اساساً تظاهری هم به اسلام نداشته است، علامتی از اسلام در او نبوده، به قرآن و اسلام اظهار اعتقاد نكرده است، معروف است به اینكه ظالم و ستمگر و فاسق و شراب خوار است. همین آدم كه شما از او انتظار ندارید، یك دفعه می بینید آمد به زیارت حضرت رضا. همه تان می گویید معلوم می شود آدم مسلمانی است. این دفعه وقتی او را می بینید، با او خوش وبش می كنید. یعنی از هزار خصلت او نهصد و نود و نه تای آن بر ضد شما و دین شماست. چون از او انتظار ندارید، همینقدر كه یك زیارت حضرت رضا آمد می گویید نه، معلوم شد مسلمان است. اما در مورد آن كسی كه از هزار خصلت، نهصد و نود و نه خصلتش مسلمانی است، یك خصلتش به قول شما خلاف است، به خاطر این خصلت ±می گویید این دیگر مسلمان نیست و از حوزه ی اسلام خارج شد. پس شما دوست دشمنانتان هستید یعنی كمك به دشمنانتان می كنید، و دشمن دوستانتان هستید یعنی در واقع دشمن خودتان هستید. ،_معروف ✍