فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره شنیدنی دزدی در برنامه فرمول یک
انتن زنده
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
📝📝📝📝📝
#خاطره_بازی
یادمه یه استادی داشتیم که تیک عصبی داشت، اونم چه تیکی... چشمک😂 بنده خدا دست خودش نبود... یبار یکی از بچه های ترم اول که از این موضوع خبر نداشت میره آموزش و از استاد شکایت میکنه میگه اقا این سرکلاس همش به من چشمک میزنه...(دختره روش نمیشد به همکلاسیاشم بگه مستقیم رفته اموزش) 😂 استاد و دانشجو رو با هم رو در رو میکنن میگن اقای فلانی ایشون چی میگن؟؟؟ استادم که خیلی عصبی شده بود تیکش اوج میگیره....
گفت: خجالت😉بکش😉خانوم😉چرا😉توهین😉میکنی😉
...کی😉به😉شما😉چشمک😉زدم😉
مسئول اموزش که تازه متوجه اشتباه دختره میشه نمیدونه بخنده یا سوتفاهمو رفع کنه
قیافه مسئول اموزش:😐🙊😅
دختره:😤😡
استاد:😉
😂😂😂
📝📝📝📝📝
#ارسالی✍ ل.خ
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
1_5140940317029040150.mp3
34.96M
خاطره استاد دانشمند از زن بی حجاب و ...
#خاطرات_استاد
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
📝📝📝📝📝
#خاطره_بازی
من اصولا وقتی از خواب بیدار میشم خیلی گیج میزنم یه بار تو خواب دیدم که دارم با داعشی ها مبارزه میکنم که یهو آخرای خواب تیر زدن و خلاصه منو کشتن.😬
از خواب که بیدار شدم مامانم گفت برو اتاقتو تمیز کن که منم همچنان گیج گفتم نمیتونم گفت چرا؟؟
گفتم تیر خوردم!😐😑😅
#ارسالی
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
📝📝📝📝📝
#خاطره_بازی
دوران دانشجویی با اتوبوس رفت وامد میکردم و چون شهرستان بود کمی سخت بود چن وقتی بود که شنبه صبح ها با ی اتوبوس بود میرفتم و راننده و شاگرد میدونستن دانشجویم و خلاصه ... .تا اینکه زمان امتحانا رسید و منم ی روز دیر رسیدم ترمینال این اتوبوس نوبتش بود وپر بود تا شاگرد منو دید گفتن خانم کجا میرین منم که هول امتحان بودم و دیرم شده بود گفتم دانشگاه میرم 😂😂😂😂😂😂😂بنده خدا ی خنده ای کردتازه اونموقع قهمیدم به جای اینکه اسم شهرستان رو بگم گفتم دانشگاه میرم.
#ارسالی✍مهردخت
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
📝📝📝📝📝📝
#خاطره_بازی
عاقبت نگاه به ناموس مردم و هوس بازی
ماجرا برمیگرده به دوره دبیرستانم، سال ۱۳۶۷. مدرسه ی ما نزدیک یک دبیرستان دخترانه بود .
در مدرسه ی ما دانش آموزی بود که خیلی برای دختران آن مدرسه مزاحمت ایجاد می کرد و متلک می گفت ..
چند بار من و دوستان دیگرم به او گفتیم که مگر تو خودت خواهر و مادر نداری که این حرفها را میزنی ؟؟؟ و او می خندید که من خواهر ندارم و مادرم نیز چند سال پیش فوت شده و باز بیشتر ناراحتمان می کرد .
خلاصه رفتار زشت او ادامه داشت و چند بار به درگیری فیزیکی رسید .. ولی فرد بی ادب .. درست بشو نبود
سال ۱۳۶۸ تمام شد و کنکور دادیم و من رفتم تربیت معلم و او جایی قبول نشد و رفت سربازی و چون پولدار بودند پدرش یک پیکان برایش خرید و در مغازه پدرش مشغول به کار شد و سریع داماد هم شد .. عاشق دختر یکی از مشتریهای مغازه شده بود و سال ۱۳۷۲ ازدواج کرد ...
این فرد همسرش را آزاد گذاشته بود و این زن با انواع آرایشها و رفتارهای زشت در بیرون دیده می شد😔
دائما جوانها و دیگر افراد در خیابان و بازار و . .نگاهش می کردند و متلک می گفتند .... شهرما آن سالها کوچک بود و مردم تقریبا همدیگر را می شناختند.
سال ها گذشت مرد صاحب دو دختر شد.😊☺️
بعد چند سال یهو اتفاقی وحشتناک رخ داد😭😭😭😭
سال ۸۷ خبر تو شهر پیچید که دختران فلانی را گرفتند با چند پسر در یک باغ خارج از شهر .. و در کمال ناباوری خبر دار شدیم که خانمه و شوهر کثیفش رفتن پیش پلیس و گفتن که ما خبر داشتیم و اینا نامزد بودن.
مدتی بعد دوباره خبری پیچید که مادره و دختران هرزه با یک مشت لات .. در یک خانه ایی گرفتار شدند
ولی خبری دیگر در جاهای مختلف شنیده شد که فلانی به خاطر بی آبرویی های زن و دخترانش .. همه زندگیش را فروخته .. خانه و ماشین و سهم مغازه و از شهر مهاجرت کرده
😢😢😭😭
و در کمال ناباوری خبر رسید که آنجا با چند جوان دستگیر شدند و خانم طلاق گرفته و دخترانش هر دونفر به عقد دو جوان بی دین و کثیف مثل خودشان درآمده اند .. خانمه نیز بعد از جدایی از همسرش به تهران نقل مکان کرده و زندگی آزاد را برای خودش انتخاب کرده و دیگر از او خبری نیست ..
مرد هم به دلیل فشارهای شدید روانی به خاطر زن و دخترانش .. دچار بیماری روحی و جسمی شده.
امیدوارم ما و تعدادی از دوستان بتوانیم کاری برایش بکنیم و شرمنده دوستان شهیدمان نباشیم
متلک گویی و چشم چرانی باعث شد که زن و دخترانش فاسد باشند و امروز او مانده و چهره ایی داغون و بدنی خراب تر از .....
خدایا خودت آخر و عاقبت ما را ختم بخیر کن🙏🙏
#ارسالی✍ح.ه
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
📝📝📝📝📝
#خاطره_بازی
سلام
تازه عقد کرده بودیم...
دوتا خواهر دوقلو بابرادرای دوقلو😊😊
شام با دوستمون ک اونم تازه عقد کرده بودرفتیم بیرون
گشتیم وگشتیم تا ببینیم کدوم رستوران یا کدوم فست فود بریم
اسمارومیخوندیم تاببینیم کدوم ب دلمون میشینه😂
تارسیدیم ب فست فود"شام با ما"
گفتیم اینجا همینجا خوبه
تازه نوشته شام با ما
اگرگف پولو حساب کن میگیمش خودت گفتی شام با ما😂
خلاصه رفتیمو یه کلی غذاسفارش دادیم
رسید ب فاکتو
اینجوری شدیم😳😢
مبلغ زیاد شده دبودیم
ب پچ پچ افتادیم
تصمیم گرفتیم از غذاها کم کنیم
سرمونوآوردیم بالا ک بگیم میخواییم سفارشامونو عوض کنیم
یه دفهههه
خانمی ک پشت دخل بود گفت:
آقای موسوی آقای فلانی برای شما حساب کردن
ما😁😳😋
تونگو یه آشنا مارودیده بودو... بله حساب کرده بود
خداخیرش بده
اینجوری شد ک بقول یه حاج آقایی ک میگف فال خوب بزنین
ماهم هی ب شوهرامون میگفتیم ببین اینم نتیجه ازدواج
خداچجوری روزیتونو فرستاد
بخاطر ما خانومای گلتونه هاااا😍😊
قسمت همه ی جوونا بشه الهی عشق پاک وپابرجا...
یاعلی ع
#ارسالی ✍آل سید غفور هستم باهمسرمهربانم آقای سیدموسوی😍
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
💢 الاغی که اسیر شد ❗️
💠 خاطره ای جالب از دوران دفاع مقدس:
در یک منطقه کوهستانی مستقر بودیم و برای جابجایی مهمات و غذا به هر یگان الاغی اختصاص داده بودند.
از قضا #الاغ یگان ما خیلی زحمت می کشید و اصلا اهل تنبلی نبود.
یک روز که دشمن منطقه را زیر آتش توپخانه قرار داده بود، الاغ بیچاره از ترس یا موج انفجار چنان هراسان شد که به یکباره به سمت #دشمن رفت و #اسیر شد!
چند روزی گذشت و هر زمان که با دوربین نگاه می کردیم متوجه الاغ اسیر می شدیم که برای دشمن #مهمات و سلاح جابجا می کرد و کلی افسوس می خوردیم.
ما این قضیه زیاد طول نکشید و یک روز صبح در میان حیرت بچه ها، الاغ با وفا، در حالیکه کلی آذوقه دشمن بارش بود نعره زنان وارد #یگان شد.
🔺الاغ زرنگ با کلی #سوغاتی از دست دشمن #فرار کرده بود.
✍ بازم دم الاغه گرم تا فهمید اشتباه رفته برگشت اما بعضی ها هم هستند که اشتباهی یا عمدی رفتن داخل جبهه دشمن و هنوز هم به دشمن #سواری میدهند! و قصد #برگشتن هم ندارند !
#دشمنان_خانگی
#افساد_طلبان
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
📝📝📝📝📝
#خاطره_بازی
سلام من یک خاطره از بچگیم میخام بگم
تابستون بود منم رفته بودم روستای مادری پیش مادر بزرگم بمونم
نزدیکای ظهر بود رفتم مسجد بعد از نماز گفتم برم خونه خالم بابچه ها بازی کنیم
رفتم دیدم سگشون دم در نشسته اومدم باهاش دوست بشم مثل توی کارتون مهاجران اون دختره لوسیمی😂🙈
رفتم بی هواجلوش تا بیام بگم سلاااام کوچولو پرید بهم پاچه مو گرفت حالا جیغ نزن کی جیغ بزن داد و هوارم روستارو برداشته بود
همسایه هاشون اومدن نجاتم دادن وای چه لحظه ای بود فکر میکردم داره از پام شروع به خوردنم میکنه😂😂
خلاصه نجاتم دادن رفتم خوته خالم
دیدم کسی نیست هر چی صدا کردم
یهو چشمم به شیر اب افتاد بعد حمله سگه تشنگیم چندبرابر شده بود گفتم برم یکم اب بخورم
چنان له له میزدم از تشنگی که حد نداشت
یک حوض داشتن وسط حیاط، که شیر اب تا وسطاش رفته بود رفتم روی لوله تا اومدم دهنمو بزارم روی شیر اب، افتادم تو حوضی که تا یک متر بیشتر اب داشت
دوباره جیغ و دادم روستارو برداشت باز همسایه ها اومدن از اب کشیدنم بیرون 😂😂
گفتن خاله ت اینا نیستن تو اینجا چکار میکنی
اگه گذاشتی یکساعت دم ظهری بخوابیم بیا برو تا خودتو نکشتی بدوو دخترجان منو بیرون کردن از خونه خالم😂😂
تابستونم توی اون روستا پر بود ازاین ماجراها، خیلی خوش میگذشت😅🙈
ممنون از کانال خوبتون 🙏
#ارسالی ✍f.t
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
animation.gif
335.7K
قشنگ ترین حس
زمانیست که یه اتفاق
خوب برات میفته
و تو مطمئنی که اون
اتفاق خوب
یه پاداش از طرف خدا
بوده برای تو..
سلام✋
لخظاتتون پر باشه از این
اتفاقای خوب و هدیه های آسمونی🌟
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر خوبن اینا😍😘
خوشبختی به روایت تصویر
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
هدایت شده از خلوت زن و شوهری
4_330487623074186340.mp3
6.76M
تاثیر خود ارضایی بر روابط زناشویی
خلوت زن و شوهری👇
-------------------
••••●❥JOiN👇
@zanashooeii ❤️
-------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرسش : اگر شرایط خانواده مطلوب نیست و هرچه خواستگار می آید ، برمی گردد ؛ دختر باید چه کند؟
#پرسش_و_پاسخ
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
#شوخی
معلم یه کرم گذاشت رو میز و یه قطره از مشروبات الکلی ریخت روش. . .کرم نابود شد !
بعد گفت : دیدید چی به سر کرم اومد ؟
چه نتیجه ای میگیریم ؟؟
همه با هم گفتن : باید مشروبات الکلی بخوریم تا کرم های بدنمون از بین برن !!!😂😂😂
معلم دید اینا زبون آدم نمیفهمن ، یه ظرف پر مشروب گذاشت جلوی یه الاغ و به بچه ها گفت : ببینید حتی الاغ هم از این نمیخوره !
چه نتیجه ای میگیریم ؟؟؟
همه با هم گفتن : نتیجه میگیریم هرکی نخوره خره!!
دانش آموز نیستند که هیولان 😂😂
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
پرسش : سلام علیکم . با این که پدرم ، هیچگونه رفتار بدی با شوهرم نداشته است ، نمی دانم چرا همسرم رفتار خوبی با وی ندارد .
✍️پاسخ : علیکم السلام . معمولا علت مهم اين رفتار مرد با پدر خانم ، بى دقتى هاى خانم است كه ناخودآگاه با توجه بيشتر به پدر خود ، اقتدار شوهرش را به خطر مى اندازد . از شما خواهش مى كنم از اين پس ، ١- از كمالات پدر محترمتان در مقابل شوهر تعريف نكنيد ؛ ٢- در حضور همسرتان ، از توجه هاى عاطفى به پدر بپرهيزيد ؛ ٣- در اختلاف سليقه ها بين پدر و شوهرتان ( البته در غياب پدر محترم ) ، از همسرتان حمايت كنيد؛ ٤- وقتى به منزل پدر مى رويد ، شوهرتان را تنها نگذاريد ؛ و ٥- تا جايى كه امكان دارد بدون همسرتان به مسافرت تفريخى با خانواده محترم نرويد . اين رفتارهاى اشتباه ، باعث مى شود به همسرتان پيام بدهيد كه تكيه گاه شما هنوز پدرتان است ؛ در حالى كه او دوست دارد تكيه گاه شما باشد و همين مسأله باعث مى شود رفتار خوبى با پدر شما نداشته باشد . موفق باشيد . 🌸
#پرسش_و_پاسخ
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
4_6024027726715814588.mp3
2.45M
کارکردهای فرمان های الهی در زندگی
بخش هفتم
آسیب شوخی زن و مرد متاهل با نامحرم
#فرمانهای_الهی
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
#شوخی
ﺧﺎﻧﻤﻪ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻣﯿﮕﻪ: ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﺗﻮ ﺯﻭﺩﯼ ﺯﻥ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؟
ﻣﺮﺩ ﻣﯿﮕﻪ: ﺁﺭﻩ ﭼﺎﺭﻩ ﻧﺪﺍﺭﻡ.
ﺧﺎﻧﻢ : ﻣﯿﺎﺭﯾﺶ ﺗﻮ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﻮﻧﻪ؟
ﻣﺮﺩ: ﺁﺭﻩ ﺧﻮﻧﻤﻪ ﺩﯾﮕﻪ.
ﺧﺎﻧﻢ : ﻟﺒﺎﺳﺎﻡ ﺭﻭ ﻣﯿﺬﺍﺭﯼ ﺑﭙﻮﺷﻪ ؟؟؟؟
ﻣﺮﺩ: ﺍﮔﻪ ﺑﭙﻮﺷﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺁﺧﻪ ﮔﺮﻭﻧﯿﻪ
ﺧﺎﻧﻢ : ﮐﻔﺸﺎﻣﻮﭼﯽ؟
ﻣﺮﺩ: ﻧﻪ
ﺧﺎﻧﻢ : ﭼﺮﺍ ؟؟؟؟
ﻣﺮﺩ: ﭼﻮﻥ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﭘﺎهاﺵ ﺳﯽ ﻭ ﻫﺸﺘﻪ! 😐😜😂
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
4_6044000668966978555.mp3
7.66M
کارکردهای فرمان های الهی در زندگی
بخش هشتم
آسیب هاى دیدن فیلم های مستهجن
#فرمانهای_الهی
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
#شوخی
آقاهه داشت روزنامه میخوند، رو کرد به خانومش و گف: "تو روزنامه نوشته نتیجه بررسی ها نشون داده زن ها روزانه ۳۰,۰۰۰ کلمه حرف می زنند👩 در حالی که این میزان در مورد مردها فقط ۱۵,۰۰۰ کلمه است!"
زن گف: "علتش اینه که ما باید هر چیز را دوبار تکرار کنیم تا مردها بفهمند."😏
مرد گف: "چی؟"😧
خانوما دست و جیغ و هوورااااا☺️😂
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #كليپ_روانشناسى
✍چند نوع طلاق داريم؟
@khandehpak
┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄