eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
61.8هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
25.2هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آزمایش با یک نخ ! شاید باور نکنید ولی با این روش ساده‌ می‌تونید بفهمید وزن‌تون مناسب هست یا نه ، Gif رو ببینید ! @khandehpak ┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
4_5868676771049637261.mp3
2.71M
جمعه ها برای من که خیلی دوست داشتنیه 😍😍😍 جمعه هاتون معمولا چطوریه؟ #رادیو_مرسی @khandehpak ┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باز یه چالش جدید ره انداختن ولی خداییش این یکی خیلی سخته 😳 @khandehpak ┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط سجده دوم..😁 @khandehpak ┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 کم سن و سال ترین پدر و مادرهای جهان! @khandehpak ┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
🔞🔞🔞سینمای مبتذل🔞🔞🔞 تا کی و کجا قراره سینمای ما درگیر تصاویر مستهجن باشه❓❓⭕️❌ http://eitaa.com/joinchat/3343187978C835cfd8c9c فیلم شنیع و مبتذل👆👆👆👆
سلامم صبحتون بخیرو خوبی امروز خاطره بازی داریم جایی نریدا😁
تا اخر بخون خیلی قشنگه توی بیمارستان فیروز آبادی دستیار دکتر مظفری بودم. روزی از روزها دکتر مظفری ناغافل صدایم کرد اتاق عمل و پیرمردی را نشان ‌دادن که باید پایش را بعلت عفونت می بریدیم. دکتر گفت که اینبار من نظارت می کنم و شما عمل می کنید... به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم و دکتر گفت: برو بالاتر! بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!! بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!!! تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم دکتر گفت که از اینجا ببر... عفونت از این جا بالاتر نرفته! لحن و عبارت «برو بالاتر» خاطره بسیار تلخی را در من زنده می كرد خیلی تلخ. دوران کودکی همزمان با اشغال ایران توسط متفقین در محله پامنار زندگی می کردیم. قحطی شده بود و گندم نایاب بود و نانوایی ها تعطیل. مردم ایران و تهران بشدت عذاب و گرسنگی می کشیدند که داستانش را همه میدانند. عده ای هم بودند که به هر قیمتی بود ارزاق شان را تهیه می کردند و عده ای از خدا بی خبر هم بودند که با احتکار از گرسنگی مردم سودجویی می کردند. شبی پدرم دستم را گرفت تا در خانه همسایه مان که دلال بود و گندم و جو می فروخت برویم و کمی از او گندم یا جو بخریم تا از گرسنگی نمیریم. پدرم هر قیمتی که می گفت همسایه دلال ما با لحن خاصی می گفت: برو بالاتر... برو بالاتر... !!! بعد از به هوش آمدن پیرمرد برای دیدنش رفتم. چقدر آشنا بود... وقتی از حال و روزش پرسیدم گفت: بچه پامنار بودم.‌.. گندم و جو می فروختم... خیلی سال پیش... قبل از اینکه در شاه عبدالعظیم ساکن بشم... دیگر تحمل بقیه صحبت‌هایش را نداشتم. خود را به حیاط بیمارستان رساندم. من باور داشتم که «از مکافات عمل غافل مشو، گندم از گندم بروید جو ز جو»؛ اما به هیچ وجه انتظار نداشتم که چنین مکافاتی را به چشمم ببینم @khandehpak ┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
سال ۸۲ بود مشغول درس کنار حرم مولایم علی بن موسی الرضا بودم . زیباترین سال های عمرم بود عنایت و نگاه ویژه حضرت لحظه به لحظه شامل حالم بود. توی خوابگاه مشغول حرف زدن بودیم که صدا زدن ..... تلفن داره .بدو بدو🏃🏃 به تلفن رسیدم .سلام خوب هستین خانم .....از دفتر نهاد رهبری تماس می گیرم .بله بفرمایید .شما به عنوان یکی از فعالان دانشگاه علوم‌پزشکی برای سفر به سوریه انتخاب شده اید.. باورم نمیشد .من کجا و حرم حضرت زینب کجا رفتم حرم .سلام کرم گفتم آقا جان بنده نوازی کردین منو به نیابت برای زیارت عمه جانتون می فرستین . تو پوست خودم نمی گنجیدم .با زهرا دوستم راهی شدیم فقط پنج نفر از کل دانشگاه های مشهد بودن منم جزواونا بودم . یک اردوی دانشجویی سراسرکشوری اونم به سوریه عجب حالی داشتم ..غرق در انتظار انتظار رسیدن به حرم .حرم ام المصائب بالای حرم در هواپیما طواف عشق کردیم و بای عرض ادب به حرم مشرف شدیم تمام وجودم عشق به ارباب و خواهرش بود .. انگار در کربلا بودم . هیبت حرم مولایم علی را در گنبد زینب کبری دیدم . کاش همیشه کنیز درگاهتان بمانم و ... لحظه پرواز بود لحظه عاشقی لحظه نگاه به معبود.. گنبدی که چون خورشید می درخشید ☀️☀️☀️ آنجا بود که فهمیدم زیبایی وجود سیدالشهدا چطور یارانش را مجذوب کرده بود که بی قرار شهادت در وصال معبود از هم پیشی می گرفتند. حالا من هم زیر سایه بهترین زنان عالم هستم در حرم بی بی زینب الحمدلله کما هو اهله. @khandehpak ┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
فرق روزاے خوب و بد زندگے اینہ ڪہ : روزاے بد رو همون موقع مے فهمے روزاے بدن ... اما روزاے خوب رو نمے فهمے بعدا ڪہ گذشت خاطره شد مے فهمے روزاے خوب بوده ... روزاے خوب یعنے داشتن مادر 💔 قدر مادراتونو بدونید دوستان تروخدااااا😭 @khandehpak ┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄
خاطره ای ازدوران مدرسه کلاس دوم ابتدایی تقریبااول سال بود هنوزبه درس حسنک کجایی نرسیده بودیم که معلم گفت:بچه هاکی میتونه باطویله جمله بسازه؟🤔 همه بچه هاساکت بودن آخه کسی معنی طویله روهنوزبلدنبود😳😳😳 معلم بازجملشوتکرارکرد وگفت هرکس باطویله جمله بسازه جایزه داره😶👏 هرکدوم ازبچه هایه چیزی میگفتن اماخانم معلم قبول نمیکرد☹️ یک دفعه یکی ازهمکلاسیام دستشوبلندکردگفت خانم اجازه مابگیم☝️ خانم معلم گفت:بگو. دوستم گفت:پدرومادرمن درطویله زندگی میکنند😳 ناگهان معلم زدزیرخنده😂😂😂 وگفت:بچه هاطویله جاییه که حیوونارودراون نگهداری میکنن🙈🐮🐴🐄🐂🐃🐫🐐🐏🐑 😹🐰🐶🐗🐔🐣🐥منظوردوستتون کلبه هست نه طویله. دوستم ازخجالت آب شد😬🙃😰😰😰😋 @khandehpak ┄┄┅┅✿🍃❀💞❀🍃✿┅┅┄