6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
... اکنون که ملاحظات بهداشتی موجب تعطیلی اماکن مقدسه و اجتماعات دینی شده است، اعضایی از خانواده که این روزها در کنار یکدیگرند می توانند بدون خروج از منزل،
🔹 سنت مبارک روضههای خانگی و قرائت حدیث کساء را برای استغاثه احیاء کنند.
✅ این سنت مبارک راهی برای حضور با تضرع به درگاه قادر بیهمتا و استمداد از ذوات مقدسه اهلبیت با ذکر فضائل و مناقب و یادکرد از مظلومیت و مصائب آنان، و دعا برای رفع بلا است.
یا من اسمه دواء و ذکره شفاء
اغفر لمن لا یملک الا الدعاء
🔹 سیدابراهیم رئیسی
۱۳۹۹/۱/۷
🌷 لحظاتی از روضه خانگی این سید مهذّب و پرکار....
شادی و نکات مومنانه👇
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
@IslamLifeStyles
😍 همسرمان را چگونه صدا کنیم؟
💔 تو بعضی خونه ها اسم زن #ببین ! است : ببین بیا اینجا،، ببین اب بده و...
💔 بعضی خونه ها اسم رو کامل نمیگن
💔 بعضی خونه ها از واژه هوی استفاده میکنن 😐
💕یاد بگیریم اینگونه در خانه همدیگر را صدا کنیم 👇👇
💚 حضرت امیر وقتی میخواستند حضرت زهرا را صداکنند میفرمودند: جان علی به فدایت، حبیبتی زهرا، بنت رسول الله و زهرا جان
💛 و جوابی که از حضرت زهرا میشنیدند: روحم به فدایت علی، ابوتراب، ابالحسن و علی جان
🍃زیبا صداکردن زن و مرد، بهترین شیوه برای ابراز محبت است و نوعی شخصیت دادن به طرف مقابل است.
پ.ن : ان شاالله که مجردا ازدواج کردن اینچنین شیرین و محترمانه محبوبشون رو صدا کنن ☺️ متاهلا هم که اینطوری صدا میکنن دیگه 😉
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
#اخبار_داغ_سریال_پایتخت_۶
درامد هر شب صدا و سیما از سریال پایتخت😱
لو رفتن سانسورهای پایتخت توسط مهران احمدی🤦♂
پست محسن تنابنده از خودش و هما که امیر جعفری شوهر هما لایک کرد😳
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
با انتخاب یکی از این ۶ درب، آینده خود را پیشبینی کنید؟؟؟
? شماره 1
? شماره 2
? شماره 3
? شماره 4
?شماره 5
؟شماره6
شادی و نکات مومنانه👇
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
جواب بزودی
چله عطیم قرن
شادی و نکات مومنانه👇
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
4_6041859816748484962.mp3
5.78M
☝☝☝☝☝☝☝☝☝Ⓜبسیار بسیار مهم
👈اگه تو این فرصت نتونیم نتیجه لازم رو بگیریم، بعد دیگه تغییرش به مراتب سختتر میشه.
حتماً این فایل رو بشنوید.
🔸استدعا داریم این فایل رو به هر عزیزی که احساس می کنید دغدغه امام زمان علیه السلام رو داره برسونید
شادی و نکات مومنانه👇
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده : یکى از طلبه هاى حوزه باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمومنین (علیه السلام)عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟!شب امیرالمومنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فیجیل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو :به آسمان رود و کار آفتاب کند .
پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !!بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند .
وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید .مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود
فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پرزینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است .هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید
چون صیغه جارى شد طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟
راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمومنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم ; به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمومنین (علیه السلام)قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم ،
شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم :به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمومنین (علیه السلام) است . راجه سجده شکر کرد و خواند :
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند *** به آسمان رود و کار آفتاب کند
وقتى نظر کیمیا اثر حضرت مولا ، فقیر نیازمندى را اینگونه به ثروت و جاه و جلال برساند ، نتیجه نظر حق در حقّ عبد چه خواهد کرد ؟
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
در زمان طاغوت دوستى در قم داشتم که مىگفت: وقتى مىخواهم به مسافرت بروم، مقدارى سوهان و شیرینى مىخرم و همین که وارد اتوبوس شدم به راننده و شاگرد راننده تعارف مىکنم. در بین راه یا موسیقى روشن نمىکند و یا اگر روشن کرد با تذکر من خاموش مىکند👌 😜
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
در روایتی از امام صادق علیه السلام میخوانیم : هنگام بازگشت از سفر برای خانواده خود سوغات بیاورید، هرچند قطعه سنگی باشد.(مفاتیح الحیاة، ص۱۸۳)
البته باید مراقب بود که خرید سوغات بخصوص در سفرهای زیارتی جنبه غالب سفر نباشد و به تجملات و گرانخریدن اجناس منجر نشود.
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
بخونید خیلی جالبه😂😂
مردی ازدواج مجدد ميكنه و وقتی زنش متوجه ميشه به روی خودش نمياره و خودش رو به بی اطلاعی ميزنه. شرايط زندگی روز به روز بهتر ميشه و ١٦ سال به خوبی و خوشی زندگی ميكنند. مرد ميميره و بعد از مراسم خانواده مرد تو خونه جمع ميشن و ميخوان موضوع ازدواج مجدد مرحوم رو به خانم بگن. زن هم خيلی عادی و بيخيال بهشون نگاه ميكنه. بالاخره پدرشوهرش مياد ميگه دخترم ميخوام موضوع مهمی رو باهات درميون بگذارم فقط ازت خواهش ميكنم منطقی باش و شرايط رو از اين كه هست سخت تر نكن. زن ميپرسه ميخوای درمورد ازدواج دوم شوهرم صحبت كنی؟ همه با تعجب ميگن مگه تو ميدونستی؟ ميگه از همون ابتدا فهميدم ولی به روی خودم نياوردم چون اگه اون روز دعوا راه مينداختم ..... شبهامون رو تقسيم ميكرد خرجی خونه رو تقسيم ميكرد تا ازم ناراحت ميشد ميرفت پيش اون يكی من هم خودم رو به بی اطلاعی زدم و درنتيجه: هرشب كنارم بود از اين ميترسيد كه متوجه بشم خرجی خونه بيشتر شد و مرتب برام هديه ميخريد هميشه دنبال راضی كردنم بود و ميترسيد پيش من لو بره اصلاً بهترين سالها همون هایی بود كه اون ازدواج مجدد كرده بود و من مثل ملكه زندگی ميكردم و شوهرم مثل مرگ ازم ميترسيد. از اين بهتر چی بخوام؟
ميگن شيطون كتاباشو جمع كرده رفته پيشش برای يك دوره آموزش فشرده ....😂😂
البته این یکی از راههای تداوم زندگی زناشویی هست بنام تغافل
که روانشناسان به خانومها سفارش میکنن
چون اگه به روی شوهر بیارن قبح داستان از بین میره و در اکثر موارد به جدل و جدایی کشیده میشه
اما اگر همسر به روی خودش نیاره و با محبتی که به شوهر میکنه باعث میشه هر جا رفته برگرده سر زندگیش✅
شادی و نکات مومنانه👇
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
سوتی های شخصیت فهیمه در پایتخت😁
لو رفتن سانسورهای پایتخت توسط مهران احمدی😳
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
ای خدااااا ترکیدم ازخنده
😃😃😃😃😃😃😃
اندر مزایای تماشا کردن فوتبال به اتفاق همسر
زن: عزیزم کجا میری؟
مرد: خانوم امشب فوتباله میخوام برم نگاه کنم
زن: چرا خونه نمیبینی؟
مرد: آخه رفیقا همه قراره جمع بشیم با هم تماشا کنیم
زن: یعنی اینقدر به درد نخورم حاضر نیستی یه فوتبال باهام ببینی؟
مرد: مگه تو فوتبال میبینی؟
زن: امشب میخوام ببینم
وقت بازی:
زن: عههه حالم بد شد، این بازیکنا چرا اینقدر تف میکنن؟
مرد: دارن به داور تف میکنن😒
زن: این مرد اینقدر حرف میزنه کجاس؟
مرد: توی یک اتاق جداس بازی رو گزارش میکنه
زن: اسمش چیه؟
مرد: عادل فردوسی پور
زن: چجوری اسم اون همه بازیکن رو بلده؟
مرد: شغلشه، مجبوره بلد باشه
زن: یعنی براش پول میگیره؟
مرد: آره
زن: چقدر میگیره؟
مرد: نمیدونم شاید یه ملیون
زن: چقدر زیاد، ماهی چند تا گزارش میکنه؟
مرد: نمیدونم حداکثر چهار تا
زن: منم میتونم، به منم اینقدر میدن؟
مرد: شاید برای تو یه نون کباب در نظر بگیرن
زن: میگم... مگه اسپانیا جز اروپا نیست؟
مرد: چرا دیگه مال اروپاس
زن: پس اون بازیکنا چرا بعضی هاشون سیاه پوستن
مرد: اونا هم هستن
زن : چجوری میشه؟
مرد: باشه نمیشه
زن: چی شد، دوباره عصبی شدی؟
مرد: نه عزیزم عصبی نشدم
زن: کی اون لباس ها رو براشون انتخاب کرده؟
مرد: از بازار خریدن
زن: چرا همه ش رو یکرنگ خریدن؟
مرد: نمیدونم
زن: خیلی هم بی نظمه، شرت یه رنگ، لباس یه رنگ
جوراب یه رنگ ...
مرد: راس میگی نمیشه
زن: چی نمیشه؟
مرد: منظورم اینه بی نظمه
زن: گللللل
مرد: گل نبود آفساید بود
زن: آفساید چیه؟
مرد: شوخی کردم گل بود
زن: پس چرا هنوز اون بالا نوشته صفر-صفر
مرد: خطای شبکه س، یادشون رفته
زن: تو رو خدا آفساید چیه؟
مرد: اسم دوم سرمربی هاست
زن: آفساید کجاس؟
مرد: بیرون نشسته رو نیمکت
زن: چرا بازی نمیکنه؟
مرد: اون فقط بازیکن ها رو تعویض میکنه
زن: داور رو هم عوض میکنه؟
مرد: نه عوض نمیکنه
زن: این دو تا مرد کنار زمین پرچم زرد دستشونه چیکار میکنن؟
مرد: داور آفسایدن
زن: داور سرمربی ها؟
مرد: اره
زن: با سرمربی فامیلن؟
مرد: اره این پسرشه، اون یکی هم برادر زاده ش داورشه
زن: تو رو خدا راستش رو بهم گفتی دیگه؟
مرد: آره، تو رو خدا بزار فوتبال رو ببینم
زن: به خدا این آخرین سواله
مرد: بفرما
زن: مارادونا کجاس، چرا بازی نمیکنه؟
مرد: خودش رو کشت
زن: آخی بیچاره، ناراحت شدم...چرا آخه؟
مرد: چون با زنش فوتبال نگاه کرد.
🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆