۱ -یک گوش در یک گوش دروازه ۲-نه کور می کنه نه شفا می ده ۳-عجله کار شیطونه ۴-کوه به کوه نمی رسه آدم به آدم می رسه ۵-بزک نمیر بهار میاد کمبزه با خیار می یاد ۶-آش نخورده و دهن سوخته ۷-فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه ۸-ننه اش جیب هایش را دوخته ۹-مثل کبک سرشو تو برف کرده ۱۰-هیچ چراغی تا به صبح نمی سوزه ۱۱-نرود میخ آهنی در سنگ ۱۲-هرکه بامش بیش برفش بیشتر ۱۳-دست بالای دست بسیار است ۱۴-مرغ همسایه غاز است ۱۵-حساب حساب کاکا برادر ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak

❌🎧 شرح کتاب #آن_سوی_مرگ 🔺 #جلسه_۱۰ 👈 ادامه داستان دوم: تجربه مرگ مهندس ساختمان ▪️بعد از برادرم، سر قبر شخص دیگری رفتم که آدم خوبی نبود! ▪️صدای روحانی به من گفت، آدم های بد را به قبرستان دیگری منتقل میکنند! ▪️ارواحی را میدیدم که شبیه حیوانات بودند و دیوانه وار به سمت جسد هایشان میپریدند ▪️ارواحی را دیدم که شبیه اسکلت بودند، به قدری غمگین بودند که به هیچ چیز جز قبرشان متوجه نبودند! 📚 مرور و بررسی کتاب #آن_سوی_مرگ 👤 توسط حجت الاسلام امینی خواه 🌐 منبع: کانال امینی خواه 🔻مشاهده تمامی جلسات👇 yun.ir/r0ops8 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak

👌 چکار کنیم تا عمرمان #بابرکت باشد؟ #استاد_عالی ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak

#یاد_مرگ_قیامت از کتاب اربعين سيد عظيم الشأن قاضی سعيد قمی منقول است که از شيخ بهايی نقل می ‌‏فرمايد که شيخ فرمود: 💠 «رفيقی در قبرستان اصفهان داشتم که هميشه بر سر مقبره‌‏ ای مشغول عبادت بود و شيخ هر از گاهی به ديدنش می‌‏ رفته. روزی از او سئوال می ‌‏کند: از عجائب قبرستان چه ديده ‌‏ای؟ عرض کرد: روز قبل، در قبرستان جنازه ‌‏ای را آوردند و در اين گوشه دفن کردند و رفتند. هنگام غروب، بوی بدی بلند شد و مرا ناراحت کرد. چنين بوی بدی در تمام عمرم استشمام نکرده بودم. ناگاه هيکل موحشه و مُظلَمه‌‏ ای همانند سگ ديدم که بوی بد از او بود. اين صورت، نزديک شد تا بر سر آن قبر ناپديد گرديد. مقداری گذشت. بوی عطری بلند شد که در عمرم چنين بوی خوشی نشنيده بودم. در اين هنگام صورت زيبا و دلربايی آمد و بر سر همان قبر، محو شد. (اينها عجائب عالم ملکوت است که به اين صورتها ظاهر می شود.) مقداری گذشت. ديدم صورت زيبا از قبر بيرون آمد. ولی زخم خورده و خون آلود است. گفتم: پروردگارا؛ به من بفهمان اين دو صورت چه بود. به من فهماندند که آن صورت زيبا اعمال نيکش بود و آن هيکل موحشه، کارهای بدش. و چون افعال زشتش بيشتر بود، در قبر انيسش همان است. تا چه زمانی پاک شود و نوبت صورت زيبا برسد.» 📖 معاد ؛ آیت الله شهید دستغیب (ره) ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak

وقتی فکر میکنی خیلی زرنگی ولی از تو زرنگ تر هم پیدا میشه ☺️🤦‍♂ ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak

شخصی مادر پیرش را در زنبیلی می گذاشت و هرجا می رفت، همراه خودش میبرد. روزی حکیمی او را دید، به وی فرمود: آن زن کیست ؟ گفت مادرم است. فرمود: او را شوهر بده. گفت: پیر است و قادر به حرکت نیست. پیرزن دو دستش را از زنبیل بیرون آورد و بر سر پسرش زد و گفت: آخه ! تو بهتر می فهمی یا حکیم؟🤦‍♀☺️☺️☺️ ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak

📣تلنگر ماشینت که جــوش مےآورد حرکت نمےڪنی ڪنار زده و مےایستی وگرنه ممکن است ماشین آتش بگیرد! خــودت هم همینطوری وقتی جوش مےآوری عصبانی‌میشوی تخـته‌گاز نرو بزن ڪنار ساڪت باش و هیچ نگو! وگرنه هم به خودت آســـیب می‌زنی هم به اطـــــرافیان! ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak

نقاش بوده... نقاشی دختر و زنش رو میکِشه 😁 ......... 27kg قبل از اینکه به فکر حل معادله برای یافتن جواب این تست هوش باشیم، با کمی دقت متوجه می شویم که در سه بار وزن کردن حیوانات، هر کدام را دو بار به حساب آورده ایم. یعنی با جمع وزن سه مرحله، به عدد 54 (54=20+10+24) می رسیم. پس با نصف کردن این عدد، مجموع وزن سگ، گربه و خرگوش را یافته ایم. ....... جواب ۶نفر!! یک پدر بزرگ و یک مادر بزرگ که یک پدر و یک مادر هم هستند. یک دختر با شوهرش که یک پدر و یک مادر هم هستند و دو نوه که یکیشون یک دختر هم هست که جمعا شش نفر هستند🌹 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak

نقاشی های دیواری جدید با عینک سه بعدی ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak

⭕️ آقایان! ابد در پیش داریم... #درس_اخلاق ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak

✨﷽✨ 💠 خاطره‌ای از شهید رجایی 💠 ✍حاج آقای قرائتی نقل کردند: شهید رجایی یتیم بود، بزرگ شد، در تهران با یک کسی برای خرجی‌ شان دوره گردی می کردند، یعنی با دوچرخه قراضه یک چیزی در بازار تهران می خریدند، در کوچه پس کوچه‌ ها، محله فقرا، می فروختند. شریکش برای من گفت!!! یک سال با یک دوچرخه قراضه با شهید رجایی قبل از اینکه معلم شود کار می کردیم، بعد از یک سال هشت هزار تومان گیرمان آمد. شهید رجایی گفت: تو شش تا بچه داری، شش تومان تو بردار، من فعلا دو تا بچه دارم، دو تومانش را من برمی دارم. چه زمانی از این دو تومان گذشت؟ آن زمانی که با دو تومان می شد تهران یک قطعه زمین خرید، الان با چند ده میلیون هم زمین گیرت نمی آید، اصلا رجایی روحش بزرگ بود. یتیم بود، اما بزرگ بود، یک لحظه از دو هزار تومان گذشت. و آدم هم هست اگر یک جعبه گز می خواهد بدهد به یک کسی، نصف روز فکر می کند. دو تا خودنویس در جیبش هست، یکی را می خواهد بدهد به کسی، یک ربع فکر می کند، بدهم؟ ندهم؟ نکند بدهم پس ندهد. . . 💥آن وقت این مرد بزرگ، زمانی که به عنوان رئیس جمهور ایران رفت در سازمان ملل سخنرانی كند كارتر رئیس جمهور آن زمان آمریكا از او وقت ملاقات خواست، این معلم ایرانی به او اجازه ملاقات نداد، این عزت است که در سایه ایمان به خدا به دست می‌ آید. ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak