eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
64.9هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
26.4هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
11.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تشکر آقا داماد از عروس خانم بخاطر کشتن مگس ها..!😅 اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅┅❅📀🖥📀❅┅┅┄ @BaSELEBRTY
یه بارم داشتیم اسم فامیل بازی میکردیم من غذا با "خ" رو نوشتم خربزه با نون پنیر ، این در حالی بود که اکثریت جمع نوشته بودن خاویار . یعنی میخوام بگم من تو بازیم ذهنم فقیره و قدرت انتخاب خاویار رو ندارم😐😂 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
مردم بیخودی از وسایل دندونپزشکی میترسن... بنظرم ترسناک ترین وسیله مطب، کارتخوانه!😰😂😂 ————— پشه‌های عزیز ،‌ جون عزیزتون بفهمید هر20جای مختلفی که نیش میزنید همش یک طعمو یک کیفیت داره 😐 آخه بی‌وجدان من چجوری همزمان هم ساعد چپمو بخارونم هم پشت پای راستمو ؟ 😐 خب به یه ناحیه رضایت بدین پدرمگسا!!🤨😂 ————— ‏طرز تهیه پولکی سنتی اعلای اصفهان: - شکر را گرم کرده، شکر را سرد می‌کنیم 😐 —————- تنها سیاستی که بلدم اینه که وقتی مامانم زنگ میزنه چند دیقه صبر کنم بعد جواب بدم که نگه باز سرت تو گوشی بود 😝 —————- شماهم تو خونتون از حموم داد میزنید میگید آب بازه ؟؟؟ مامانتون میگه نه بعد فشار اب زیاد میشه ؟😂😂 ————- نون بربری یه خاصیتی داره که اگه صبح بزاری بمونه عصر به عنوان جلیقه ضد گلوله یا هوگو تکواندو ازش استفاده کنی 😂 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
🔴 💠 یک زائر با معرفت در حرم هر امامی که باشد تلاش می‌کند به نحوی ، احترام و ادب خود را به امام خویش نشان دهد لذا برای او فرقی نمی‌کند چه کاری باشد حتّی اگر سرویس بهداشتی باشد عاشقانه انجام می‌دهد و به هر چیز یا کسی که داخل حرم و مرتبط و وصلِ به امام است ارادت دارد. مثلاً اگر در شهر خود ببیند و متوجّه شود ساکن کربلاست فقط بخاطر اینکه او در شهر سیّد‌الشهدا علیه‌السلام و در جوار حرم اربابش زندگی می‌کند ارادت خاصّی به او نشان می‌دهد. 💠 تا حالا به این فکر کرده‌اید که همسرتان شیعه‌ی همان است؟ شیعه‌ای که امام باقر علیه‌السلام درباره‌اش فرمودند: "به خدا قسم من بدن شما و جان شما را دوست دارم."(۱) یعنی همان شیعه‌ای که ممکن است باشد امّا امام زمان علیه‌السلام او را عمیقاً دوست دارد. 💠 از امروز برای عرض ارادت به امام زمان علیه‌‌السلام و ثابت کردن عشق و خود، تصمیم بگیریم به شیعه‌ی او یعنی همسرمان خدمت کنیم. پس با این نگاه که همسرم نامش در محبّان اوست به او توجّه و رسیدگی کنم. و با این نگاه نسبت به ناراحتی‌هایش شوم تا نکند شیعه‌ی امام زمانم از دست من دلخور باشد چرا که او دوست امام زمانِ من است. 📙 (۱) الکافی، ج۲، ص ۱۸۷ 🆔 @khanevadeh_313
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پندقرآنی؛ چطور عاشق خدا شویم؟ . مَّا جَعَلَ ٱللَّهُ لِرَجُلٖ مِّن قَلۡبَيۡنِ فِي جَوۡفِهِۦۚ . . . ۞ . خداوند براى هيچ كس دو دل در درونش نيافريده؛ . . . . آیه 4 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آینده بسیار زیبایی رو برای پارک خودرو پیشبینی کرده😄👌 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه دختری عکسشو تو فضای مجازی نمیذاره علتش چیه؟ ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
هدایت شده از سوتی،طنز،دیدنی ها
ما بچگی ها همسایه عمه ام بودیم همیشه یا توی حیاط ما یا توی حیاط خونه عمه ام بعد از ظهرها بازی میکردیم! با بچه های عمه ام بازی های خیلی ضایعی میکردیم الان که یادم میافته خیلی خندم میگیره!🙄سریال اوشین رو یادتونه؟ با اون اهنگ معروفش! یک تیتراژی که داشت یک صحنه بود که اوشین روی لنج بود توی رودخونه و داشت میرفت و باباش پی اش میدوید و فریاد میزد اوشین اوشین!!! ما بازیمون بازسازی این صحنه بود ! یعنی شاید باورتون نشه کل سه ماه تابستون هرروز و هرروز بازی ما این بود که این صحنه رو با گسترش ابعاد اون و هی تغییر جزییات قصه و بازیگرهاش البته بازسازی کنیم! چطوری؟ خیلی ساده! دوتا چادر نماز مادرامون رو بهم گره میزدیم و این سرش رو یه بچه میگرفت اون سرش رو یکی دیگه! و یک بچه هم وسطش رو میگرفت این میشد رودخونه!! بچه ها شروع میکردن تکون دادن چادرنمازها! و این میشد موجهای رودخونه! بعد یکی از بچه ها روی یک تکه ! مقوا زیر چادر های در حال تکان دادن مینشست این مقوا نقش لنج رو داشت! و خود بچه روی مقوا هم اوشین!😐یکی هم هی بالا و پایین میپرید و صدا میزد و تو سر خودش میزد و نقش گریه و اینا!!! که مثلا بابا اوشین بود خیر سرش! اهان اینم اضافه کنم یکی اون وسط اهنگ اوشین رو هم با دهنش میزد!!!!!!!! خلاصه که نقش ها مرتبا عوض میشد هرروز یکی اوشین میشد یکی پدرش و .... نمایش هم مرتبا تغییر میکرد! گاهی حتی اوشین خانم از وسط رودخونه پا میشدن ومیرفتن باباشون رو بغل میکردن !🙄گاهی حتی چادرها رو مینداختیم رو سر اوشین که مثلا غرق شد و دیگه اوج سوزناکی فیلم بود!!!!!🙄یه بارشم یادمه دخترعمه ام نقش اوشین شد و داداشش نقش پدر اوشین که تو همون حین بازی سر اینکه دخترعمه ام گفت پدر چرا من رو به زور میفرستی کلفتی!!! دعواشون شد باهم و هرچی فحش بلد بودن بهم دادن! همچنان با پیش زمینه اهنگ تیتراژِی که توسط دهن بنده زده میشد😐عمه ام یه روز از پشت پنجره تو حیاط رو نگاه میکرد نمایش رو، اینقدر خندید اون روز که صورتش پر از اشک شده بود😐خلاصه اینم از خاطره من خدا خیرتون بده امروز دلم خیلی گرفته بود این رو نوشتم خودمم دلم شاد شد یاد بچگی افتادم ... 😂 😅 ┄┅┅❅👧😂😍😂👶❅┅┅┄ @sotikodak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥 اخرین دست نوشته شهید دکتر چمران حدود یکساعت قبل از شهادت . دکتر چمران روز یکشنبه 31 خرداد حدود 11صبح به سوسنگرد رسید و بطرف دهلاویه رفت ، در طول مسیر روی کاغذهای مربع شکل کوچکی در همان داخل اتوموبیل با یک خودکار دست نگاشته بالا را در حین حرکت اتومبیل بسوی دهلاویه نگاشته است . این کاغذ ها را داخل جیب روی سینه خود گذاشته بود و بعد از شهادت او محتوای جیب را که یک قرآن کوچک و همین دست نگاشته ها بود به من دادند . در متن دست نگاشته حرکت داخل خودرو و لرزش کلمات روی کاغذ بخوبی دیده می شود . و این آخرین دست نگاشته دکتر چمران در آخرین لحضات قبل از شهادت بود . ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
محمد رضا گلزار در خواب مدافع حرم یکی از مدافعین حرم به محمد رضا گلزار زنگ میزنن و میگن درود به شرف تو... رضا گلزار میپرسه جریان چیه؟مدافع حرم عزیز میگن چند شب قبل ، دورهمی بود با رفقا و صحبتی شد و ما ناراحت از قضاوتهای مردم بودیم تمام شد و خوابیدیم ،صبح فرمانده ما به ما گفت دیشب خواب محمد رضا گلزارو دیدم که................. ادامه رویای صادقه شهید از زبان خود گلزار👇 http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340 فیلم خیلی تاثیر گذاره👆
هدایت شده از سوتی،طنز،دیدنی ها
سلام یه خاطره بامزهبگم براتون از کوچیکیم😅 یه روز همه باهم با پدر بزرگ و مادر بزرگمون رفته بودیم مشهر آقایون باهم بودن خانما هم باهم رفته بودیم زیارت بعد من گیر دادم که باید با بابام برم خلاصه با بابام رفتم و بابام منو با هزار تا زحمت رسوند جلو حرم که دستمو بزنم به حرم امام رضا بابام منو گذاشت رو کولش که دستم برسه بین اون ازدحام همین کع منو بالا برد با دستام چسبیدم حرم یهو بلننند گفتم باباااااا ببین چقدر پول اینجاااست😂😂😂😂😂😂😂😂بابام تا الان اونو سوژه کرده😂😂😂😂😂 😂 😅 ┄┅┅❅👧😂😍😂👶❅┅┅┄ @sotikodak