eitaa logo
خانه آرام من(موسسه بصیر)
326 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
270 ویدیو
18 فایل
کانالی ویژه بانوان عزیز آموزش مهارت های همسرداری تربیت فرزند (کودک و نوجوان) هنری سرگرمی ایده های زناشویی و... راه ارتباط با ادمین کانال https://eitaa.com/banoo_basir
مشاهده در ایتا
دانلود
امام جواد علیه السلام: ایستادگی و استمرار بر کار، ‌سخت تر از اصل کار است ألابِقاءُ عَلَی العَمَلِ اَشَدُّ مِنَ العَمَلِ کافی، ج2، ‌ص 296 💐میلاد باسعادت امام جواد علیه السلام بر شما مبارک💐
صبح آخرین یکشنبه سال پرازآرامش آرامش با ارزش‌ترین حس دنیاست براتون یه دنیا آرامش یه دنیا تندرستی و یک عالمه خوشبختی و برکت آرزومندم #صبح_زیباتون_بخیر
💐💐💐🌸🌸🌸 ✅ معیار انتخاب از دیدگاه امام جواد علیه السلام خواستگار در خانه ات را کویبده! و تو دختری دم بخت داری ... تجربه اول توست! نمی دانی چه تصمیمی بگیری، از یک سو خوشبختی دخترت را میخواهی و از سوی دیگر دلهره و اضطراب وجودت را فراگرفته است. به یاد مولایت می افتی، جواد الائمه! تو که دسترسی حضوری به خدمت ایشان نداری کاغذ و قلم بر میداری و نامه ای برای آقایت می نویسی : 💌💓💌💓💌 آقا جان سلام! سؤالی از محضرتان دارم: برای دخترم خواستگار آمده؛ شما چه صلاح می دانید؟! چند روزی می گذرد و تو پس از مدتی پاسخ نامه ات را دریافت میکنی و با اشتیاق آن را می گشایی! ابن الرضا جواب نامه ات را داده است : مَنْ خَطَبَ إِلَيْكُمْ فَرَضِيتُمْ دِينَهُ وَ أَمَانَتَهُ كَائِناً مَنْ كَانَ فَزَوِّجُوهُ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبِيرٌ. هر گاه خواستگاری آمد که از نظر و مورد پسندتان واقع شد، هر که میخواهد باشد، دخترتان را به ازدواج با او در آورید و اگر غیر از این کنید فتنه و فسادی بزرگ در زمین روی خواهد داد. 1⃣ دین داری دین داری نه دین دانی! توصیه اول امام آن است که خواستگار دخترت باید در عمل و رفتار ملتزم به دین باشد! دین که باشد همه چیز هست! اخلاق، نماز، غیرت، حلال و حرام، مهربانی، مردم داری، کسب و کار، ... 2⃣ امانت داری: چگونه مردی است؟ دخترت را به عنوان امانت می توانی به او بسپاری؟ او تعهد به قولی که می دهد دارد؟ و أخذن منکم میثاقا غلیظا ( و زنان از شما مردان عهدی محکم و استوار گرفتند!) آیا می تواند به میثاق زناشوئی پایبند باشد؟ آنگاه که نه تو هستی و نه هیچ کس دیگر آیا خدا را شاهد میداند و امانتی که به دستش سپرده ای را به شایستگی محافظت میکند؟ آری حسین بن بشار! امام پاسخ نامه ات را داد اما این فقط پاسخ به سؤال تو نبود! این ملاک و معیاری بود برای تمام پدران! برای آنان که میخواهند امانت خدا را به دست امانت دار واقعی بسپارند! آقا جان میلادت مبارک! و تبریک به بابای بزرگوارتان علی بن موسی الرضا علیه السلام 🌹🌸🌷💐🌺🌼💐🌸 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
❄☔❄☔️❄️☔️❄️☔️❄️ 🌸 #عشقولانه ❄️ در اعماق قلب هر مردی این آرزو وجود دارد که همسرش با تمام وجود به او اعتماد داشته باشد. 👈 جمله «من به تو اعتماد دارم»، به تقویت اعتماد به نفس همسرتان کمک می‌کند. ✅ با گفتن این جمله به او می‌فهمانید که به او مطمئن هستید و اقتدار او را بالا می برید. ❄☔❄☔❄☔❄☔❄ @khaneArame_Basir
خانه آرام من(موسسه بصیر)
#کودک https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂 ۱ساعت قبل از رفتن به مهمانی برای کودک توضیح دهید که : میروید ,چه کاری دارید واحتمالا چقدر خواهید ماند. میدانید جایی میروید که احتمالا کودک دیگری نیست وفرزند شما تنها خواهد بود حتما اسباب بازی یا وسایل نقاشی همراه ببرید. درباره آنجا بدهید وبه طور واضح به بچه بگیید از او چه توقعی دارید و به طور کلی نگویید ؛اونجا که رفتیم بچه خوبی باش . 🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂 ▫️پرخاشگری نوجوان! فقط یک دوره از زندگی است که رفتار پرخاشگری در آن طبیعی است، اوایل نوجوانی و بلوغ یعنی وقتی کودک به سن سیزده یا چهارده سالگی می رسد. ❕البته در صورتی می توان این رفتار را طبیعی دانست که سبب آسیب به هیچ کسی نشود. فرزندان ما باید یاد بگیرند چه طور به طرز بالغانه ای با خشم خود مواجه شده و رفتار تهاجمی را به شکل مثبت پشت سر بگذارند. اگر نتوانند با خشم خود درست برخورد کنند، این رفتار بخش دائمی شخصیت آنها شده و تا پایان عمر جزو وجودشان خواهد بود. 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
✍صورتش مثه همیشه زیبا و معصوم بود. با ته ریشی که حالا بلندتر از قبل، موهایِ آشفته اش را به رقص درمیآورد.. خستگی در مویرگ به مویرگِ سفیدیِ پنهان شده در خونِ چشمانش جیغ میزند و من دلم لرزید برایِ لبخندِ تلخ و مظلومِ لبهایش که آوار شد بر سوزشِ دلم و خرابه هایِ قلبم.. توجهش به من بود.. تبسم صورتش عمیقتر شد و پا جفت کرد برایِ احترامی نظامی.. اما من ظالم شدم و رو گرفتم از دلبریهایش.. دانیال به محض ورودمان به اتاق روبه رویم ایستاد و چشمانش را ریز کرد دعواتون شده؟ و من با “نه” ایی کوتاه، تن به تخت و چشم به خواب هایی آشفته سپردم.. روز بعد اربعین بود و من دریایِ طوفان زده را در زمین عراق تجربه کرد.. سیلی که هیچ شناگری، یارایِ پیمودنش را نداشت و همه را غرق شده در خود، به ساحل میرساند.. آن روز در هجومِ عزدارانِ اربعین هیچ خبری از حسام نشد.. نه حضوری.. نه تماسی.. آتش به وجودم افتاده بود که نکند دعایم به عرش خدا میخ شده باشد و مردِ جنون زده ام راهی.. چند باری سراغش را از برادرم گرفتم و او بی خبر از همه جا، از ندانستن گفت و وقتی متوجه بی قراریم شد ، بی وقفه تماس گرفت و مضطرب تماشایم کرد نبضِ نگاهِ مظلوم و پر خواهشِ حسام در برابر دیده و قلبم رژه میرفت.. کاش دیشب در سرای حسین (ع) از سر تقصیرش میگذشتم و عطرِ جنگ زده ی پیراهنش را به ریه میکشیدم.. دلشوره موج شد و به جانم افتاد.. خورشیدِ غروب زده آمده بود اما حسام نه..دیگر ماندن و منتظر بودن، جوابِ نا آرامی ام را نمیداد.. آشفته و سراسیمه به گوشه ایی از صحن و سرایِ امام حسین پناه برم. همانجا که شب قبل را کنارِ مردِ مبارزم، کج خلقی کردمو به صبح رساندم. افکارِ مختلفی به ذهنم هجوم میآورد. چرا پیدایش نمیشد؟ یعنی از بداخلاقی هایِ دیشبم دلخور بود؟ کاش از دستم کلافه و عصبی بود. اما من میشناختمش، اهل قهر نبود. یعنی اتفاقی بد طعم، گریبانِ زندگیم را چنگ میزد؟ ای کاش دیشب خساستِ نگاه را کنار میگذاشتمو یک دل سیر تماشایش میکردم. وحشت و استرس، تهوع را به دیواره هایِ معده ام میکوبید و زانو بغل گرفتم از سر عجز.. زیرِ لب نام حسین (ع) را ذکر وار تکرار میکردمو التماس که منت بگذار و امیرمهدیِ فاطمه خانم را از من نگیر.. روز اربعین تمام شد.. اذان گفته شد.. نماز مغرب و عشا خوانده شد.. اما… اما باز هم خبری از حسامِ من نشد.. حالا دیگر دانیال هم موبایلش خاموش بود و خودش ناپیدا.. چند باری مسیرِ هتل تا حرم را دوان دوان رفتمو برگشتم.. حس کردم.. برایِ اولین بار، در زمین کربلا، زینب را حس کردم.. حالِ ظهرِ عاشورا و ایستادنِ پریشانش بر تل زینبیه.. آرزویِ حسام ، داغ شد بر پیشانی ام.. من مگر از زینب بالاتر بودم؟ چرا هیچ خبری از مردانِ زندگیم نبود نمیدانم چرا اما به شدت ترسیدم من در آن سرزمین غریب بودم اما ناگهان حس آشنایی، احساسم را خنک کرد از حرم به هتل رفتم به این امید که دانیال برگشته باشد اما نه.. درد معده امانم را بریده بود و قرصها هم کارسازی نمیکرد. کمی رویِ تخت دراز کشیدم.. ما فردا عازم ایران بودیمو امروز حسام اصلا به دیدنم نیامده بود.. ما فردا عازم ایران بودیمو دانیال غیبش زده بود.. ما فردا عازم ایران بودیمو من سرگشته خیابانهایِ کربلا را تل زینبه میدیدم.. مدام به خودم دلداری میدادم که تو همسر یک نظامی هستی.. امیرمهدی اینجا در ماموریت است و نمیتواند مدام به تو سر بزند.. ناگهان به یاد دوستانش در موکب علی بن موسی الرضا افتادم. حتما آنها از حسام خبر داشتند. چادر بر سر گذاشتمو به سمت در دویدم که ناگهان در باز شد.. ⏪ ... https://eitaa.com/khaneAram_Basir
💠 و قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً قسمتی از آیه 83 سوره بقره 📝 ترجمه: و با مردم با خوش زبانی سخن گویید 📎 یک مثال کوچک: از زیباترین چیزهایی که پشت تلفن میشه گفت: "زنگ زدم صدات رو بشنوم
سلام هربامداد درواقع فرصتیست که میتوان خلعت فاخرانسانیت پوشید ودوباره"انسان"شد انسانی که جانشین خداست امروزهم مهربان باشیم دلتون شاد
🌺🌸🌺🌸🌺🌸 (شماره 5) ✅ اعتماد سازی دوران عقد دوران ایجاد اعتماد است. اعتماد به همسر، به صداقت و محبتش، به تعهد و در دسترس بودنش، به ایمان و اخلاقش، به ثبات شخصیت و یکرنگ بودنش و به هر چه برای داشتن یک زندگی آرامش بخش لازم است. این وظیفه هر عروس و داماد تازه به وصال رسیده است که تلاش کند تا اعتماد همسرش را نسبت به خود جلب کند؛ چرا که بی اعتمادی و شک و تردید همچون موریانه ای است که آرام آرام چارچوب صمیمیت و محبت بین همسران را از بین می برد. بنابراین بازگو کردن برخی رازهای پنهان زندگی مثل اشتباهات اخلاقی یا روابط پنهانی که دیگر تمام شده و احتمال فاش شدن آن منتفی است، موجب اعتماد سوزی بین همسران میشود و هیچ توجیه عاقلانه ای ندارد؛ حتی اگر فکر کنید گفتنش موجب میشود شما آدم جذاب، دوست داشتنی، شجاع و ... به نظر برسید. 💙💞💚💙💞💜 👈 از قدیم گفته اند: جز راست نباید گفت *** هر راست نشاید گفت شک نکنید یکی از حساس ترین زمانهایی که این شعر زندگی شما را نجات میدهد همین جاست! جایی که شما دقیقا سر دو راهی درایت و حماقت قرار دارید؛ اگر اسرار مگوی خود را به بهانه این که دوست دارم همسرم بداند من آدم دنیا دیده ای همستم و خیلی چیزها را تجربه کرده ام برای او فاش کنید، با عرض پوزش باید بگوییم شما به خرج داده اید و موجب سستی و یا فروپاشی دیوار اعتماد بین خود و همسرتان شده اید. و اگر به خرج دهید و تخریب شخصیت و آبروی خود را، عزت بخشیدن به خود معنا نکنید، در این صورت باید به شما به خاطر صحیح عواطف تبریک گفت. در نهایت لازم است بدانید رازهای مگو باید همانند خون در رگ هایتان مخفی باشند چرا که خون درون رگ موجب ادامه زندگی و بیرون از آن موجب آلودگی و تهدید شریان حیات است. حالا دیگر با شماست: اعتماد سازی یا اعتماد سوزی؟ 🌺🌸🌺🌸🌺🌸 https://eitaa.com/khaneAram_Basir