eitaa logo
خانه آرام من(موسسه بصیر)
326 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
270 ویدیو
18 فایل
کانالی ویژه بانوان عزیز آموزش مهارت های همسرداری تربیت فرزند (کودک و نوجوان) هنری سرگرمی ایده های زناشویی و... راه ارتباط با ادمین کانال https://eitaa.com/banoo_basir
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ الـهــــام تــیــمــورے 🌹قسـمـت نــهـــم نمی دانم چرا اما معذبم که زهرا خانوم با این ریخت و قیافه ببینتم می ترسم مثل افسانه ایراد بگیرد یا عذرم را بخواهدقبل از بیرون رفتن از اتاق، کمی شالم را جلوتر می کشم ، زهرا خانوم نشسته و چیزی می دوزد ، با دیدنم لبخند می زند و می گوید : +کجا میری مادر ؟ _میرم دانشگاه +بسلامتی ،بلدی عزیزم ؟ _بله از فرشته جون آدرس گرفتم و به آژانس زنگ زدم +خدا به همراهت تشکر می کنم و راه می افتم نگاه مهربان اما نافذش توی ذهنم ثبت می شود و به روی خودم نمی آورم ته دلم امیدوارم که پی گیری های حاج رضا به هیچ برسد و همینجا در معیت فرشته بمانم خیلی دوست داشتنی است و مرا مدام به یاد لاله می اندازد و خوبی هایش از نگاه های خیره ی راننده ی آژانس متوجه می شوم که خوب و موجه به نظر می آیم ! هرچند حوصله ی ترافیک های طولانی مدت تهران را ندارم اما خب باز هم به وضعیت تکراریی که تابحال داشته ام می چربد بعد از پرداخت کرایه ی نجومی پیاده و با بسم الله وارد حیاط بزرگ و سرسبز دانشگاه می شوم . چقدر خوشحالم. انگار در دنیای جدیدی را به رویم باز کرده اند و همه ی عالم و آدم خوش آمدگوی من شده اند ! با نیشی که تا بناگوش باز شده راهی سالن طبقه اول می شوم بجای نگاه کردن به تابلوی اعلانات و در و دیوار روی آدم ها زوم کرده ام و برایم جالب است که دخترها و پسرها توی چنین محیطی چه رفتاری و برخوردی دارند آزادی در روابطشان کاملا مشهود است اولین بار نیست که دانشگاه می آیم ،چندباری با لاله رفته بودم دانشگاه اش اما خب تهران چیز دیگری ست ! از سنگینی نگاهی که رویم افتاده سر بر می گردانم و پسری را می بینم که به دیوار تکیه داده و در حالی که توی گوشش هندزفری گذاشته جوری به من نگاه می کند و پلک نمی زند که انگار چه دیده ! ناخودآگاه در پاسخ لبخندش تبسم می کنم چرایش را خودم هم نمی دانم اما خب او که مثل علاف های کوچه و خیابان نیست، دانشجوی مملکت قضیه اش فرق می کند ! چند قدمی به سمتم می آید و فاصله ی بینمان را طی می کندموهای بالا زده اش عجیب جلب توجه می کند مخصوصا چند تاری که روی صورتش ریخته پیراهن چهارخانه ی قرمز رنگی پوشیده و آستین هایش را تا آرنج تا زده ، شلوار جین آبی و کفش های کالج سورمه ای خوش تیپ است و خوش خنده ! می گوید : ورودی ترم یکی شما یا از اون خروجی هایی که من ندیده بودمشون سرم را کمی کج می کنم و با پررویی می پرسم : _یعنی همه ی ورود خروج ها زیر نظر شماست ؟ می خندد نخیر بنده دانشجوی ادبیات فارسی ام نه آمارگیر، سرکار خانوم ! منتها کلاس های این راهرو و بچه های این طبقه رو همه رو از دم می شناسم چون تقریبا هم ورودی و هم رشته ایم مگر اینکه یکی این وسط انتقالی ای چیزی گرفته باشه که من بی خبر مونده باشم پس با اینکه منکر میشی ولی آمارگیری وقتی می خندد شانه هایش به سمت جلو خم می شود خوشم اومد _از سر و زبونت ، معلومه از این دست و پادارای شهرستانی هستی _ببخشید مگه شهرستانی ها تفکیک میشن؟ اینجا آره _چطور ؟ برای توضیحات بیشتر شما رو به کافه ی پشت دانشگاه دعوت می کنیم دستش را بالا می آورد و ادامه می دهد البته پس از آشنایی اولیه _اگه تمایلی به آشنایی نبود چطور ؟ _پس لزومی هم به توضیحات نیست اولا ثانیا شما که از دور داد و فریاد می زنی مایلی دیگه چرا متوجه حرفش نمی شوم و او ادامه می دهدکیانم ، ورودی دو ساله پیش البته پس از دوران کوفتی سربازی وارد شدما و شما ؟ تردیدی نمی بینم برای گفتن یک اسم و مشخصات ساده ! ادامه دارد....
امام على عليه السلام: روز عدالت براى ظالم، سخت تر از روز ستم بر مظلوم است يَومُ العَدلِ على الظّالِمِ أشَدُّ مِن يَومِ الجَورِ على المَظلُومِ نهج البلاغه، حکمت341 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 راه نجات👇 🌺 بعضی وقت‌ها اصلاً حوصله نداریم، گاهی هم خودمان راگم کرده یادمان می‌رود در کجا و برای کجائیم. مواقعی هم هست که سرمایه عمرمان به تاراج می‌رود یا اموالمان بی برکت می‌شود بی آنکه علتش را بیابیم. لحظات بسیاری نیز بوده اند که گرفتاری، رنگ عبودیت را در زندگیمان کم رنگ کرده یا ناامیدی و یأس را برایمان تداعی می‌کند و اندوه سراسر وجودمان را فرا می‌گیرد بی آنکه بدانیم چرا؟ 🍃غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد. ما انسانیم و او انسان کامل و معیار انسانیت است. امام، اصل است و ما فرع، امام خورشید است و ما اشعه‌های نورش. اگر فرع از اصل و اشعه از خورشید جدا شود چه می‌شود؟ انسان گم می‌شود؛ دیگر نمی تواند بیابد که در کجاست و برای کجاست. سر در گمی و حیرت به سراغش می‌آید و او مدام برای فراموشی این حیرت، سراغ بازی و حاشیه می‌رود. دشمن نیز او را یاری می‌دهد که مبادا تفکر، او را به اصلش برگرداند. اما همیشه که نمی شود در بازی بود؛کوچک ترین خلوت، او را به خود می‌آورد. آخرش که چه؟ 🍃از شما دور شدن زار شدن هم دارد. او زار و گرفتار است و برای فرار خود از این واقعیت، اهداف پوچ و ساختگی می‌سازد؛ تعویض خانه، ماشین، وسایل منزل... هر کدام تنوعی است که مدتی او را مشغول می‌کند اما باز هم دوری از اصل او را آزار می‌دهد. در حالیکه هیچ خبری از اصل خویش ندارد. 🍃امام اصل است، یاد او مقدمه اتصال به اوست که شعاع خورشید بدون اتصال به خورشید، وجودی و اثری نخواهد داشت. از این جهت برای فرار از گرفتاری باید از غفلت فرار کرد تا گرفتاری‌ها پایان پذیرد و آرامش مهمان قلب‌ها باشد. و زندگی با خوشی وصف ناپذیری رنگ عشق و محبت گیرد. لذت زندگی در عشق است و لذت عشق در یاد معشوق و این بهترین نسخه ای است که خالق انسان برای او پیچیده است.🌺✨ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🍃🔸🍃🔸🍃🔸🍃 یه سوال ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به نظرشما نقش شنونده بودن ما والدین از چه زمانی شروع میشود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 🤔🤔🤔 نقش ما به عنوان شنونده زمانی آغاز میشود که به اولین گریه فرزندانمان در همان دقیقه های اول تولد پاسخ میدهیم . در ابتدای کودکی گریه نشان دهنده مشکلی است که با دقت وبا سرعت برطرف میشود . پاسخگویی به گریه کودک برای او احساس امنیت بوجود می آورد ودر آرامش او بسیار موثر است 👧🏻👶🏻👶🏻👶🏻 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🌸🌾🌸🌾🌸🌾 ✳️ گوش دادن به حرفای نوجوان(1) ✅چندرهنمودبرای بهترگوش کردن به سخنان نوجوانتان، ✅1)وقتی نوجوان حرف می‌زند به چشمانش نگاه کنید، (این کار جلوی انحراف فکرتان را می‌گیرد) اینگونه به او می‌فهمانید همه توجهتان به اوست،👌 🌲از چرخاندن چشمانتان به علامت انزجار، بستن چشمانتان وقتی نوجوان ناراحتتان می کند👌 🌲 نگاه کردن به بالای سر او، یاخیره شدن به جای دیگر، خودداری کنید،..👌 🌲درحالی که به حرف نوجوان گوش می‌دهید کاردیگری نکنید،.👌 به یا داشته باشید توجه کامل داشتن خیلی مهم است👌 🌲اگر مشغول تماشا، مطالعه یا انجام کاری هستید که نمی‌توانید رها کنید،، حقیقت رابه نوجوان بگویید... 🌲یک نگرش مثبت می تواند این باشد. "می دانم که می خواهی با من حرف بزنی ومن هم‌ علاقه مندم اما دلم می خواهد تمام توجهم به تو باشد، الان نمی توانم این کاررا بکنم ولی اگر ده دقیقه به من وقت بدهی که کارم راتمام کنم، می نشینم وبه حرفت گوش می دهم" 🌲اکثر نوجوانان به این درخواست شما احترام می گذارند.........👌👌👌 🌸🌾🌸🌾🌸🌾 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
💥خانم های عزیز! اگر خواهان همسری مهربان هستید به جای دیدن بدی و عیب های همسرتون ک سرزنش کردن او ،خوبیهایش را ببینید و آن خوبی ها را به زبان جاری سازید 🔸اگر عیوب همسرتان را به رخش بکشید ؛اقتدارش شکسته شده و تبدیل به مردی پرخاشگر،بداخلاق،بی محبت و بد رفتار می شود https://eitaa.com/khaneAram_Basir
موشک زده ایم نقشه سازی نکنند بر کشورمان دست درازی نکنند موشک زده ایم تاکه اخطار دهیـــــم در کــــــــشور مـــــــــا تــــرقه بازی نکنند تلخ است برایتان ولی شیرین است رهبر که اشاره مینماید اینست... این سیلی محکمی که ازما خوردید از بابت دستگرمی و تمرین است... 🇮🇷ایران به کسی مگر امان خواهد داد؟ عکس العملی سخت نشان خواهد داد 🇮🇷هشدار ! اگر رهبرمان امر کند معلوم شود چه کس زیان خواهد داد 🌴 🇮🇷با زخم اگر چه خاطری آزردید با دست خود آبرویتان را بردید 🇮🇷دیدید که تا سید علی لب تر کرد از ملت ما چگونه سیلی خوردید! 🌴 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
✍ الـهــــام تــیــمــورے 🌹قسـمـت دهــم پناه چه اسم قشنگی ! ورودیه ؟ _همین الان و دوباره طنین خنده اش در راهرو می پیچد حدس می زدم _چی رو ؟ +اینکه تازه واردی که اینجوری به در و پیکر سالن زل زدی و برای اولین کلاسا خودتو رسوندی !خب پناه جدید الورود حالا کلاس چی داری امروز ؟ لابد عمومی _اوهوم ، معارف _اوه ! اصولا این درسا مخصوص همین اوقاتم هست یعنی ترم اول و کلاس اول و ذوق مرگ شدن دانشجوها و این چیزا _یعنی نباید می اومدم ؟ +نمی اومدی که با من آشنا نمی شدی .از فیضش بی بهره می موندی خانوم ! لبخند می زنم و به این فکر می کنم که واقعا دانشگاه هم خوب جایی است +نگفتی چند سالته ؟ _از خانوما که این سوالو همانطور که هندزفری اش را جمع می کند و توی جیب شلوارش می چپاند می پرد وسط حرفم : اوکی بابا ، کلا بلد نیستی خوب بیو بدی ! این مقاومتا قدیمی شده _شما که خودت اینهمه منو نکوهش کردی چرا اومدی سرکلاس عمومیا بشینی؟ +هه !مچ گیری ؟ من کارم گیر یه بنده خدایی بود که اومدم بیخیال کلاستون پر شدا راست می گوید ! هرچند فضای فعلی را خیلی دور از کلاس بندی های مدرسه و دوران پر استرسش می بینم ! اما بازهم اضطرابی هست به شماره ی کنار درها نگاه می کنم و به سمت 205 راه می افتم . +خدا وکیلی من شلغمم ؟ خجالت زده برمی گردم و نگاهش می کنم .چشمانش خیلی تیز و ریز است _شرمنده حواسم نبود +دشمنت ، امیدوارم تو این دانشگاه خوش بگذره بهت پناه جان . _مرسی +اگه خواستی بیشتر با ما باشی و رفیقای خوب مثل خودت داشته باشی یه پاتوق داریم همین کوچه پشتی ، یه کافه ی جمع و جور و باحال که با بر و بچ زیاد جمع میشیم واسه دورهمی بیا ببینمت اونجا نمی دانم این یک دعوت دوستانه است یا نه ؟ ما که هنوز و چندان با هم آشنا نشدیم ! شاید هم باید بحساب یک تعارف معمولی گذاشت ... _حتما ، ممنون موبایلش زنگ می خورد ، گوشی را نزدیک گوشش می کند چشمکی حواله می دهد و می گوید : +می بینمت و دستش را به نشانه ی خداحافظی کنار پیشانی اش می زند و برعکس حرکت می کند حتی صبر نکرد تا خداحافظی کنیم ! بهرحال خوشحالم که به این زودی قرار است از تنهایی در بیایم ! با اعتماد به نفسی که همیشه به دردم خورده بلاخره وارد کلاس می شوم و روی یکی از صندلی های کنار پنجره می نشینم نگاه هایی روی چهره ام جابجا می شود حتما همه مثل خودم کنجکاو دیدن همکلاسی هایشان هستند و طبیعی است که زیر نظر باشیم ! با دیدن پسرها مطمئن می شوم که تقریبا از همه شان بزرگترم شاید همه ی ده نفری که حضور دارند زیر بیست سال باشند بیشتر صحبت ها حول رتبه و از کجا آمدن و چند واحد برداشتن است بعضی ها زود باهم مچ شده اند و بعضی ساکت اند و بی تفاوت با آمدن استاد جو صمیمی کلاس کمی خشک می شود هنوز نیامده و بعد از معرفی نسبتا کوتاه می رود سر اصل مطلب ! صدای پیس پیسی از پشت سر توجهم را جلب می کند رو بر می گردانم ، دختری با لبخند سه متری و پچ پچ کنان می پرسد : +خودکار اضافه داری؟ متعجب به دفتر و کتاب روی میزش نگاه می کنم ، می گوید: +هول شدم جامدادیمو جا گذاشتم انگار کمی بلند گفته ، چون دوتا از پسرها پقی می زنند زیر خنده. ادامه دارد...
امام على عليه السلام: كار خوب انجام دهيد و هيچ كار خوبى را كوچك مشماريد؛ زيرا كوچك آن هم بزرگ است و اندكش بسيار اِفعَلوا الخَيرَ و لا تُحَقِّروا مِنهُ شَيئا؛ فإنَّ صَغيرَهُ كَبيرٌ، و قَليلَهُ كَثيرٌ ميزان الحكمه جلد7 صفحه 56 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
▪️ آمد و آن مونس و همدم کجاست؟ شمع میپرسد ز پروانه گل نرگس کجاست؟ ▪️در عزای مادرت یابن الحسن یکدم بیا تا نپرسد این جماعت بانی مجلس کجاست؟ 🏴 https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🌹🌹🌹🌹 بسم رب الزهراء ◼️◾️▪️▪️◾️◼️ وضو می گیرم و می نویسم ...! وضوئی از جنس نور برای بانوی روشنائی ها ! و وضوئی از جنس طهارت برای بانوی پاکی ها و قداست ها ! برای ! دختری که پدر، طاهره اش خواند و مطهره! و شوهر، راضیه اش خواند و مرضیه ! آری فاطمه نور است و طهارت ! نورش روزی سه بار از محراب عبادت بر تمام مدینه ساطع می شد! و چشمه طهارتش هنوز عطش شیفتگان پاکی را سیراب می نماید ...! آری فاطمه نور است چون کنیز خداست! و فاطمه، طاهره است چون کوثر خداست! فاطمه نور است چون اطاعتش زشتی های اخلاق را به روشنائی تبدیل می کند. با فاطمه بودن و دم از تاریکی جان و روح زدن گزافی بیش نیست! با فاطمه که باشی از زهره ی زهرائی اش وجودت سراسر نور می شود و روشنائی! فاطمه چون آب زلال است و منشأ طهارت ! اما نه! نمی توان او را با آب هم قیاس کرد ...! چه اینکه آب را گاهی نه طهارت می ماند و نه زلالی! اما فاطمه طاهره است! بتول است! او حتی به آلودگی های زنانه نیز دچار نمی شود! فاطمه از (علیهم السلام) است! انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً اما تو ...! ای بانوی خانه آرام ...! می خواهی با فاطمه محشور باشی و از شفاعتش مشعوف ؟! پس تو هم به زهرا اقتداء کن! پاک باش! پاک از آلودگی های آخرالزمانی... طهارت و عصمت زنانه ات را به او بسپار ! مبادا آلودگی های دنیای حقیقی و مجازی آلوده ات کند! از او مدد بگیر و با او مأنوس باش! شهادت اسوه زنان عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به تمام بانوان بصیر کانال تسلیت عرض می نمائیم. ◼️◾️▪️▪️◾️◼️ https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🌸🌾🌸🌾🌸 ✳️گوش دادن به حرفای نوجوان(2) ✅چند رهنمود برای بهتر گوش کردن به سخنان نوجوانتان، ✅3)به دنبال کشف عواطف او باشید، 🌲از خودتان بپرسید "نوجوانم چه عواطفی را دارد تجربه می کند؟" 🌲وقتی فکر کردید که پاسخ را یافته اید، به دنبال تأیید آن باشید.👌 🌲 مثلا "به نظرم می آید که احساس یأس می کنی چون من....... فراموش کردم" 🌲این گفته به نوجوان فرصت می دهد تا احساسش راروشن کن. 👌 درعین حال نشان می دهد که شما به دقت به حرف هایش گوش میدهید👌 ✅4)به حرکات بدن توجه کنید👌 🌲مشت های گره کرده، دستان لرزان، صدای بریده بریده، حرکات چشم می تواند سرنخی به شما بدهد تااحساساتش رابفهمید👌 . 🌲 گاهی زبان بدن چیزی می گوید وکلمات چیز دیگر.👌 برای روشن شدن مطلب سؤال کنید تا بفهمید او واقعا چه افکار واحساسی دارد.. 🌸🌾🌸🌾🌸 https://eitaa.com/khaneAram_Basir