eitaa logo
مجموعه فروشگاه‌های خانه ایرانی
16.1هزار دنبال‌کننده
24.5هزار عکس
931 ویدیو
12 فایل
تمامی کالا‌ها منطبق با فرهنگ ایرانی🇮🇷 پوشاک بانو، آقا، کودک، نوجوان، نوشت افزار، اسباب بازی، لوازم آرایشی و... خانه بازی رایگان🎡 دو شعبه حضوری+امکان خرید مجازی ✅سفارش مجازی: @khane_irani_admin 📍آدرس شعب و ساعات کاری https://zil.ink/khane__irani
مشاهده در ایتا
دانلود
نامه ای به دخترانم زهرا و زینب💕 حنانه شو! دخترم عمرم نفسم.. در این هیاهوهای زیبا و فریبنده اطرافت میخواهم چند کلمه ای دل به من بسپاری همیشه سوال داشتی و دغدغه داشتی که: مادر، نسل ما فرق میکنه، زمانه عوض شده و مثل قدیم نیست، الان درست زندگی کردن سخت شده الان موفق شدن سخت شده، اصلا نمیشه... برای سوالت دنبال یک جواب خوب میگشتم یه چیزی که ببینی و باورش کنی تا اینکه در خبرها حنانه رو دیدم.. *طلای المپیاد نجوم* .. چقدر به دلم نشست صداتون کردم نامه رو براتون بخونم دخترم، پاره دلم❤️ در زمانی که دسترسی به هر چیزی در فضای مجازی هست حنانه شو زمانی که هجمه سنگین از کل دنیا هست برای اینکه حجاب کاملت را زمین بگذاری حنانه شو در روزگاری که بیلی آیریش برای بعضی دختران الگو میشه تو حنانه شو در مقابل کسانی یا چیزهایی که تو رو به درس بی تفاوت می کنه حنانه شو وقتی دختران دیگر رو دیدی، در صحبت با پدر مادرشان، ادب رو فراموش کردند حنانه شو دخترکم! وجود حنانه نشون میده در این روزگار میشه فردی شد، که دل رهبرش و حتما دل امامش رو خوشحال کند 👌 دخترانم لبخند قشنگی زدند و اینبار خیره ماندن😊 در دلم به خودم گفتم آیا خودت مادر حنانه هستی؟ فاطمه مطلق
۱۷ آبان(دیشب)« سالگرد» اولین بار مادر شدنم هست. خیلی من این روز رو دوست دارم و اونقدر برام با ارزشه که هر جا باشم به اطرافیان شیرینی و.. میدهم. طعم جدید مادری خیلی عجیب بود گاهی تند بود گاهی شیرین گاهی شور گاهی تلخ.. ولی هر چه بود همیشه مطمئنم مطمئنم اگر مادر نمیشدم و بسیاری از این سختیهای خود خواسته رو نمیدیدم، و در درونم تمرین لذت نمیکردم از این روزها، هیچ گاه مرحله ای از رشد و تکامل رو تجربه نمی کردم. مادر شدن توانایی مدیریت بر خود، مدیریت بر محیط را در همه ابعادش بالا میبره فقط مهمه از کدوم جهت نشسته باشی و به مادری نگاه کنی... از سمت رنج کشیدنش فقط، بیخوابیهاش، غذای سرد خوردن هاش، نرسیدن به خودت ها.. یا از سمت فرصتی برای بالا بردن آستانه هات و قویتر شدنت. مادری برای من سازنده بود مطلق درونم رو فرو ریخت و دوباره ساخت پسرم ممنونم که این نعمت بزرگ رو با آمدنت به من هدیه کردی❤️ خدایا سختیهات رو شکر، چقدر جنس زن را متعالی آفریدی🤲 مطلق
: مامان بیا «ابا» یاد گرفتم.. در حال شستن ظرفها بودم، دستام رو شستم و رفتم بالای سرش : مامان اگه گفتی شبیه چیه؟ چند ثانیه فکر کردم منظورش رو نفهمیدم... روزهایی که در خانه هستم و روزهایی که مشغول کسب و کار هستم در هر حالتی ساعت ۴ که بچه ها میرسن سعی میکنم قبلشون برسم خیلی دوست دارم خودم در رو براشون باز کنم و تک تک بغلشون کنم❤️ به خودم آرامش میده اول به درون مادریم که جز جدانشدنی از وجود زن هست بعد یک ساعت تعریف کردنهای اتفاقهای روز، بزرگترها میرن سر تکلیفهای خودشون و کلاس اولیمون میمونه و من 😊 تو پرانتز بگم، تو خونه ما به فضل پروردگار تلویزیون نقش خیلی کمی داره، اصلا بچه ها یادشون میره روشن کنن، شاید اولین زمانی که روشن بشه یک ربع به ۸ برای برنامه پاورقی هست، حتی بچه کوچیکه ☺️ یا مشغول درسن یا مشغول بازی یا مشغول لت و پار کردن همدیگه😁 کلاس اولیمون رسید به درس «ابا» بیشتر دقت کردم به سوالش بازم نفهمیدم : مامان اگه گفتی شبیه چیه؟ : مامان شبیه اباعبدالله هست تو چشمامم اشک اومد این تشخیصش خیلی برام ارزشمند بود کوچک بود ولی برای من خیلی بزرگ بود بعد با یه حالت شیرینی هی مینوشت و تکرار میکرد اباعبدالله.. اباعبدالله بهش گفتم میدونی یعنی چی؟ گفت نه گفتم یعنی پدر بندگان خدا اگه بنده خدا بشی، امام حسین علیه السلام میشه پدرت گفت: آها، چه خوب رفتم سراغ ظرفها در دلم گفتم: اباعبدالله، پدر من میشی؟ من لیاقت بنده خدا شدم ندارم، تو پدرانه بندگیمم درست کن🤲 چقدر از بچه ها میشه یاد گرفت!
داشتم اعمال مشترک کل ماه رجب رو براساس وقتهام مرتب میکردم. گفتم شاید مفید باشه با شما عزیزان که مثل خودم هستید به اشتراک بذارم 🙂 قابل دونستید منم دعا کنید 🙏🏻 ارادتمند مطلق
گوشه حیاط کز کردم بالاخره روز خداحافظی از نجف رسید کاش هیچوقت این روز نبود بعضیها تعبیر قشنگی دارند خانه پدری انا و علی، ابوا هذه الامه چه تعبیر زیبایی.. دختر از خانه پدری وقتی میرود که عروس شود پدرم، آقاجان، آیا عروس شده ام برای رفتن از پیشت؟ عروس نشده خارج نشم از این خانه.. آقا جان، مولایم، خانه پدری همیشه درش به روی دخترش باز است، هر جا کم آورد میاید و روی زانوی پدر سر میگذارد و میگرید، پدر هم دستی به سر دختر میکشد و قربان صدقه اش می رود و آرامش میکند، در خانه ات را به رویم همیشه باز نگه میداری؟ حتی وقتی دلت را رنجاندم؟ فرزند است دیگه، خطا میکند، بیراهه میرود، تو چشم بپوشان، به رویم نیاور خطاهایم را 😭 آقا جان وقت رفتن است، ساکم را جمع کرده ام، دختر که از خانه پدری میرود حتما از دلتنگی میگرید، حتما با غصه میرود، چون هیییچ کس برایش پدر نمیشود😭 پشت و پناهم! از خانه ات دارم میروم، با چمدانی از دردهای مرهم یافته، میروم در دنیایی که، علی است و غیر علی... تو کمکم باش همیشه با علی باشم اسپند برایم دود کردی؟ من رفتم 😭
فردا ساعت ۸ صبح کلیدها رو تحویل بدید ساعت ۸ شب پرواز برگشته امشب شب آخره😔 عمیقا دوست داشتم تا ابد همینجا بمانم و تمام روزهایم تنها دغدغه ام این بود که حرم اباعبدالله برم یا حرم ابالفضل العباس اما چه کنم که دنیایی که ساختم، مرا میکشاند به برگشتن این عکس، زمزم حرم امام حسینه عادت کرده بودم در مسجدالحرام به آب زمزم نوشیدن، و چقدر دلپذیر بود آن آب چشمه جوشیده از زیر پای اسماعیل بود و این آب، ممنوعه از نوشیدن کاروان کربلا این آب حسرت در دلش دارد! حسرت لبان حسین ابن علی حسرت لبان علی اصغر😭 این آب تا انتهای خلقت در این حسرت میسوزد آب سوزان دیده بودی؟ میروم امشب جمع کنم تمام بار یکسالم را، چقدر کوله بار بزرگی می شود پدر فضایل، ابالفضل العباس، مینشینم تا پرکنی... الدخیل
در گذشته انتظارم هنگام برگشت از ملاقات با معصوم به این شکل بود که مینشستم و مشکلات و دردهام رو بعد از سلام و علیک میگفتم و می نوشتم، مششروح و کامل. بعد وقتی برمیگشتم انتظارم این بود، که ماجرا اینطور جلو بره که امام، با اشاره انگشتش مشکلاتم را مرتفع میکنه و همه چی حل میشه، حالا همش حل نمیشه، خیلی هاش حله! مینشستم منتظر.. بعد چی میشد؟ هیچی! باعث میشد دفعه بعد محکم نباشم تا اینکه یک تحقیقی و هم صحبتی با صاحب سخن ها دیدگاهم رو درست کرد. امام نشان دهنده راه و همراه توست، اوست که باعث میشود آنچه اراده کردی برای راه درست رو تقویت میکنه و به ثمر میرسونه، ولی قدم اولش چیه؟ اراده بر راه درستی که فهمیدی اگر این اراده رو عزم نکنی، هیچ اتفاقی نمیفته، مطمئن باش اون مواردی که داریم در داستانها، معصوم با اشاره و.. کار راه انداختن، یا جایی بوده که دیگه اراده انسان کاری از پیش نمیبرده مثل شفای مریضی یا بنده همه عمل اش روکرده و دیگه با یک اشاره تمام شده پس استجابت دعاهایت به مقدار عزمت بر راه درستی که برای مشکلت نشانت دادن هست پ. ن: مثل کسی که عزیزی از دست داده و گریه نمیکنه، بهت زده جدا شدم، خداکند بغضم جایی بترکد، دق می کنم. امشب زیارت زیبای شب مبعث امیرالمومنین رو بخونید، توصیفاتش عالیه جالبه مبعث زیارت علی دارد!