اوووف😍 دلمممم رفت براشون بخدا ولی نخریدم😄 هی سیناگفت بخر من گفتم ن نفسمو نگه داشتم😂 ولی خیلییییی نی ناش ناش بود🤌 #روزمرگی

لیام اصلا اهل راه رفتن نیست😤 مدام میگه بغلم کن یا غر میزنه یااذیت میکنه دیگ... کلا پشیمونت میکنه ازبیرن اومدن😵‍💫 میگه پاهام دردمیکنه دیگ نمیتونم راه برم😂 حالا ۲۰ قدمم راه نیومده بودااا #لیامِ_من

لج کرده😂 کلاشو ببین🤪 راه نمیاد موندیم ی گوشه سینا بره ماشینو بیاره یه سرم بریم بازارچه بندرترکمن بعدش بریم خونه😇 #لیام_من

چی خوندی؟😂 همون درسته😂 #روزمرگی

جای سوزن انداختن نیست🤐 #شب_مَرِگی

خانومای زحمت کشِ ترکمن مشغول سمبوسه درست کردن و بیشمه درست کردنن از خوشمزه های سنتیِ خودشونه👌 #شب_مَرِگی

اومدیم سینا کمربندبخره چقد کلاه نرمالو داره😍 #شب_مَرِگی

بهم میاد؟😁 #شب_مَرِگی

لیام اسباب بازی میبینه شل میشه😂 مامانش لباس میبینه شل میشه😂 باباش ابزار میبینه شل میشه😂 #شب_مَرِگی

چقدقشنگن اخه😍 انشاالله خونه خودم اگه تااون موقع دلمو نزنه یه سرویسشو میگیرم😁 سینا میگه مضره😂 اون پسربچه رو دیدی دست تکون میده✋😂 #شب_مَرِگی

دیگ بریم که یخ زدیم لیامم خیلی غر میزنه😩 برم خونه خریدامو نشون میدم😍 #شب_مَرِگی