#قضاوتهای_حضرت_علی(ع)
#داستان_نوزدهم
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
📖 اتهام به قتل
مردی را در خرابه ای دیدند که کاردی خون آلود در دست داشت و همان نزدیکی کشته ای بود که در خون خود می غلطید مرد را دستگیر کرده و نزد حضرت علی بردند.
على(ع)به متهم فرمود چه می گویی؟
متهم: من آن مرد را کشته ام.
على عليه السلام طبق اقرارش دستور داد از او قصاص بگیرند.
ناگهان مردی شتاب زده نزد حضرت علی آمد و گفت: من آن مقتول را کشته ام. امیرالمؤمنین (ع) به مرد اول فرمود: چطور شد بر علیه خود اقرار کردی؟
متهم: زیرا توانائی انکار نداشتم. چون افرادی مرا در خرابه با کارد خون آلود بر بالین کشته دیده بودند، بیم آن داشتم اگر اقرار نکنم مرا بزنند.
حقیقت مطلب این است که من در نزدیکی آن خرابه گوسفندی ذبح کردم و با کارد خونی برای قضای حاجتی داخل خرابه شدم. کشته ای را دیدم پس رفتم و به او نگاه می کردم که این گروه وارد خرابه شدند و مرا دستگیر
نمودند.
علی به بعض حاضرین فرمود: این دو نفر را نزد فرزندم حسن ببرید و از او حکم مسئله را بخواهید.
حضرت حسن در پاسخ آنان فرمود: به امیرالمؤمنین بگوئید این مرد مسلمانی را کشته، ولی جان دیگری را احیاء نموده است و خداوند می فرماید
و من احياها فكانما احيا الناس جميعا
هر کس جانی را احیاء کند مثل این است که همه مردم را احیاء کرده است».
هر دو آزاد می شوند و خونبهای مقتول از بیت المال پرداخت می گردد.
#داستانک
#کتاب
#امام_علی
🍃join:👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
#قضاوتهای_حضرت_علی(ع)
#داستان_بیستم
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
📖 آثار شراب نوشی
از حضرت امیر(ع) پرسیدند: شما معتقدید که شراب نوشیدن از زنا و دزدی بدتر است؟
على (ع) فرمود: آری زیرا کسی که زنا میکند چه بسا مرتکب گناهی دیگر نشود ولی کسی که شراب نوشید هم زنا می کند هم دزدی می کند هم مرتکب قتل میشود و هم نماز نمی خواند.
#داستانک
#کتاب
#امام_علی
🍃join:👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
#قضاوتهای_حضرت_علی(ع)
#داستان_بیست_و_یکم
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
📖 تأثیر استخوان
جوانی نزد عمر رفت و میراث پدر را از او طلب کرد و اظهار داشت که او هنگام فوت پدر، کودکی در مدینه بوده است.
➖عمر بر او فریاد زد و او را دور نمود. جوان از نزد عمر بیرون شد و از دست او تظلم می کرد.
➖ اتفاقاً حضرت امیر به جوان رسید و چون از قضیه آگاه شد به همراهان خود فرمود: جوان را به مسجد جامع بیاورید تا خودم در
ماجرایش تحقیق کنم.
➖جوان را به مسجد بردند، علی (ع) از او سؤالاتی کرد آنگاه فرمود: چنان دربارۀ شما حکم کنم که خداوند بزرگ بدان حکم نموده و تنها برگزیدگان او بدان حکم می کنند، سپس بعض اصحاب خود را طلبید و به آنان فرمود: بیایید و بیلی نیز همراه بیاورید. می خواهیم به طرف قبر پدر این جوان برویم چون رفتند آن حضرت به قبری اشاره کرد و فرمود این قبر را حفر کنید و ضلعی از اضلاع بدن میت برایم بیاورید.
چون آوردند حضرت ضلع را به دست جوان داد و به وی فرمود: این استخوان را بو کن جوان از استخوان بو کشید. ناگهان خون از دو سوراخ بینی او جاری شد
➖ علی (ع) به جوان فرمود: تو پسر این میت هستی.
➖ عمر به طور اعتراض گفت: یا علی با جاری شدن خون مال را به جوان تسلیم میکنی؟
➖حضرت فرمود: این جوان سزاوار ترست به این مال از تو و از سایر مردم. آنگاه به حاضرین دستور داد: استخوان را بو کنند، چون بو کشیدند هیچگونه تأثیری در آنها نگذاشت باز جوان از آن بو کشید و خون زیادی از بینی او خارج گردید، پس مال را به جوان تسلیم کرد و فرمود: به خدا سوگند نه من دروغگو هستم و نه کسی که این اسرار را به من آموخته است.
#داستانک
#کتاب
#امام_علی
🍃join:👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
#قضاوتهای_حضرت_علی(ع)
#داستان_بیست_و_دوم
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
📖 آب فرات
حضرت امیر(ع) فرمود: اگر اهل کوفه اول غذای نوزادان خود را آب فرات قرار میدادند فرزندانشان از شیعیان ما میشدند.
#داستانک
#کتاب
#امام_علی
🍃join:👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
#قضاوتهای_حضرت_علی(ع)
#داستان_بیست_و_سوم
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
📖 استنباط از وصیت
مردی ده هزار در هم به شخصی داد و به او وصیت کرد: موقعی که پسرم بزرگ شد آنچه از آنها دوست داری به او بده.
چون پسر موصی بزرگ شد، وصی نزد حضرت امیر(ع) رفت و وصیت موصی را بیان داشت و گفت:حالا چقدر باید به فرزند موصی بدهم؟
➖علی(ع) : مایل هستی چقدر به او بدهی؟
➖هزار درهم.
➖حالا نه هزار درهم که دوست داشته ای برای خودت بگذاری به او بده و هزار درهم برای خودت بگذار.[۱]
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
[۱] موصی در وصیتش گفته بود (فاعطه ما احببت منها ) (آنچه از آنها دوست داری به پسرم بده.) و بنابر معنایی که حضرت از آن استفاده نموده کلمه (منها) متعلق می شود به (احببت) نه به (اعطه) (مؤلف)
#داستانک
#کتاب
#امام_علی
🍃join:👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
✨ قضاوتهای حضرت علی (ع) پر از داستان های آموزنده از قضاوت های حضرت امیر(ع) است.
#داستانک
#کتاب
#امام_علی
🍃join:👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
#قضاوتهای_حضرت_علی(ع)
#داستان_بیست_و_چهارم
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
📖 گرمابه
حکم بر خلاف دیگران
➖عمر گفت بدجایی است گرمابه، رنج و زحمتش زیاد و عفتش کم می باشد.
✨ حضرت امیر فرمود: بلکه جای خوبی است. کثافت و آلودگی را برطرف می کند و آتش دوزخ را به یاد می آورد.
#داستانک
#کتاب
#امام_علی
🍃join:👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
سلام و درود به دوستان خودم.
داستانی جذاب و آموزنده ای از امیرالمؤمنین علی(ع) .
بخوانیم داستانی دیگر از حضرت علی (ع) را😊
#داستانک
#کتاب
🍃join:👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
#قضاوتهای_حضرت_علی(ع)
#داستان_بیست_و_پنجم
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
📖 لذیذترین گوشتها
➖عمر گفت: لذیذترین گوشتها گوشت مرغ است.
✨حضرت امیر فرمود: مرغ بسان خوک پرندگان است، لذیذترین گوشتها گوشت جوجه ای است که بزرگ شده یا نزدیک به بزرگی باشد.
#داستانک
#کتاب
#امام_علی
🍃join:👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
#قضاوتهای_حضرت_علی(ع)
#داستان_بیست_و_ششم
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
📖 عثمان مخالفت کرد
🔹هنگامی که عمر از دنیا رفت و او را کفن کردند، حضرت امیر برای نماز جلو صورتش ایستاد.
🔹عثمان نیز جلو پاهایش.
✨على (ع) به عثمان فرمود: جای من درست است.
🔹 عثمان مخالفت کرد.
🔹 در این میان عبدالرحمن بن عوف گفت: چقدر زود پس از مرگ عمر با هم اختلاف کردید، و به صهیب رو کرد و گفت: خودت بر جنازه عمر نماز بگذار. همان گونه که عمر تو را برای نمازهای فریضه مسلمین پیشوا نمود.
#داستانک
#کتاب
#امام_علی
🍃join:👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
#قضاوتهای_حضرت_علی(ع)
#داستان_بیست_و_هفتم
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
📖 بخیل از ظالم معذورتر است
➖مردی می گفت: بخیل از ظالم معذور تر است.
✨ حضرت امیر و سخنش را شنید، پس به او فرمود: چنین نیست. زیرا شخص ظالم توبه و استغفار می کند و مال مردم را رد مینماید و ذمه اش بری می شود ولی شخص بخیل، نه زکوة می دهد، نه به فقیری کمک می کند، نه صله رحم به جا می آورد، نه از مهمان پذیرایی می کند. و حرام است بر بهشت که بخیل در آن داخل شود .
#داستانک
#کتاب
#امام_علی
🍃join:👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
#قضاوتهای_حضرت_علی(ع)
#داستان_بیست_و_هشتم
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
📖 نامه عمل اهل باطل
اصبغ بن نباته گوید: هر گاه امیرالمؤمنین سر از سجده دوم بر می داشت اندکی می نشست.
کسانی عرضه داشتند: یا امیرالمؤمنین پیش از شما ابوبکر و عمر چنین نمی کردند.
✨حضرت فرمود: این عمل اهل باطل است زیرا این رفتار بر عظمت و توقیر نماز می افزاید.
#داستانک
#کتاب
#امام_علی
🍃join:👇
https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78