eitaa logo
خانه‌داران کتابخوان
334 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
991 ویدیو
7 فایل
بانوجان؛ بیا و لحظه‌ای بنشین یک فنجان☕ دلخوشی مهمان هم باشیم ما باهم حرفها داریم...⁦☺️⁩🌺🍃 پل ارتباطی ما👈 @Vacefi_83
مشاهده در ایتا
دانلود
خانه اردو بادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیمرغ نامه؛ قسمت پنج؛ «همای» یا همان پرنده سعادت درشعرعطار نماد آدمهاییست که زهد و ریاضت خودشان را تنها به صرف جلب توجه کردن دیگران انجام میدهند. «کوف» یا همان بوف یا جغد که درادبیات زرتشتی از آن تحت عنوان «بهمن مرغ» یاد میشود و در زبان عربی با القابی چون «ام الخراب»، «ام الصیبان» و «غراب اللیل» نامیده شده، در داستان منطق الطیر نماد مردمانیست که کنج عزلت گزیده ومقصودشان جمع آوری گنج و بریدن از دیگران است. «بلبل» نیز نمونه مردمان جمال پرست و عاشق پیشه است که تنها به گل فکر میکند و بس. «باز» هم پرنده ای که روی دست پادشاهان جای دارد، پس عطار او را نمونه مردم درباری قرار داده است که به علت نزدیکی به پادشاه همیشه بر دیگران فخر میفروشند و از سپهداری و کله داری خویش بسیار سوءاستفاده میکنند. «بوتیمار» اما پرنده ای که ظاهراً کنار آب مینشیند و آب نمیخورد و به همین خاطر آن را «غم خوراک» مینامند. به همین خاطراست که او درداستان منطق الطیر نماینده مردمان خسیس است که همه چیز را از خودشان دریغ میدارند. البته تعداد پرندگان هزاران هزاراست، اما عطار به خاطر زیاد بودنشان نام آنها را بیان نمیکند: بعد از آن مرغان دیگر سر به سر عذرها گفتند مشتی بیخبر گر بگویم عذر یک یک با تو باز دار معذورم که میگردد دراز ادامه دارد... @khanehdaran_ketabkhan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیمرغ نامه؛ قسمت شش؛ بی تردید آنچه درداستان منطق الطیر و طی این مسیر بیشتر نمایان میشود، رهایی از ترس، رهایی از قدرت دنیوی و رسیدن به بصیرت است. پس به همین خاطر عطار هفت مرحله یا همان هفت وادی را پیش روی ایشان میگذارد. وادی اول، وادی طلب است، یعنی جدا شدن از دنیا به طلب رسیدن به حقیقت. وادی دوم، وادی عشق است که لازم مینماید هر کس پای درراه رسیدن به حقیقت میگذارد سر تا پای وجودش آتش عشق باشد. وادی سوم، وادی معرفت است، یعنی علاوه بر شناخت ظاهری، از درون هم معرفت حاصل شود و هر کس به اندازه فهم خویش حقیقت را بشناسد. وادی چهارم، وادی استغنا و بی نیازیست؛ یعنی هر کس به این مرحله میرسد لازم از آنچه غیر خداست، بی نیاز باشد، برایش فرقی نکند چه دردنیا دارد و چه در بهشت، برایش رضایت خداوند و نیازمندی اش به خداوند کافیست. وادی پنجم، وادی توحید است، یعنی هر کس به این مرحله برسد. همه چیز را خلاصه شده در خداوند میبیند و تنها چیزی که برای او مهم است یگانگی خداوند میباشد. وادی ششم، وادی حیرت است و به تعجب آمدن از دیدن جمال الهی، و در پایان.... وادی هفتم، وادی فقراست و فنا، یعنی غرق شدن دراوصاف الهی و همان «فناء فی الله». ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیمرغ نامه؛ قسمت هفت؛ جالبتر آن که ظاهراً پرندگان هر یک به تنهایی راه خودشان را آغازمیکنند، اما در پایان به صورت جمعی به یک جایگاه که همانا حضور سیمرغ است میرسند، این یعنی همان مطلب مهمیست که تمام عناصر دنیا در ظاهر و باطن در یک مسیر حرکت میکنند و سرانجام در یک نقطه به هم میرسند و آن هم وحدانیت و یگانگی خداوندست و به همین خاطراست که پرندگان منطق الطیر وقتی به خود میرسند و خود را پیدا میکنند، صفات الهی را به عینه مشاهده می کنند: جان آن مرغان زتشویش و حیا شد فنای محض و تن شد توتیا چون شدند از کل کل پاک آن همه یافتند از نور حضرت جان همه این یعنی رسیدن انسان به آخرین درجه از انسانیت خویش که در همه و هر زمانی، حتی نزدیکترازگردن خویش انوار الهی را حس کند. پس واضح است که کوه قاف همانا بالاترین اوج معرفت انسانیست و سیمرغ، همانا نماد حقیقتست که در جایی نیست جز در نزد خود انسان و این مصداق این حدیث مشهور است که: «من عرف نفسه، فقد عرف ربه»: «بی زبان آمد از آن حضرت جواب کآینه است آن حضرت چون آفتاب هر که آید، خویشتن بیند در او جان و تن هم جان و تن بیند در او چون شما سی مرغ اینجا آمدید سی در این آیینه پیدا آمدید و سرانجام: چون نگه کردند آن"سی مرغ" زود «بی شک"این سی مرغ"، آن "سیمرغ" بود» پایان... @khanehdaran_ketabkhan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جلسه اول اینگونه شروع شد "بودن" یا "شدن" پیر دارو سازی سالها شاهد درد و رنج مردمش بوده و شبانه روز در تلاش برای کاهش این آلام و رنج ها؛ پیر دارو ساز قصه بعد از مدتها تلاش و مداقه به فکر چاره ای عمیق تر می افتد. او می یابد که بسیاری از درد ها و رنج های جسمی ناشی از زخم ها و مشکلات روحی است، اگر این زخم ها درمان شود و التیام یابد، آدمی به صحت می‌رسد. پیر شهر برای طرح درد و ارائه درمان دست به دامن تمثیل می‌شود، با تمام هنرش در تلاش است که بگوید آدمی باید هر آن در حال تغییر و رشد باشد و سختی این تعالی را به جان بخرد. انجمنی از مرغان فراهم آورده و از زبان آنها درمانگری می‌کند. ۱۲ مرغ یا شاید ۱۳ که هادی و رهبری دارند. هر مرغ تجلی صفات بخشی از مردم جامعه است که قرار است سفری را شروع کنند از من تا ما. برای ما شدن باید تمام فردیت فرد بمیرد تا تجلی ما ظهور کند . آغاز خود شناسی برای پیرایش زوائد . هدهد رهبر قوم و موسیچه نماد تحول خواهی و طوطی نماد عابد تاجر پیشه مصلحت اندیش. و..... @khanehdaran_ketabkhan
یارب این شاخه گل از شش جهتش دار نگاه این دعا کردم و از شش جهت آمین آمد @khanehdaran_ketabkhan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر می خواهید بدونید یه نفر چقدر درون زیبایی داره ... فقط کافیه بدونید چقدر از ساده ترین اتفاق های زندگی خوشحال میشه ... @khanehdaran_ketabkhan