eitaa logo
خانه هنرمندان
3.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
748 ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ریشه ضرب المثل " همین آش است و همین کاسه " 🔹️در زمان "نادرشاه" یکی از استانداران او به مردم خیلی ظلم می‌کرد و مالیات های فراوان از آن ها می‌گرفت. 🔹️مردم به تنگ آمده و شکایت او را نزد نادر بردند. نادر پیغامی برای استاندار فرستاد ولی او همچنان به ظلم خود ادامه می‌داد. وقتی خبر به نادر رسید، چون دوست نداشت کسی از فرمانش سرپیچی کند، همه‌ی استانداران را به مرکز خواند. 🔹️دستور داد استاندار ظالم را قطعه قطعه کنند و از او آشی تهیه کنند. بعد آش را در کاسه ریختند و به هر استاندار یک کاسه دادند و نادر به آنها گفت : "هر کس به مردم ظلم و تعدی کند، همین آش است و همین کاسه" ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~ @khanehonarmandan110 ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~
شتری از صاحب خود به شتری دیگر شکایت کرد که همواره بارهای گران بر پشت من می‌گذارد و مرا طاقت تحمل آن نیست. شتر پرسید: بار او چه چیز است که از حمل آن عاجزی؟ گفت: اغلب اوقات نمک است. گفت: اگر در راه جوی آبی باشد، یکی دو مرتبه در آن جوی آب بخواب تا نمک‌ها آب شود و بار تو سبک گردد و نقصان به صاحب تو رسد تا بعد از این تو را رنجه ندارد. شتر به سخن ناصح عمل کرد. صاحب شتر دریافت که خوابیدن شتر در میان آب، به سبب ضعف و بی‌قوتی نیست، بلکه از روی حیله است. پس این بار نمد بارش کرد. شتر ساده‌لوح به طریق معهود، در میان آب خوابید، ولی بارش دو چندان شد. صاحب شتر به زجر ، بلندش کرد و شتر از بیم چوب، دیگر هرگز در میان آب نخوابید، و این مثل ساخته شد که :شتر را به نمد داغ می‌کنند. نیرنگ و فریب ، سرانجامی جز شکست ندارد! ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~ @khanehonarmandan110 ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~
نقل است که شیخ الرئیس ابوعلی سینا وقتی از سفرش به جایی رسید، اسب را بر درختی بست و کاه پیش او ریخت و سفره پیش خود نهاد تا چیزی بخورد . مردی سوار بر خرش،آنجا رسید. از خر فرود آمد و خرِ خود را کنار اسب ابوعلی سینا بست، تا در خوردن کاه شریک او شود و خود رو به شیخ نهاد تا بر سفره نشیند. شیخ گفت : خر را پهلوی اسب من مبند که همین دم لگد زند و پایش بشکند!!! مرد آن سخن نشنید و با شیخ به نان خوردن مشغول گشت. ناگاه اسب لگدی زد. مرد گفت : اسب تو خر مرا لنگ کرد. شیخ ساکت شد و خود را لال، ظاهر نمود. مرد او را کشان کشان نزد قاضی برد. قاضی از حال سوال کرد. شیخ هم چنان خاموش بود!!! قاضی به مردِ شاکی گفت :  این مرد لال است ………؟ مرد گفت : این لال نیست بلکه خود را لال ظاهر ساخته تا اینکه تاوان خر مرا ندهد،،، پیش از این با من سخن گفته …… قاضی پرسید : با تو سخن گفت …….؟ او جواب داد که : گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد بزند و پایش بشکند……. قاضی خندید و بر دانش شیخ،آفرین گفت! شیخ پاسخی گفت که زان پس درزبان پارسی مَثَل گشت: “جواب ابلهان خاموشی ست” ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~ @khanehonarmandan110 ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~
به هزار ویک دلیل.mp3
6.28M
به هزار ویک دلیل ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~ @khanehonarmandan110 ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~
1.mp3
10.76M
از کتاب 📘اتل متل و خنده 📝محبوبه سلطان زاده استخوان لای زخم گذاشتن ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~ @khanehonarmandan110 ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~
6.mp3
14.79M
📘اتل متل و خنده 📝محبوبه سلطان زاده دسته گل به آب دادن ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~ @khanehonarmandan110 ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~
2.mp3
11.63M
📘اتل متل و خنده 📝محبوبه سلطان زاده عدوشود سبب خیر اگر خدا خواهد ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~ @khanehonarmandan110 ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~
7.mp3
13.27M
📘اتل متل و خنده 📝محبوبه سلطان زاده زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~ @khanehonarmandan110 ~~~~🌸🍃🌸🍃🌸~~~~