خانه طلاب(بنیان ها)
📅 10 اسفند ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_هفدهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین
متن بحث شده
در #جلسه_هفدهم
#در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین_دو_جهان
آیا نباید چشم به راه بود؟
35- راستی را: ساحت آنهایی که میخواستند جهان را با روح غربی اداره کنند چه موقع فرو میافتد؟ تا یک بار دیگر انسانها به جای فرار از همدیگر و کینه نسبت به هم، به سوی هم آیند؟ آیا نباید چشم به راه بود؟ اینان گمان میکنند میدانند چگونه آیندهی خود را بسازند، در حالیکه خداوند است که برای هر قومی غایتی آفریده و تنها خودش عین غایت و هدف است. 1️⃣ آنها شاهراه گورستانِ خود را طی میکنند، شاهراه رو به پوسیدگی و زوال. بهترین چیزهایشان، کوچکترین چیزها است و در آیندهای که فکر نمیکنند، کشانکشان در حرکتاند به سوی گوری که چشمان کورشان آن را در نزدیکیشان نمیبیند. در مقابل آن نوع بودنِ مندرس، ما این سؤال را که با هزار تجربه به دست آمده، داریم. که در شمارهی بعد مطرح است.
زندگی، پیمانی است که انسان با خود بسته است
36- مگر نه آنکه انسانی را پلی است به نام زندگی برای تجربهی نیمروز و شامگاه زندگی؟ مگر نه آنکه زندگی در دنیا پارهپاره است تا در این پارهها نجاتی به ظهور آید؟ پس یک بار دیگر به سوی خود آیید تا به هنگام جان سپردن هدیهی خود را از زندگی برگیرید و چون خورشید غروب کنید، تنها، ولی زرّین و با جانی سراسر شعف و شادی. زندگی را رایگان به کسی نمیدهند، حتی اگر ثروت زیادی را به رایگان بهدست آورده باشد. زندگی پیمانی است که انسان با خود بسته است و زندگی نگاهداشتنِ آن پیمان است، آن را باید پاس داشت. انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» یعنی این نوع زندگی در این تاریخ که همان حضور در جهانی است بین دو جهان.
نسبتِ «فهم» و «حضور» در تاریخ
37- انسانهایی که در تاریخ و فرهنگ و سنتهای خود حاضرند، در نگاه به امور، همواره امور را در همان بسترها ارزیابی میکنند. فهم از آن جهت امری تاریخی است که نسبتی با گذشته و حال دارد و در کُنشِ بین زمان حال و زمان گذشته است و از این جهت میتوان گفت هر فهمی نسبت به هر موضوعی وقتی در زمان خود حاضر باشد، فهم درستی است و اگر در مورد همان موضوع در تاریخ دیگر، برداشت دیگری شده و نظر دیگری اظهار شده، نمیتوان گفت آن دو فهم یکی درست و دیگری غلط است. باید هرکدام را در تاریخ خود ارزیابی کرد و این به معنای نسبیگرایی که معتقد به هیچ حقیقتی نیست، نمیباشد. زیرا این فهم مورد نظر نسبت خود را با سنت منقطع نکرده چرا که نسبتها ما را در برگرفته و نوآوریها همه در سنت خاصشان محقق میشود. همانطور که ماهی در آب قرار دارد ما در هستی و در سنت قرار داریم و در هر نوآوری، سنت حاضر است وگرنه گرفتار موضوعات انتزاعی خواهیم شد که ما را از حضور خود نزد خویشتن که عین حضور در تاریخمان است، غافل میکند.
پی نوشت:
1️⃣در این رابطه خوب است به آیهی «وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ(اعراف/34) و یا آیهی 49 سورهی یونس رجوع فرمایید.
@khanehtolab
جلسه هجدهم_ در راستای بنیان های حکمت حضور در جهانی میان دو جهان.MP3
35.24M
📅 17 اسفند ماه 1399
📍خانه طلاب
🎵 #فایل_صوتی
#جلسه_هجدهم
#در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین_دو_جهان
عنوان:
وقتی جهان با ما جهان میشود
👤با حضور آقایان
#استاد_طاهرزاده
متقی
بحرینیان
انصاری
توکلی
@khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 17 اسفند ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_هجدهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین
متن بحث شده
در #جلسه_هجدهم
#در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین_دو_جهان
وقتی جهان با ما جهان میشود
38- وقتی پیامبر.ص.در نظر به حضرت حق عرضه داشتند: «مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك»(بحارالأنوار، ج 68، ص23) نه میتوان گفت رسول خدا.ص. هیچ نسبتی با خداوند نداشتند و نه میتوان گفت همهی آنچه از خداوند واقعیت دارد را حضرت پیامبر.ص. دارا هستند. بلکه باید بگوییم آن حضرت با واقعیت خداوند نسبتی نزد خود دارا هستند که نه عین واقعیت خداوند است و نه غیر واقعیت خداوند، بلکه آن حضرت در بسط حضور خود، دانایی خاصی از آن واقعیت را یافتهاند و این شکاکیت محسوب نمیشود که گفته شود بالاخره یا خدا را یافتهاند و یا نیافتهاند، بلکه با خداوند نسبتی به عنوان واقعیت برقرار کردهاند و این نوع معرفت عملاً از دوگانهی «هست» یا «نیست»، خارج است، زیرا جانی است به سوی خدا و ایمانی است بعد از ایمانی، با توجهی باز به سوی خدا و نوعی رفت و آمد بین خدا و انسان. از یک طرف خداوند بر قلب آمادهی رسول خدا«صلواتاللهعلیهوآله» تجلی میکند و از طرف دیگر رسول خدا«صلواتاللهعلیهوآله» آن تجلی را میپذیرند و در آن قرار میگیرند و آماده برای تجلیِ بعدی میشوند، از این جهت نوعی «آمد» و «شد» در میان است. آمدنی از طرف خداوند و شدنی از طرف رسول خدا«صلواتاللهعلیهوآله».
با توجه به نکتهی فوق میتوان در رابطه با نگاه کانت در نقد عقل محض به این موضوع فکر کرد که او متوجه شد باید از گردونهی «هست» یا «نیستی» که دکارت با آن روبهرو است، عبور کرد، که آن گردونه در هر صورت منجر به شکاکیت میشود. آری! میتوان به نسبتی که هرکس با پدیدارها برقرار میکند فکر کرد، به این معنا که انسان متوجهی واقعیات میباشد ولی تنها میتواند نسبتی با آنها برقرار کند که نه دروغ است و نه عین واقعیت خارج، بلکه پدیدارها خود را در «جهان انسانی» ظاهر میکنند ولی در نسبتی خاص، عمده جهانی است که انسان نسبت به پدیدارها پیدا میکند.
کانت توجه میدهد که این جهان با شما جهان است و بدون شما جهان نیست. با شما جهان، جهان است ولی نه به وسیلهی شما. اینکه وجود شما خود را که بیابد، میشود جهان و این نقطهی شروعِ در جهان بودن یا «دا- زاین» هایدگر است و شروعی است تا انسان، «بودنی» را احساس کند که عین تعلق به حضرت حق است. در این حالت است که میگوید: «چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم».
پس از کانت تفکرِ فلسفی در حوزهی حضور «جهانی» که انسان با واقعیات دارد، مطرح شده و اینکه آیا انسان در حوزهی وجود خود با واقعیات ارتباط دارد و یا مثل قبل در حوزهی حضور در عالَم با واقعیات ارتباط دارد. رویکرد اول، مدّ نظر کانت است و در این حالت است که واقعیات معنای خاصی در نسبت با انسان خواهند داشت و این امری است که هم در حوزهی تفکر هگل و هم در حوزهی تفکر هایدگر پیش آمد.
در حوزهی اندیشهی این متفکران، عمده «جهانی» است که در مواجههی انسان با واقعیات برای انسان پیش میآید و اینجا است که میتوان گفت رسول خدا.ص. نیز در جهان خود که جهان اُنس با خداوند است، زندگی میکنند و در این حوزه هراندازه تقوا بیشتر باشد، جهانی که انسان در آن حاضر میشود به واقعیت نزدیکتر است ولی اینطور نیست که انتظار داشته باشیم به حقیقت حضرت حق نایل شویم. ولی با تذکر «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّه»(بقره/282) نوعی آگاهی که آگاهیِ الهی است، در ازای تقوا ظهور میکند. آن آگاهی که با تقوا حاصل میشود، آگاهیِ خاصی است که در سعه و بسطِ انسان پیش آمده است.
حال همانطور که اگر در نسبتی وجودی، به حضرت حق رجوع کنیم، از حضور او بهرهمند میشویم، بدون آنکه به عین واقعیت او دست یابیم، اگر با سایر پدیدارها هم نسبتی وجودی برقرار کنیم و همه را آینهی ظهورِ «وجود» بنگریم، با آنها رابطهای درست برقرار کردهایم و در جهانی حاضر شدهایم که جهان اُنس با وجود است. 1️⃣ در آن صورت از یک جهت هرکس در جهان خود حاضر است و از جهتی دیگر انسانها نسبت به همدیگر نیز احساس یگانگی میکنند و هرکس آینهی دیگری میشود و خود را در دیگری جستجو میکند.
تذکر تفکر فلسفیِ هیوم به کانت در این رابطه بود که کانت متوجه شد به جای تلاش برای آگاهی از عین واقعیت، که امری است محال، باید تلاش کرد در جهانی قرار گیریم که نسبتی با واقعیت در حوزهی حضور خودمان با خودمان و با جهان پیدا کنیم و برای آنکه این ارتباط، حضوری شود موضوع عقل عملی یا اخلاق به میان آمد که خود، به نوعی تقوا منجر میشود و رابطهی حضوری و وجودی با اشیاء را پیش میآورد و از دوگانگیِ بین «نومن» و «فنومن» آزاد خواهیم شد.
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 17 اسفند ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_هجدهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین
پی نوشت:
1️⃣ در این رابطه است که میتوان به این موضوع هم فکر کرد که از این طریق زندگی معنا پیدا میکند و نیهیلیسم به حاشیه میرود. زیرا هرچه بیشتر با خودی که شدید شده است، زندگی میکنیم و نه با خودی که نسبتی واقعی و وجودی با عالَم ندارد و آن «خود» در پیش خود تنها میباشد.
@khanehtolab
جلسه نوزدهم_ در راستای بنیان های حکمت حضور در جهانی میان دو جهان.MP3
39.75M
📅 24 اسفند ماه 1399
📍خانه طلاب
🎵 #فایل_صوتی
#جلسه_نوزدهم
#در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین_دو_جهان
عنوان:
نسبت ما با جریانهایی که در جهان معاصر ِ غرب از نظر فکری پیش آمد
👤با حضور آقایان
#استاد_طاهرزاده
توکلی
متقی
نجات بخش
بحرینیان
مرکزی
@khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 24 اسفند ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_نوزدهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بی
متن بحث شده
در #جلسه_نوزدهم
#در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین_دو_جهان
باسمه تعالی
نسبت ما با جریانهایی که در جهان معاصرِ غرب از نظر فکری پیش آمده
1- در دکارت «وضوح» و «تمایز» همان حقیقت است و لذا دیگر بحث مطابقت ذهن و عین مطرح نیست و این در شک دستوریِ دکارت با عنوان «من شک میکنم پس هستم» شکل میگیرد و دیگر مطالب دکارت را میتوان در قالب دفاعیات او از نظریاتش دانست و اشکالاتی که به اندیشهی او گرفتهاند، مثل تفسیر «المیزان» و یا «اسفار» ملاصدرا که میتوان گفت دو سوم مطالب این کتابها مربوط به جواب اشکالاتی است که به اندیشهی آن اندیشمندان گرفتهاند و عملاً روح نظریات آنها را باید در همان یک سوم نوشتههای آنها دنبال کرد.
دکارت در تأملات خود نقطهی آغازینِ «من چیستم» را به میان میآورد و با آن سؤال، فلسفهی جدید شکل میگیرد، فلسفهای که از جهان آغاز نمیکند، از آگاهی آغاز مینماید.
2- بحثِ دوگانه بودن «نومن» و «فنومن»، فرع مسئلهی کانت است. مسئلهی اصلی کانت «فاعل شناسا» میباشد و احساسی که انسان از خود دارد، به همان معنایی که خود را «فاعل شناسا» میداند. لذا معرفت در کانت اساساً فنومنال است و نه مطابقت ذهن با عین. از این جهت میگوید: «وقتی میتوانیم بفهمیم جهان چیست که بفهمیم انسان چیست.» حتی در انگیزههای اخلاقی به بیرون از انسان نظر ندارد، به ارادهی انسان که موجب تعیّنبخشیِ انسان است نظر دارد. 1️⃣
3- در تاریخ جدید بهخصوص در انسان غربی، روحی در میان است که انسان، خود را احساس میکند ولی این «خود» همان انتخاب است و در انتخاب در نزد خود و نسبت به خود انتخاب میکند و از این جهت خودش یعنی آزادی و خودش یعنی احساس وجودِ خود، خودِ بیکرانهای که نمیتواند در عین حال مخلوق نباشد. 2️⃣و در مخلوقیت خود «عینُالربط»بودن خود به خالق را احساس ننماید و معنای حضور در جهان را با حالت قدسیِ خود احساس نکند، در نتیجه هستِ خود را که عینِ ربط است مییابد و برای پاسداشت «عینُالربط»بودنش باید عبودیت خود را در نسبت با ربوبیت حضرت ربّ احساس کند.
۴- معاصربودن صدرا و دکارت و مواجههی نگاه صدرا با اندیشهی دکارت در هویتی قدسی، 3️⃣مانند مواجههی انقلاب اسلامی با جهان مدرن است، و حضور انقلاب اسلامی در همان جهانی که جهان مدرن حاضر است، ولی با هویت قدسی. جناب ملاصدرا نیز در مواجهه با هست یا وجودی که دکارت مطرح کرد، در همان جهان حاضر شد ولی با نظری فاخر به «وجود» نظر کرد و نظر به بیکرانگی «وجود». در این حالت انسان در عین هویت تعلّقیاش با حضرت حق، که «هستِ هستها» است، خود را در جهان احساس میکند. 4️⃣با هویتی وجودی که عین شعف است و هستی او عین مستی اوست.
پی نوشت:
1️⃣آیا در این رابطه میتوان به سخن آیت الله بهجت«رحمتاللهعلیه» فکر کرد که در رابطه با سلوک عرفانی میفرمایند: «علم تو، استاد تو است» با نظر به وسعتی که انسان در راستای حضور انسانی مثل امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» در مدّ نظر دارد؟
2️⃣این همان حضور در خردی است عمیقتر و واقعی که هرکس میتواند به آن نظر کند و جناب صدرالمتألّهین در حوزهی فهم شیعی به آن نایل شد.
3️⃣در خبرها هست که مستشرقین در دربار شاه عباس مکرر از دکارت سخن میگفتند. این امر میتواند عاملی برای تفکر نسبت اصالت وجود با هویت عمیق قدسی باشد که جناب ملاصدرا در مواجهه با دکارت برایش پیش آمده است.
4️⃣در این رابطه باید نگاه هایدگر را بیرون از جهانی که با دکارت شروع شده قرار نداد.
@khanehtolab
جلسه بیستم_ در راستای بنیان های حکمت حضور در جهانی میان دو جهان.MP3
34.75M
📅 15 فروردین ماه 1400
📍خانه طلاب
🎵 #فایل_صوتی
#جلسه_بیستم
#در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین_دو_جهان
عنوان:
نظر به آنچه هنوز نشدهایم!
👤با حضور آقایان
#استاد_طاهرزاده
توکلی
متقی
نجات بخش
بحرینیان
مرکزی
@khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 15 فروردین ماه 1400 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_بیستم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_ب
متن بحث شده
در #جلسه_بیستم
#در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین_دو_جهان
برکات آگاهی از جایگاهی متافیزیکی
39- با توجه به اینکه «متافیزیک» یعنی قرارِ انسانی که امور عالَم را از دریچهی مقولات و مفاهیم میبیند، باید متوجه شویم عموماً ما نیز در چنین فضایی فکر میکنیم و هنر متفکر آن است که متوجهی دشوارهایی شود که تفکر متافیزیکی پیش میآورد و نسبت ما را با هستی و با خدا و تاریخ و جامعه، سراسر مفهومی میکند و عبور از آن یعنی عبور از اومانیسم و سوبژکتیویته و نیهیلیسم و بستهشدنِ راه تجارب نو. انسانی که با مفهومیکردن عالم، عالم را در بند خود میبیند، به نوعی خودخواهی میرسد که نسبت به بقیه برخوردِ تحقیرآمیز و کینهتوزانه دارد و آگاهی بر جایگاه متافیزیک ما را از این صفات رذیله میرهاند. جهانی که انقلاب اسلامی مدّ نظر دارد، از یک طرف آگاهی از بنبستهایی است تفکر متافیزیکی پیش میآورد و از طرف دیگر حضور در عالمی است که حقیقت را در چشماندازها دنبال میکند و نه در مفاهیم.
نظر به آنچه هنوز نشدهایم!
40- با نظر به آنچه «قبلاً بودهایم» و با توجه به آنچه «هنوز نشدهایم»، آری! با نظر به این دو، نسبت ما با عالَمِ تجدد از یک طرف و سنتهای دینی که ریشههای تاریخی ما است، از طرف دیگر چگونه خواهد بود؟ اگر این نسبت مشخص شود میفهمیم چهچیزی هنوز نشدهایم.
اگر مسئله را ساده نگیریم و در حقیقتِ نسبت خود با غرب تأمّل کنیم و این نسبت را امری تاریخی بدانیم، با شناختِ نست خود با غرب میتوان به ضرورت و امکانهای آن آگاه شد و بر این اساس جایگاه خود را مبتنی بر سنتهای خود بررسی کرد و تعهد و مسئولیت تفکر در این دو موضوع را جدّی گرفت، به شرطی که با نگاه ایدئولوژیزدگی با موضوع برخورد نشود. زیرا فیلسوفان بزرگِ دورهی جدید به رغم اختلافاتی که دارند، همه آموزگاران این دورهی تاریخی هستند و به کمک آنها میتوانیم به هویت عالَمی که در آن بهسر میبریم آگاهی یابیم، که چه هستیم و چه نسبتی با جهان داریم، زیرا با پیدایش عالم مدرن در پیوند ما با سنتهایمان رخنهای ایجاد شده و نمیتوان گفت حضور در فضای امن سنتهایمان ما را بس است و متوجهی دگرگونیهایی که در بنیان جهان رخ داده و تاریخ را ورق زده، نشویم.
آنچه در دوگانهی جهان مدرن و سنت میتواند قرار گیرد، جهانی است بین آن دو، جهت طرحی تازه از بودن در جهان و نسبتداشتن با آن، ولی در دل سنتهای اصیل دینی و فرهنگیِ خود، به جای اصرار بر شعار سادهاندیشانهی رجوع به سنت ولی بدون توجه به معنای رجوع به سنت در تاریخی که در آن قرار داریم.
راز پیشتازیِ ذات انقلاب اسلامی
41- با ظهور ناتواناییهای جهان مدرن و تأکید آن بر خودبنیادی بشر، جهانِ فرامدرن آرامآرام جای خود را باز میکند، با دغدغهای که نسبت به عالم معنا دارد و در گشودن آن عالَم فرا روی بشر، انقلاب اسلامی در این تاریخ پیشتاز خواهد بود و حلقهی واسطی است بین جهان معنوی و زندگی فعّال بشری که جهانیشده و در این رابطه امکان ادغام افقهای متفاوت پیش آمده، تا انسانها در تاریخی معنوی ولی با هویتهای فرهنگی خاصِ تاریخِ خود، زندگی کنند.
@khanehtolab
بسم الله الرحمن الرحیم
▫️برشی از مقدمه ی کتابِ جهانی میان دو جهان:
جمعی از رفقا در کنار هم نشستیم تا نسبت به حضوری که انقلاب اسلامی در این تاریخ میتواند داشته باشد گفتوگو کنیم. نتیجهی این گفتگوها همه و همه منجر به آن شد تا افقهایی که به ظاهر آشکار نبود، تا اندازهای آشکار شود و خطای بزرگی است. آری! بستر تفکر در نسبت با تاریخی که در آن قرار داریم، جمعِ رفقا را در برگرفته بود تا هرکس آنچه را که یافته است به ظهور و گفت آورد و هرکس آینهای شود تا دیگری حضور تاریخی خود را در آن آینه اندیشه کند. با توجه به این امر است که باز تأکید میشود به هیچوجه به دنبال یک نتیجهی صریح و روشن نبودهایم، زیرا باید اجازه داد همچنان در موضوع، تفکر شود و به چشماندازی نظر شود که إنشاءالله در مقابلتان گشوده میشود.
▫️سلسله جلسات ِ "#جهان_ما_و_جهانی_میان_دو_جهان "
به گفت و گو پیرامونِ نظریه ی #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین_دو_جهان
با محوریتِ سخنانِ افراد مختلف از یافت خود در هر جلسه می پردازد!
صوت هرجلسه بعد از برگزاری آن در کانال بارگذاری خواهد شد.
@khanehtolab
جلسه اول_ جهان ما و جهانی میان دو جهان.mp3
48.36M
📍خانه طلاب
🎵 #فایل_صوتی
#جلسه_اول
#جهان_ما_و_جهانی_میان_دو_جهان
👤 گفت و گو با محوریت ارائه ی آقای امیر نجات بخش
@khanehtolab
آقای متقی_ جهان ما و جهانی میان دوجهان.mp3
34.5M
📍خانه طلاب
🎵 #فایل_صوتی
#جلسه_دوم
#جهان_ما_و_جهانی_میان_دو_جهان
👤 گفت و گو با محوریت ارائه ی آقای احسان متقی
@khanehtolab
آقای حمیدرضا اصفا_جهان و جهانی میان دو جهان.mp3
38.4M
📍خانه طلاب
🎵 #فایل_صوتی
#جلسه_سوم
#جهان_ما_و_جهانی_میان_دو_جهان
👤 گفت و گو با محوریت ارائه ی آقای حمیدرضا اصفا
@khanehtolab