امام خمینی (قدس سره الشریف) :
🌀منزل دیگر که بعد از تفکر از برای انسان مجاهد پیش می آید، منزل «عزم» است. بعضی از مشایخ ما، أطال الله عمره، می فرمودند که «عزم» جوهره انسانیت و میزان امتیاز انسان است، و تفاوت درجات انسان به تفاوت درجات عزم او است.
🌀عزمی که مناسب با این مقام است عبارت است از بنا گذاری و تصمیم بر ترک معاصی، و فعل واجبات، و جبران آنچه از او فوت شده در ایام حیات، و بالاخره عزم بر اینکه ظاهر و صورت خود را انسان عقلی و شرعی نماید که شرع و عقل به حسب ظاهر حکم کنند که این شخص. انسان است. و انسان شرعی عبارت از آن است که موافق مطلوبات شرع رفتار کند، و ظاهرش ظاهر رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، باشد، و تأسی به آن بزرگوار بکند در جمیع حرکات و سکنات و در تمام افعال و تروک. و این امری است بس ممکن، زیرا که ظاهر را مثل آن سرور کردن امری است مقدور هر یک از بندگان خدا.
🌀ای عزیز، بکوش تا صاحب «عزم» و دارای اراده شوی، که خدای نخواسته اگر بی عزم از این دنیا هجرت کنی، انسان صوری بیمغزی هستی که در آن عالم به صورت انسان محشور نشوی، زیرا که آن عالم محل کشف باطن و ظهور سریره است. و جرئت بر معاصی کم کم انسان را بی عزم می کند، و این جوهر شریف را از انسان می رباید. استاد معظّم ما، دام ظلّه، می فرمودند بیشتر از هر چه گوش کردن به تغنّیات سلب اراده و عزم از انسان می کند.
🌀پس ای برادر، از معاصی احتراز کن، و عزم هجرت به سوی حق تعالی نما، و ظاهر را ظاهر انسان کن، و خود را در سلک ارباب شرایع داخل کن، و از خداوند تبارک و تعالی در خلوات بخواه که تو را در این مقصد همراهی فرماید، و رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، و اهل بیت او را شفیع قرار ده که خداوند به تو توفیق عنایت فرماید و از تو دستگیری نماید در لغزشهایی که در پیش داری، زیرا که انسان در ایام حیات لغزشگاههای عمیقی دارد که ممکن است در آن واحد به پرتگاه هلاکت چنان افتد که دیگر نتواند از برای خود چاره بکند، بلکه در صدد چاره جویی هم بر نیاید، بلکه شاید شفاعت شافعین هم شامل حال او نشود. نعوذ بالله منها.
منبع: کتاب شرح چهل حدیث امام خمینی (قده)
#موعظه
#چهل_حدیث
@mobashsherat
دقایقی برای نماز
بیانات رهبری
قرآن کریم در توصیف قدرتمندانِ مؤمن و در صدر وظایف آنان اقامة نماز را نام برده است: «الّذینَ اِن مَکَّناهُم فِی الاَرضِ أَقآموا اَلصَّلوةَ» (حج: ۴۱) این وظیفه، در عمل شخصی، کیفیت بخشیدن به نماز است، و در تلاش اجتماعی، ترویج نماز و همگانی کردن آن.
این نماز در بین مجموعة داروهای درمانگرِ بیماریهای جسمی و روحی و فردی و اجتماعی انسان، اصلی ترین عناصر است.
آداب الصلاة امام:
بدان كه از براى نماز، غير از اين صورت، معنايى است و غير از اين ظاهر، باطنى است؛...با مراعات آنها نماز داراى روح ملكوتى شود. و [آنوقت] ممكن است پس از مراقبت و اهتمام به آداب باطنيۀ قلبيه، شخص مصلّى را نصيبى از سرّ الهىِ نمازِ اهل معرفت و اصحاب قلوب حاصل شود
#رشد_میکنیم_آیا
3️⃣ . . . قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع
شَاطِئُ وادي [الْوَادِي] الْأَيْمَنِ الَّذِي ذَكَرُهُ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ
هُوَ الْفُرَاتُ وَ الْبُقْعَةُ الْمُبَارَكَةُ هِيَ كَرْبَلَاءُ وَ الشَّجَرَةُ هِيَ مُحَمَّدٌ ص.
🔹 كامل الزيارات، النص، ص: 49
#عهد_جمعی
#قرائت_قرآن
📨 آیه 38 قصص
📚 تفسير نمونه، ج16، ص: 85
🔰 در اينجا با نهمين صحنه از اين تاريخ پرماجرا و آموزنده مواجه می شويم و آن صحنه سازى فرعون بوسيله ساختن برج معروفش براى بيرون كردن موسى از ميدان است.
💠 مى دانيم يكى از سنتهاى سياستبازان كهنه كار اين است كه هر گاه حادثه مهمى بر خلاف ميل آنها واقع شود براى" منحرف ساختن افكار عمومى" از آن فورا دست به كار آفريدن صحنه تازه اى مى شوند كه افكار توده ها را به خود جلب و از آن حادثه نامطلوب منحرف و منصرف كنند.
🧷 نکته ای که حاج حسین آقا دیروز اشاره کردند 👆🏻👆🏻
#عهد_جمعی
#قرائت_قرآن
#فرصتی_برای_تدبر
🔻 تفسیر قرآن مجید برگرفته از آثار امام خمینی ، ج 4 ص549
🔸[تعبيرى ديگر از تفسير امانت به ولايت]
ولايت اهل بيت عصمت و طهارت و دوستى خاندان رسالت - عليهم السّلام - و عرفان مقام مقدس آنها، امانت حق است؛ چنانچه در احاديث شريفه كثيره، امانت را در آيه تفسير فرمودهاند به ولايت امير المؤمنين و چنانچه غصب ولايت و سلطنت آن حضرت خيانت به امانت[تفسير شده] است. (اصول كافى، ج 1، ص 413، كتاب الحجه، باب فيه نكت و نتف من التنزيل، ح 2)
(نقل از شرح چهل حديث، ص 480)
***
🔸 [عدم قبول آسمانها ناشى از نقصان قابليت است.]
نخستين كسى كه به اين رسول غيبى و ولى حقيقى ايمان آورد، ساكنين عالم جبروت بود. يعنى انوار قاهرۀ نورى و قلمهاى عالى الهى.
و اين نخستين ظهور بساط فيض و مدّ ظل بود، چنانچه پيغمبر - صلّى اللّه عليه و آله - فرمود: نخستين چيزىكه خداى تعالى آن را آفريد نور من بود. (بحار الانوار ج 15، ص 24)
و سپس به ترتيب نزول از بالا به پست و از فرازين تا فرودين، تا برسد به جهان ماده و ماديات و به ساكنان اراضى سافلات و همگى بدون آنكه سرپيچى كنند و يا گردنكشى نمايند، ايمان آوردند.
و اين يكى از معانى روايتى است كه رسول خدا - صلّى اللّه عليه و آله - فرموده است كه «آدم و من دونه تحت لوائى» از آدم گرفته تا به پائين همه در زير پرچم من مىباشند.
و يكى از معانى رواياتى است كه[درباره امانت] مىفرمايد: ولايت بر همۀ موجودات عرضه شد. (بحار ج 27، ص 281)
و اما آنچه در روايت است كه بعضى از موجودات ولايت را نپذيرفتند، برپايه نقصان قابليت خود آن موجودات بوده است و [به اين دليل بوده است كه] استعداد پذيرش كمال را نداشتهاند، نه آنكه حتى در مقام اصل وجود ولايت را نپذيرفته باشند، بلكه در مقام كمال وجود بوده كه ولايت را نپذيرفتهاند.
به عبارت ديگر[اين گروه] مقام رحمانيت را پذيرفته، اما مقام رحيميت را نپذيرفته است. پس بنابراين هرموجودى به اندازه وسعت وجودىاش و قابليتاش ولايت و خلافت باطنى را پذيرفته است و اين ولايت و خلافت باطنى است كه در همه كرانههاى آسمان و زمين نفوذ دارد، چنانچه احاديث شريفه بدين مضمون وارد شده است.
(نقل از مصباح الهداية، ترجمه سيد احمد فهرى، ص 118)
***
🔻 تفسیر قرآن مجید برگرفته از آثار امام خمینی ، ج 4 ص551 و 552
🔸 [جمعبندى در معناى امانت]
(جمع بندی گردآورندگان از کلام امام)
يكى از غرر آيات قرآن مجيد، آيه امانت است. اين آيه از دشوارترين آيات قرآن كريم به لحاظ مفهومى و مصداق است. اينكه خداوند امانت را بر آسمان و زمين و كوهها عرضه كرد و آنان نپذيرفتند و آدم پذيرفت به چه معناست و عرضهكردن چگونه بوده است.
همچنين آن را انسان پذيرفت، به چه معنايى است، و پس از پذيرفتن، چگونه ظلوم و جهول شد، آيا اين دو صفت مدح است، ذم است، از پرسشهاى مفهومى آيه است.
اما در مصداق، اين پرسش مطرح است كه آيا امانت چه مصداقى دارد و انسانى كه پذيرفته همه انسانها بودهاند يا انسانهاى خاص؟
امام خمينى به همۀ اين پرسشها پاسخ نداده، اما به كليدىترين آنها نظر داشته و از منظر عرفانى شرح داده است.
1 - بدان جهت خداوند آغاز پيام خود را با«انّا» به صورت جمع شروع مىكند و خبر از عطايى مىدهد كه در بسيارى جاهاى ديگر به صورت مفرد آمده است، كه صيغه جمع براى احترام و تفخيم مىآيد و چون موضوع يعنى اهميت امانت است، يعنى امانتى كه خداوند عرضه بر انسان كرده ارزشمند و مهم بوده است. امانت حقيقت ولايت در باطن بوده و در ظاهر شريعت و دين است. ازاينرو به صورت جمع آورده است.
2 - امانت به معانى مختلف آمده و در روايات مصاديق گوناگونى ذكر شده است. از قبيل تكاليف الهيه، ولايت، دستورات كلى دين، خود دين، اعضا و جوارح و قواى انسان كه توسط آنها انسان فعاليت مىكند و وجودش در موفقيت و قدرت و كاميابى وى سرنوشتساز است. همه اين موارد قابل جمع است و اگر در روايات متفاوت ذكر شده به معناى تنافى و تعارض نيست. مىتواند اين مفهوم مصاديق گوناگونى داشته باشد. و از جهتى لايهها و بطون مختلفى را در برگيرد.
3 - درباره ظلوم و جهول بودن انسان، دو پرسش مطرح است، يكى معناى آن و يكى جهتگيرى مدح و ذم آن. ايشان اين دو وصف را بالاترين وصف انسان مىداند و«ظلوم» بسيار ستمگرى انسان را به اين جهت مىداند كه همه بتها را شكسته و نسبت به آنها ناسپاسى كرده، چون امانت الهى را قبول نموده است. «جهول» است، زيرا به چيزى جز ذات حق توجه ندارد و جز به ذات او هيچ چيز متوجه نيست. غافل از همه است. چنين خصوصيتى آيا شامل همه انسانها مىشود و يا تنها امانتداران واقعى هستند كه اين اوصاف را دارا مىباشند هرچند كه ما مىتوانيم آن را دريافته باشيم.
4 - اما چرا آسمان و زمين و كوهها از پذيرفتن امانت سرباز زدند؟ در تحليل ايشان، اين عدم پذيرش تكوينى بوده و در اثر نقصان قابليت و كمبود ظرفيت وجودى آنان بوده است. استعداد پذيرش كمال را نداشتهاند. ناگزير از پذيرش امانت سرباز زدند.
5 - ايشان نگاه تأويلى هم به آيه دارند و از منظر تأويل عرفانى به دشوارىهاى زبان آيه مىپردازند. امانت در مشرب اهل عرفان ولايت مطلقه است. ولايتى كه در خود عرفان تعبير شده و در كتاب مصباح الهداية به تفصيل درباره آن سخن گفته است. چنين ولايتى كه پيوستگى خاصى را با حضرت حق بيان مىكند، از اختصاصات انسان است و هيچ موجودى لايق آن نيست و اين ولايت مقام فيض مقدس است و انسان كامل يكى از مصاديق آن است و چون نقطه پيوند فيض مقدس با فيض اقدس اسما و صفات الهى است، انسان كامل، مظهر كامل اسما و صفات الهى است.
به تعبير ديگر، انسان ظلوم و جهول در تحليل عرفانى داراى مقام اطلاقى و گسترده است و در زمينه اوج و فرود دارد، در صورتى كه آسمان و زمين محدود و مقيدند و ظرفيت تعريف شدهاى دارند. امانت سايه خداوند مطلق است و سايه مطلق، خود بايد مطلق باشد. و ظلوميت مقام است، مقامى كه مىتواند از تمام حدود و تعينات بگذرد و به جايى برسد كه حتى جبرئيل هم نمىتواند برسد. و جهوليت هم طبق اين تحليل مقام است، مقامى كه در آن فناى مطلق است، حتى فناى از فنا. در آن مقام هيچ چيز را نمىبيند حتى خود را و خوديت را، در جايى كه به جايگاه قاب قوسين برسد به همين دليل افتخار پذيرش امانت را پيدا مىكند.
بحث درباره اين آيه هرچند نسبت به برخى آيات ديگر مانند آيه نور و فطرت و نزول قرآن و هو الاول و آلاخر، اندك است، اما از پرمغزترين تفسيرهاى عرفانى ايشان محسوب مىشود و جاى تحليل و تفصيل بيشترى دارد. ***
هدایت شده از بر پا
30.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این جملات را جدی بگیرید.
این خود خود قدرت است وقتی تبدیل به ایمان میشود.
به اندازه حجم دو بمب اتم در یک محیط کوچک بمباران، قتل عمد چهارهزار کودک و دو سه هزار زن ، حمله همه دنیا با همه توانش، اراده غزه را عوض نمیکند. دنیا محتاج این اراده است.
همانگونه که بعد از قیام هر ولی الهی و هر مرد خدایی، دنیای دیگری خواهیم داشت. شک نکنید بعد از ظهور حماسه غزه، دنیای دیگری خواهیم داشت.
خون معصومان قدرتی دارد که فقط خدای بینهایت میتواند توصیفش کند. این قدرت نه فقط وضعیت غزه، نه وضعیت فلسطین اشغالی، نه وضعیت منطقه، نه وضعیت کل دنیا، بلکه تاریخ را متحول خواهد کرد.
اینگونه است باور کنیم یا نه.
@ali_mahdiyan
هدایت شده از فارس پلاس
🔶 #تفسیر_قرآن_با_رهبرانقلاب
👀 تفاوت شک و رَیب
اصلا جایی برای شک در این کتاب وجود ندارد.
آیات ابتدایی سوره بقره
@Fars_plus