eitaa logo
📚کتابخوانی گونه‌گون و خلاقیت🌱❣
773 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
328 فایل
•°√🌱 کتابخانه بزرگ ایتا شامل کتاب‌های داستان و رمان‌های صوتی و فایل‌ PDF ☕🌱 . . •°√🖇فهرست مطالب سنجاق شده🖇 . . 🚫 کپی . ⚠️فقط در صورت فوروارد با ذکر لینک کانال⚠️ مدیر کانال a_agah_61@
مشاهده در ایتا
دانلود
📚کتابخوانی گونه‌گون و خلاقیت🌱❣
💫افراد جدیدی که وارد کانال میشین 🌱خیلی خوش اومدین . . . . . لطفا به مطالب کامل امروز یه سری بزنید تا از محتویات کانال ما آگاه بشین ممنون از مشارکت و همراهیتون ♡♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به ☘☘☘ نام ☘☘ خدا ☘چهل حدیث از امام حسین علیه السلام 9- لَا تَتَکلَّمَنَّ فِیمَا یعْنِیک حَتَّی تَرَی لِلْکلَامِ مَوْضِعاً فَرُبَّ مُتَکلِّمٍ قَدْ تَکلَّمَ بِالْحَقِّ فَعِیب. در باره چیزی که به تو مربوط است هم صحبت مکن مگر بدانی آنجا جای صحبت کردن است چه بسا گویندگانی که به حق سخن گفتند ولی سرزنش شدند. بحارالأنوار، ج 75، ص127، ح10
ghahramanekoohestan.pdf
1.9M
فایل pdf کتاب داستان نویسنده و تصویرگر: ایمان پر واو مترجم: لطف الله لطفی
 یک لنگه کفش روزی گاندی در حین سوار شدن به قطار یک لنگه کفشش درآمد و روی خط آهن افتاد. او به خاطر حرکت قطار نتوانست پیاده شده و آن را بردارد. در همان لحظه گاندی با خونسردی لنگه دیگر کفشش را از پای درآورد و آن را در مقابل دیدگان حیرت‌زده اطرافیان طوری به عقب پرتاب کرد که نزدیک لنگه کفش قبلی افتاد. یکی از همسفرانش علت امر را پرسید. گاندی خندید و در جواب گفت: مرد بینوائی که لنگه کفش قبلی را پیدا کند، حالا می‌تواند لنگه دیگر آن را نیز برداشته و از آن استفاده نماید.
🌱 اگر گناه نکنیم، ایمان بالا می‌رود. ایمان کھ بالا رفت، ، خودبه‌خود بھ "سمت‌خدا" می‌رود و ارزش‌خدا و عظمت‌خدا در نظر انسان زیاد می‌شود. انسان عاقل اگر چیز به‌درد‌بخورداشته باشد، هیچ وقت بھ دنبال آشغال نمی‌رود. «ترک‌گناه راه‌ رسیدن بھ این نقطه است.»
| ♥️ | این روزا.. اگر ڪھ دیدید حالمون خوش نیست؛ بے قراریم! همش تو فڪریم.. چیزے نیست! اینا طبیعیه آخھ ما ڪربلامون دیر شدھ دیرھ دیرم نھ هـا ڪم شده... راستش این وسـطا بعضیـامون هستن! تا حالا ڪربلا نرفتن.. اصلا ما هیچ! بھ حالِ ڪربلا نرفتھ ها دعا ڪنین..
محل خدمت سربازی‌اش پیرانشهر بود. سقوط بهمن، سنگر جمعی او و چند همرزمش را از منظر پوشاند. او و دوستانش توانستند با سرنیزه منفذی برای تنفس ایجاد کنند. دو روز بعد رزمندگانی که در حال عبور از آن منطقه بودند، صدای آنها را شنیدند و از زیر خروارها برف نجات‌شان دادند. ولی گویا تقدیر، مرگ سعید را با برف رقم زده بود. چرا که علت شهادتش به سال ۱۳۶۵، سقوط بهمن و متلاشی شدن پیکرش بود. نوشته سیمین وهاب زاده مرتضوی راوی: مادر شهید سعید میهن دوست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ebook6682[www.takbook.com].pdf
8.62M
فایل pdf کتاب داستان نوشته: جمال الدین اکرمی تصویرگر: رویا بیژنی