eitaa logo
📚کتابخوانی گونه‌گون و خلاقیت🌱❣
753 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
329 فایل
•°√🌱 کتابخانه بزرگ ایتا شامل کتاب‌های داستان و رمان‌های صوتی و فایل‌ PDF ☕🌱 . . •°√🖇فهرست مطالب سنجاق شده🖇 . . 🚫 کپی . ⚠️فقط در صورت فوروارد با ذکر لینک کانال⚠️ مدیر کانال a_agah_61@
مشاهده در ایتا
دانلود
به 🌼🌼🌼 نام 🌼🌼 خدا🌼 چهل حدیث از امام حسین علیه السلام 12- اعْمَلْ عَمَلَ رَجُلٍ یعْلَمُ أَنَّهُ مَأْخُوذٌ بِالْإِجْرَامِ مَجْزِی بِالْإِحْسَان. همانند آن مردى كار كن كه مى داند در برابر گناه مؤاخذه مى شود و در برابر كار نيك پاداش مى گيرد. بحارالأنوار، ج 75، ص127، ح10 13- دِرَاسَةُ الْعِلْمِ لِقَاحُ الْمَعْرِفَة. درس دادن معرفت را زیاد می کند. بحارالأنوار، ج 75،ص 128 🌼 🌼🌼 🌼🌼🌼
ebook9588[www.takbook.com].pdf
1.74M
فایل pdf کتاب داستان قرآنی 🌱نویسنده و تصویرگر: ساجده عبیدی نیسی 🌸برای گروه سنی الف و ب 💫داستان‌های کودکان عربی و قرآنیهمراه با داستان و معنی💫
ebook9562[www.takbook.com].pdf
1.55M
فایل pdf راهکارهایی برای مطالعه بیشتر بچه‌ها در درس و... 👌 💫دارای بیست راهکار جالب 💫
ریاضی زندگی ___________ زندگی + خنده ×عشق -کینه مساوی با__________ =خوشبختی
《بهای یک لیوان شیر》 یک داستان کوتاه در مورد یک لیوان شیر: روزگاری پسرکی فقیر برای گذران زندگی و تأمین مخارج تحصیلش دست‌فروشی می‌کرد؛ از این خانه به آن خانه می‌رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد. روزی متوجه شد که تنها یک سکه ۱۰ سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می‌کرد. تصمیم گرفت از خانه‌ای مقداری غذا تقاضا کند. به طور اتفاقی در خانه‌ای را زد. دختر جوان و زیبایی در را باز کرد. پسرک با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و به جای غذا، فقط یک لیوان آب درخواست کرد. دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود به جای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد. پسر به آهستگی شیر را سر کشید و گفت: «چقدر باید به شما بپردازم؟» دختر پاسخ داد: «چیزی نباید بپردازی. مادر به ما آموخته که نیکی ما به ازائی ندارد.» پسرک گفت: «پس من از صمیم قلب از شما سپاسگزاری می‌کنم.» سال‌ها بعد دختر جوان به شدت بیمار شد. پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز، متخصصین نسبت به درمان او اقدام کنند. دکتر هوارد کلی، جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد. هنگامی که متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید. بلافاصله بلند شد و به سرعت به طرف اطاق بیمار حرکت کرد. لباس پزشکی‌اش را بر تن کرد و برای دیدن مریضش وارد اطاق شد. در اولین نگاه او را شناخت. سپس به اطاق مشاوره بازگشت تا هر چه زودتر برای نجات جان بیمارش اقدام کند. از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری، پیروزی از آن دکتر کلی گردید. آخرین روز بستری شدن زن در بیمارستان بود. به درخواست دکتر هزینه درمان زن جهت تائید نزد او برده شد. گوشه صورتحساب چیزی نوشت. آن را درون پاکتی گذاشت و برای زن ارسال نمود. زن از باز کردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت. مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد. سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد. چیزی توجه‌اش را جلب کرد. چند کلمه‌ای روی قبض نوشته شده بود. آهسته آن را خواند: «بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است!» ~♡~
《 چشم­‌هایش (بزرگ علوی)》 شما با یک داستان معمایی روبه‌­رو هستید! داستانی ساده و روایتی روان به دور از توضیح و توصیف اضافی. کتاب چشم‌هایش معروف­‌ترین اثر بزرگ علوی است که در آغاز رمان، تهران و خفقان حاکم بر آن توصیف می­‌شود. نقاش بزرگ، استاد ماکان، درحالی‌که بیش از سه سال در تبعید بوده به‌صورت مشکوکی می‌­میرد. از استاد ماکان تابلویی به نام چشم­‌هایش به‌جا مانده و داستان در پی کشف راز این تابلو به یک معما تبدیل شده است. راوی این داستان، ناظم مدرسه‌­ای‌ است که بعد از مرگ استاد ماکان مسئولیت آن را بر عهده گرفته است. او به‌دنبال کشف راز تابلوی چشم­‌هایش، با زنی به نام ‌فرنگیس آشنا می‌­شود که گویی مدل آن تابلوی نقاشی است. فرنگیس عشقی پنهان را روایت می‌­کند. داستان این رمان موضوعی مشخص را روایت می­‌کند و شاید نقطه­‌ٔ قوت آن در این باشد که فضای کلی داستان با شخصیت‌­ها و جزئیات زیاد پیچیده نشده است. بزرگ علوی، معصومیت عشق یک زن و فداکاری او برای نجات این عشق را به‌خوبی توصیف می‌کند.
دوستان گلمون که مارو دنبال میکنین اگه انتقاد و پیشنهادی یا کتابی مورد نظرتون هست و درخواستی دارید که می‌خواین ما در کانال قرار بدیم در خدمتیم👇👇☺️ مدیر: https://eitaa.com/Aazhn82 تبادلات و ... : https://eitaa.com/Zbahman84 از همراهی شما عزیزان سپاسگزاریم 💛