eitaa logo
خانه طلاب جوان
8.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
298 فایل
﷽ 🌀کانال رسمی «خانه طلاب جوان» پویشی برای ترسیم #طلبه_عصر_انقلاب 💎صاحب امتیاز: ☑️ نشریه خط: @KHAT_NASHRIYE ☑️ نشریه عهد: @NASHRIYEAHD ☑️ رادیو روایت: @RADIOREVAYAT ☑️ سیر صراط: @SEIR_SERAT 👨🏻‍💻 ادمین: @hasanbahraminejad 🌐 سایت: www.khanetolab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
امام خمینی(ره): اگر در حوزه ها به وظايف خود عمل نكنيد... حوزه و تهذیب نفس در کلام روح خدا: 📣 « اين اصطلاحات خشك اگر بدون تقوى و تهذيب نفس باشد، هر چه بيشتر در ذهن انباشته گردد، كبر و نخوت در دايره نفس بيشتر توسعه میيابد. و عالم تيره بختى كه باد نخوت بر او چيره شده نمیتواند خود و جامعه را اصلاح نمايد - تا فرصت از دست نرفته، تا دشمن بر همه شئون دينى و علمى شما دست نيافته، فكرى كنيد؛ بيدار شويد؛ به پا خيزيد. در مرحله اول، در مقام تهذيب و تزكيه نفس و اصلاح خود برآييد.» تا پايان عمر در مقدمه نمانيد ... 📣 «اين اصطلاحات اگر براى غير خدا باشد، وزر و وبال است. ...اين اصطلاحات خشك اگر بدون تقوى و تهذيب نفس باشد، هر چه بيشتر در ذهن انباشته گردد، كبر و نخوت در دايره نفس بيشتر توسعه می يابد. و عالم تيره بختى كه باد نخوت بر او چيره شده نمیتواند خود و جامعه را اصلاح نمايد، و جز زيان براى اسلام و مسلمين نتيجه اى به بار نمی آورد؛ و پس از سالها تحصيل علوم و صرف وجوه شرعى، برخوردارى از حقوق و مزاياى اسلامى، سدّ راه پيشرفت اسلام و مسلمين میگردد و ملتها را گمراه و منحرف میسازد؛ و ثمره اين درسها و بحثها و بودن در حوزه ها اين مىشود كه نگذارد اسلام معرفى گردد، حقيقت قرآن به دنيا عرضه شود؛ بلكه وجود او ممكن است مانع معرفت جامعه نسبت به اسلام و روحانيت گردد. ...تحصيل اين علوم در واقع مقدمه تهذيب نفس و تحصيل فضايل، آداب و معارف الهيه، میباشد؛ تا پايان عمر در نمانيد كه نتيجه را رها سازيد. شما به منظور هدفى عالى و مقدس، كه عبارت از خداشناسى و تهذيب نفس میباشد، اين علوم را فرا میگيريد، و بايد درصدد به دست آوردن ثمره و نتيجه كار خود باشيد؛ براى رسيدن به مقصود اصلى و اساسى خود جديّت كنيد.» اگر در حوزه ها به وظايف خود عمل نكنيد... 📣 «شما وظايف سنگينى داريد. اگر در حوزه ها به وظايف خود عمل نكنيد و درصدد تهذيب خود نباشيد و فقط دنبال فراگرفتن چند اصطلاح بوده، مسائل اصولى و فقهى را درست كنيد، در آتيه خداى نخواسته براى اسلام و جامعه اسلامى مضرّ خواهيد بود؛ ممكن است العياذ باللّه، موجب انحراف و گمراهى مردم شويد. اگر به سبب اعمال و كردار و رفتار نارواى شما يك نفر گمراه شده از اسلام برگردد، مرتكب اعظم كبائر میباشيد؛ و مشكل است توبه شما قبول گردد. » وقتى عمامه كمى بزرگ شد و ريش بلند گرديد... 📣 «خيلى از چيزهاست كه انسان را بيچاره كرده، از تهذيب و تحصيل باز میدارد. يكى از آنها، براى بعضى، همين ريش و عمامه است! وقتى عمامه كمى بزرگ شد و ريش بلند گرديد، اگر مهذب نباشد، از تحصيل باز میماند؛ مقيد میگردد؛ مشكل است بتواند نفس اماره را زير پا گذارد و پاى درس كسى حاضر شود. ...خدا نكند پيش از كسب ملكات فاضله و تقويت قواى روحانى، ريش انسان كمى سفيد و عمامه بزرگ گردد، كه از استفاده هاى علمى و معنوى و از تمام بركات باز میماند. تا ريش سفيد نشده كارى كنيد؛ تا مورد توجه مردم قرار نگرفته ايد، فكرى به حال خود نماييد. خدا نكند انسان پيش از آنكه خود را بسازد، جامعه به او روى آورد و در ميان مردم نفوذ و شخصيتى پيدا كند كه خود را میبازد؛ خود را گم میكند. قبل از آنكه عنان اختيار از كف شما ربوده شود، خود را بسازيد و اصلاح كنيد.» خانه طلاب جوان @khanetolab
⁉️چگونه «خرمشهر را خدا آزاد کرد»؟ شهید علی صیاد شیرازی: 📣 بنده به عنوان مسؤول در قرارگاه کربلا، مرکز عملیات مشترک ارتش و سپاه انقلاب اسلامی ‌و به عنوان یک رزمنده کوچک اسلام، شاهد و ناظر بودم که «خداوند خرمشهر را آزاد کرد» و هیچ دلیل دیگری را قبول نمی‌کنم. 📣 می‌خواهم درباره عملیات بیت‌المقدس و این که چطور شد که این عملیات 25 شبانه روز انجام گرفت، برایتان بگویم. اگر بخواهم مراحل مختلف و مقدمات آن را برایتان بگویم، حداقل با برآوردی که من دارم و طی شناسایی عملیات 3 یا 4 جلسه دو ساعته می‌خواهد بدون تنفس هم باشد تا من بتوانم شروع ماوقع را برایتان بازگو کنم. چون این حادثه به‌گونه‌ای بر ما حاکم شد و آن طور بر ما تأثیر گذاشته که الحمدا... هنوز ذهنمان اجازه می‌دهد مطالب را عمدتاً و به ترتیب و توالی خودش بیاوریم ... فتح خرمشهر به روایت شهید صیاد شیرازی👇 http://www.khanetolab.ir/content/9646 خانه طلاب جوان @khanetolab
حقیقت تقوا در زندگی حضرت خدیجه (س) دو رکن اساسی تقوا ✅ در اندیشه ناب اسلامی، تقوا بر دو رکن اساسی بنا شده است. رکن اول جمع آوری قدرت و اهتمام به امور دنیایی و سعی در کسب ارکان قدرت دنیایی است و رکن دیگر خرج کردن و به کارگیری این امور کسب شده در راه اهداف اسلام و پیاده شدن احکام اسلامی. در واقع، در یک کلمه، تقوا به معنای عبور از دنیا است. برای عبور از دنیا ابتدا باید امور دنیایی کسب شده باشد و پس از آن عبور اتفاق بیفتد و این همان است. ⛔️ حرکت نکردن به سمت دنیا ، به این معنا، نه تنها با اصل تقوا در تضاد است بلکه نوعی روحیه راحت طلبی و کاهل پروری را به دنبال دارد. و آنهایی که تقوا را به معنای قطع ارتباط از امور دنیایی معنا میکنند ،به ایجاد و افزایش نوعی روحیه تنبلی در افراد دامن میزنند و این خود سبب تقویت هوای نفس انسان است. این قطع ارتباط با امور دنیوی نشانه بارز است. کلام مقام معظم رهبری در توصیف حضرت خدیجه(س) 📣 «اوّلاً خودِ این نفْس ایمان آوردن به پیغمبر یک امتیاز بزرگ است، یک ارزش بسیار بالایى است؛ عبور کردن و صرف‌نظر کردن از عقایدى که انسان سالهاى متمادى با آنها زندگى کرده آسان نیست، براى ما پیش نیامده یک چنین چیزى تا بفهمیم چقدر مشکل و مهم است. ایشان با آن فطرت پاک، صدق قضیّه را، حقّانیّت قضیّه را بلافاصله فهمید.» 📣 «خب قرآن درباره‌ى کسانى که قبل از فتح و بعد از فتح انفاق میکنند [میگوید] «یستَوى مِنکُم مَن اَنفَقَ مِن قَبلِ الفَتحِ وَ قاتَل»؛ این «قَبلِ الفَتح»، قبل از فتح مدینه است؛ یعنى قبل از آنکه مدینه‌اى در اختیارِ پیغمبر قرار بگیرد و زندگى‌اى، راحتى، حکومتى، تسلّطى، قدرتى در اختیار آن بزرگوار باشد؛ در حال نهایت شدّت، ایشان انفاق کردند؛ هم مالشان را، هم جانشان را، هم راحتشان را. خب اینها واقعاً فضایل مهمّى است.» 📣 «[ایشان] همه‌ى ثروت خود را در راه دعوت اسلام و ترویج اسلام خرج کرد، و تأثیر این کار را کسانى مى‌دانند که در مبارزات و دوران اختناق نقش کمکهاى مالى را به مبارزین تجربه کردند. که اگر کمکهاى خدیجه علیهاالسلام نبود شاید در حرکت اسلام و پیشرفت اسلام یک اختلال و وقفه‌ى عمده‌اى به وجود مى‌آمد. بعد هم با رسول خدا و همه‌ى مسلمین به شعب ابى‌طالب تبعید شدند و چند سال، دو- سه سال زندگى دشوار و طاقت‌فرسا را در آن‌جا تحمل کرد و در همان شعب ابى‌طالب هم دعوت حق را لبیک گفت.» سخن استاد 📢 به قول استادمان تقوا همانند نگه داری یک سینی چای میباشد. بعضی برای اینکه این سینی چای را صحیح و سالم نگه دارند -بدون اینکه ذره ای از آن بریزد- اصلا دست به آن نمی زنند در نتیجه چای اصلا قابل استفاده نیست و در واقع کاری نکرده اند. اما بعضی دیگر که به فکر مصرف درست و ارائه آنها هستند، طرحی میریزند که این سینی چای را در حال حمل و پذیرایی صحیح و سالم نگه دارند. در این صورت به غایت آن هدف که استفاده از این چای هاست ، هم توجه کرده اند. خانه طلاب جوان @khanetolab
«امام خمینی در سال های قبل از وقوع انقلاب» 📃 گوشه ای از مقاله حامد الگار، ترجمه عادله حاجی میرزایی: ✍ مهمترین و آخرین گواه توجه همیشگی امام خمینی به عرفان، سلسله دروس تفسیر سوره فاتحه طی دسامبر ۱۹۷۹ تا ژانویه ۱۹۸۰ است. برخلاف جمع كوچك و نیمه مخفی ای كه در قم از او درس می گرفتند، امام خمینی اینك به مخاطبان تلویزیون ملی مضامین مهم و معنای اسماء الهی را درس می دهد و به بسیاری از موضوعاتی كه چهل سال پیش در رساله هایش مورد توجه او بودند، پوشش می دهد. شرایط بی سابقه ای كه این دروس تحت آنها ارائه می شدند بیانگر میزان تحولات ایجاد شده توسط انقلاب است. یكی از دلایل اولیه كه امام خمینی توانست فراتر از محدودیتهای مدرسه پیش رود و مخاطب بسیاری را جذب كند، كلاسهای وی در زمینه اخلاق بود كه تدریس آن را در اوایل دهه ۱۹۳۰ در قم آغاز كرد و آنچنان كه خود وی اشاره دارد وی تدریس كتاب منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری در باب روش مشهور تعالی اخلاق در تصوف را كه خود با شاه آبادی خوانده بود، نخست با شماری از طلاب و با یك جلسه در هفته آغاز كرد. خیلی سریع صدها طلبه و عالم در كلاسهای او حاضر شدند كه برخی از آنها افرادی بودند كه به دلیل شهرت فزاینده [امام] خمینی به عنوان مدرس به قم آمدند. در میان آنها میتوان به سیداحمد فهری اشاره كرد كه اخیراً نوشته: « من این زمان را كه در جلسات و سخنرانی ها شركت كردم جزء گرانبهاترین ساعتهای زندگی ام محسوب می كنم. امام در جلسات درس خود، اصول اخلاق اسلام واقعی را تدریس كرد كه جدای از انقلاب نبود به گونه ای كه تأثیر عمیقی بر تمام مخاطبان آن گذاشت.» ✍ بسیاری از مردم شهر قم و حتی مسافران دیگر شهرها كه به منظور شنیدن سخنرانی ها به قم آمده بودند به جمع طلاب و علمایی پیوستند كه در جلسات درس امام شركت داشتند. قسمت بزرگی از صحن مدرسه فیضیه كه سخنرانی ها در آن انجام می شد مملو ازجمعیت بود و امام خمینی به جای یك بار، دو بار در هفته جلسه داشتند. ✍ چنین پدیده ای در آن زمان بی نظیر بود. رژیم پهلوی درصدد بود تا نهادهای مذهبی را منزوی سازد و در نزد تحصیل كرده ها، این نهادها را بی اعتبار سازد و حتی مانع برگزاری اجتماعات داخلی آنها شود. در ابتدا تا حدی موفق بود. با این حال، امام در مخالفت با این حركت بابرگزاری جلسات درس پرمخاطب اخلاق خود با آن مقابله كرد. در نتیجه اولین برخورد علنی وی با مقامات كشور به وقوع پیوست، هنگامی كه رئیس پلیس قم به او گفت كه جلسات درس را متوقف سازد او پاسخ داد: «این وظیفه من است تا این جلسات را به هر شكلی كه ممكن است ،نگهدارم. اگر پلیس بخواهد آنها را متوقف سازد مجبور هستند مرا به زور از تدریس منع كنند.» پلیس به جای اعمال قدرت، توسط برخی از مأمورانش جلسات درس را در نهادهای مذهبی برهم می زدند. امام خمینی مجبور شد تا محل جلسات را به مدرسه ملاصادق منتقل كند كه مدرسه ای كوچكتر از مدرسه فیضیه بود و راه دسترسی به آن مشكل تر بود. پس از بركناری رضاشاه توسط نیروهای متفقین در ۱۹۴۱، محل جلسات به مدرسه فیضیه بازگشت و بار دیگر با استقبال بسیار روبرو شد. با این وجود، رژیم یك بار دیگر توانست با اجرای نقشه جلسات درس را تعلیق و سپس تعطیل كند. ✍ پایان دروس مربوط به اخلاق به معنی رها كردن این موضوع نبود ... 🌐 دریافت متن کامل مقاله: yon.ir/m9cFR خانه طلاب جوان @KhaneTolab
🔴معنویت منقطع از امام🔴 🖋 متن پيش رو حاصل نشستي طلبگي در اردوي معنوی راهیان نور است. موضوع اين نشست معنويت انقلابي و تمايز آن با معنويت بي تفاوت است. ✅ معنويتهاي متعددي در فضاي جامعه و حوزه وجود دارند. از معنويتهاي نوظهور گرفته تا معنويتهايي که سبقه ي ديني دارند و شيعي هستند. ما به معنويتي مي گوييم معنويت انقلابي و ناب که از دل ياري و برخيزد، و گرنه معنويتي در خدمت نفسانيت است که فقط شکل معنوي به خود گرفته است؛ معنويتي که فرد را فداي جبهه ي حق نکند؛ معنويت قلابي است. معنويت شهدا از جنس است. سرعت سير چنين معنويتي قابل مقايسه با ساير معنويتها نيست. اينکه امام اشاره ميکنند که شهدا ره صد ساله را يکشبه رفتند، حقيقتي هست که از دل يک واقعيت بيرون آمده است. واقعاً اگر کسي در راه خدا کند معنويت از او ميجوشد. بايد به شدت از معنويتهاي منقطع از امام و انقلاب دوري کرد. چرا که معنويت يعني و طريق هدايت وقتي از امام منقطع شود ديگر هدايت نيست، ضلالت است. ✅ از شاخصه هاي معنويت انقلاب، جامعيت آن است. اين جمله شهيد مدرس که «سياست ما عين ديانت ماست و ديانت ما عين سياست ماست» را ميتوان اينگونه فهميد که ما در مقام انجام عباداتي مثل نماز و روزه و حج، حس معنوي داريم بايد در حال انجام کارهاي سياسي هم اين حس تقرب به خدا را داشته باشيم. در قضيه ي انتخابات اگر دقت کنيد، مقام معظم رهبري تاکيد دارند با وضو برويد، اول وقت برويد، قصد قربت کنيد، انگار دارد عبادتي شکل ميگيرد. همان حسي را که در موقع نماز داريم در موقع انجام يک فعاليت سياسي هم بايد داشته باشيم، در موقع درس خواندن هم داشته باشيم. ✅ وقتي از الگوهاي طلاب سؤال ميکنيم، مي گويند در مسائل معنوي فلاني و درمسائل سياسي فلاني و در مسائل علمي فلاني. اين جور جدول بندي کردن علما غلط است، چون شناخت از معنويت غلط است. مثلاً گفته مي شود: اينکه ما داريم کار تشکيلاتي انجام ميدهيم، کي به خودسازي برسيم؟ منظورش از خودسازي هم نماز شب و دعاست. در صورتي که هم است، اينطور نيست که اينجا خودسازي باشد و آنجا ديگر سازي. همه خودسازي هستند. جامعيت که مي گوييم يعني اين. خلوتش به جلوت ميکشد و جلوتش به خلوت. ما تصويرمان از معنويت غلط است. ميشود همانند ابلیس سر سجاده عبادت بود و هزاران سال هم عمر گرفت و سجده کرد و آخرش هم فقط خودخواهي جمع کرد. «واستکبر و أبي». ميشود. نبايد صحنه را غلط نگاه کرد. معنويت انقلابي، دارد. هم طلائيه دارد و هم پشت آن جاي قبر دارد. هم دارد و هم . در خلوت چيزهايي کسب ميشود تا بعد شمشير کشيده شود نه اين که انسان خودش را راحت کند که ما داريم بندگي خدا ميکنيم، إن شاء الله ديگران به خلق الله رسيدگي ميکنند. اين فضاي غلط از معنويت است و امام خميني دنبال چنين معنويتي نبود. اگر اين را بفهميم بعداً ظهور و بروز معنويت را فقط در امور شخصي و جزئي نميبينيم. لذا اگر کسي مثلاً پشت سرش را ديد و طي الارض داشت با اينکه اينها ويژگيهاي خوبي است ولي اينها فقط شاخص معنويت نيست. اگر يک نفر يک کار معنوي در اندازه يک اجتماع مثل انقلاب اسلامي انجام بدهد، آيا نبايد معجزه معنوي يا کرامت حساب شود. چند نفر از آنهايي که پشت سرشان را ميبينند، ميتوانند اين کار را بکنند. ما معنويت را اينجور نميبينيم، لذا مي گوييم فلان استاد، معنوي است و فلان استاد، سياسي. برايمان معنوي نيست ولی کمیل را معنوی میدانیم. متاسفانه ما اينجور آدم معنوي تک بعدي در حوزه زياد داريم، ولي آن لحظه که انتظار حرکتي داريم، هيچ عملي انجام نميشود. ✅ پيامبر وقتي روضه سيد الشهدا را ميخواند و همه گريه ميکردند ميگفت «أتبکونه و لا تنصرونه» اگر واقعاً گريه ميکنيد چرا بلند نميشويد کمک کنيد. # معنويت انقلابي، معنويتي است که ميفهمد ، در موقعيت زماني و مکاني فعلي چه کاري است. اگر معنوي بود، چون ميفهميد نصرت امام زمان يعني چه و الان بايد چکار کند، اما خيليها اين را نميفهمند. آدمهاي معنوي، بروز معنويتشان در نصرت ولي خداست. ريشه ي معنويت يعني عاشق خدا بودن ولي ما آخر همه ي عبادتهايمان، «مَن» ميخواهيم. اين معنويت همان معنويتي است که رسول خدا ميفرمايد امت من جهاد است که امام خميني فرمودند هفتاد سال عبادت کرديد يکبار هم شهدا را بخوانيد...اين معنويت هماني هست که فرمود کسي که در دلش نداشته باشد، در دل او است. يعني در درونش يک خودخواهي دارد. خانه طلاب جوان @KhaneTolab
⚠️ هشدار امام به حوزه ✳️ ممكن است دستهاى ناپاكى با سمپاشيها و تبليغات سوء برنامه هاى اخلاقى و اصلاحى را بى اهميت وانمود كرده، منبر رفتن براى پند و موعظه را با مقام علمى مغاير جلوه دهند، و با نسبت دادن «منبرى» به شخصيتهاى بزرگ علمى، كه در مقام اصلاح و تنظيم حوزه ها هستند، آنان را از كار باز دارند. امروز در بعضى حوزه ها شايد منبر رفتن و موعظه كردن را ننگ بدانند! غافل از اينكه حضرت امير، عليه السلام، منبرى بودند، و در منابر مردم را نصيحت فرموده، آگاه، هوشيار و راهنمايى میكردند. ساير ائمه، عليهم السلام، نيز چنين بودند. ✳️ شايد عناصر مرموزى اين تزريقات سوء را نمودند تا معنويات و اخلاقيات از حوزه ها رخت بربندد، و در نتيجه حوزه هاى ما فاسد و ساقط گردد؛ دسته بنديها، خود خواهي ها، نفاق ها و اختلافات، در داخل حوزه ها، خداى نخواسته، رخنه كند؛ افراد حوزه ها به جان هم افتند و در مقابل يكديگر صف بسته، همديگر را توهين و تكذيب نمايند، و در جامعه اسلامى بی آبرو شوند، تا اجانب و دشمنان اسلام بتوانند بر حوزه ها دست يابند و آن را از هم بپاشند. بدخواهان میدانند كه حوزه ها از پشتيبانى ملتها برخوردار است، و تا روزى كه ملتها پشتيبان آن باشند كوبيدن و از هم پاشاندن آن ممكن نيست. ولى آن روز كه افراد حوزه ها، محصلين حوزه ها، فاقد مبانى اخلاقى و آداب اسلامى شده به جان هم افتادند، اختلاف و چند دستگى درست كردند، مهذب و منزه نبودند، به كارهاى زشت و ناپسند دست زدند، قهرا ملت اسلام به حوزه ها و روحانيت بدبين شده از حمايت و پشتيبانى آنان دست میكشد، و در نتيجه راه براى اعمال قدرت و نفوذ دشمن باز میگردد. اگر مىبينيد دولتها از و میترسند و حساب مىبرند، براى اين است كه از پشتيبانى ملتها برخوردار است؛ و در حقيقت از ملتها میترسند؛ و احتمال میدهند اگر اهانت، جسارت و تعرض به يك روحانى كردند، ملتها بر آنان شوريده عليه آنان به پا خيزند.ليكن اگر روحانيون با هم اختلاف كردند و يكديگر را بدنام نموده و به آداب و اخلاق اسلامى مؤدب نبودند، در جامعه ساقط شده ملت هم از دستشان مىرود. ✳️ ملت انتظار دارند كه شما روحانى و مؤدب به آداب اسلامى باشيد؛ حزب اللّه باشيد؛ از زندگى و جلوه هاى ساختگى آن بپرهيزيد؛ در راه پيشبرد آرمانهاى اسلامى و خدمت به ملت اسلام از هيچ گونه دريغ نورزيد؛ در راه خداى تعالى و براى رضايت خاطر او قدم برداريد، و جز به خالق يكتا به احدى توجه نداشته باشيد؛ امّا اگر بر خلاف انتظار ديدند به جاى توجه به ما وراء الطبيعه تمام همّ شما و همانند ديگران براى جلب و شخصى كوشش میكنيد، با يكديگر بر سر و منافع پست آن دعوا داريد، اسلام و قرآن را، العياذ باللّه، خود قرار داده ايد، و براى رسيدن به مقاصد شوم و اغراض كثيف و ننگين دنيايى خود دين را به صورت در آورده ايد، منحرف میگردند؛ بدبين میشوند. و شما خواهيد بود. اگر بعضى معممين روى غرض ورزي هاى شخصى و جلب به جان هم افتند، همديگر را هتك كنند، تفسيق نمايند، هياهو درست كنند، در تصدى بعضى امور با يكديگر رقابت نمايند، سر و صدا راه بيندازند، به اسلام و قرآن خيانت كرده اند؛ به امانات الهى خيانت ورزيده اند. 📎کتاب «جهاد اکبر»/ص ۲۵ خانه طلاب جوان @KhaneTolab
🔸اخلاق تشکیلاتی از های باطنی که انسان به آن مبتلا هست این است که، دلش می‌خواهد خودش متصدی امر باشد. جریان امر اگر به دست دیگری بهتر واقع بشود، این ناراحت است، می‌گوید من خوب است باشم. این از شیطنت‌های باطنی انسان است. انسان به صورت طرحش می‌کند، من می‌خواهم به این ثواب برسم. اگر حساب کند پیش خودش که همان ثواب را، بالاترش را به شما می‌دهند، و شما کمک کنید به این کسی که متصدی است و از شما بهتر می‌تواند، راضی نمی‌شوید. مساله این نیست که ثواب می‌خواهم، مساله این است که دنیا می‌خواهم. اختلاف اگر بین افراد پیدا می‌شود، جستجو کنند در باطن ذات خودشان ببینند که مساله، مسئله مصلحت اسلام و مصلحت مسلمین است یا مساله، مسئله مصلحت خودش هست؟ پای در کار است یا در کار است؟ اگر یک کسی یک مطلبی را بهتر از من می‌تواند انجام بدهد، آیا من خوشحالم به اینکه او متصدی امر بشود یا من ناراحتم؟ اگر یک وزیر بتواند بهتر کار وزیر دیگری را انجام بدهد و کمک کند به او، آیا نفس او اجازه به او می‌دهد؟ اگر برای خداست اجازه باید بدهد. اگر برای خداست نباید بین قشرهای مختلف‌ اختلافی واقع بشود، و بحمد الله نیست اختلاف، ان شاء الله. ما باید ید واحده باشیم، همان که تعبیر اسلام است، ید واحده باشیم عَلی‌ مَنْ سِوی‌. دوتا هم نه، یک دست، یک کار بکنیم، باز اگر دو تا دست گفته بود، این دست، گاهی یک کاری موافق او نمی‌کند. ما باید ید واحده باشیم، این است که سرکوب کنید نفس خودتان را، سرکوب کنید آمالی که خیال می‌کنید یک چیزی است. حساب کنید که ما چی هستیم، و این منظومه شمسی چی هست و این کهکشان‌ها چی هستند در مقابل عظمت خدا تا بفهمید که ما درگیر یک کثیف هستیم، نه یک شیطنتی که باز یک چیزی هست. ما گرفتار یک شیطنت‌هایی در خودمان هستیم که کثافتکاری است و پستی است. امام خمینی (ره)؛ 21 تیر 1362 خانه طلاب جوان @KhaneTolab
💎داستان شنیدنی از مرحوم 🔻 در جريان سفر مرحوم شوشترى به ايران ، هنگامى كه ايشان وارد تهران گرديد انبوه مردم از جمله سفير كشور روسيه به ملاقات ايشان رفتند. مردم تقاضاى موعظه كردند و مرحوم شوشترى بنا به اصرار مردم ، سرش را بلند كرد و فرمود: «مردم ! آگاه باشيد كه خدا در همه جا حاضر است و به نهفته سينه ها داناست . اِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ.» اين فراز تكاندهنده و كوتاه ، در مردم نهاد؛ به گونه اى كه اشكها روان شد و قلبها تپيد و مردم دگرگون شدند. 🔻سفير روسيه در نامه اى به امپراطورى روس در اين مورد نوشت : «تا هنگامى كه اين قشر روحانيون ، در باشند و مردم از آنان پيروى كنند، سياست ما كارى از پيش نمى برد؛ چرا كه وقتى يك جمله شوشترى در يك مجلس عظيم ، اينگونه ايجاد مى كند، روشن است كه دستورات و فتواهاى آنان چه خواهد كرد.» 🌐 منبع: کتاب خصائص حسینی(مقدمه کتاب) خانه طلاب جوان @KhaneTolab
💠 معنویت انقلابی ❇️ امام چیز دیگری بود ❇️ 🔰 شیخ محمود قوچانی[۱] 🔸 من زود به کسی دل نمی‌بندم. خیلی طرف را بررسی می‌کنم. امام که نجف تشریف آورد، سابقه همان یک ملاقات در قم را داشتم و هنوز علاقه‌ای که بعدا پیدا شده بود بدست نیامده بود. 🔹 خدمت امام که می‌رفتم مدام مته به خشخاش می‌گذاشتم که آیا در این وجود مقدس هوا و هوس یا شهوت یا منیت یا انانیت می توانم پیدا کنم؟ اما در هر دیدار اعتقادم به ایشان بیشتر می‌شد از بس که در ایشان یک صفای باطنی یک، روحانیت، یک شکاندن نفس و عدم انانیت دیدم. 🔸 به مناسبت‌های مختلف و جریاناتی که پیش می‌آمد روز به روز بنده اعتقادم به ایشان بالا رفت. تا اینکه برای ایشان بدیل و نظیری را نمی‌توانستم پیدا کنم. 🔹من بچه آخوند بودم و در حوزه هم بزرگ شده‌ام با تمام مراجع نجف رفت و آمد داشتم. البته خدای نکرده نمی‌خواهم نسبت به احدی اعتراضی داشته باشم. همه‌ی آنها بزرگوار بودند و واقعا هم انسان‌های شایسته و عجیب و غریبی در همه ابعاد بودند. از نظر علمی، تقوایی، فرهنگی، خداشناسی. 🔸از مرحوم شیرازی تا مرحوم آقای محسن حکیم و مرحوم شاهرودی و مرحوم آقای خویی. من شانزده سال درس آقای خویی رفتم. بيني و بين الله من هیچ ضعفی را در این آقایان اصلا ندیدم. ♦️ اما «امام» چیز دیگری بود. من تمام اینها را دیده بودم. اما آن چیزی که در شخص امام می‌دیدم چیز دیگری بود. 📌 منتشر شده در شماره «امام حوزه» 👇پیوستن به کانال نشریه خط 👇 ┈┄┅═✾ خــــــــــــــــــط ✾═┅┄┈