eitaa logo
خانه طلاب جوان
8.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
298 فایل
﷽ 🌀کانال رسمی «خانه طلاب جوان» پویشی برای ترسیم #طلبه_عصر_انقلاب 💎صاحب امتیاز: ☑️ نشریه خط: @KHAT_NASHRIYE ☑️ نشریه عهد: @NASHRIYEAHD ☑️ رادیو روایت: @RADIOREVAYAT ☑️ سیر صراط: @SEIR_SERAT 👨🏻‍💻 ادمین: @hasanbahraminejad 🌐 سایت: www.khanetolab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 گفتگو با پرستاران بیمارستان فرقانی قم 🌀 نقش طلاب جهادی در بیمارستان ☑️☑️ خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
💠 💠 ✏️ 📕 روایت سی و دوم: پس دختران شهدای مدافع حرم چه حالی دارند؟ ⏰ ساعت از ده و نیم گذشته است که گوشی‌ام زنگ می‌خورد. از اتاق سه بیرون می‌آیم و به دیوار راهرو تکیه می‌دهم. کمرم تیر می‌کشد از بس که از این اتاق به آن اتاق رفته‌ام. گوشی را از جیبم بیرون می‌آورم. همسرم است که زنگ می‌زند. همین که می‌خواهم بردارم قطع می‌شود. 🍀 ماسک را برمی‌دارم و نفسی می‌کشم. آخ که چقدر لذت بخش است بعد از چند ساعت ماسکت را برداری و نفسی تازه کنی؛ ولو نفسی که می‌کشی در فضای راهروی بیمارستان کرونایی‌ها باشد. زنگ می‌زنم. گوشی را برمی‌دارد و بعد از احوالپرسی می‌پرسد: محمدجواد کی میای؟ 🌕 سؤال سختی است. همیشه این سؤال برایم معنا داشته؛ چه آن وقت که همه ماه رمضان از خانواده دور بودم و چه آن وقت که اردوهای جهادی می رفتم. هیچ وقت نتوانستم جواب بدهم، هیچ وقت. همیشه حیا می‌کردم و حالا هم. 💠 حالا از پشت تلفن صدای گریه‌اش را می‌شنوم. - گریه می‌کنی؟ - دلم تنگ شده خب. الآن دو هفته است ما رو گذاشتی همدان و خودت رفتی قم، بیمارستان. من این‌جا دلشوره دارم. همه‌اش می‌ترسم. نکنه خودت کرونا بگیری. - نترس. حالا حالاها خدا با ما کار داره. تازه کرونا هم بگیرم، خدا شفا میده. - شوخی نکن. جدی میگم. تا کی اون جایی؟ - باید ببینم شرایط چه جوری میشه. فعلاً که نیازه و تکلیف موندنه. - هر وقت هم بیای باید دو هفته قرنطینه کنی خودت رو. یعنی الآن هم که از کار دست بکشی میشه یه ماه جدایی. - اشکال نداره، راضی باش به رضای خدا. اصلاً اگه این کارا ثواب داره همه‌اش برای تو. حرف‌ها که به خداحافظی می‌رسد، می‌گویم: هر وقت فاطمه زهرا بیدار شد تماس تصویری بگیر ببینمش. - نه، خوب نیست! - چرا؟ - هر وقت زنگ می‌زنی و صدات رو می شنوه یا هر وقت تصویری می‌بیندت، تا چند ساعت همه‌اش ناراحته و توی فکره و بهونه می‌گیره. یه سالشه ولی خیلی حالیشه. می‌ترسم لجباز و عصبی بشه. 🍶 بیماری صدا می‌کند: حاج آقا یه لیوان آب برام میاری؟ با خانم خداحافظی می‌کنم و می‌روم تا لیوانی را پر از آب کنم. حرف‌های آخر خانم بدجور فکرم را بهم می‌ریزد؛ هر وقت دخترم صدا یا تصویرم را می‌بیند تا چند ساعت بهانه مرا می‌گیرد. لیوان پر از آب را به لبان خشک بیمار می‌رسانم. 🔅 با خودم می‌گویم دو هفته‌ای است دخترم بابا ندیده، بهانه بابا گرفته، دختران شهدای مدافع حرم چه می‌کنند؟ آن‌ها که ماه‌ها و سال‌هاست بابا را ندیده‌اند، آن‌ها که دلتنگ آغوش بابایند... 📝 راوی: محمدجواد رستمی(طلبه) ⚪️⚪️ خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 انیمیشن فعالیت جهادی طلاب در بیمارستان 🎥 🌐🌐 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 ما همه 🌀 ✅ دقایقی با طلبه جهادگر حجت الاسلام و المسلمین 🌐🌐 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
🌀 جامعه ایمانی مشعر (اجتماع هیآت مذهبی سراسر کشور) جزوه تجربیات را با عنوان ((رزمایش عمومی سلامت)) طراحی و منتشر نمودند... 🙏 با تشکر... 📘 دانلود 🔰🔰🔰
1TM 11 رزمایش سلامت.pdf
15.84M
📚 رزمایش عمومی سلامت (انتقال تجربیات ) ✅ @www1542org 💠💠 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
🔴 🔴 🚑 کمیته اعزام به بیمارستان ستاد حوزوی بحران با توجه به شرایط خاصی که برای برخی افراد وجود دارد بخش را راه اندازی نموده اند و برای هزینه های بیمارستان افرادِ ، کمک جمع آوری می شود لذا شماره کارت معتبر معرفی می گردد. 📌 کمکهای شما عزیزان به افراد نیازمندی که مورد تحقیق واقع شده اند خواهد رسید. ⌨ شماره شبا: IR820180000000005387230981 💳 شماره کارت: 5859831018172055 به نام: محمد هادی شفیعی (مسئول کمیته اعزام به بیمارستان) 📡 بانک تجارت 🌸 با تشکر... 🌕🌕 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
💠 💠 ✏️ 📘 روایت سی و سوم: قصه محسن... 🌀 توی قرارگاه، یه جوون هفده هجده ساله کار میکنه. موهای مجعد پر پشتش رو با یه کلاه مشکی میپوشونه. همیشه یه لبخند زیبا چهرشو تزیین میکنه، ولی زیاد حرف نمیزنه. شاید چون سنش از همه کمتره. باهاش که شوخی میکنن میخنده و به رو نمیاره. 🔹 چایی میاره. ظرف میشوره. سفره میندازه. تمیز میکنه. بی سر و صدا. اوائل فکر میکردم فامیل یکی از طلبه هاست که باهاش اومده. تو دلم میگفتم این بچه چرا اینجا است ولی کلا خیلی حواسم بهش نبود. تا الان تقریبا یک ماهه که توی قرارگاه سلامت خانه طلاب کار میکنه. 🔸امروز یکی از رفقا بهش گفت آقا محسن!، تو فامیل کدومیکی از بچه هایی؟ گفت هیچکدوم. برگشتم نگاهی بهش کردم و گفتم پس چطور اومدی اینجا؟ خندید و گفت به سختی! . گفتم نه جدی؟ دید جدی میپرسم، گفت: توی تلویزیون دیدم دارید کار میکنید پرس و جو کردم پیداتون کردم. 🔻با تعجب پرسیدم بابات و مادرت نگران نمیشن اینجایی شبانه روز؟ خندید گفت بابا که ندارم مادرم هم خودش اصرار کرده بیام خادمی کنم. ☑️ یکی از بچه ها که نگاه پر از تعجبم رو دید، گفت مادرش هر روز برامون یه شیرینی کلوچه ای چیزی درست میکنه و میده پسرش بیاره. هوامونو داره. 🔅 پرسیدم: ببخشید محسن جان! اما بابات به رحمت خدا رفته؟ یه کم تعلل کرد بعد آروم گفت آره. گفتم چطور؟ گفت بابام شهید شده. توی جنگ مجروح بود از شدت جراحتهای قدیمیش شهید شد... 🌕 نمیدونستم از تعجب شاخ در بیارم یا از احساس بزرگواری و لطافت این پسر و اون مادر، خم بشم و متواضعانه سجده کنم یا اینکه از خجالت آب بشم و در زمین فرو برم. ✏️ حجت الاسلام و المسلمین مهدیان 🌐🌐 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f