eitaa logo
خانواده آرام
20هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
3هزار ویدیو
4 فایل
روانشناسی دینی جهت رزرو تبلیغ ( @sadateshonam )
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🌼🌼 🌻🌻 🌷 ⁉️چگونه فرزندانمان را بار بیاوریم ❌نه فقط لزوما ⬇⬇⬇ 🔻سیستم آموزشی بچه ها را بسمت وکالت و مهندسی و دکتری می برد. 🔻رسانه ها فوتبالیست شدن و هنرمند شدن رو تبلیغ میکنن. 🔻تو خونه همه دنبال اینیم که بچه هامون درس بخونن و تحصیل کرده بشن و... 💡کجای این آموزش و تربیت به بچه ها یاد میده کارآفرین باشن؟ برای خودشون کسب و کار داشته باشن؟ شرکت تاسیس کنن و صاحب کار باشن؟ تجارت کنن و تاجر بشن؟ 📌تقریبا هیچ جا... کلا در حال آموزش به بچه هامون هستیم که توی زندگی اصلا ریسک نکنن و کارمند باشن تا توی عافیت زندگی کنن. ┄┄┅┅🌱✿❀♥️❀✿🌱┅┅┄┄ 👨‍👩‍👦‍👦 @khanevadearame 👨‍👩‍👦‍👦
AudioMix_05-02-23_19-22-23-295_05-02-23_19-22-29-344.mp3
20.4M
✴️ سرکار خانم صدیق 🌀 راحت و در عین حال عزتمندانه رفتار کردن 🌀خوشمزه ترین ادویه زندگی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 👨‍👩‍👦‍👦 @khanevadearame 💞
AudioMix_24-11-23_22-48-54-023_24-11-23_22-49-23-982.mp3
10.04M
🟣 جذابیت در رابطه 🔵 جذابیت زنونه و ماندگار 👇 سرکار خانم صدیق 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 👨‍👩‍👦‍👦 @khanevadearame 💞
AudioMix_08-04-23_19-51-20-272_08-04-23_19-51-24-806.mp3
16.05M
🟣 یه اشتباه بزرگ در هدفگذاری 🔹ارزیابی اهداف :سرکار خانم صدیق 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 👨‍👩‍👦‍👦 @khanevadearame 💞
از بار اولی که رفتیم و برگشتیم سه سال میگذشت... توی این مدت هر سال همسرم می رفت و من‌ می موندم... خدا توی این سه سال یه آقا محمد حسین به ما عنایت کرده بود... چون میدونستم رفتن همسرم با رفتن من خیلی متفاوته و ایشون اونجا کلی کار راه میندازن و خلاصه گرهی باز می کنن از زائرهای آقا، سعی می‌کردم غر نزنم! بهونه نگیرم! البته سعی میکردم خوب بعضی وقتها هم از دستم در می رفت دیگه! طبیعیه منم دوست داشتم اربعین برم خصوصا که طعم کربلا رو چشیده بودم..‌. (میخوام یه نکته ی ریز مهم این وسط بگم که خیلی نکته ی ظریفیه! همون طور که میدونید رزق مادی و معنوی هر کسی رو شبهای قدر برامون مینویسن و تقدیرمون رقم میخوره! کربلا رفتن هم دقیقا از این رزق هاست که شب های قدر برای آدم می نویسند که حالا اگر خودمون نزنیم نابودش نکنیم رزقمون میشه! حالا نکته اش چیه که می خواستم بگم: توی این سه سال ما شب های قدر توفیق داشتیم و می رفتیم حرم آقام امام رضا(ع)... و معمولا توی این شبها همسرم به من می گفتن : شما برو دعا و مناجات بخون و استفاده کن، من مواظب بچه ها یعنی عارفه زهرا و محمد حسین هستم. منم خوشحال شبهای قدر رو تا خود صبح استفاده می کردم از گریه و آه و اشک گرفته تا دعاهایی که وارد شده بود برای این شبهای پر عظمت.... با خودم فکر میکردم بهترین استفاده رو کردم! اما یه چیزی این وسط متناقض بود! هر سال من شبهای قدر در جوار حرم امام رضا می رفتم دعا و راز و نیاز بعد همسرم با بچه ها میرفتن توی یکی از صحن های آقا که برای بچه ها آماده کرده بودند، بچه ها تا صبح بازی میکردن و کلی بهشون خوش می گذشت و همسرم هم مواظبشون بود! اما توی این مدت هر سال همسرم می رفتن کربلا و من جا می موندم! واقعا گیج شده بودم! یعنی تقدیر شبهای قدر من و همسر چرا توی این مورد خاص که خیلی هم برام مهم بود متفاوت بود؟! چرا من که مدام دعا و استغاثه و هر چی که بلد بودم بکار می بردم، اما همسرم که با بچه ها بودو به همین خاطر تقریبا نمی رسید همه ی اعمال رو اونجوری که بشه انجام بده اما می رفت کربلا! شاید باورتون نشه سال چهارم که شد بعد از همون سه سال نرفتنه من، نشستم با خودم بررسی کردم و گله مند بودم از خودم که ای بابا ماجرا چیه؟! چرا قسمت من نمیشه! چرا دعوت نمیشم... راز مهمی رو فهمیدم! وقتی دقت کردم دیدم اینکه من بخاطر دل خودم میخواستم دعا و مناجات شبهای قدر رو استفاده کنم! چون دوست داشتم از دستش ندم! چون فکر میکردم دعا خوندن توی این شبها خیلی مهمه! اما همسرم از دوست داشتنی هاش می گذشت! درک اینکه امام حسین(ع) کسی رو دعوت می کنه که پا روی دل خودش بذاره و بتونه گره کسی رو باز کنه خیلی برام طول کشید! اینکه امام حسین(ع) کسی رو دعوت می کنه که بخاطر خدا بتونه کار سخت تره رو قبول کنه! البته این کار سخته متناسب با روحیه ی هر کسی متفاوته اما مهمش اینه که انجام اون کار براش توی اون موقعیت سخته! همونی که بقیه از زیر انجام دادن کارش فرار میکنن اما یکی قبول میکنه و این میشه تفاوت اون یکی با بقیه! خلاصه حالا که فهمیده بودم چه جوری می تونم کربلا رو از آقا بگیرم قصه فرق کرد! سال چهارم بود یعنی سال ۹۸ درست قبل از این ویروس منحوس! مثل سال های قبل توفیق داشتیم شبهای قدر در جوار حرم امام رضا بودیم.... اما ایندفعه فرق می‌کرد یه فرق اساسی اما سخت خیلی سخت.... ادامه دارد.... 🔮 @gamegahanbine 🪩