🌟ستاره ها چیدنی نیستند
43🏹🏹
برای همه عجیب بود. تاریکی سالن را فرا گرفت و همه هاج و واج به اطراف نگاه میکردند! دکتر مجیدی ادامه داد:
.... وقتی سیاهی رو حس کنیم، ارزش نور را میفهمیم. وگرنه مثل ماهی توی آب، اهمیت و ارزش آب رو درک نخواهیم کرد. اگر زن از تیرگی و زشتی نگاه منفی آگاه بشه، اهمیت نگاه مثبت و سفید رو بهتر متوجه خواهد شد و فریب حرف ها و نظرات جذاب اما پوچ ترویج دهندگان نگاه سیاه را نخواهد خورد. حالا لطفا چراغ هارو روشن کنید.
چراغ ها یکی پس از دیگری روشن شد. کمی طول کشید تا چشم همه به نور عادت کند. دکتر مجیدی پس از چند لحظه مکث، ادامه داد:
.... اما... ظلم بزرگ تر از کجا شروع شد؟ تا اوایل قرن بیستم، همین روش ادامت داشت و هیچ حق و حقوقی برای زن دیده نمیشد؛ چه برسه به اینکه حقوق زنان مراعات بشه. ویل دورانت میگه:«تا از روی قانون، آن را محترم بشمارد.» نه حق مالکیت و، نه حق تحصیل، نه حق رای و نه هیچ حق دیگری! در مورد حق مالکیت زنان در غرب، این طور گزارش شده که:«زنان انگلیسی تا سال 1870 میلادی، زنان آلمانی تا سال 1900،زنان سوییسی تا 1907و زنان ایتالیایی تا 1919حق مالکیت نداشتند.» ژنرال دوگل در فرانسه قانونی گذاشت که زن تا حدودی میتوانست صاحب اموال خودش باشد؛ هر چند هنوز هم نمیتوانست بدون امضای شوهر، استقلال مالی داشته باشه. همچنین در مورد حق تحصیل که از حقوق اولیه و طبیعی یه انسانه، در روسیه تا انقلاب اکتبر 1917 دخترها از اموزش ابتدایی محروم بودند.
#رمان
#پایان قسمت 43
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
44🏹
در یکی از مجلات کشورهای غربی، عکس پیرزنی را چاپ کرده بودن که در سال 1917تا سطح دکترا تحصیلات عالیه داشته اما دانشگاههای انگلیس از دادن مدرک تحصیلی بهش خودداری میکردند. این روند در انگلیس تا سال 1947ادامه داشت!آنتونی گیدنز، جامعه شناس معروف انگلیسی، در مورد حق رای میگه:«نخستین کشوری که حق رای زنان را به رسمیت شناخت، نیوزیلند در سال 1893بود. پس از آن استرالیا در سال 1902،فنلاند در 1906،امریکا در 1920،و انگلستان در سال 1928به زنان حق رای دادند.» این حق کشی و تحقیر زن در همه جا وجود داشته. شاید فیلم هایی که سی سال پیش ساخته شده، در حافظه های بسیاری از عزیزان حاضروجود داشته باشه. توی این فیلم ها، واژه «سرورم» که از طرف خانم ها خطاب به مردها گفته میشه، توی ذهن میمونه... اما ناگهان ورق برگشت....
دکتر مجیدی نگاهی به ساعت دیواری بزرگ سالن و بعد به خانم مجری انداخت. مجری سری تکان داد و بلند گویش را روشن کرد. دکتر مجیدی گفت:«اشاره سرکار خانم حکیمی، مجری محترم جلسه نشون میده که وقت من تمامه. باقی مطالب باشه برای قسمت دوم نشست. اگر مطلبی باشه در خدمت دوستان هستم. ممنونم.»
خانم حکیمی گفت:
.... با تشکر از سرکار خانم دکتر مجیدی.به مدت 15 دقیقه در سالن مجاور از حضار محترم پذیرایی خواهد شد و پس از آن با ادامه ی مباحث در خدمت همه ی عزیزان خواهیم بود. در سالن پذیرایی گروههای دو یا سه نفری مشغول صحبت بودند. هر کس برداشت خودش را از صحبت های دکتر مجیدی بیان میکرد.
#رمان
#پایان قسمت 44
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
45🏹🏹
معلوم بود که خاموش شدن چراغ های سالن برای بیش تر افراد جالب بوده. دو سه نفر از مردها که خیلی هم بلند حرف میزدند، صحبت های دکتر مجیدی را توهین به رسد و توسعه غرب میدانستند. چند نفر زن و مرد دیگر با آن ها از سر مخالفت بحث میکردند. سارا و ماشا هم بگو مگویی داشتند.
****
همه بعد از پذیرایی به سالن برگشتند و روی صندلی ها نشستند. صحبت ها کمو بیش و پچ پچ گونه ادامه داشت. صدای مجری جلسه همه را ساکت و متوجه خود کرد. خانم حکیمی گفت:«سروران گرامی و دوستان عزیز!برای ادامه جلسه در خدمت سرکار خانم دکتر مجیدی هستیم.» همه نگاه ها به جایگاه دوخته شد. دکتر مجیدی که در این فاصله نتوانسته بود از جلسه بیرون برود و مشغول پاسخ دادن به سپال های برخی حضار بود، ادامه بحث را شروع کرد:
..... در محضر شما بیان کردم که نگاه به زن در طول تاریخ رو میشه به دو شاخه کلی تقسیم کرد. سفید و انسانی و سیاه و ضد انسانی. البته..... منظور ما این نیست که نگاه سیاه در غرب پیدا شده و نگاه سفید در شرق. در ایران ما، حتی همین امروز هم، نگاه بعضی ها به فرزندان پسر، ویژه تر از دختر هاست. یا اینکه گاهی در برخی جاها، اگر کسی پسر نداشته باشد، گویا نقص بزرگی در زندگی داره. پس بحث رو شرقی، غربی نکنیم. وگرنه تعصبات مانع از تشکیل حق خواهد شد. صحبت ما در بررسی نگاه سیاه به اینجا رسید که ظلم و ستم در ابعاد مختلف و به شیوه های گوناگون بر زنان تحمیل می شد؛ تا اینکه در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، اوضاع در غرب به شدت تغیر کرد. آیا زن
#رمان
#پایان قسمت 45
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
46🏹
آیا زن جایگاه خودش را پیدا کرده؟ شخصیت و احترام حقیقی برای او قائل شدند؟ حقوق اولیه و انسانی او محترم شمرده شد؟ خیر! نگاه به زن خوب که نشد هیچ، بدتر هم شد. دردآورتر اینکه این ظلم بزرگ تر با حقه بازی و نیرنگ همراه شد!....
مردی حدودا پنجاه ساله با موهای جوگندمی از همان کسانی که با صدای بلند نظرات مخالفشان را می گفتند ، از ردیف های اول دست بلند کرد و بالافاصله ایستاد و گفت: شما میگین بحث تون شرقی غربی نیست، اما پیداست دنبال حرفای سیاسی هستید! دارزد غربی هارو محکوم می کنیدو نسبت به حقه بازی و کلک اونا میدین! میخوام ببینم منظور اصلی تون چیه واقعا؟
مرد کمی مکث کرد و بعد نشست. دکتر مجیدی، فیش های یادداشتش را کمی جابجا کرد و یکی از آنها را جدا کرد و دست گرفت و با متانت پاسخ داد:
... لطفا برچسب نزنید! من فقط دنبال بیان واقعیتم و تمام و صحبت های من من با سند و مدرکه. در گزارش ها از ایران، اعراب جاهلی، چین استرالیا و سایر نقاط دنیا مطالبی بیان کردم. حالا شفاف تر حرف میزنم. با توجه به این که اولا نگاه سیاه، نگاهی منفعت طلبانه به انسان ها و خصوصا زن هست و ثانیا بعد از انقلاب صنعتی اروپا در غرب، سرمایه داری گسترش پیدا کرد و در نتیجه غرب، پایگاه اصلی و منشاظلم جدید به زن شد. در طول تاریخ دو جریان وجود داشته: یکی جریان سرمایه داری و دیگری توده های مردمی. سیستم سرمایه داری همواره در فکر استثمار و چپاول طبقه متوسط و ضعیف مردم بوده و در این بین نه زن، نه مرد،
#رمان
#پایان قسمت 46
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
47🏹🏹
هیچ کدام حاشیه امنی نداشته اند؛ اما زن ها بیشتر مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند. بعد از قرون وسطی، کم کم فرهنگ مردم دنیا رشد کرد، که البته انقلاب علمی در جهان اسلام، فوق العاده در این رشد ف هنگی موثر بود و این در جای خودش قابل اثباته. خلاصه این که مردم در جوامع مختلف فهمیدند که نباید زیر بار ظلم کسی باشن. هم زمان با انقلاب صنعتی اروپا، سرمایه دارها از از استثمار مردم به طور مستقیم صرف نظر کردن و پرده نمایش دیگه ای جلوی چشم بشر قرار دادن. از یه طرف نیروی کار ارزان میخواستن. از طرف دیگه برای تولیدات خودشون به مصرف کننده نیاز داشتند. برای دست یابی به این دو منظور، ظلم وحشتناک به زن کلید خورد. وضعیت زن که حتی حقوق اولیه ی او هم پایمال می شد، ناگهان تغیر کرد. زنان در کانون توجه قرار گرفتند و صحبت از احترام به زن، نقل محافل شد. خدای من! چه شده؟ آیا کسانی که زنان را تحقیر میکردند، متوجه اشتباهشون شده بودن؟! آیا محبت به زن مثل آتشفشانی خاموش ناگهان به خروش دراومده بود؟ پیل دورانت در فصل نهم «لذات فلسفه» به این سوال ها پاسخ میده که:«آزادی زن در قرن بیستم از پیامد های انقلاب صنعتی بود.زنان،کارگران ارزان تری بودند و کارفرمایان.... »منظور ویل دورانت سرمایه داران منفعت طلبه.«....کارفرمایان آن ها را بر مردان سرکش سنگین قیمت ترجیح میدادند.» او جمله بسیار عجیب و قابل تامل دیگه ای هم در همین کتابش داره و میگه:«یک قرن پیش در انگلستان کار پیدا کردن برای مردان دشوار شد.اما اعلامیه ها از آنان می خواست که زنان و کودکان خود را به کارخانه ها بفرستند!»...... پس....
#رمان
#پایان قسمت 47
🌟ستا ره ها چیدنی نیستند
48🏹🏹
ماشا دستش را بالا برد و با قیافه ای متعجب گفت:
... ببخشید خانم دکتر! موضع شما رو متوجه نمیشم! یه جا بخاطر ظلم تاریخی به زن، بغض دارین. این جا هم که پنجره ای به روی زن باز میشه تا حق خودش رو بگیره، باز جبهه میگیرین! به نظر شما زن باید می نشست تا اون تحقیر ها و توهین ها ادامه پیدا می کرد؟!
دکتر مجیدی لبخندی زد و گفت:
... انتقاد شما نشونه توجه شماست و این برای من ارزشمنده. باید بگم....اون ها نمی خواستن حقوق پایمال شده زن بهش برگرده؛ هدف نابود کردن زن بود! زمزمه دروغین آزادی زن، برای جذب نیروی کار ارزون قیمت بود. با سوع استفاده از زنان، نیروی کار رو دو برابر کردن تا هیچ کارخونه و دستگاهی بدون کارگر نمونه؛ با زیاد شدن نیروی کار، دستمزدها هم نصف شد! تا دیروز یک مرد، هزینه های زندگی را تنهایی تامین می کرد، اما امروز زن و مرد بیرون خونه به شدت تلاش می کنن و از پس مخارج یه زندگی معمولی هم بر نمیان! در گذشته نه چندان دور که یک مرد هزینه های زندگی رو تامین می کرد، تعداد فرزندان به طور متوسط، بین شش تا هفت نفر بود و شور و نشاط فوق العاده ای در خانواده ها وجود داشت؛ اما امروزه زن و مرد در مورد داشتن فرزند دوم و حتی اول، دچار تردید جدی میشن و از اون شور هیجان توی خانواده ها خبری نیست. اگه مشکلات زن همین جا تمام می شد، باز هم قابل تحمل بود. شرایط رو طوری رقم زدن که همه چیز زن غارت رفت! کیه که ندونه امروز در مغرب زمین، زیبایی زن، جاذبه جنسی زن، آواز زن، هنر و ابتکار زن، روح و بدن و بالاخره شخصیت زن، وسیله ی تحقیر و ناچیزی در خدمت سرمایه داران اروپا و امریکاست.
#رمان
#پایان قسمت 48
🔮 @gamegahanbine 🔮
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
49🏹🏹
آزادی به نام زنان و به کام سرمایه داران! شما یه وسیله خونگی یا حتی غیر خونگی نام ببرین که به وسیله زن تبلیغ نشه! از برس توالت شویی و صابون سگ گرفته تا سطل زباله و چسب زخم و دستگاه نظلفت بدن و هر وسیله ی ریز و درشتی با تصویر یه زن، به دنبال فروش بیشتره. زن ابزار شده! یه شی جذاب که فروش بیش تر رو به دنبال داره. متاسفانه تا عمق فاجعه ای که اتفاق افتاده خیلی فاصله داریم؛ ای کاش همین بود که فقط از عکس زن سواستفاده می شد. ای کاش همین بود که پیش خدمت هتل ها و یا منشی سرمایه داران، دختران و زنان زیبا رو رو بودن. البته برای دق کردن یه انسان همین ها کافیه. سیاه بختی این جاست که میگن:«در جهان سه کالا در جایگاه بزرگ ترین منبع درآمد سرمایه داران شناخته میشود؛اسلحه،دارو،زن!» ومشروبات الکلی و رایانه با وحود این گسترش و فراگیری، در رتبه های چهارم و پنجم قرار دارن. اقای نیکسون رییس جمهور امریکا در سال 1972میلادی گفت:«درآمد ما از راه تجارت به وسیله زنان،بیش از یک میلیون دلار در این سال بوده.»
فرهیختگان عزیز و گرامی!... تجارت زن یعنی چه؟ یعنی از عکس زن روی کالاها استفاده بشه؟! یا زن ها در کارخانه ها کار کنن؟ یا فروشندگی و مشی گری کنند؟! نه!.... اصلا منظور این ها نیست. تجارت زن یعنی خرید، فروش، واردات و صادرات زن به عنوان کالا و به منظور بهره برداری جنسی. تجارت زن یعنی فعالیت رسمی و قانونی مراکز هدایت و سامان دهی زنان و دختران برای بردگی جنسی. تجارت زن یعنی فعالیت رسمی و قانونی مراکز هدایت و سامان دهی زنان و دختران برای بردگی جنسی؛ یعنی تجارت با بدن زنان و دختران در اروپا، هیچ گاه در اروپا، هیچ گاه به اندازه امروز پول ساز نبوده!
#رمان
#پایان قسمت 49
🔮 @gamegahanbine 🔮
🌟ستاره ها چیدنی نیستند51 🏹🏹
زنان خیابانی و هرزه شهر بن آلمان، باید برای ایستادن کنار خیابان مثل ماشین های پارک شده، مالیات پرداخت کنن. این یعنی به لجن کشیدن زن. یعنی لگد مال شدن زن زیر چکمه های سرمایه داری. یعنی، ای زن! تو هم مثل سایز جانداران حق حیات داری، اما بهای اون تن فروشی و ذلته. وقتی هم توان این کارو نداشتی، بهتره که بمیری. حالا سوال اینه: این آزادی زن بود؟! خانم وندی شلیت محقق امریکایی در حوزه زنان و یه فمنیست موج سومی و از اون دسته فمنیست هایی که فهمیده چه قدر مرموزانه زن به بازی گرفته شده، در کتاب «دختران به عفاب روی می آورند» میگه:«هر وقت زنان خجالت را کنار گذاشته و تمایل خود را برای ازدواج اعلام می کنند،مورد تمسخر قرار میگیرند و برخی کارشناسان به آنها توصیه میکنند که با سگ خود ازدواج کنید؛چون او تنها موجودیه که شما را بیش ازخودتون دوست دارد!»به سر زن چی اومد که هیچ کس غیر از سگش، او را دوست ندارد؟! اصلا چرا میل طبیعی و انسانی به ازدواج باید مورد سرزنش قرار بگیرد؟ در نشریات غربی نوشته شده که: مردها آنقدر که از مرگ سگ شان ناراحت میشوند، از مرگ همسر زیبارویشان غمگین نمیشوند.» کشوندن زن به اینجا کار راحتی نبوده. من معتقدم در هر دو پرده تاریخ، چه زمانی که روی سر زن میزدند و اون رو نحس می شمردن، چه امروز که به اسم «آزادی» و «حقوق زن »، او رو به این بدبختی و منجلاب کشیده ان، بازیگر اصلی،«سرمایه داران منفعت طلب » هستن. گاهی شاهان حرمسرایی داشتن با سه هزار زن اما امروز هم صاحبان قدرت و ثروت، دنیا رو حرم سرایی برای خودشون کرده ان و دنبال اهداف شیطانی خودشون هستن.
#پایان قسمت 51
#رمان
🔮 @gamegahanbine 🔮
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
52🏹🏹
برای کشوندن زن به این جا خیلی سرمایه گذاری شد. اون قدر دم از حقوق جور واجور برای زن زدن تا او، گشادی کلاهی که سرش میره رو متوجه نشه. گر چه خیلی از این حقوق متعلق به خود زن بود و اصلا لازم نبود کسی به او ارزانی کنه. حق ازادی، مالکیت، تحصیل، و رای، اشتغال و حقوق دیگه. این ها همه از اول مال زن بوده اما اون ها با مثل تساوی و تشابه زن و مرد، آزادی جنسی، حق سقط جنین، حق همجنس گرایی و چیزهایی مثل اینها، با ژست دفاع از حقوق زنان و با رنگ و لعابی جذاب به زن هدیه کردن. اما مشکل اینجاست که با همه این حقوقی که با منت به زن دادن یا برای او تراشیدن، دردهای او بیش تر هم شد. خانم وندی شلیت با اظهار نگرانی عمیق، درباره جامعه امریکا میگه:«در همه اتاق های اورژانس،دخترانی هستند که عمدا به بدن خود آسیب وارد کرده اند!» در حالی که برخی از کارشناسان دبیل این کار رو احساس واقعی بودن در دختران معرفی می کنند. البته بگذریم از این که خود دختران اعتراف می کنن که احساس بدبختی دارند. اما سوال این جاست که چرا جامعه ای که ادعا می کنه «آزادی زنان» سر لوحه اهدافش هست، دخترانش احساس می کنند وجودشون واقعی نیست؟ بر اساس اساتیدی که در غرب زندگی می کنند عرض می کنم: اساسا زن در غرب ارزش انسانی و عاطفی نداره و او رو فقط به عنوان موجودی می شناسن که میتونه مرد رو ارضا کنه. اگر از عهده این کار برنیاد، به سرعت از جامعه طر میشه. انگار زن رو طوری هیپتونیزم کرده ان که تصور می کنه هویتش فقط با «دیده شدن » شکل می گیره. امروزه اسارت زن و خود باختگی او به بالا ترین حد رسیده.
#پایان قسمت 52
#رمان
🔮 @gamegahanbine 🔮
ستاره ها چیدنی نیستند
53🏹🏹🏹
نه تنها بر جسمش که حتی بر روح، عواطف و احساساتش هم هیچ کنترلی نداره؛ یعنی باید ببینه اربابان مد در پاریس یا نیویورک چه چیزی پیشنهاد می کنن. در مورد خود باختگی عواطف و احساسات در زنان، فلورانس نایتینگل بانوی پرستار، ریاضیدان و آمار دان انگلیسی، در جمله ای، چیزی که برای زنان امروزی رقم زده اند رو به درستی ترسیم می کنه و میگه:«زن ها به هیچ وجه ترقی نکرده اند،فقط سعی کرده اند مرد بشوند!البته مردان درجه سوم.» جمله دیگه ای از وندی شلیت بگم. خوبی جملات او اینه که یه امریکاییه و غرب رو با گوشت و پوست خودش لمس کرده و مثل من هم متهم به ضدیت با غرب نیست! او عمق اسارت زن رو خیلی رمانتیک بیان می کنه و میگه:«زنان حق ندارن از مبتلا شدن به بیماری های مقاربتی اظهار نگرانی کنند؛چون به گفته مجلات زنان،ممکن است طرف مقابل ناراحت شود.گویا مردان پادشاهان شاهزادگانی هستند با اختیارات الهی، »
موقعیت مردها هم در پازل سرمایه داران، اگه بدتر از زنان نباشه بهتر از اون ها نیست. چون آب حیات بشریت رو مسموم کرده ان. لرد شفتس بری می نویسه:«به فساد کشاندن مرد خیلی بد است؛اما اگر ژن را به فساد بکشانند،آب حیات را در سرچشمه آن مسموم کرده اند.» این حرف کاملا درسته. واقعا در دنیای کنونی سر چشمه را مسموم کرده اند. امروزه کلوپ هایی توی دنیا تشکیل می شه به نام کلوپ برهنگان. این ها چه معنایی میده؟! انسانیت کجا رفته؟! خب... من مطالب مورد نظرم در نگاه سیاه به زن رو با جمله ای از دکارت تمام می کنم. دکارت حدود چهار صد سال پیش گفت:
#پایان قسمت 53
#رمان
🔮 @gamegahanbine 🔮
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
54🏹🏹
من می اندیشم، پس هستم. اما زنان در جامعه امروز غرب و در همه ی جوامع غرب زده، فقط و به ناچار باید بگن: مرا نگاه می کنند، پس هستم!..... بسیار خوب.... امیدوارم صحبت هایی که عرضه شد، حداقل زمینه ای برای تحقیق و مطالعه بیشتر رو فراهم کرده باشه. از همه خانم ها و آقایون تشکر میکنم که حوصله به خرج دادن. اگه شمارو آزده خاطر کردم عذرخواهی میکنم. در جلسه هفته آینده بررسی نگاه سفید، طبیعی و فطری به زن رو مرور خواهیم کرد. امید وارم که شیرینی و لطافت اون نگاه، تلخی این نگاه رو از بین ببره... موفق و پیروز باشید! سارا و ماشا بعد از جلسه بحث زیادی کردند. سارا حرف های دکتر مجیدی را صد در صد بپذیرفته بود، اما ماشا، علاوه بر آن، حرف ها را سیاسی می دانست. سارا تردیدش نسبت به نگرش و نظرهایی که تا حالا داشت، بیش از پیش شده بود. تصمیم گرفت بیش تر و دقیق تر به تحقیق بپردازد. از ماشا که جدا شد گوشی اش را نگاهی انداخت. افسانه بود. گوشی را وصل کرد و گفت: سلام افسانه! چی شده؟
افسانه گفت: سلام سارا جان!
سارا گفت: جلسه بودم. متن آخری که فرستادی را امروز نهایی می کنم و جواب میدم. در همین مورد تماس گرفته بودی؟
افسانه گفت: اره خیلی دلشوره دارم. مهلت قانونی ام داره تموم میشه. باید مطالبم بره رو سایت تا بتونم توی برنامه پارازیت شرکت کنم... خواستم بگم اگه میشه.... سارا گفت: اوکی. امروز جواب میدم.
سارا توی مسیر نگاهی به دو یادداشت افسانه از توی موبایلش انداخت.
#رمان
#پایان قسمت 54
🔮 @gamegahanbine 🔮
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
56🏹🏹
.یاد داشت ها همانی بود که مورد نیاز بود. منتقد و معترض به اوضاع زنان شرقی خصوصا زنان مسلمان. گوشی را بست و همان طور قدم زنان به فکر فرو رفت. حرف های دکتر مجیدی از ذهنش بیرون نمی رفت. ذهنش شلوغ و پر از چراغ چشمک زن شده بود. بعد از اینکه به سویتش رسید، دوش آب گرم گرفت تا کمی از خستگی مغزش کم کند. لپ تاپش را باز کرد و متن تاییدیه ای بذای مطالب افسانه تنظیم کرد و برای مسیول سایت عشترکده و خود افسانه با ایمیل فرستاد.
حوصله سر زدن به ایمیل های جدید و خرده فرمایشات رییس و مدیر سایت را نداشت. ایمیل که ارسال شد، لپ تاپ را بست و به سمت آشپزخانه رفت. شدیدا گرسنه بود؛ بعد از لحظاتی خیره شدن توی یخچال، کمی فست فود باقی مانده از غذای دیروزش را برداشت و گاز کوچکی از آن گرفت و مزمزه کرد. یخ بود.... اما چاره ای نداشت! معده خالی اش را احتمالا می توانست پر کند. تاب انتظار برای گرم شدنش توی فر را هم نداشت. همان تکه را دستش گرفت و روانه اتاقش شد. روی تخت نشست و رفت توی فکر. هر از گاهی گاز کوچکی به پیتزا می زد و کمی می جوید و فرو می داد. حرف های خانم مجیدی، نظرات حاضران، گفت و گوهایش با ماشا و حرف های جسته گریخته ای که توی زمان تنفس بین دو قسمت جلسه از آدم ها شنیده بود، در ذهنش مدام مرور می شد.
***
افسانه در منزل دوستش منتظر بود تا خبر انتشار یادداشتش را زودتر بشنود که گوشی اش زنگ خورد. از دفتر سایت «برای زنان »بود. أقایی گفت: خانم افسانه مهاجر! عکسی که شما برای درج در سایت به عنوان نویسنده یادداشت دادید با حجابه! در صورتی که یادداشت شما نقد حجابه!
#رمان
#پایان قسمت 56
🔮 @gamegahanbine 🔮
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
57🏹🏹
یه عکس بی حجاب توی واتساپ بفرستید تا بتونیم توی سایت ازش استفاده کنیم.
افسانه مکالمه را تمام کرد، بالافاصله عکسی بدون روسری برای سایت فرستاد. چند دقیقه نگذشته بود که دوباره گوشی اش زنگ خورد. زنی پشت خط بود ازسایت عشرتکده. او هم از افسانه خواست عکسی بی حجاب برای سایت، از خودش بفرستد. افسانه بالافاصله عکسی که لحظاتی پیش برای سایت «برای زنان » ارسال کرده بود، برای این سایت هم فرستاد. پیامش که دیده شد یک پیام برایش رسید:«افسانه یک عکس راحت تری نداری؟هیکلت توش پیدا باشه!»
افسانه نوشت:«می گردم توی گالری.پیدا می کنم و می فرستم.» عکسی پیدا کرد و خواست گزینه ی ارسال را بزند. اما کمی به عکس خیره ماند. عکس را توی جشن تولد دوستش، تابستان سال گذشته گرفته بود. بلوز صورتی نازک و تنگی داشت که دو طرفش با یک بندینک جلوی سینه به هم وصل شده بود، و یک دامن خیلی کوتاه جین. باز هم توی گالری بالا پایین رفت. عکس شفاف تر و بهتر از این نداشت. به نظرش توی این عکس، زیبایی صورتش هم بیشتر بود. با خودش فکر کرد:«اگر عکس را خانواده ام توی ایران ببینن چی؟»دختر عمویش را بیاد آورد که در این سال ها، توی کانادا هم روسری اش را برنداشته و حجاب معمولی دارد؛ او توی ایران هم چادری نبود اما روسری اش را طوری سر می کرد که موهایش از آن بیرون نمی زد. افسانه لبش را ریز ریز میخورد و مردمک چشمش به چپ و راست لرزش داشت. زیر لب گفت:«بهم اقامت نمی دن!چاره ای ندارم.» انگشتش را روی فلش ارسال زد. پیام دریافت و بالافاصله دیده شد.
#رمان
#پایان قسمت 57
🔮 @gamegahanbine 🔮
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
58🏹🏹
. فصل دوم
نگاه سفید
باز هم یک شنبه از راه رسید و دومین جلسه از سلسه نشست های «برای همه ی خانم های دنیا » در شرف برگزاری بود.سارا بیش تر از روی کنجکاوی، بی تاب جلسه بود. وقتی به ورودی مرکز رسید ند، افراد زیادی را دیدند که بیرون ساختمان مرکز، متقاضی کارت ورود به جلسه بودند و مسئولان با عذر خواهی می گفتند که ظرفیت سالن پر شده است و اگر وارد شوند احتمالا باید بایستند. سارا و ماشا، وارد مرکز مطالعات اسلامی نیویورک شده و داخل سالن اجتماعات شدند.
جلسه راس ساعت نه، با قرائت قران، همراه با پخش ترجمه ی انگلیسی آن از نمایشگر آغاز شد. بعد از تمام شدن قرائت قرآن، خانم حکیمی در جایگاه قرار گرفت و گفت:
.... از طرف خودم و مسئولان مرکز از حضور زیبا و معنا دار همه شما عزیزان تشکر می کنم. ما شرمنده ایم که افراد زیادی پشت در مرکز، متقاضی حضور در جلسه هستند و عده ای از این گرامیان هم داخل سالن روی صندلی های موقت نشسته اند. ا، این بابت عذرخواهیم و مقدم تمامی بزرگواران روگرامی می داریم. مسئولین مرکز مطالعات اسلامی، با توجه به این که خیلی هم تلاش کردند اما...
#رمان
#پایان قسمت 58
🔮 @gamegahanbine 🔮
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
59🏹🏹
موفق به دیدا کردن سالن بزرگ تر نشدند و استقبال از جلسات هم بیش از حد انتظار بود. به همین خاطر و برای این که عزیزان بیش تری بتوانند از محتوای جلسات بهره مند شوند تصمیم گرفتیم که جلسات رو به صورت پخش زنده اینترنتی در اختیار علاقمندان قرار دهیم. آدرس و لینگ مربوطه در سایت مرکز اسلامی نیویورک اطلاع رسانی شده. چون می دونم همه مشتاقانه، منتظر شنیدن صحبت های خانم دکتر مجیدی هستید، بدون فوت وقت از ایشون دعوت می کنم به جایگاه تشریف بیاورن تا همگی از سخنانشان بهره مند شویم.
دکتر مجیدی که در ردیف جلویی سالن نشسته بود، به جایگاه رفت و سخنانش را با نام خدا شروع کرد سپس ادامه داد:
.... خدمت حضار عزیزو گران قدر سلام عرض میکنم! از این که فرصت دوباره ای برای دیدار شما حاصل شد، مسرورم. امیدوارم نشست صمیمی امروز برای من و همه بزرگواران مفید باشه. بعد از اشنایی مختصری با ویژگی های نگاه منفی به زن، حالا وقتشه تا با بررسی مختصات زیبای نگاه مثبت و سفید، تلخی نگاه منفی و سیاه رو به فراموشی بسپاریم. ابتدا لازمه گزارش هایی.....
مردی لاغر اندام و عینکی، با موهای کم پشت بلند، از گوشه سمت چپ سالن همان طور که دستش را بالا آورد، حرف دکتر مجیدی را قطع کرد و گفت:
.... ببخشید خانم دکتر! شما می خواین عوامل بدبختی زن رو در غرب و کشورهای غیر اسلامی معرفی کنین. شما یا مطالعات کمی دارین یا عمدا می خواین بعضی چیزهارو کتمان کنید. من برداشتم اینه که حرف های شما سیاست زدست بیش تر. محض اطلاع شما و....
#رمان
#پایان قسمت 59
🔮 @gamegahanbine 🔮
بسم الله الرحمن الرحیم
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
باشد، سخت عصیان می کردم.» خانم دکتر! نظریات متفکران غیر مسلمان درباره زن رو چرا بیان نمی کنید؟
دکتر مجیدی گفت:
..... آقای محترم! از شما ممنونم که زحمت کشیدید و بخشی از مطالبی که آماده کرده بودم رو بیان کردین. داشتم عرض می کردم که امروز بنا دارم گزارش هایی از اندیشمندان و صاحب نظران غربی در مورد نگاه سفید عرض کنم تا معلوم بشه که بحث ما شرقی و غربی نیست.جنابعالی قدری عجله کردید، اما اشکالی نداره، من فقط منابع و آدرس مطالبی که فرمودین رو دقیق بیان می کنم.
خانم مجیدی بعد از گفتن آدرس مربوط به مطالب مرد، که هنوز ایستاده بود ادامه داد:
..... من نظریات دیگه ای از صاحب نظران غربی رو عرض می کنم. خانم دکتر هنری مکو در کتاب «چه طور پس ازاین که فمینیسم هویتم را گرفت،مرد شدم » میگه:«زنان مولد عشقند؛مولدی که بسیار شبیه قلب کار می کند.زنان خالق خانواده اند؛خانواده ای که بنیان گذار آینده است.» او جای دیگه از کتابش میگه:«مرد بدون زن،کشتی بدون سکان است.»ولیام گاردنر در کتاب «وضعیت تاسفر آور کانادا » به نقش بی نظیر زن اشاره می کند و میگه:«زنان در جامعه نقش ویژه ای دارند که هیچ مردی دارای آن نیست.آن ها می توانند انسان دیگری را در بطن خود بپرورند و به جامعه بشری ادامه دهند.همه مردان نسبت به این واقعیت طبیعی حیات،احساس احترام فطری دارند.»
مرد معترض که از دقت دکتر مجیدی متعجب شده بود، یقه ی لباسش را صاف کرد و عینکش را برداشت و نشست.
#پایان قسمت
#رمان
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
قسمت 61
دکتر مجیدی ادامه داد:
..... این ها بخشی از نظریاتی بود که بیش تر در فضای غرب ارائه شده. اما..... دو مشکل وجود داره: یکی آن که این مطالب غالبا در قرن 21 بیان شده و گذشته زن را در بر نمی گیره. دوم این که: این مطالب در قالب یک حرف یا نظریه باقی مونده و در عمل، سرمایه دارها هر چه می خوان هر چه می خوان بر سر زن میارن و کسی مانعشون نیست. اما در شرق و البته به عبارت صحیح تر، در فضای اسلامی، زمین تا آسمان ماجرا متفاوته. این حرف من نیست. گوستاولوبون، فیلسوف. مورخ، جامعه شناس و پزشک فرانسوی میگه: اسلام اولین مذهبی است که در ترقی و اصلاح زنان قدم های وسیعی برداشت.روی این اصل در مشرق زمین همیشه احترام به زنان، نسبت به اروپا بیشتر بوده است. در واقع 1400 سال قبل، این دست مطالب در سطح بسیار بالاتر ارائه شده و در عمل هم زنان در جایگاه بسیار ویژه ای برخوردار بوده اند. در مورد دختری که زنده به گور می شد و به دنیا اومدن او را خشم نیاکان می دانستن، در نگاه سفید می گویند:«هر کس دختر داشته باشه،خداوند در پی یاری،کمک،برکت و آمرزش اوست.» پیامبر خدا (ص) می فرمایند:« دختران چه خوب فرزندانی هستند!» رفتار پیامبر رحمت با دخترش در 1400 سال پیش، حتی برای قرن بیست و یک هم عجیب و بی نظیر است. هنگامی که فاطمه (ص) بر پیامبر(ص) وارد می شد، پیامبر جلوی پای او می ایستاد، به استقبالش می رفت، او رو می بوسید و در جای خود می نشاند! همواره صورت، دست و زیر گلوی فاطمه (ص) را می بوسید و می گفت:«پدرش به فدایش باد » این پیامبر مهربان به پدر ها و مادر ها توصیه کرد
#پایان قسمت 61
#رمان
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
قسمت 62🏹
که «هر گاه هدیه ای خریدید،اول به دختران بدهید.هر کس دختر خود را خوشحال کند،گویا اسیری از اولاد اسماعیل (ع ) را آزاد کرده است.» پیامبر عزیز خدا در مورد فرهنگ باطنی که متاسفانه هنوز در کل دنیا رایج هست و پسرها رو بر دختران ترجیح می ده، هشدار داده که: هر کس دختری داشته باشه و حقوقش را پایمال و شخصیتش را تحقیر نکند و پسزش را بر او مقدم ندارد، خداوند به واسطه این عمل او را به بهشت می برد. پیامبر خدا (ع) یکی از نشانه های خوش قدمی زن در خانه شوهرش را این گونه بیان فرموده:«از سعادت زن ان است که اولین فرزندش دختر باشد »....
سارا به یاد حرفی که خانم مجیدی در جلسه قبل، از فروید نقل کرده بود افتاده. لبش را گزید و زیر گوش ماشا گفت: حرف فروید یادته؟
ماشا گفت: اره... از زمین تا آسمون فرق می کنه....
دکتر مجیدی ادامه داد:
.... یکی از مهم ترین ماموریت های پیامبر اکرم (علیه السلام) طبق آیات قران کریم، مبارزه با زنده به گور کردن دختران بوده . خداوند در قران می فرماید:«فبای ذنب قتلت » به کدامین گناه کشته شد؟ در واقع قرآن کریم اولین لایحه دفاع از حقوق زن است.... خانم ها و آقایون محترم! این ها بخش کوچکی بود از آن چه درباره دختران سفارش شده، اما.... وقتی این دختر بزرگ تر میشه و به خانه شوهر میره چه جایگاهی پیدا می کنه؟ پیامبر عزیز ما فرموده:«هر چه ایمان انسان کامل تر شود،به همسرش بیش تر محبت می کند.»و فرزند عزیز همین پیامبر، یعنی امام ششم شیعیان فرموده:«گمان نمی کنم ایمان مردی زیاد شود،مگر آن که دوستی و محبت او به زنان [همسر و زنان محرم ]بیش تر شود.»
#رمان
#پایان قسمت 62
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
63🏹
باز از پیامبر خدا (علیه السلام) برایتان بگویم که فرمود:«وقتی مرد با محبت به همسر خود نگاه می کند و زن نیز با مهر به شوهرش می نگرد،خداوند به دیده رحمت بر آن ها نگاه می کند.» و در جمله دیگه ای فرموده:«لبخند های زن و شوهر به روی هم،به هنگام برخورد با یکدیگر و یا هنگام خداحافظی صدقه است و به اندازه انفاق در راه خدا ارزش دارد.»
دکتر مجیدی چند لحظه مکث کرد. سارا به ماشا گفت:«عجیبه!مطالب چهارده قرن پیش این مسلمون ها رو بذار کنار مطالب روث سیدل و ویلیام گاردنر که بر اساس اسناد سازمان ملل نقل می کنن!» این اسناد در مورد وضعیت فرانسه در قرن 21 میگه:«خشونت به ویژه در خانواده هاافزایش یافته.تحقیقات اخیر نشان میدهدکه تعداد زیادی از زنان از سوی همسران شون قربانی خشونت منجر به مرگ می شوند.»
ماشا نگاه به سارا کرد و چیزی نگفت. دکتر مجیدی ادامه داد:
..... جمله عجیب دیگه ای از پیامبر خدا (علیه السلام) نقل می کنم که لازمه روان شناسان عمیقا ان رو بررسی کنن. چون برخی از حضار محترم ما عرب هستند. ابتدا جمله عربی و سپس ترجمه را حضورتان تقدیم می کنم:«قول الرجل للمراه انی احبک،لا یذهب من قلبها ابدا » یعنی:«اینکه مرد به همسرش بگوید دوستت دارم،هرگز از دل زن محو نمی شود.» اساسا در نگاه همه انبیا و اولیای الهی، زن مورد توجه خاص بوده. امام صادق (علیهالسلام) می فرماید:«دوستی و محبت زنان از خلق و خوی پیامبران است.» در نگاه سیاه چیزی که مهم «لذت من» هست؛ اما در نگاه سفید این طور نیست.
#رمان
#پایان قسمت 63
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
65🏹
فردای آن روز ابوخالد با بی میلی دوباره به منزل امام (علیه السلام) آمد و امام رو در اتاقی گلی، روی حصیر و با لباسی بسیار ساده از جنس کرباس دید. خانم ها و آقایان عزیز! توجه کنید که امام سجاد (علیه السلام) به او چه می گویند:«ای ابو خالد!من تازه ازدواج کرده ام.چیزهایی که دیروز دیدی،نظر همسرم بود و من نمی خواهم با همسرم مخالفت کنم.»شاید گفتن و شنیدن این مطالب آسون باشه. اما اگه کسی شناخت دقیقی از زوایای مختلف نگاه سفید و و تیرگی های نگاه سیاه پیدا کند، از شدت شور و اشتیاق برای جذب شدن به سمت چنین شخصیت هایی، جان از بدنش خارج میشه. اما متاسفانه این مطالب بسیار کم بازگو میشه یا بهتر بگم اصلا بازگو نمی شه. شبیه همین ماجرا از پنجمین جانشین پیامبر خدا (علیه السلام) در برخورد با همسرشون به ما رسیده. مالک بن اعین از دوستان امام میگه:«روزی نزد امام محمد باقر (علیه السلام)رفتم و وارد اندرونی خانه ایشان شدم.وقتی امام را با لباسی به رنگ قرمز تند دیدم ناخود آگاه خندیدم.آن حضرت هم لبخندی زد و فرمود:فکر می کنی نمی دانم چرا می خندی؟بخاطر لباسی که بر تن دارم!اما بدان که همسرم از من تقاضا کرده این لباس را بپوشم؛من با این که میلی به این لباس نداشتم اما چون همسرم را دوست دارم آن را پوشیدم.» نمونه این برخورد محبت آمیز با همسر رو کجا می تونین پیدا کنین؟ اما وقتی زن مادر میشه، جایگاهی بسیار فراتر از تصورات ما پیدا می کنه. پیامبر خدا(علیه السلام) فرمود:«بهشت زیر پای مادران است.» مردی خدمت پیامبر (علیه السلام) رسید و گفت: ای رسول خدا! به چه کسی نیکی کنم؟
#رمان
#پایان قسمت 65
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
66🏹
فرمود: به مادرت. گفت: سپس به چه کسی؟ فرمود: به مادرت. گفت: بعد از او به چه کسی؟ باز فرمودن: به مادرت. وقتی برای مرتبه ی چهارم سوال کرد، حضرت فرمود به پدرت. حضار محترم! آیا تابحال شبیه این مطالب را شنیدید؟!در کجای دنیا سراغ دارین که رهبر حکومت به سربازی که مادرش او رو از شرکت در جنگ منع کرده بگه:«پیش مادرت بمان.با بودن نزد او،ثواب جنگیدن را خواهی برد.»
صدای غرغرهای مردی که با یکی دو نفر دیگر، مرتب پارازیت می انداختند و اطرافیان را کلافه کرده بودند بلند تر شد. گویا صدای اعتراض آنها به گوش دکتر مجیدی هم رسیده بود. دکتر لحظه ای مکث کرد و رو به آن ها گفت:«اگه سوالی یا حتی اعتراضی به حرف های من دارین بفرمایین!» سکوت، سالن را در بر گرفت. دکتر مجیدی، سر میکروفون را کمی تنظیم کرد و با صدایی رساتر ادامه داد:
.... مردی خدمت پیامبر خدا رسید و گفت: هیچ کار زشتی نیست که نکرده باشم، آیا راه توبه و بازگشتی برایم وجود دارد؟ ایشان پرسیدند: پدر و مادرت زنده اند؟ جواب داد: پدرم زنده است. حضرت فرمودند برو به پدرت نیکی کن. وقتی مرد رفت، پیامبر تاسف زیادی فرمودند:«ای کاش!مادرش زنده بود.» داخل پرانتز نکته ای عرض می کنم: در مکتب اسلام اگه تموم پل هتی پشت سرت رو هم خراب کرده باشی، باز جای ناامیدی نیست و راه توبه و بازگشت وجود داره. به صحبت خودمان بر می گردیم. در مورد مقام مادر به یه مورد دیگه هم اشاره می کنم. از پیامبر خدا نقل شده که:«هر گاه پدر و مادرت در یک لحظه صدایت کردند،ابتدا جواب مادرت را بده.»
#رمان
#پایان قسمت 66
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
67🏹
خانمی که روی صندلی موقت توی راهرو سالن نشسته بود، بلندشد و گفت:
..... ببخشید خانم دکتر!
من مریم کیا متولد سال 1352شمسی، بچه تهرانم. انقلاب که شد، من بچه بودم و همراه خانوادم اومدیم امریکا. چند سالی هست توی خیابون نزدیک مرکز مطالعات اسلامی زندگی می کنیم.تبلیغات جلسه شما را دیده بودم، اما انگیزه ای برای حضور نداشتم. وقتی حضور پر شور افراد مخصوصا خانم ها با ملیت های مختلف رو دیدم، اومدم داخل مرکز. جلسه قبلی، خیلی برام جذاب بود. چیزایی از نگاه سیاه به زن شنیدم که با تمام وجود در طول این سی و اندی سال درک کردم.برای همین، امروز با این که شرایط اومدن نداشتم ولی مصمم بودم که در این جلسه شرکت کنم. البته با اصرار تونستم وارد جلسه بشم. خانم دکتر! بیش تر از سی و پنج سال از عمر من گذشته. تقریبا می تونم بگم غیر از یک اعتقاد کم رنگ، هیچ ارتباطی با اسلام، یا دین دیگه ای ندارم. صادقانه اعتراف می کنم از حرف های شما تک تک سلول های بدنم تحت تاثیر قرار گرفتند. اما یک علامت سوال توی ذهنم ایجاد شده. شما از ایران اومدین و توی حوزه زنان محقق هستید. چرا با وجود شخصیت هایی مثل شما، وضعیت بعضی زن های ایران این طوریه؟ انگار که بعضی از مناطق تهران از پایگاه های نگاه منفیه! من نوروز سال گذشته ایران بودم. خیلی برام عجیب بود که به یه جشن طلاق دعوت شدم! زن ها و دخترهایی رو توی تهران دیدم که می تونم بگم توی نیویورک به ندرت و یا توی محله های خاص دیده میشن. یا مثلا خانم های ایرانی توی فرودگاه خیلی تابلو هستند. یا با حجاب و چادری اند، یا......
#رمان
#پایان قسمت 67
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
68🏹
ظاهری دارند که خیلی ها با دیدن شون انگشت به دهن می شن. آیا شما هیچ فکری برای نفوذ نگاه سیاه توی ایران کردین؟
دکتر مجیدی ضمن این که با دقت به حرف های خانم کیا گوش داد، یادداشت های روی میزش را صاف و مرتب کرد و گفت:
..... از شما خانم کیای عزیز و همه عزیزان دیگه ای که جای مناسبی ندارند عذرخواهی می کنم. در مورد سوال تون باید عرض کنم که این موضوع در مورد بخشی از جامعه ایرانی درسته، ولی بیش تر بانوان ایرانی اهل کمالاتند. سوالی از شما دارم. به نظر شما چند درصد از مردم و به ویژه خانم های ایرانی، تمام صحبت هایی که من درباره نگاه سیاه و سفید به زن گفتم رو می دونن؟کیا کمی مکث کرد و گفت:نمی دونم شاید خیلی کم هستن.
دکتر مجیدی گفت:
.....آفرین!این عدم آگاهی رو اگه کنار تبلیغات سوع و بمباران شبکه های اجتماعی و ماهواره ای که بیش تر ین هدف شون زن ها و دختر های ایرانیه، قرار بدین، مطمئنم که جواب خودتون رو به دست میارین. در این مورد، در جلسات آینده بیش تر صحبت خواهم کرد. اگه اجازه بدین نکات پایانی خودم رو بعد از تنفس پانزده دقیقه ای عرض کنم.
خانم حکیمی پشت تریبون آمد و از همه دعوت کرد تا برای پذیرایی و استراحت، به ساکن مجاور بروند. در سالن پذیرایی همه از شگفتی خود نسبت به مطالب دکتر مجیدی و از مقایسه نگاه سفید و سیاه صحبت می کردند. یکی از خانم ها از رفتارهای بد پدر و مادرش در کودکی و آزارهای محیط تحصیل، کار و...
#رمان
#پایان قسمت 68
🔮 @gamegahanbine 🔮
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
69🏹
جامعه در بزرگسالی، با لحنی غمگین و احساسی صحبت می کرد و عده ای هم مجذوب او شده بودند. در گوشه دیگر، مردی که پارازیت هایش در جلسه، کلافه کننده بود و مک صدایش می زدند، معرکه گرفته بود و با صدای بلند از مطالب هر دو جلسه انتقاد می کرد. ماشا به حلقه مک نزدیک شد. سارا هم داشت به درد و دل های آن خانم گوش می کرد. بعضی ها کماکان تو لاک خود بودند و در گوشه ای، از خودشان پذیرایی می کردند. خیلی ها قبل از اتمام وقت استراحت به سالن اصلی برگشتند. صدای خانم حکیمی از بلند گو ها توی سالن پیچید که گفت:
... با تشکر و قدردانی از همه عزیزان! امیدوارم مطالب نشست امروز تا این لحظه مورد پسند شما واقع شده باشه. از خانم دکتر دعوت می کنم به جایگاه تشریف بیارن تا بدون فوت وقت ما رو ا، بیانات خودشون بهره مند کنن!
دکتر مجیدی با ذکر نام خداوند، خواست حرف هایش را شروع کند که خانمی قد بلند با موهای طلایی که آن ها را از پشت بسته بود، از میانه ی سالن دست بلند کرد و گفت:
.... ببخشید خانم دکتر! درباره جایگاه زن تا الان نکاتی رو بیان کردین که خوب هم بود. اما نکات دیگه ای هم وجود داره مثل حق علم آموزی، حق مالکیت اقتصادی، حق رای دادن در زمینه های سیاسی.چرا در این زمینه ها برای زن نقشی قائل نیستید؟ زن حق نداره دانشمند بشه یا ثروتمند باشه؟ چرا به بهانه حجب و حیا و مسائل دینی، زن رو از این موقعیت ها و حقوق محروم می کنین؟ سارا کنجکاو شده بود که دکتر مجیدی چه جوابی دارد. ماشا سرش را به سمت سارا کج کرد و آهسته گفت: اوه! زد تو خال!....
دکتر مجیدی نفس عمیقی کشید و گفت:
#رمان
#پایان قسمت 69
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
70🏹
متشکرم از شما. پاسخ سوال شما اتفاقا در بر گیرنده مطالب دقیقی در نگاه سفید به زن هست که در اسلام به طور جدی مطرح شده؛ مثلا در مورد حق علم آموزی: در حالی که زنان تا اواخر قرن 19 میلادی در بیش تر مناطق از علم آموزی محروم بودن، زن در نگاه اسلام از این حق بهره مند و حتی کسب علم برای او یک تکلیف بود ه. پیامبر خدا (علیه السلام) فرمود:«رفتن بهدنبال علم،بر هر مرد و زن مسلمان واجب است.» حدود چهل _پنجاه سال پیش در ایران و در شهر اصفهان، خانمی معروف به بانو امین، شاگرد دانشمندان مطرح علوم دینی بود.او به بالاترین درجه این علوم، یعنی اجتهاد رسید و تدریس فقه و فلسفه ی ایشون رونق زیادی داشت. بزرگی این بانو تا جایی رسید که برای دو نفر از علمای بزرگ شیعه، یعنی آیت الله مرعشی نجفی و علامه امینی اجازه ی روایت صادر کردند. بانو امین یک استثنا نبود. بسیارند زنان گران قدری که در دوره های مختلف اسلامی در مسائل علمی زبانزد خاص و عام شده اند. در کتاب «ریاحین الشرعیه » که پنج جلد قطور ه، شما می تونین زنان نخبه در دوره های مختلف اسلامی رو بشناسین و کمی درباره زندگی اون ها اطلاعات کسب کنین. بانو امین و زنان دانشمند مسلمان دیگه رو مقایسه کنین با پیر زنی که سال 1917 تا سطح دکترا درس خوند ولی از گرفتن مدرک در کشور انگلستان محروم بود. البته ظلم ندادن مدرک، در مقایسه با محرومیت تحصیل، بسیار ناچیزه. اما در مورد حق مالکیت اقتصادی زنان؛ در نگاه فطری، مردان و زنان در مالکیت اقتصادی یکسانند. ولی متاسفانه در نگاه های دیگه، زنان حدودا تا سال 1900 میلادی از مالکیت اقتصادی محروم بودن. قرآن کریم درباره
#رمان
#پایان قسمت 70
🔮 @gamegahanbine 🔮