eitaa logo
خانواده چند فرزندی🇮🇷
6.9هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
693 ویدیو
88 فایل
#خانواده_چند_فرزندی یک مادر در حال یادگیری مشاور و تسهیل گر متولد ۶۷ و مادر چهار فرزند مزیات چالش ها و راهکارهای چند فرزندی خادم کودکان و نوجوانان در کانون پرورش فکری @asheri110
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا انتخاب با ماست 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 چندسال پیش یه کارگاه مشاوره داشتیم برا ، که استاد عزیزم تدریس میکردند،موضوعات مختلفی مطرح میشد اما ازمهمترین موضوعاتی که نظر ما رو جلب میکرد این بود که اکثر خانمها خصوصا اونهایی که مسن تر بودند احساس نارضایتی داشتند اززندگی ای که پشت سر گذاشتند و به قول خودشون ،عمرشون و جوونیشون رو فدای بچه ها و کار خونه و شوهر کردند... ما تو یه مرحله ای داریم در میانسالی که تقریبا در آستانه چهل سالگی بروز میکنه و بهش میگند ،دوره یا ،یعنی فرد برمیگرده به گذشته اش و پیش خودش حساب میکنه که تا الان زندگیش چجوری پیش رفته؟پربار بوده و بارضایت ،یا خیلی کم بار و بدون رضایت... خیلی از ماها خصوصا مادرا جوری جلو میریم که فکر میکنیم اگه خیلی فداکار باشیم، خونمون برق بزنه ،دائم توخونه باشیم یا شش دونگ حواسمون به بچه و امور خونه و...باشه مادر خوب ونمونه ای هستیم.(منظورم زیاده رویه درادامه میگم) من از همون موقع که حدود ۲۸ سالم بود تصمیم گرفتم جوری برم جلو که وقتی به چهل سالگی میرسم دست پرباشم.هم از لحاظ خونه زندگی و بچه. هم از لحاظ رسیدگی به خودم. یسری و براخودم ترسیم کردم و چون اعتقادقوی و یقین دارم که خدا با ظن بنده اش پیش میره ،به خودم گفتم هرجوری شده باید به اینها برسم. شده باهر چهارتا بچه برم میرم. شده ازخوابم بزنم میخونم ادامه میدم. شده از خریدم و یسری خرجهام کم کنم ،کم میکنم تا به اهدافم برسم و انصافا خداوند هم لطف زیادی به من داشته تو این مسیر. شاید حداقل بالغ بر سی چهل دوره تا الان گذروندم از مهدویت گرفته تا مشاوره،تربیت کودک،تربیت جنسی و ... خیلی ازاینهارو اجازه گرفتم و بابچه هام رفتم.خیلی هاش بعدازظهر بوده بچه هارو گذاشتم پیش پدرشون.خلاصه منظورم اینه که من مانع رو کنار میزنم . واین انتخاب بامنه ، شاید شما قدمی جلو نرفتی تا ببینی خدا برات چی رقم میزنه؟ تو پستهای قبل خیلی چیزا گفتم حتما بخونید. 🌷🌷🌷 باید سعی کنیم نیمه پر لیوان رو ببینیم،این خیلی مهمه. 🌹🌹🌹 سعی کنید جوری جلو برید که وقتی به اون سن میرسید خودتونو فدا شده و فنا شده نبینید. واین دست کسی نیست جزشما... اگر حضوری نمیشه مجازی،انلاین،غیرحضوری،مادر کودکی،مسجدمحل،پایگاه، خلاصه هرمدلی که میشه. بچه هارو بهونه خونه نشینی نکنید خداشاهده من بابچه ها خیلی جاهارو رفتم ... http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
به نام خدا حمایت از کودکان وقتی مائده کوچک بود حدود هشت ماهش بود یه دست لباس براش خریدم وقتی آوردم پوشوندیم بهش،کلی کردیم ،عکس انداختیم. بعد دیدیم محمدامین میگه مامان آجی اجازه میده منم بپوشم؟ما هم طبق روال، اجازه سوری گرفتیم و مائده رو به معنای . گفتیم آره عزیزم بپوش. بعد دقیقا همون عکس العملها رو برا اوهم انجام دادیم عکس گرفتیم ذوق کردیم. بجای اونکه تو اون لحظه بگم نه این دخترونه اس تو پسری. و کلی توضیح اضافه برابچه دوساله بدم ... یخورده بعد رفتم کلاه شالگردن خودش رو آوردم و کلی از نکات مثبتش براش گفتم ببین چه قشنگه ،ماشین داره ،آبیه، سبزه...این پسرونه اس ، مال آقا محمدامینه...اونم دخترونه اس برا آجی مائده...و بعد تا آخر محمدامین کلاه شالگردن خودش رو با رضایت تمام میپوشید. این داستانها تو خانواده هایی که چندفرزند دارند زیاد پیش میاد. برابچه زیر شش سالم نباید بنشونی کلی توضیح کلامی بدی فلسفه چینی کنی. نه همین مقدار عکس العمل و اطلاعات کافیه. الانم وقتی محمدامین داره مشق مینویسه، مائده و محمدصادقم میاند نفری یه کتاب دفتر برمیدارند، مشغول میشند. برای بچه ها همیشه . اما ما که چندتابچه داریم اونم با جنسیت مختلف نمیتونیم همیشه ،خرید یکسان براهمه شون داشته باشیم حتی برای هم جنس هاهم. من شاید گاهی لباسهاشونو باهم ست کنم اما شخصیت مستقلشون رو حفظ میکنم و به تفاوتهای فردیشون توجه دارم. هرازگاهی که فروشگاه یا مغازه میریم بهشون میگم هر کدوم میتونید یه چیزی برداریدو دیگه نمیتونید عوض کنید. دیدید که پیش میاد بچه ها بعدش میگند من اونو میخواستم اینو نمیخواستم... یادگرفتند راه حل پیدا کنند.بعدازاینکه گریه زاری کوچکترا تموم میشه میفهمند که با گریه چیزی درست نمیشه میرند صحبت میکنند. داداش اجازه میدی با مال تو بازی کنم؟تعامل میکنند باهم. من هیچوقت نمیگم ،حالا تو بزرگتری یا اون کوچکه بده بهش. یا مثلا بگم مال اون بده مال تو خوبه. دوست دارم که خودشون با پیامد انتخابهاشون کنار بیاند. حالا اینکه بعدش باهم مصالحه میکنند یا تقسیم میکنند یا مشارکت ،دیگه خودشون میدونند. اینها درس های بزرگیه که بچه ها تو این دوران با تجربه یاد میگیرند و تدریس اشتباه ما ،باعث میشه خروجی خوبی نداشته باشیم. پس حواسمون باشه چیکار میکنیم؟چه کلماتی به کارمی بریم؟چه عکس العملهایی داریم؟و چه نوع جهان بینی ای رو داریم انتقال میدیم به بچه هامون. http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
با همه سختی ها وبرنامه ها بالاخره رسیدیم مشهد😅😅 خدایا شکرت ما دیدیم که عملا نمیتونیم امسال بااین حجم جمعیت ،پیاده روی اربعین رو بریم ،تصمیم گرفتیم بیایم مشهد پابوس امام رضا(علیه السلام)،باشد که به کرمشون، همین رو ازما قبول کنند ان شالله... تو قطار ،تو مسیر به این فکر میکردم که درسته سختی ما بیشتر از خیلی های دیگه اس تواین مسیر اما قطعا اجری هم که داره بیشتره...به شرط خلوص ان شاالله. خیلی جالبه بازخورد مردم. خیلیا فقط نگاه میکنند بعضیا یه کمکی ام میدن . بعضیا پچ پچ میکنند😅😅😅 یکیشون عمدا داشتند میگفتند درسته الان سختشونه، اما باهم بزرگ میشند بعدا کیف میکنند😁 خلاصه برای مابچه دارا، جزو بهترین گزینه هاس. قیمتش نسبت به مناسبتره خیلی.آزادی و جذابیتش بیشتر ازاتوبوس و ماشین خودمونه ضمن اینکه وقتی بخوایم باماشین خودمون اینهمه مسیرو بیایم هم خیلی خسته میشیم هم بچه ها،همه، جای خواب ندارند. دستشویی و امکانات در دسترس نیست اما قطار واقعا خوبه. http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
به نام خدا احساس گناه یا احساس مسئولیت؟ شاید ازنظر خیلی ازماها ،باداشتن چندتابچه ،یه چیزی شبیه تصویر بالا ایده آل و خوب به نظر برسه. خونه همیشه تمیز.بچه های همیشه سرحال.غذای همیشه آماده.لبخندهمیشگی روی لب.حال همیشه خوب و و و ... اما در واقع این نیست.مادری که چندتا بچه کوچک داره باید بدونه که داشتن همه اینها باهم امکان پذیرنیست . البته اونهایی که کمکی دارند بحثشون جداست. اما اکثر ما که تنهاییم تصور داشتن همچین شرایطی هم اشتباهه. خیلی ازسوالاتی که ازمن میپرسید یا ازخودتون میپرسید نشانه هست. احساس_گناه یعنی من کم کاری کردم. من کم گذاشتم. به همه بچه هام خوب نرسیدم.نتونستم کامل شیربدم.نتونستم به اندازه کافی براقبلی وقت بزارم .نمیتونم به همسرم برسم.به خونه برسم و مسائلی از این قبیل. هرچقدر این سوالات بیشتر تو ذهن ما جاباز کنند . بیشتر اذیت میشیم. توانایی و شرایط و مهارت همه انسانها یکسان نیست. ما نباید خودمون رو بااونی که یک بچه داره یا اونیکه فاصله سنی بچه هاش زیادند مقایسه کنیم. من باید باتوجه به شرایط و توانایی موجودم، برنامه بریزم. رشد داشتن در شرایط سخت، ارزشمنده وگرنه رشد تو شرایط ایده آل هنر نیست که. حالا من در این شرایط هستم. بهترین کار چیه برای من؟ من شخصا به این نتیجه رسیدم تواین چندوقت، که از خیلی از ریخت و پاشها و تجملات زندگی کم کنم . قید شرایط ایده آل همیشگی رو بزنم .تاجاییکه زورم میرسه کارکنم و اولویتم رشد بچه هام و نیازهاشون باشه خصوصا در سنین زیر شش سال. هر کدوم از ما به مقتضای زندگی و توانایی خودمون باید احساس مسئولیت کنیم .حتی اگر تا الان خراب رفتیم از الان ببینیم بهترین کار چیه؟همونو انجام بدیم ودرست بریم. درمورد احساس گناه در مادرای چندفرزندی حرف زیاده ان شاالله در ادامه میگم. http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
از نظر ادراکی کودکانی که در طبیعت بزرگ میشوند و والدین ارام و امنی دارند و به انها فرصت تجربه میدهند سیستم ادراکیشان بطرز باور نکردنی قوی تر از کودکانی که در محیط شهری رشد می کنند است . فردی که در روستا زندگی میکند اگر این شرط را داشته باشد قوی تر است. اما افراد روستا از نظر میزان اطلاعات و تجربه تعاملی نسبت به کودکانی که در شهر زندگی می کند ضعیف تر هستند چون پیچیدگی ارتباطی کمتری را تجربه می کنند و در مجموع تعاملات کمتری دارند . یک نظام آموزشی توانمند باید این دو فرصت را با هم فراهم نماید حضور در طبیعت و تعاملات رشد دهند. Join @nooredideh
به نام خدا ادامه پست قبل وقتی متوجه شدم بچه دومم رو باردارم که اولی پونزده ماهه بود و البته من بعد سه ماه متوجه شده بودم.بخاطر شرایط بدنی ام ادامه شیردهی برای خودم وجنینم ضررداشت بنابراین تصمیم گرفتم پسرمو زودتر ازشیر بگیرم... تواون چندسالی که بچه نداشتم یکی از آرزوهام این بود که یروزی یه بچه بغل بگیرم شیربدم و توبارداریمم دعا میکردم که بچه ام حتما شیرخودمو بخوره و شیر کافی داشته باشم براش. فکرنمیکردم شرایط جوری بشه که مجبور باشم بچه هامو زودتر از دوسال ازشیر بگیرم.وقتی اولی رو ازشیر میگرفتم انگار قلبم جدا میشد ازم اما باید به فکرخودم و جنینم میبودم.خصوصااینکه پسرم یه هفته اول اصلا شیشه نمیگرفت والبته من هم بی تجربه بودم. به هرحال او رو تدریجی ازشیر گرفتم و سر هیچکدوم ازبچه هام از روشهای غلط مرسوم که باعث ایجاد ناامنی میشه، مثل چسب و تلخک و...استفاده نکردم. وبعدازیک هفته شیشه رو پذیرفت.وتا یک ونیم سالگی شیر خشک بهش دادم و بعد شیر پاستوریزه و دوسالگی هم ازشیشه گرفتمش. شرایط من مثل بقیه نبود که بتونم روند شیردهی رو ادامه بدم و من عمدا نمیخواستم به پاره جگرم آسیبی بزنم .درسته بهتره تا دوسال شیر مادر بخورند اما خود آیه قران گفته درصورتی که ادامه شیردهی میسرباشه که برای ما که بچه های شیربه شیر داریم خیلی امکانش نبود. توان بدنی و شرایط افراد متفاوته.شنیدم کسایی که تا آخر به اولی شیردادند وحتی بعضی ها بعد تولد دومی به هردو دادند. اما من این روال رو نمیپسندیدم و به همون یکسال و بعد جایگزینش اکتفا کردم. اینجاهم از اون جاهایی ست که ابزار خیلی به ما کمک میکنه.من سر سومی و چهارمی تا سه ماه پستونک استفاده کردم و بیش از اون ادامه ندادم. وشیشه رو هم بیشتر ازدوسال ندادم به دلایل روانی. البته اینجا تغافل و تسامح کمک میکنه. یوقتایی میدیدم محمدصادق شیشه اشو تا آخرنمیخورد مائده ازش اجازه میگرفت میخورد😂😂 این آخری که دیگه رو دست همه رو آورده بود.فاطمه عمدا ته شیشه اشو نمیخورد . نگه میداشت بعد اشاره میکرد به صادق که داداش بیا. والبته تا یه جایی باید مدارا کرد و باتدریج به جایی رسوند که خود بچه دیگه نخوره نه اینکه بگی جوجو برد و دادم به کوچکه و ازاین حرفها...به جایی میرسه که خودش میدونه هست اما جلو نفسش رو میگیره 😂😂😂اصلا به یه درجاتی از عرفان میرسه😎😉 اگر پروسه صحیح پیش بره حرفم اینه که من باید باشرایطم کنار میومدم و بااحساساتم باهم به تفاهم میرسیدیم . ادامه دارد. http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
از زیاد حرف زدن برای فرزندتان جداً خودداری کنید. اگرچه حرف زدن با کودک لازم و مفید است اما زیاد حرف زدن تاثیر سازنده ای ندارد. آنچه را قبلا گفته اید تکرار نکنید! چیزی را که کودک خود می داند، به او نگویید. بیشترمواقع کودک از اشتباهش آگاه است، پیامد طبیعی رفتار، خود بهترین آموزگار است! تکرار موجب اختلال در ارتباط سالم، اوقات تلخی، بگو مگو و استیصال می شود! گاهی هنگام خطای کودک سکوت کنید! « زیاده گویی » مقدمه نشنیدن است . join @nooredideh
به نام خدا مدیریت برنامه در خانواده چندفرزندی سفر خوبی بودشکرخدا.هم زیارت هم سیاحت. راستی برای ما که بچه کوچک داریم مدیریت برنامه ها چجوری باید بشه؟ محوریت کلا بچه هاباشند؟ محوریت کلا خودمون باشیم؟ محوریت هردو؟ از زمانی که تصمیم به برنامه ای میگیریم به خیلی موضوعات فکر میکنم. اینکه آیا الان این برنامه مناسب این زمان هست یانه؟آیا این مسیر این وسیله نقلیه مناسب سفرماهست یانه؟آیا فلان مهمونی رفتنش الان مناسب ما هست یانه؟آیا داشتن رابطه با فلان خانواده برای الان بچه های ما لازمه یاباعث آسیبه؟ و خیلی از سوالات مشابه... درسته که در خانواده همه باید مورد توجه باشند. به نیازهای همه باید پاسخ داده بشه اما گاهی لازمه اولویت برنامه ها عوض بشه. تواین چندروز ما چندباری خانوادگی حرم رفتیم. چندباری من بچه هارو نگه داشتم همسرم رفتند و یکبار هم من تنها رفتم. همه جا باید این تقسیم بندی اعمال بشه . یوقتهایی لازمه یه جاهایی رو ماتنها بریم. یوقتهایی لازمه همسرآزادباشه به برنامه های غیر کاری اش برسه. اما...اما...حالاکه ما چندتا بچه کوچک پشت سرهم داریم برای رشد هرچه بهتراینها لازمه که بیشتر برنامه هارو جوری بچینیم که بچه هامون بیشترین لذت و بهره رو ببرند وچیزهای جدید تجربه کنند و ما ازکشف وتجربه اونها لذت ببریم. خداروشکر مهمان سفره امام رضاهم شدیم.بچه هارو بردیم جلوی . درکل من از لذت بردن بچه هام لذت میبرم و سعی میکنم زمینه کشف و تجربه های مختلف رو براشون فراهم کنم. حتی بیرون رفتن من بابچه ها متفاوته مثلا برای یه خرید ساده که برم هرسری نوبت هرکس باشه بامن میاد .من تشویقش میکنم از لب جدول راه بره. یه مسیری رو بدوه.از درخت بالا بره. اگه آب تو گودال جمع شده بپره توش .از رو ریل قطار راه میریم .سنگ پرت میکنیم.گچ ببینیم برمیداریم نقاشی میکنیم و خیلی چیزای دیگه. چون میدونم تا چشم بهم بزنم این دوران تموم میشه و نمیخوام بخاطر وسواس خودم و کمال گرایی خودم و تمیز بودن بچه هارو ازخیلی چیزا محروم کنم. http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
به نام خدا ادامه مبحث ازشیر گرفتن تااونجایی رسیدیم که گفتیم هم برای مادر سخته هم برای بچه...چون مادر چیزی رو داره و ازروی مهرمادری دوست داره دراختیار بچه اش و جگرگوشه اش بزاره ازطرفی بچه بیقراری میکنه و جدایی براش سخته... البته بازهم پیشنهادمیدم پستهای قبل رو مطالعه کنید . درمورد ریتم شیر دهی از اول نوزادی عرض کردم بخونید و نکته ای که یکی از مادرا فرمودند این که اول شیر شب قطع بشه... اگر کسی طبق نظم و ریتم پیش بره درستش اینه که اززمانی که بچه غذاخور میشه شیر شبش کم کم قطع بشه چون دندون هم در میاره ،این براش بهتره. و قبلا هم عرض کردم گریه بچه حتما به معنای شیر خواستن نیست میتونه دلایل دیگه هم داشته باشه.اما ما معمولا تو مراجعین ومادرا میبینیم که از وابستگی به شیر شب میگند چون خیلی اوقات ما راحت ترین و دردسترس ترین راه حل رو انتخاب میکنیم و خودمون بچه رو بدعادت میکنیم. پستونک هم یکی ازاین موارده. اما خب اینجا اگر با ریتم ،تدریج،حوصله و تدبیر پیش بریم اوضاع خیلی سخت نمیشه واصلا لازم نیست به ابزاری متوسل بشیم که بچه رو بترسونه یا متنفر کنه وازما دورکنه.چون اینها عوارض دارند قطعا... برای ما که مجبوربودیم بچه مون رو زودتر ازشیربگیریم شیشه شیر جایگزین خوبیه ،اما نه به این معنا که بدون محدودیت و آزاد دراختیاربچه باشه . اونم ریتم وقانون داره من خودم فقط شبها استفاده میکردم .یاصبح زودکه هنوزبچه خوابش میاد و نمیخواد بلندبشه صبحونه بخوره. درمورد پستونک و شیشه هم اصل تدریج باید رعایت بشه وبچه خودش به نتیجه برسه،اینکه بگی جوجو برد یا بابا برد یا دادیم به کوچکه و امثال این در جهان بینی بچه ها تاثیر میزاره و نسبت به دنیا واطرافش ناامن میشه. میشه یواش یواش سرش رو سوراخش رو گشادترکرد بعد کم کم ازشیشه بانی بعنوان لیوان نی دار استفاده کرد و بعد لیوان جایگزین بشه. قطعا جدایی از هرکدوم ازاینها برای بچه سخته و ترک عادت کلا سخته و رنج داره. امااین رنج لازمه رشد بچه و عبور ازاین مرحله اس‌. امااگر اینهایی که گفتیم رعایت بشه رنج به حداقل میرسه ان شاالله. موفق و مویدباشید. http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
بسیاری از مشکلات رفتاری کودکان در شادنبودن ونگرانی والدین است بزرگترین آرزوی کودکان پدر و مادر شاد است بخصوص مادر خودتان را اصلاح کنید سپس بچه ها #کانال_تربیتی_نوردیده 👇 join @nooredideh
به نام خدا فقط چند لحظه ، چند دقیقه بیشتر... به کجا چنین شتابان؟ همه در حال دویدن برای زندگی! بعدازمدتی،امروز رفتیم بهشت سکینه سری به اموات بزنیم، همه جا سکوت،کمی غم،حزن،دلتنگی،السلام علی اهل لااله الاالله! عجب دنیایی. اینهمه تلاش. دوندگی.دغدغه.حرص...باید بگذری و رد شی و بری. ازهمه چیزبگذری.حتی از عزیزترین ها،حتی از بچه هات.جگرگوشه هات. اونهایی که زمانی تمام فکر و ذکرت رشد و تربیت صحیحشون بود. چه سکوتی داشت.اما یه قدرتی تونست اون سکوت رو بشکنه و نشاط رو به مرده ترین جای زمین دعوت کنه. و اون نیروی نشاط بچه ها بود. خنده هایی که سکوت قبرستان رو شکست.قراربود فاتحه ای بخونیم و برگردیم. اما چند دقیقه بیشتر موندیم. چند دقیقه بیشتر به جایی بر نمیخوره. خیلی وقتها میشه بخاطر دل بچه ها،چند دقیقه بیشتر موند. چند دقیقه بیشتر صبر کرد.چنددقیقه بیشتر حوصله کرد.چنددقیقه بیشتر تحمل کرد.گوش داد. خندید... و دنیا همین چند دقیقه هایی هست که ما به هم هدیه میدیم... برای کجا عجله میکنیم؟؟؟ اونهایی که دویدند هم آخرش رسیدند به همین جا... چنددقیقه بیشتر برای خودم. برای همسرم. برای بچه هام... کارهامو کنار میزارم نه از سر اجبار ،بلکه از سر اشتیاق،از سر عشق... با تمام وجود و این چنین به همدیگه مهربانی بورزیم.. اربعین حسینی تسلیت. التماس دعا http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
به نام خدا استقلال کودکان سلام دوستان وهمراهان گرامی.چندروزی درگیربودم نبودم.ممنون از دوستانی که لطف کردند و جویای حال شدند. آیا ما خودمون هنوز آدمهای مستقلی هستیم؟ خیلیها رو باید هول داد برای کاری، چون تو انگیزه استقلال ندارند‌. خیلی ها به تنهایی نمیتونند یه مهمونی بدند . خیلی ها تنها نمیتونند خرید کنند. خیلی ها بدون مامانشون نمیتونند بچه داری کنند ؛یسری ام که کلا بچه شونو مامانشون نگه میداره😅😅 عدم استقلال مثل بقیه مسائل بیشتر به ذهن ما برمیگرده. استقلال ابعاد مختلفی داره. استقلال در امور شخصی.استقلال در تصمیم گیری.استقلال شخصیتی و...استقلال ذهنی.استقلال عاطفی 🤔 چیزی که مدنظرمنه، اینجا استقلال بچه ها به معنای انجام دادن امور شخصیشونه و بعدش میپردازم به خودباوری ان شاالله. این امر،مسلما با تدریج امکان پذیره اولین مهم؛ پذیرش والدینه . یعنی من قبول کنم که بچه ام میتونه این کارو بکنه . ما تو وابستگی ها میگیم که هفتاددرصدیا بیشتر علت وابستگی بچه،خود ما بزرگترها هستیم که نمیخوایم یا نمیتونیم قبول کنیم که او میتونه... اینجا باز صحبت شخصیت مستقل پیش میاد که اوایل گفتم. یعنی من این فرزند رو بعنوان یک انسان مستقل بپذیرم وباورکنم.کسی که حتما نباید عین ما بشه.حتما نباید مثل مافکرکنه.هرکاری که مامیگیم بکنه. نه گاهی او دوست داره سازمخالف بزنه و نظر خودش رو اعمال کنه و این مقدمه استقلالشه... اما ما دائم دوست داریم او وصل به ما باشه. محتاج به ما باشه. توامورش به ما مراجعه کنه و سریع هرجا خودمونو واردمیکنیم که مبادا اون کوچکترین تلاشی بکنه. بعضیامونم که چون حوصله نداریم ومیخوایم همه چی عین دسته گل بمونه اصلا اجازه نمیدیم و زمینه استقلال رو فراهم نمیکنیم یعنی طرف حاضره خودش با قاشق غذا بزاره دهن بچه اما او رو لباسش نریزه یا رو زمین نریزه.... پس اولین قدم اینه که، والدین تکلیفشونو باخودشون مشخص کنند. هرکه طاووس خواهد جور هندوستان کشد. استقلال ذهنی واستقلال عاطفی تو بچه ها خیلی مهمه. و این بحث مقدمه مباحثی مثل جدا خوابیدن و از پوشک گرفتن هستش. شما برای کمک به انواع استقلال در بچه ها چه پیشنهادی دارید؟ http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
اینم بخونید