eitaa logo
خانواده چند فرزندی🇮🇷
6.9هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
705 ویدیو
88 فایل
#خانواده_چند_فرزندی یک مادر در حال یادگیری مشاور و تسهیل گر متولد ۶۷ و مادر چهار فرزند مزیات چالش ها و راهکارهای چند فرزندی خادم کودکان و نوجوانان در کانون پرورش فکری @asheri110
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا احساس گناه یا احساس مسئولیت؟ شاید ازنظر خیلی ازماها ،باداشتن چندتابچه ،یه چیزی شبیه تصویر بالا ایده آل و خوب به نظر برسه. خونه همیشه تمیز.بچه های همیشه سرحال.غذای همیشه آماده.لبخندهمیشگی روی لب.حال همیشه خوب و و و ... اما در واقع این نیست.مادری که چندتا بچه کوچک داره باید بدونه که داشتن همه اینها باهم امکان پذیرنیست . البته اونهایی که کمکی دارند بحثشون جداست. اما اکثر ما که تنهاییم تصور داشتن همچین شرایطی هم اشتباهه. خیلی ازسوالاتی که ازمن میپرسید یا ازخودتون میپرسید نشانه هست. احساس_گناه یعنی من کم کاری کردم. من کم گذاشتم. به همه بچه هام خوب نرسیدم.نتونستم کامل شیربدم.نتونستم به اندازه کافی براقبلی وقت بزارم .نمیتونم به همسرم برسم.به خونه برسم و مسائلی از این قبیل. هرچقدر این سوالات بیشتر تو ذهن ما جاباز کنند . بیشتر اذیت میشیم. توانایی و شرایط و مهارت همه انسانها یکسان نیست. ما نباید خودمون رو بااونی که یک بچه داره یا اونیکه فاصله سنی بچه هاش زیادند مقایسه کنیم. من باید باتوجه به شرایط و توانایی موجودم، برنامه بریزم. رشد داشتن در شرایط سخت، ارزشمنده وگرنه رشد تو شرایط ایده آل هنر نیست که. حالا من در این شرایط هستم. بهترین کار چیه برای من؟ من شخصا به این نتیجه رسیدم تواین چندوقت، که از خیلی از ریخت و پاشها و تجملات زندگی کم کنم . قید شرایط ایده آل همیشگی رو بزنم .تاجاییکه زورم میرسه کارکنم و اولویتم رشد بچه هام و نیازهاشون باشه خصوصا در سنین زیر شش سال. هر کدوم از ما به مقتضای زندگی و توانایی خودمون باید احساس مسئولیت کنیم .حتی اگر تا الان خراب رفتیم از الان ببینیم بهترین کار چیه؟همونو انجام بدیم ودرست بریم. درمورد احساس گناه در مادرای چندفرزندی حرف زیاده ان شاالله در ادامه میگم. http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
از نظر ادراکی کودکانی که در طبیعت بزرگ میشوند و والدین ارام و امنی دارند و به انها فرصت تجربه میدهند سیستم ادراکیشان بطرز باور نکردنی قوی تر از کودکانی که در محیط شهری رشد می کنند است . فردی که در روستا زندگی میکند اگر این شرط را داشته باشد قوی تر است. اما افراد روستا از نظر میزان اطلاعات و تجربه تعاملی نسبت به کودکانی که در شهر زندگی می کند ضعیف تر هستند چون پیچیدگی ارتباطی کمتری را تجربه می کنند و در مجموع تعاملات کمتری دارند . یک نظام آموزشی توانمند باید این دو فرصت را با هم فراهم نماید حضور در طبیعت و تعاملات رشد دهند. Join @nooredideh
به نام خدا ادامه پست قبل وقتی متوجه شدم بچه دومم رو باردارم که اولی پونزده ماهه بود و البته من بعد سه ماه متوجه شده بودم.بخاطر شرایط بدنی ام ادامه شیردهی برای خودم وجنینم ضررداشت بنابراین تصمیم گرفتم پسرمو زودتر ازشیر بگیرم... تواون چندسالی که بچه نداشتم یکی از آرزوهام این بود که یروزی یه بچه بغل بگیرم شیربدم و توبارداریمم دعا میکردم که بچه ام حتما شیرخودمو بخوره و شیر کافی داشته باشم براش. فکرنمیکردم شرایط جوری بشه که مجبور باشم بچه هامو زودتر از دوسال ازشیر بگیرم.وقتی اولی رو ازشیر میگرفتم انگار قلبم جدا میشد ازم اما باید به فکرخودم و جنینم میبودم.خصوصااینکه پسرم یه هفته اول اصلا شیشه نمیگرفت والبته من هم بی تجربه بودم. به هرحال او رو تدریجی ازشیر گرفتم و سر هیچکدوم ازبچه هام از روشهای غلط مرسوم که باعث ایجاد ناامنی میشه، مثل چسب و تلخک و...استفاده نکردم. وبعدازیک هفته شیشه رو پذیرفت.وتا یک ونیم سالگی شیر خشک بهش دادم و بعد شیر پاستوریزه و دوسالگی هم ازشیشه گرفتمش. شرایط من مثل بقیه نبود که بتونم روند شیردهی رو ادامه بدم و من عمدا نمیخواستم به پاره جگرم آسیبی بزنم .درسته بهتره تا دوسال شیر مادر بخورند اما خود آیه قران گفته درصورتی که ادامه شیردهی میسرباشه که برای ما که بچه های شیربه شیر داریم خیلی امکانش نبود. توان بدنی و شرایط افراد متفاوته.شنیدم کسایی که تا آخر به اولی شیردادند وحتی بعضی ها بعد تولد دومی به هردو دادند. اما من این روال رو نمیپسندیدم و به همون یکسال و بعد جایگزینش اکتفا کردم. اینجاهم از اون جاهایی ست که ابزار خیلی به ما کمک میکنه.من سر سومی و چهارمی تا سه ماه پستونک استفاده کردم و بیش از اون ادامه ندادم. وشیشه رو هم بیشتر ازدوسال ندادم به دلایل روانی. البته اینجا تغافل و تسامح کمک میکنه. یوقتایی میدیدم محمدصادق شیشه اشو تا آخرنمیخورد مائده ازش اجازه میگرفت میخورد😂😂 این آخری که دیگه رو دست همه رو آورده بود.فاطمه عمدا ته شیشه اشو نمیخورد . نگه میداشت بعد اشاره میکرد به صادق که داداش بیا. والبته تا یه جایی باید مدارا کرد و باتدریج به جایی رسوند که خود بچه دیگه نخوره نه اینکه بگی جوجو برد و دادم به کوچکه و ازاین حرفها...به جایی میرسه که خودش میدونه هست اما جلو نفسش رو میگیره 😂😂😂اصلا به یه درجاتی از عرفان میرسه😎😉 اگر پروسه صحیح پیش بره حرفم اینه که من باید باشرایطم کنار میومدم و بااحساساتم باهم به تفاهم میرسیدیم . ادامه دارد. http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
از زیاد حرف زدن برای فرزندتان جداً خودداری کنید. اگرچه حرف زدن با کودک لازم و مفید است اما زیاد حرف زدن تاثیر سازنده ای ندارد. آنچه را قبلا گفته اید تکرار نکنید! چیزی را که کودک خود می داند، به او نگویید. بیشترمواقع کودک از اشتباهش آگاه است، پیامد طبیعی رفتار، خود بهترین آموزگار است! تکرار موجب اختلال در ارتباط سالم، اوقات تلخی، بگو مگو و استیصال می شود! گاهی هنگام خطای کودک سکوت کنید! « زیاده گویی » مقدمه نشنیدن است . join @nooredideh
به نام خدا مدیریت برنامه در خانواده چندفرزندی سفر خوبی بودشکرخدا.هم زیارت هم سیاحت. راستی برای ما که بچه کوچک داریم مدیریت برنامه ها چجوری باید بشه؟ محوریت کلا بچه هاباشند؟ محوریت کلا خودمون باشیم؟ محوریت هردو؟ از زمانی که تصمیم به برنامه ای میگیریم به خیلی موضوعات فکر میکنم. اینکه آیا الان این برنامه مناسب این زمان هست یانه؟آیا این مسیر این وسیله نقلیه مناسب سفرماهست یانه؟آیا فلان مهمونی رفتنش الان مناسب ما هست یانه؟آیا داشتن رابطه با فلان خانواده برای الان بچه های ما لازمه یاباعث آسیبه؟ و خیلی از سوالات مشابه... درسته که در خانواده همه باید مورد توجه باشند. به نیازهای همه باید پاسخ داده بشه اما گاهی لازمه اولویت برنامه ها عوض بشه. تواین چندروز ما چندباری خانوادگی حرم رفتیم. چندباری من بچه هارو نگه داشتم همسرم رفتند و یکبار هم من تنها رفتم. همه جا باید این تقسیم بندی اعمال بشه . یوقتهایی لازمه یه جاهایی رو ماتنها بریم. یوقتهایی لازمه همسرآزادباشه به برنامه های غیر کاری اش برسه. اما...اما...حالاکه ما چندتا بچه کوچک پشت سرهم داریم برای رشد هرچه بهتراینها لازمه که بیشتر برنامه هارو جوری بچینیم که بچه هامون بیشترین لذت و بهره رو ببرند وچیزهای جدید تجربه کنند و ما ازکشف وتجربه اونها لذت ببریم. خداروشکر مهمان سفره امام رضاهم شدیم.بچه هارو بردیم جلوی . درکل من از لذت بردن بچه هام لذت میبرم و سعی میکنم زمینه کشف و تجربه های مختلف رو براشون فراهم کنم. حتی بیرون رفتن من بابچه ها متفاوته مثلا برای یه خرید ساده که برم هرسری نوبت هرکس باشه بامن میاد .من تشویقش میکنم از لب جدول راه بره. یه مسیری رو بدوه.از درخت بالا بره. اگه آب تو گودال جمع شده بپره توش .از رو ریل قطار راه میریم .سنگ پرت میکنیم.گچ ببینیم برمیداریم نقاشی میکنیم و خیلی چیزای دیگه. چون میدونم تا چشم بهم بزنم این دوران تموم میشه و نمیخوام بخاطر وسواس خودم و کمال گرایی خودم و تمیز بودن بچه هارو ازخیلی چیزا محروم کنم. http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
به نام خدا ادامه مبحث ازشیر گرفتن تااونجایی رسیدیم که گفتیم هم برای مادر سخته هم برای بچه...چون مادر چیزی رو داره و ازروی مهرمادری دوست داره دراختیار بچه اش و جگرگوشه اش بزاره ازطرفی بچه بیقراری میکنه و جدایی براش سخته... البته بازهم پیشنهادمیدم پستهای قبل رو مطالعه کنید . درمورد ریتم شیر دهی از اول نوزادی عرض کردم بخونید و نکته ای که یکی از مادرا فرمودند این که اول شیر شب قطع بشه... اگر کسی طبق نظم و ریتم پیش بره درستش اینه که اززمانی که بچه غذاخور میشه شیر شبش کم کم قطع بشه چون دندون هم در میاره ،این براش بهتره. و قبلا هم عرض کردم گریه بچه حتما به معنای شیر خواستن نیست میتونه دلایل دیگه هم داشته باشه.اما ما معمولا تو مراجعین ومادرا میبینیم که از وابستگی به شیر شب میگند چون خیلی اوقات ما راحت ترین و دردسترس ترین راه حل رو انتخاب میکنیم و خودمون بچه رو بدعادت میکنیم. پستونک هم یکی ازاین موارده. اما خب اینجا اگر با ریتم ،تدریج،حوصله و تدبیر پیش بریم اوضاع خیلی سخت نمیشه واصلا لازم نیست به ابزاری متوسل بشیم که بچه رو بترسونه یا متنفر کنه وازما دورکنه.چون اینها عوارض دارند قطعا... برای ما که مجبوربودیم بچه مون رو زودتر ازشیربگیریم شیشه شیر جایگزین خوبیه ،اما نه به این معنا که بدون محدودیت و آزاد دراختیاربچه باشه . اونم ریتم وقانون داره من خودم فقط شبها استفاده میکردم .یاصبح زودکه هنوزبچه خوابش میاد و نمیخواد بلندبشه صبحونه بخوره. درمورد پستونک و شیشه هم اصل تدریج باید رعایت بشه وبچه خودش به نتیجه برسه،اینکه بگی جوجو برد یا بابا برد یا دادیم به کوچکه و امثال این در جهان بینی بچه ها تاثیر میزاره و نسبت به دنیا واطرافش ناامن میشه. میشه یواش یواش سرش رو سوراخش رو گشادترکرد بعد کم کم ازشیشه بانی بعنوان لیوان نی دار استفاده کرد و بعد لیوان جایگزین بشه. قطعا جدایی از هرکدوم ازاینها برای بچه سخته و ترک عادت کلا سخته و رنج داره. امااین رنج لازمه رشد بچه و عبور ازاین مرحله اس‌. امااگر اینهایی که گفتیم رعایت بشه رنج به حداقل میرسه ان شاالله. موفق و مویدباشید. http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
بسیاری از مشکلات رفتاری کودکان در شادنبودن ونگرانی والدین است بزرگترین آرزوی کودکان پدر و مادر شاد است بخصوص مادر خودتان را اصلاح کنید سپس بچه ها #کانال_تربیتی_نوردیده 👇 join @nooredideh
به نام خدا فقط چند لحظه ، چند دقیقه بیشتر... به کجا چنین شتابان؟ همه در حال دویدن برای زندگی! بعدازمدتی،امروز رفتیم بهشت سکینه سری به اموات بزنیم، همه جا سکوت،کمی غم،حزن،دلتنگی،السلام علی اهل لااله الاالله! عجب دنیایی. اینهمه تلاش. دوندگی.دغدغه.حرص...باید بگذری و رد شی و بری. ازهمه چیزبگذری.حتی از عزیزترین ها،حتی از بچه هات.جگرگوشه هات. اونهایی که زمانی تمام فکر و ذکرت رشد و تربیت صحیحشون بود. چه سکوتی داشت.اما یه قدرتی تونست اون سکوت رو بشکنه و نشاط رو به مرده ترین جای زمین دعوت کنه. و اون نیروی نشاط بچه ها بود. خنده هایی که سکوت قبرستان رو شکست.قراربود فاتحه ای بخونیم و برگردیم. اما چند دقیقه بیشتر موندیم. چند دقیقه بیشتر به جایی بر نمیخوره. خیلی وقتها میشه بخاطر دل بچه ها،چند دقیقه بیشتر موند. چند دقیقه بیشتر صبر کرد.چنددقیقه بیشتر حوصله کرد.چنددقیقه بیشتر تحمل کرد.گوش داد. خندید... و دنیا همین چند دقیقه هایی هست که ما به هم هدیه میدیم... برای کجا عجله میکنیم؟؟؟ اونهایی که دویدند هم آخرش رسیدند به همین جا... چنددقیقه بیشتر برای خودم. برای همسرم. برای بچه هام... کارهامو کنار میزارم نه از سر اجبار ،بلکه از سر اشتیاق،از سر عشق... با تمام وجود و این چنین به همدیگه مهربانی بورزیم.. اربعین حسینی تسلیت. التماس دعا http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
به نام خدا استقلال کودکان سلام دوستان وهمراهان گرامی.چندروزی درگیربودم نبودم.ممنون از دوستانی که لطف کردند و جویای حال شدند. آیا ما خودمون هنوز آدمهای مستقلی هستیم؟ خیلیها رو باید هول داد برای کاری، چون تو انگیزه استقلال ندارند‌. خیلی ها به تنهایی نمیتونند یه مهمونی بدند . خیلی ها تنها نمیتونند خرید کنند. خیلی ها بدون مامانشون نمیتونند بچه داری کنند ؛یسری ام که کلا بچه شونو مامانشون نگه میداره😅😅 عدم استقلال مثل بقیه مسائل بیشتر به ذهن ما برمیگرده. استقلال ابعاد مختلفی داره. استقلال در امور شخصی.استقلال در تصمیم گیری.استقلال شخصیتی و...استقلال ذهنی.استقلال عاطفی 🤔 چیزی که مدنظرمنه، اینجا استقلال بچه ها به معنای انجام دادن امور شخصیشونه و بعدش میپردازم به خودباوری ان شاالله. این امر،مسلما با تدریج امکان پذیره اولین مهم؛ پذیرش والدینه . یعنی من قبول کنم که بچه ام میتونه این کارو بکنه . ما تو وابستگی ها میگیم که هفتاددرصدیا بیشتر علت وابستگی بچه،خود ما بزرگترها هستیم که نمیخوایم یا نمیتونیم قبول کنیم که او میتونه... اینجا باز صحبت شخصیت مستقل پیش میاد که اوایل گفتم. یعنی من این فرزند رو بعنوان یک انسان مستقل بپذیرم وباورکنم.کسی که حتما نباید عین ما بشه.حتما نباید مثل مافکرکنه.هرکاری که مامیگیم بکنه. نه گاهی او دوست داره سازمخالف بزنه و نظر خودش رو اعمال کنه و این مقدمه استقلالشه... اما ما دائم دوست داریم او وصل به ما باشه. محتاج به ما باشه. توامورش به ما مراجعه کنه و سریع هرجا خودمونو واردمیکنیم که مبادا اون کوچکترین تلاشی بکنه. بعضیامونم که چون حوصله نداریم ومیخوایم همه چی عین دسته گل بمونه اصلا اجازه نمیدیم و زمینه استقلال رو فراهم نمیکنیم یعنی طرف حاضره خودش با قاشق غذا بزاره دهن بچه اما او رو لباسش نریزه یا رو زمین نریزه.... پس اولین قدم اینه که، والدین تکلیفشونو باخودشون مشخص کنند. هرکه طاووس خواهد جور هندوستان کشد. استقلال ذهنی واستقلال عاطفی تو بچه ها خیلی مهمه. و این بحث مقدمه مباحثی مثل جدا خوابیدن و از پوشک گرفتن هستش. شما برای کمک به انواع استقلال در بچه ها چه پیشنهادی دارید؟ http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
به نام خدا جداخوابی در خانواده های چندفرزندی یوقتایی ما از قبل یه کارایی میکنیم که اصلا فکرشو نمیکنیم بعدا چجوری میخوایم جبران کنیم! جوجو اومد. هیولا اونجاست. گربه میاد میخوره تو رو. آقا میاد میبره تورو‌ یه سرو دوگوش اونجاست. آقا دزده میاد میبره تورو... وانواع و اقسام این ترسها که ما ازبچگی تو دل بچمون میندازیم و اصلا فکر اینو نمیکنیم که این بچه باید دنیارو قابل اعتماد بدونه . به محیطش اعتماد کنه خصوصا تازیر شش سال که بچه در دامن خانواده اس و حضورش در اجتماع جدی نیست... اونوقت ما میایم برعکس عمل میکنیم . بخاطراینکه اون لحظه ، حرف ما رو گوش بده. مطیع بشه. اذیت نکنه بترسه یا حساب ببره ، خودمون بذر ترس رو تو دلش میکاریم و این بذر رشد میکنه و اونجایی که لازم داریم بچه مستقل بشه به مشکل میخوریم. بچه ای که دنیارو براش امن به تصویر کشیده باشند واقعا مشکلی با استقلال نداره... برای رسیدن به اینجای بحث. لازمه همه پستهای قبل رو بخونید حتما. اونوقته که دستورالعملهای ما به دردتون میخوره؛ نمیشه که ما ازطرفی مانع باشیم ازطرفی سائق. پس تااینجا چندتا مقدمه برای جداخوابی گفتیم که عدم رعایت هرکدوم ،مارو در اتمام پروسه ناموفق میکنه. من فقط برای جداخوابیدن بچه اولم تلاش کردم و زحمت کشیدم😅 من ازچهارده ماهگی شروع کردم ایشون رو تو تخت خودش میخوابوندم و البته تا نزدیک دوسالگی حمایتش میکردیم هم من هم پدرش. یعنی خیلی سختگیری نمیکردیم. از یک سالگی تمرین جداخوابی شروع میشه و تا سه سالگی به تدریج ثابت میشه . بقیه بچه ها هم به همین منوال. یه مزیتی که چندفرزندی داره همینه. من برای اولی بااینکه باردار بودم یه چهارپایه میزاشتم کنار تختش مینشستم تا بخوابه. شبم اگر بیدار میشد سعی میکردم آرومش کنم دوباره بخوابه . گاهی هم خواب غلبه میکرد میاوردیمش پیش خودمون اما از دوسالگی به بعد و ازسه سالگی دیگه کاملا مستقل میخوابید سرجاش. بچه اولم ۲۱ ماهش بود که دومی بدنیااومد. یوقتایی عمدا اورو هم تو اتاق اولی میخوابوندم تا احساس امنیت بیشتری بکنه و شب اگر لازم میشد جابجاش میکردم و سعی میکردم صبح هم قبل بیدارشدنش اورو ببرم اتاق. کنار تختشون مینشستم قصه میخوندم لالایی میخوندم . ماساژ میدادم اما مختصر. یه آهنگ لالایی انتخاب کرده بودم بااون محدودیت زمانی خوابیدن رو میدونستندالبته گاهی دو یاسه بارم پخش میکردم‌‌ . این تا اینجای کار... ان شاالله در ادامه بقیه مطالب مربوط به جداخوابی رو عرض میکنم. شبتون بخیر http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9
عوامل ايجاب امنيت در کودک. چه كارهايي كنيم كه امنيت به وجود آيد؟ مهمترين عامل ايجاد امنیت، اقتدار است. اقتدار از قدرت مي آيد. كل براي كودك كيست؟ پدر و مادر و به خصوص مادر. يك مادر مقتدر است كه مي تواند به كودكش امنيت دهد، اگر مادر مقتدر نباشد نمي تواند به او امنيت دهد و ناامني خودش را به كودك منتقل مي كند. اولين نكته در ايجاد اقتدار، ايمان است. ايمان به چي؟ ايمان به يك جايگاه معنوي. در مراحل رشد انسانی محدوده ي ابعاد نباتي و گياهي حوزه هويت هستند و از بُعد انساني به بالا حوزه ي معصوميت است. انسان يك هويت دارد و يك مقام و منزلت. مقام ربطي به هويت ندارد. هويت در جاي خودش مهم است ولي ارزش نيست. ارزش در حيطه ي مقام و منزلت است. توضیح بیشتر اگر من اين جا ایستادم ( جايگاه تدريس) به اعتبار معلم بودن است. معلم بودن يك منزلت است يك مقام است. سلطاني بودن هيچ منزلتي نيست، ممكن است يك خورده مهم باشد اما براي خودش. به عنوان انسان من مهم هستم اما اگر مقامي يا منزلتي دارم، جايگاهي كه ايستادم اين مقام و منزلت را دارد. اگر در اين جايگاه نايستم ديگر اين ارزش و منزلت را ندارم. اگر در اين جايگاه هم نباشم باز هم محمود سلطاني هستم، باز هم مرد هستم، باز هم انسان هستم، هويتم مشخص است. (ادامه دارد... ) {قسمت16} [مباحث کودک متعادل] Join @nooredideh
لطفا بحث امنیت رو از کانال نوردیده بخونید.
گاهی یک درخت ،پر ازحرف است‌ در سکوت ؛ پربار ؛ آرام و مهربان‌. سایه ی مستدام . بلند اما سربه زیر ، و پر از حس خوب... زیتون چیدیم . تلخ اند. باید شکسته بشند . تلخیشون گرفته بشه . چندمرحله کار روشون انجام بشه تا قابل خوردن بشند. بعضی آدمهاهم همینجورند. فایده زیاددارند، اما تلخ اند . پر از حس منفی اند و تلخیشون به قدری هست که تاچندوقت مزه اش زیرزبونمون میمونه. زندگی پر ازاین تلخی هاست. چندوقتی درگیر یکی از این تلخی هابودم. شکستمش. تلخیشو گرفتم و حالا دارم روش کار میکنم تا برام قابل هضم بشه. کار سختیه...خیلی سخت اما غیر ممکن نیست. حالا من میخوام با شیرینی های زندگیم تلخی اون حادثه رو از زیر زبونم بیرون بکشم. مثل همیشه صبر. گذشت . حوصله باید کمکم کنند تا به تدریج به جای اولم برگردم. سختی های زندگی درس های بزرگ به همراه دارند و همین سختی هاهستند که باعث رشد میشند. اگر سختی نبود رشدی هم نبود. لقد خلقنا الانسان فی کبد..‌. خدایا کمکمون کن این رنجها ،ما رو به مسیر خودت راهنمایی کنه نه مسیرهای دیگه... برای همدیگه دعاکنیم. برای حال خوب همدیگه. التماس دعا دارم ازهمه شما عزیزان. لباسهاشون انتخاب خودشونه😅 http://eitaa.com/joinchat/774570008Ca819f327b9