هدایت شده از همسرداری حرفهای(مذهبی)
🔴 #زندگی_به_سبک_شهدا
💠 اوائل ازدواج نمیتونستم خوب غذا درست کنم. یه روز تاس کباب بار گذاشتم. همین که یوسف اومد رفتم سرِ قابلمه تا ناهارو بیارم ولی دیدم همهی سیب زمینی ها له شده. خیلی ناراحت شدم. یه گوشه نشستم و زدم زیر گریه.
وقتی فهمید واسه چی گریه میکنم، خندهاش گرفت و خودش رفت غذا رو آورد سر سفره. اون روز این قدر از غذا #تعریف کرد که اصلاً یادم رفت غذا خراب شده.
#شهید_یوسف_کلاهدوز
🆔 @khanevadeh_313
🔴 #زندگی_به_سبک_شهدا
💠 وقتی به خانه میرسید، گویی جنگ را میگذاشت پشت در و میآمد تو. دیگر یک رزمنده نبود. یک همسر خوب بود برای من و یک پدر خوب برای مهدی. با هم خیلی مهربان بودیم و علاقهای قلبی به هم داشتیم. اغلب اوقات که میرسید خانه، خسته بود و درب و داغون. چرا که مستقیم از کوران عملیات و به خاک و خون غلتیدن بهترین یاران خود باز میگشت. با این حال سعی میکرد به بهترین شکل وظیفه سرپرستیاش را نسبت به خانه صورت دهد. به محض ورود میپرسید؛ کم و کسری چی دارید؛ مریض که نیستید؛ چیزی نمیخواهید؟ بعد آستین بالا میزد و پا به پای من در آشپزخانه کار میکرد، غذا میپخت. ظرف میشست. حتی لباسهایش را نمیگذاشت من بشویم. میگفت لباسهای کثیف من خیلی #سنگین است؛ تو نمیتوانی چنگ بزنی. بعضی وقتها فرصت شستن نداشت. زود بر میگشت. با این حال موقع رفتن مرا مدیون میکرد که دست به لباسها نزنم. در کمترین فرصتی که به دست میآورد، ما را میبرد گردش.
🌹 همسر شهید #محمدرضا_دستواره
📕 کتاب همسرداری سرداران شهید، مؤسسه فرهنگی و هنری قدر ولایت
🆔 @khanevadeh_313