هدایت شده از سیره علما و روحانیت
آیت الله سید دابوالحسن اصفهانی از زبان آیت الله مرعشی نجفی👇
آیتالله العظمی مرعشی نجفی(ره) در رابطه با آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی میگوید:
خودم دیدم که در نجف صاحبخانه بارها اثاث ایشان را به داخل خیابان گذاشتند و با اینکه ایشان مرجع تقلید بودند، ولی همچنان اجاره نشینی میکردند. آیتالله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی روزی با همراهانش از کنار یک خرابه میگذشت، به یکی از همراهانش گفت: این خرابه را میبینی؟ من ۱۵ روز در این خرابه زندگی کردهام. زمانی که صاحب خانه مرا جواب کرده بود و من مجبور شدم در این خرابه زندگی کنم.
.
هنگامی که آیة الله میرزا محمد تقی شیرازی ازتنگدستی سید ابوالحسن اصفهانی با اطلاع شد، ۵۰۰ لیره طلا برای او فرستاد تا با آن مبلغ ، برای خود منزلی بخرد، ولی آیة الله اصفهانی آن ۵۰۰ لیره را در کمال تنگدستی خود به تعدادی از نانوایان شهر داد، تا با آن مبلغ نان مصرفی طلاب علوم دینی و تهیدستان تهیه شود.
.
دربارۀ دقت نظر ایشان در بیت المال، «شیخ عبدالنبی عراقی»، از همدرس و بحثهای ایشان، نقل میکند که در عصر زعامت سید ابوالحسن، در مضیقه شدیدی قرار میگیرد و با توجه به سابقۀ بین آنها، به ایشان میرساند که در تنگنای شدید قرار گرفته است و نیاز مبرم به مقداری پول دارد. او هم، مقداری پولِ خرد به او میدهد. آن شخص، به دلیل تاریکی شب و گمان اینکه لیره عراقی است با خوشحالی رهسپار خانه میشود؛ اما در روشنایی متوجه میشود، چند فلس پول کم ارزش است و بسیار ناراحت میشود و نامه بلند بالایی به عنوان شکایت و گله برایشان مینویسد به این مضمون که زندگی خوب، رفاه و آسایش، ریاست و مقام برای تو، و فقر، تنگدستی، گرفتاری، درماندگی و سختی برای من؛ اما چرا این چند فلس (پول کم ارزش) را به من دادی...
.
پس از اینکه نامه به دست ایشان میرسد، آیت الله اصفهانی وی را طلب میکند و به او میفرماید: «تمام دارایی من در آن شب، همانی بود که به تو دادم». سپس اضافه میکند: «فلانی! تو دربارۀ من چگونه میاندیشی؟ در همین زمان که مرجعیت بر عهده من است بارها شده است که خود و همسرم برای حمام پول نداشتهایم و غسل واجب خود را نسیه میگذاشتیم. وقتی تو گفتی من پول ندارم، بی پولیهای خودم به خاطرم رسید و با خود گفتم شاید تو هم مثل من برای غسل واجبت پول نداری؛ از اینرو هر چه داشتم به تو دادم و... .»
.
🔺اصلاحیه
پدربزرگم(از نوادگان آسید ابوالحسن اصفهانی) گفتند:
ایشون مدتها اجاره نشین بودن و تا بعد از فوت آخوند خراسانی هم اجاره نشین بودن و بعد از مرجعیتشون خونه ای که در نجف مشهور بوده به بد یُمنی و اجنه و کسی اون خونه رو خریداری نمیکرده، اون خونه رو خریداری میکنن و هنگام ساخت در کنار هر ستون دعا میخونن و قربانی میکنن و شرها از بین میره. ولی هیچوقت طوری نشد که صاحب خونه بیرونشون کنه و معمولا پول اجاره به نحوی جور میشد.
سیره علما و روحانیت
https://eitaa.com/joinchat/3033399298C6ad57d0def
هدایت شده از کشکول معارف دینی سید
چرا در سختی ها و مشکلات زندگی به خدا اعتماد می کنیم؟
روزی هر مخلوقی به عهده خالق است.
خداوند متعال در قران کریم فرمود:
روزی مخلوق با من است
(سوره هود/۶).
آیا منظور خدا این است، که در منزل بنیشنیم یا بخوابیم از سوی خدا مائده آسمانی نازل شود؟!
یا بدون هدف و نتیجه تلاش کنیم و خدا روزی رسان است؟
خیر! خداوند روزی را قرار داده، ولی از طرفی توانمندی و اختیار هم به انسان و همه موجودات داده.
پس باید حرکت کنیم، تلاش کنیم وکاری انجام دهیم، زمینی شخم کنیم، بذری بکاریم، تا خداوند متعال توسط باران، آفتاب و... یک دانه را تا ۷٠٠ دانه تبدیل کند (سوره بقره/۲۶۱).
قصه:
ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ(ع ) ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍی ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭی؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ
ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺍی ﻛﺮﺩ
ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎد!!!
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ، ﺣﻀﺮﺕ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ گشود ﻭ مشاهده کرد، ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﻭﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ !!
ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﭼﺮﺍ طبق گفته خودت هر سه تا را نخوردی؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﭼﻮﻥ ﻭﻗﺘﻴﻜﻪ ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ، ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ داشتم می تونم فعالیت کنم و ﺧﺪﻭﺍﻧﺪ ﺭﻭﺯی ﻣﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ نمی کند.
ﻭلی ﻭقتی ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩی، ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ کنی!!!
ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ، ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﻨﻢ و زنده بمانم!!!
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ می فرمایند: ﻫﻴﭻ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺍی ﺑﺮ ﺭﻭی ﺯﻣﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ، ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ رزق و روزی او از جانب خداوند تضمین و مقدر شده است.
وَمَا مِن دَآبَّةࣲ فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِ رِزۡقُهَا( هود،ایه ۶)
ماهيان از آشوب دريا به خدا شكايت بردند.
خدا هم دستور داد دريا آرام شد ولی ماهیان براحتی صيد تور صيادان شدند!!!!
پس گاهی آشوبهای زندگی حكمت خداونداست .
بنابراین ،اعتماد و توکل به خالق هستی وحکیم کاری عاقلانه و خردمندانه است.
لذا از خدا دل آرام وقلبی مطمئن و ایمانی خالصانه بخواهيم، نه دريای آرام و زندگی بی دغدغه و راحت طلبی !.
امید که دل وقلب و وجود شما اعضای محترم کانال «کشکول معارف دینی سید» با تغذیه سالم، وآرامش روحی روانی وقلب مطمئن, در پناه حق تعالی سعادتمند باشد.
آمین یا رب العالمین
کشکول معارف دینی سید
http://eitaa.com/joinchat/2494562380Cd290dc5f70
هدایت شده از یاد خوبان و سخنان حکیمانه
ماجرای جعفر نعلبند و ملاقات با حضرت حجه (عج)
مرحوم آيه اللّه حاج ميرزا “محمّد على گلستانه نقل کردند:
عموى من مرحوم آقاى “سيّد محمّد على” كه از مردان صالح و بزرگوار بود نقل مى كرد:
در اصفهان شخصى بود، به نام “جعفر نعلبند” كه او حرفهاى غيرمتعارف، از قبيل آن كه من خدمت امام زمان(عج) رسيده ام و...
در سفری با او همراه شدم ودر ضمن راه از او پرسيدم مردم درباره شما حرفهائى مى زنند آيا راست مى گويند، كه تو خدمت “امام زمان” (عج) رسيده اى؟ اوّل نمى خواست جواب مرا بدهد، لذا گفت! آقا از اين حرفها بگذريم و با هم مسائل ديگرى را مطرح كنيم.
من اصرار كردم .
گفت: بيست و پنج سفر كربلا مشرف شده بودم، تا آنكه در سفر بيست و پنجم شخصى كه اهل يزد بود، در راه با من رفيق شد، چند منزل كه با هم رفتيم، مريض شد و كم كم مرضش شدت كرد تا رسيديم به منزلى كه قافله به خاطر ناامن بودن راه دو روز در آن منزل ماند، تا قافله ديگرى رسيد و با هم جمع شدند و حركت كردند و حال مريض هم رو به سختى گذاشته بود وقتى قافله مى خواست حركت كند من ديدم، به هيچ وجه نمى توان او را حركت داد لذا نزد او رفتم و به او گفتم من مى روم و براى تو دعاء مى كنم، كه خوب شوى و وقتى خواستم با او خداحافظى كنم ديدم گريه مى كند، من متحيّر شدم از طرفى روز عرفه نزديك بود و بيست و پنج سال همه ساله روز عرفه در كربلا بوده ام و از طرفى چگونه اين رفيق را در اين حال تنها بگذارم و بروم؟!
به هر حال نمى دانستم چه كنم او همين طور كه اشك مى ريخت به من گفت: فلانى من تا يك ساعت ديگر مى ميرم اين يك ساعت را هم صبر كن، وقتى من مردم هر چه دارم از خورجين و الاغ و ساير اشياء مال تو باشد، فقط جنازه مرا به كربلا برسان و مرا در آنجا دفن كن.
من دلم سوخت و هر طور بود كنار او ماندم، تا او از دنيا رفت قافله هم براى من صبر نكرد و حركت نمود.
من جنازه او را به الاغش بستم و به طرف مقصد حركت كردم جنازه مرتب از روی الاغ می افتاد
بالاخره ديدم نمى توانم، او را ببرم خيلى پريشان شدم ايستادم و رو به حضرت “سيّدالشّهداء(ع) سلامى عرض كردم و با چشم گريان گفتم: آقا من با اين زائر شما چه كنم؟ اگر او را در اين بيابان بگذارم مسئولم و اگر بخواهم بياورم، مى بينيد كه نمى توانم! درمانده و بى چاره شده ام!
ناگهان ديدم، چهار سوار كه يكى از آنها شخصيت بيشترى داشت پيدا شدند و آن بزرگوار به من گفت: جعفر با زائر ما چه مى كنى؟!
گفتم درمانده شده ام، نمى دانم چه بكنم؟
آن سه نفر همراه پياده شدند، يكى از آنها نيزه اى در دست داشت با آن نيزه زد چشمه آبى ظاهر شد آن ميّت را غسل دادند و آن آقا جلو ايستاد.
و بقيّه كنار او ايستادند و بر او نماز خواندند و بعد او را سه نفرى برداشتند و محكم به الاغ بستند و ناپديد شدند.
من حركت كردم، با آنكه معمولى راه مى رفتم ديدم به قافله اى رسيدم، و از آنها و دیگر قافله ها عبور کردیم پس از چند لحظه به پل سفيد، كه نزديك كربلا است رسيدم وارد كربلا شدم و خودم تعجب مى كردم چگونه رسیدم.
بالاخره جنازه را بردم، در “وادى ايمن در كربلا دفن كردم، پس از بيست روز رفقائى كه در قافله بودند به كربلا رسيدند، آنها از من سؤال مى كردند: تو كى آمدى؟ و چگونه آمدى؟ من براى آنها به اجمال مطالبى را مى گفتم و آنها تعجّب مى كردند.
تا آنكه روز عرفه شد وقتى به حرم رفتم، ديدم بعضى از مردم را به صورت حيوانات مختلف مى بينم! از شدّت وحشت به خانه برگشتم.
باز دو مرتبه از خانه در همان روز بيرون آمدم، باز هم آنها را به صورت حيوانات مختلف ديدم.و در سالهای بعد هم در روز عرفه بعضى ها را بصورت حيوان مى بينم ولى در غير آن روز آن حالت برايم پيدا نمى شود.
وقتى اين مطالب را براى مردم در اصفهان مى گفتم: آنها باور نمى كردند و يا پشت سر من حرف مى زدند.
تا آنكه تصميم گرفتم، كه ديگر با كسى در اين باره حرف نزنم و مدّتى هم چيزى براى كسى نگفتم، تا آنكه يك شب با همسرم غذا مىخورديم، صداى در حياط بلند شد رفتم در را باز كردم ديدم شخصى مى گويد: جعفر حضرت “صاحب الزّمان(عج) تو را مىخواهد
من لباس پوشيدم و همرا او رفتم مرا به مسجد جمعه در همين اصفهان برد، ديدم آن حضرت در صفه اى كه منبر بسيار بلندى در آن هست نشسته اند و جمع زيادى هم خدمتشان بودند من با خودم مى گفتم: در ميان اين جمعيت چگونه آقا را زيارت كنم و خدمتش برسم؟
ناگهان ديدم به من توجّه فرمودند و صدا زدند جعفر بيا من به خدمتشان مشرّف شدم فرمودند چرا آنچه در راه كربلا ديده اى براى مردم نقل نمى كنى؟
عرض كردم: اى آقاى من! آنها را براى مردم نقل مى كردم ولى از بس مردم پشت سرم بدگوئى كردند تركش نمودم.
حضرت فرمودند:
تو كارى به حرف مردم نداشته باش تو آن قضيّه را براى آنها نقل كن تا مردم بدانند كه ما چه نظر لطفى به زوّار جدّمان حضرت ابى عبداللّه الحسين(ع) داريم.
یادخوبان و سخنان حکیمانه
https://eitaa.com/joinchat/3604538Cd838f28640
هدایت شده از جای شهدا خالی
دلنوشته شهید نوید صفری پاسدار
«دوست دارم در منتهای بیکسی باشم. در منتهای گمنامی،
دوست دارم بدنم زیر آفتاب سه شبانهروز بماند.
🌱دوست دارم بدنم از زخمهای جای پای دشمنان خدا و دین پر باشد
❤️ و دوست دارم سرم را از پشت سر ببرند،
🔘 همه این ها را دوست دارم زیرا نمیخواهم فردای قیامت که حضرت زهرا(س) برای شفاعت امت پدرش ظهور میکنند من با این جسم کم ارزش خود سالم حاضر باشم.
🌕 دوست دارم وقتی نامه عمل من باز شد و سراسر گناه بود حضرت اشارهای و نگاهی به بدن من کنند و بگویند به حسینم او را بخشیدم.
🥀 انشاءالله خدا ما را فردای قیامت شرمنده حضرت امابیها(س) قرار ندهد.
🤲 به ما رحم کن ای ارحم الراحمین! و ای ستارالعیوب! و ای غفار الذنوب!»
ساعت 20 ، 94/10/22
😭 البته همه این خواسته ها اجابت شد.
جای شهدا خالی
http://eitaa.com/joinchat/1873674270C811469d4e3
هدایت شده از دعا و نیایش،اظهار بندگی
🌷 آیت الله حق شناس(ره) :
🖌 داداش جون! اگر زندگیت آتش می گیرد ، چند شب سوره یس بخوان و به امام زمان (علیه السلام) هدیه کن ، خوب می شود.
🖌 وقتی شب شما ، افق شما تاریک شد به قرآن پناه ببرید ، قبل از خواب سوره واقعه را بخوانید تا دنیایتان آباد شود.
🖌 همچنین قبل از خواب سوره تبارک (ملک) را بخوانید تا شب اول قبرتان نورانی شود.
امروز پنجشنبه وامشب شب جمعه است هدیه به روح همه پدران و مادران وذوی الحقوق و اموات امت اسلام از صدر اسلام تا زمان حاضر خاصه شیعیان ومحبین اهلبیت پیامبر(ع)، الفاتحه مع سه تا صلوات
دعا و نیایش،اظهار بندگی
https://eitaa.com/joinchat/1530593608Ca155ddf9db
هدایت شده از عمار یاسر
1_6160874873.opus
2.1M
ماجرای خانم یزدی درباره ماجرای حوادث پس از مرگ وبازگشت بدنیا
🔹رهبر معظم انقلاب: «کسانی که کانون خانواده را تحقیر میکنند، خیانت میکنند؛ هم به ملّت، هم به جامعهی زنان. کسانی که وانمود میکنند عدالت جنسیّتی به این است که در همهی میدانهایی که مردها وارد میشوند، زنها هم باید وارد بشوند، اینها به اعتماد، حرمت، شخصیّت و هویّت زن خیانت میکنند.» ۹۶/۱۲/۱۷
خانواده مطلوب دینی
eitaa.com/khanevadeh_dini
هدایت شده از درسهایی از قرآن و احادیث
امام_حسين عليهالسلام فرمود:
✍️ لَيستِ العِفّةُ بمانِعَةٍ رِزْقا، و لا الحِرصُ بجالِبٍ فَضْلاً، و إنَّ الرِّزقَ مَقْسومٌ و الأجَلَ مَحتومٌ، و اسْتِعمالُ الحِرصِ طَالبُ المَأْثَمِ؛
💠 نه عفت و مناعت مانع روزى مىشود و نه حرصزدن روزى بيشتر مىآورد؛ زيرا روزى تقسيم شده و اجل حتمى است و حرصزدن طلب گناه است.
(ميزانالحكمه، ج۳، ص۲۵)
کسب درآمد از هر راهی با رزق و روزی حلال متفاوت است شاید اموالی را از راه غیر حلال بدست بیاری ولی روزی تو نیست و بدردت نمیخوره هم گناه کردی هم نمیتونی از اون استفاده کنی وبهره مند بشی
درسهایی از قرآن و احادیث
https://eitaa.com/joinchat/2554790627C102ddec679
هدایت شده از درسهای زندگی بخش از قرآن و نهج البلاغه
چرا مردم از گناه نمیترسند؟
امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند:
«عَجِبْتُ لِأَقْوَامٍ يَحْتَمُونَ الطَّعَامَ مَخَافَةَ الْأَذَى كَيْفَ لَا يَحْتَمُونَ الذُّنُوبَ مَخَافَةَ النَّار»
در شگفتم از مردمى که از ترس اذیت شدن، از غذا پرهیز می کنند چگونه از ترس آتش، از گناهان پرهیز نمی کنند؟!
تحف العقول، ص204
نکته :
توجیهات مردم در باره انجام گناه👇
دلیل اینکه از گناه پرهیز نمی کنیم و مردم ارتکاب گناه را جدی نمیگیرند این است که
بسیاری از مردم این اعمال و گفتاری که اسلام روایات گناه می دانند را گناه نمی دانند؛
یا می گویند این که در قرآن نیامده گناه است و مهم قرآن است و روایات را آخوندها درست کردند.
یا می گویند مهم دل است که پاک باشد خدا ارحم الراحمین است.
یا می گویند این همه مردم گناه میکنند اینی که من میکنم چیزی نیست.
یا می گویند همین یکبار است، و یک شب هزار شب نمی شود.
یا می گویند ما امامان معصوم را شفیع قرار می دهیم کارمان حل است.
و یا اینکه می گویند نهایت همه انسانها بهشت جاویدان است، مدتی گرچه طولانی میرویم در دوزخ، سپس به بهشت ختم می شویم.
درسهای زندگی بخش قرآن و نهج البلاغه
https://eitaa.com/qouran_zendegi
چرا حضرت زهرا وصیت به دفن شبانه کردند؟
🖤حضرت زهرا(سلام الله علیها) خواست نارضایتی خود از مردم، (به ویژه خلفا) را اعلام نموده و افكار عمومی را در طول تاریخ به این نكته جلب كند كه :
🔴دختر پیامبر از آن ها راضی نبوده که اجازه حضور در مراسم تشییع و کفن و دفن را نداده تا آنها تاریخ را تحریف نکنند که خاندان رسول الله از آنها راضی بوده اند!
✍بلکه مردم بدانند دستگاه حكومت نسبت به خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) ستم روا داشته است. هم چنین از این طریق، مظلومیت حضرت علی، غصب خلافت او و غصب فدك فهمیده شود.
شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بدست فاسقان و مشرکین ومنافقین بظاهر مسلمان تسلیت باد.
مادرم زهرا ومولایم علی
https://eitaa.com/joinchat/1338245198Cfd46f141ac
چرا حضرت زهرا وصیت به دفن شبانه کردند؟
🖤حضرت زهرا(سلام الله علیها) خواست نارضایتی خود از مردم، (به ویژه خلفا) را اعلام نموده و افكار عمومی را در طول تاریخ به این نكته جلب كند كه :
🔴دختر پیامبر از آن ها راضی نبوده که اجازه حضور در مراسم تشییع و کفن و دفن را نداده تا آنها تاریخ را تحریف نکنند که خاندان رسول الله از آنها راضی بوده اند!
✍بلکه مردم بدانند دستگاه حكومت نسبت به خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) ستم روا داشته است. هم چنین از این طریق، مظلومیت حضرت علی، غصب خلافت او و غصب فدك فهمیده شود.
شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بدست فاسقان و مشرکین ومنافقین بظاهر مسلمان تسلیت باد.
مادرم زهرا ومولایم علی
https://eitaa.com/joinchat/1338245198Cfd46f141ac
هدایت شده از زندگی پس از مرگ
صحنه قیامت و روز حساب و کتاب
وقتی قیامت بر پا میشود خداوند به مالک دوزخ دستور میدهد جهنم هفتگانه را روشن و شعلهور نماید.
و به رضوان مامور بهشت دستور میدهد که بهشت هشتگانه را زینت کند.
وبه میکاییل دستور میدهد، پل صراط را بر روی جهنم نصب کن؛
و به جبرئیل فرمان میدهد ترازوی سنجش اعمال بندگان را زیر عرش نصب کن
پروردگار عالم آنگاه صدا میزند ای محمد(صلی الله علیه وآله)، امت خود را برای حسابرسی نزدیک بیاور، در این هنگام خداوند دستور میدهد که بر روی صراط، هفت پل قرار دهند که طول هر پل، ۱۷ هزار فرسخ است و بر هر پلی هفتاد هزار ملک ایستادهاند که از زنان و مردان این امت سؤال میکنند
ایستگاه اول
از «ولایت و دوستی علی بن ابی طالب(علیه السلام) و دوستی آل محمد(صلی الله علیه وآله)» میپرسند، اگر حق اهل بیت و امام علی(علیهم السلام) را در دنیا به جا آورده باشد و با خود توشهای در این امر به همراه داشته باشد، از روی پل مانند برق جهنده عبور میکند و رد میشود و کسی که اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) را دوست نداشته وطبق فرمان جانشینان پیامبر عمل نکرده باشد و مراعات آنها را در دنیا نکرده باشد با سر، سقوط میکند و وارد جهنم میشود، اگر چه کارهای نیکش به اندازه عمل هفتاد صدیق باشد.
ایستگاه دوم
از «نماز» میپرسند؛ یعنی آیا به نماز، اعتقاد داشتی و خواندی؟ چگونه خواندی همراه با اخلاص بود یا برای ریا و خودنمایی؟
ایستگاه سوم
از «زکات» میپرسند؛ یعنی آیا زکات مال خود را پرداخت نمودی و حق نیازمندان را ادا کردی یا نه؟
ایستگاه چهارم
از «روزه» میپرسند؛ آیا روزه گرفتی؛ چگونه گرفتی؛ فقط تشنگی و گرسنگی کشیدی؛ یا تمام اعضا و جوارحت روزه داشت و به نتیجه روزهداری که تقوا بود
دست پیدا کردی یا نه؟
ایستگاه پنجم
از «حج» می پرسند؛ آیا با استطاعت و قدرت مالی و بدنی که خداوند به تو عنایت فرمود به زیارت خانه خدا رفتی یا نه؟
ایستگاه ششم
از «جهاد» میپرسند؛ آیا هنگامی که دین خدا در خطر بود به فرمان ولی خدا گوش کردی؛ به دفاع از دین خدا پرداختی، یا همانند خوارج و اهل صفین و نهروان، نافرمانی کردی و موجب شدی کرسی عدالت به دست نا اهلان بیفتد؟
ایستگاه هفتم
از «عدل» پرسش میشود؛ یعنی آیا با همه مردم حتی خودت به انصاف و مقتضای عقل و حکم الهی و برابری برخورد کردی یا ظلم نمودی؟
اگر چیزی به همراه داشت و به سؤالات، جواب داد، از پل هفتم نیز مانند برق جهنده عبور میکند و اگر چیزی برای جواب دادن نداشت، عذاب و شکنجه می شود.
1- تفسیر نمونه، ج19: 4.
2- نورالثقلین، ج4: 401؛
نشر مطالب صدقه جاریه است.
زندگی پس از مرگ
https://eitaa.com/zendegi_ghiamat