فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨✨
در آخر نه رنگ باقی می ماند
و نه نژاد ،
تنها چیزی که باقی خواهد ماند
انسانیت است...
✨✨✨
🔸خانواده مطلوب
http://eitaa.com/joinchat/1218379824C673bf45809
🔔📃 حمایتگری یا ترحم از روی خشم پنهان
🔻 وقتی از شخصی حمایت می کنید و نقش ناجی او را ایفا می کنید، به احساس خود توجه کنید.
🔵 آیا واقعا نسبت به او عشق و محبت می بینید یا خشم و نفرت و ترحم و دلسوزی را تجربه می کنید!؟
🔴 در بسیاری از مواقع، حمایتگری بیمار گونه، می تواند نوعی مکانیسم مقابله ای در برابر خشم و نفرتِ شما نسبت به طرف مقابل باشد، تا خود و او، این خشم و نفرت را نبینید.
🔵 این خشم و نفرت از کجا سر منشا می گیرد!؟
بطور ناهشیار، پشت نقابی که خودمان هم باورمان نمی شود، با خود می گوییم:
🔴 از او بخاطر ضعف و حماقت و بیماری و بی مسوولیتی و غیره اش عصبانی ام پس حمایتش می کنم تا هم خشمم را نبیند و هم اینکه در موضِعی بالاتر از او قرار می گیرم و اجازه سر بلند کردن به او را نخواهم داد.
⚫️ در واقع گاهی حمایت و توجه افراطی کردن در قالب نقش حامی، معلم، مُنجی و پلیس، مراقب، پرستار یا مصلح و نقاد و ... می تواند بسیار شیرین و کام روا بخش احساسات خودشیفتگی افراد باشد
.
🔴 بگذار فکر کند من خیلی مهربانم، خیلی دلسوز و مراقب و مادرانه یا پدرانه و توانمند و مقتدرم؛ پس هم احساس ارزشمندی خواهم کرد، هم او را کنترل کرده و سر جایش خواهم نشاند و هم به تحسین و تشکرش از من وادار خواهد شد تا بفهمد که به من محتاج است و از من ضعیف تر و نادان تر است و اگر من نباشم او نابود خواهد شد؛
❇️ زیرا اگر دانا و توانمند بود، به حمایتم نیازی نداشت!!
✳️ اما بطور هشیار اینگونه خود را فریب داده و به خود می گوییم که او نیاز به کمکم دارد، انسان درمانده ای است، بیچاره است، دلم برایش می سوزد و من می توانم او را نجات دهم، پس حمایتش می کنم چون من خیلی مهربانم و از خود گذشته هستم.
بنابراین؛ حمایتگری افراطی در قالب توجه بیش از حد به طرف مقابل، در واقع نوعی تنبیه و تحقیر محترمانه طرف مقابل در لباس مبدل است.
وابسته کردن دیگری به خود، تحت عنوان حمایت و دلسوزی، علاوه بر سوخت رسانی به هسته های تشکیل دهنده ی خودشیفتگی، نوعی ریاست طلبی و کنترل گری منفعلانه است که خود را به شکل جامعه پذیر تری تغییر و استتار کرده است.
ما حمایت می کنیم تا سیطره حضور و دخالت و دخل تصرفمان در دیگری مشروعیت پیدا کند.
اکثر حمایتگران افراطی، مبتلا به طیفی از اختلالات سادومازوخیسم یا شخیصتی هستند و از همین طریق به کنترل قربانی خود مبادرت می کنند و از به استقلال رسیدن او ناخرسند و عصبانی می شوند.
حمایتگر مرضی، به دنبال گرفتن مدال المپیک ایثار و از خودگذشتگی است و به همین دلیل گاهی بسیار پر زرق و برق و نمایشی و پر هیاهو و توام با منت، اقدام به حمایت می کند.
در حمایت کنندگی سلامت، تلاش شما تنها در مسیر خودشکوفایی و توانمند سازی فرد صورت می پذیرد و هرگز برایش نقش کاسه ی داغ تر از آش را ایفا نخواهید کرد و بیشتر از خودش نگران او نیستید و یا از مستقل شدن طرف مقابلتان هراس و بد حالی را در درون خود تجربه نمی کنید.
ولی یک حمایت گر بیمار، دائما احساس دلسوزی و ترحم را با خود یدک خواهد کشید و تلاش می کند تا فرد مورد حمایتش، دائما در حال تجربه احساس وابستگی نا ایمن توام با احساس گناه باقی بماند.
🔸خانواده مطلوب
http://eitaa.com/joinchat/1218379824C673bf45809
✨✨✨
به فرزندانتان خوشبخت شدن را بیاموزید،
نه چگونه ثروتمند شدن را
تا ارزش چیزهایی که دارند را بدانند،
نه قیمت آنها را...
✨✨✨
🔸خانواده مطلوب
http://eitaa.com/joinchat/1218379824C673bf45809
🔔📃 کینتسوگی ، هنر برخورد ژاپنیها با شکست!
ژاپنیها فرهنگ بسیار جالب و عجیبی دارند به نام کینتسوگی!
در فلسفه کینتسوگی وقتی ظرفی میشکند، آن را دور
نمیاندازند بلکه بر اساس یک باور و هنر باستانی که از
اجدادشان به ارث بردهاند، شکستگیها را به شیوه خاصی
مرمت میکنند.آنها قطعات شکسته را با پودر طلا به هم میچسبانند تا آن جسم شکسته شده حالا ارزشی بیشتر از قبل پیدا کند و زیباتر از قبل شود.
🔰چرا شکستگی را با طلا پر میکنند؟
کینتسوگی میگوید که شما بعد از شکست نه تنها دچار
کاستی و ضعف نمیشوید، بلکه بسیار ارزشمند شده و
میدرخشید. شکستها، نتایج بسیار ارزشمندی هستند که
افراد موفق کوله باری از آنها را جمع کردهاند.
دنیا همه را میشکند اما برخی پس از شکست، از همان
جایی که شکست خوردهاند قوی میشوند.
در کینتسوگی عمل ترمیم، دراصل تولد دوباره است. به جای تلاش برای بازگرداندن یک جسم شکسته به حالت اول، آن را به یک گنجینه ارزشمند تبدیل میکنند.
در کینتسوگی نه تنها شکستگیها را پنهان نمیکنند بلکه با
استفاده از درخشش طلا، توجه را به آن خطوط شکسته بیشتر جلب میکنند. ترکهای طلایی در یک جسم شکسته، یادآور خاطره و تجربه است. ترکهای طلایی نشان میدهند که جسمی که شکسته بود حالا با طلا ویژگیهای منحصر به فردی استفاده کرده که قبلا این ویژگیها را نداشت.
این نمادی از ناپایداری، قدرت و زیبایی است.
اما چند درس مهم از کینتسوگی:
🔻۱.شکستگی و عیوب خود را بپذیرید و آنها را پنهان نکنید.
وقتی طلا شکاف های داخل یک ظرف شکسته را مشخصتر میکند به ما یادآور میشود که کاستی و نقص زیبا است و میتوان از آن استفاده کرد. پس آنها را نپوشانید! شکستگیها و عیوب خود را بپذیرد و آنها را دوست بدارید، چرا که این شکستگیها هستند که شما را به انسان بهتر و قویتری تبدیل میکنند.
🔻۲.تغییر بخشی از زندگی است.
کینتسوگی به ما میگوید که تغییر بخش اجتناب ناپذیر زندگی است چرا که وجود ما همیشه درحال تغییر است. پس به جای چسبیدن به اندیشه آنچه باید باشیم و آنچه بودهایم، باید آنچه را که هستیم، بپذیریم. ما هیچگاه محصور زمان نیستیم و هرگز هم تماما کامل و یا تماما ناقص نیستیم. زندگی همواره آثار خوب و بد خودش را روی ما میگذارد، پس این نشانههای باقی مانده پیشینه ماست و به ما نشان میدهد که چگونه رشد کرده ایم.
🔻۳. جراحت ها راهی برای ورود نور به درون شماست.
کینتسوگی ما را ترغیب میکند که راجع به سختیها متفاوت فکر کنیم. همه ما در دورهای از زندگی خود با ناملایمات روبه رو خواهیم شد، اما حتی اگر احساس نقص کنیم میتوانیم آن را از نو بسازیم. توجه داشته باشید که توانایی بازسازی به معنای فراموش کردن تجارب گذشته نیست، بلکه به معنای پذیرش آنها بهعنوان بخشی از ما و داشتن قدرت کافی برای عبور کردن از آنها است.
🔻۴.با خود مهربان باشید.
شاید مهمتر از همه این موارد، کینتسوگی اهمیت دوست داشتن خود را به ما یادآور میشود. یک فنجان شکسته را نمیتوان به تنهایی درست کرد. پیش از آنکه این فنجان دوباره کامل شود، نیازمند عشق، مراقبت و توجه است. ما هم همینطور هستیم. وقتی سختی را تجربه میکنیم، این مراقبت، عشق و توجه است که ما و اطرافیان را به هم وصل میکند.
🔸خانواده مطلوب
http://eitaa.com/joinchat/1218379824C673bf45809
✨✨✨
«وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ ۚ»
خدا :من میدونم چی تو دلت میگذره
پس آنقدر نگران نباش اون میدونه تو چی میخوای، او میرسونتت، بهش اعتماد کن
✨✨✨
🔸خانواده مطلوب
http://eitaa.com/joinchat/1218379824C673bf45809
🔔📃 چرا باید این کار را انجام دهم؟!
🔻خیلی از کارهایی که انجام میدهیم را دلیلش را نمیدانیم و به کارمان ادامه میدهیم. جالب اینجاست که سئوال هم نمیپرسیم. دلیل این سئوال نپرسیدن هم مشخص نیست. آیا از ترس است؟ آیا حوصله سئوال پرسیدن نداریم؟ حال فکر کردن نداریم؟ آیا چون دیگران هم انجام میدهند ما هم انجام میدهیم؟ چون پدر، مادر یا همکارمان انجام میدهند ما هم انجام میدهیم؟ و …
□گروهی از دانشمندان ۵ میمون را داخل قفسی قرار دادند. در وسط قفس یک نردبان و بالای آن نردبان موز گذاشتند. هر زمانی که میمونی برای برداشتن موز بالای نردبان میرفت، دانشمندان بر روی سایر میمونها آب سرد میپاشیدند و به آنها شوک وارد میکردند.
●ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ، ﻫﺮ ﻣﯿﻤﻮنی ﮐﻪ سعی میکرد ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ برود، ﻣﯿﻤﻮﻥﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ تا میتوانستند او را کتک میزدند. لذا، دیگر هیچ میمونی علیرغم وسوسهای که داشت جرات بالا رفتن از نردبان را به خود نمیداد.
○ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺗﺼﻤﯿﻢ میگیرند ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﯿﻤﻮنﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻨﺪ. ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺗﺎﺯﻩوارد ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻣﻮﺯ میخواهد از نردبان بالا برود. اما مثل سابق سایر میمونها تا میتوانستند آن میمون جدید را زیر باد کتک میگرفتند. ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﮐﺘﮏ ﺧﻮﺭﺩﻥ، ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩ یاد ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺴﺘﯽ ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎن ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻭﺩ. هر چند دلیل این ممانعت را کماکان نمیداند.
■ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺩﻭﻡ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﺿﻊ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ. جالب اینجاست ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺍﻭﻝ ﻫﻢ ﺩﺭ ﮐﺘﮏﺯﺩﻥ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺩﻭﻡ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﺪ. سومین میمون هم جایگزین شد و دوباره همان اتفاق (کتک خوردن) تکرار شد.
ﻣﯿﻤﻮﻥ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮐﺘﮏ ﺯﺩﻥ ﻫﺮ ﻣﯿﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺭﺩ. در نهایت ﻣﯿﻤﻮﻥ ﭘﻨﺠﻢ ﻫﻢ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﮐﺘﮏ ﺯﺩﻥ ﻭ ﮐﺘﮏ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺍﺩﺍﻣه ﻣﯿﺎﺑﺪ.
□ﺣﺎﻻ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﯿﻤﻮﻥﻫﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺣتی هیچ کدامشان ﺩﻭﺵ ﺁﺏ ﺳﺮﺩ ﺭﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﮑﺮﺩﻩﺍﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻫﺮ ﻣﯿﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺭﺍ ﮐﺘﮏ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ!
●اگر ممکن بود آزمایش را ادامه دهیم و فرضاً بتوانیم از میمونها سئوال بپرسیم چرا هر میمونی که سمت نردبان میرود کتکش میزنید، احتمالا جواب آنها یکی از موارد زیر باشد:
• نمیدانم! این رسم است. همه این کار را میکنند.
• ﻣﻦ نمیدانم! ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺵ ﮐﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﺮﺳﻮﻡ ﺍﺳت.
• باید به آیین و رسوم احترام بگذاری و تبعیت کنی.
○نقل است که روزی لویی شانزدهم در محوطه ي کاخ خود مشغول قدم زدن بود که سربازی را کنار یک نیمکت، در حال نگهبانی دید. از او پرسید: تو برای چه اینجا قدم میزنی و نگهبان چه چیزی هستی؟ سرباز دستپاچه جواب داد: قربان من را افسر گارد اینجا گذاشته و به من گفته خوب مراقب باشم!
■لویی، افسر گارد را صدا زد و پرسید: این سرباز چرا این جاست؟ افسر گفت: قربان! افسر قبلی نقشه ي قرار گرفتن سربازها سر پستها را به من داده من هم به همان روال کار را ادامه دادم!
□مادر لویی که شاهد ماجرا بود او را صدا زد و گفت من علت را میدانم!زمانی که تو ۳ ساله بودی این نیمکت را رنگ زده بودند. پدرت به افسر گارد گفت نگهبانی را اینجا بگذارند تا تو روی نیمکت ننشینی و لباست رنگی نشود! و از آن روز سال ها میگذرد و هنوز روزانه سربازی اینجا قدم میزند! فلسفه ي عمل تمام شده ولی عمل فاقد منطق هنوز ادامه دارد!
●برای رهایی از دام انجام کارهای غیرضروری که علتش را نمیدانیم اما اگر علت را بدانیم بحث متفاوت است ، قبل از انجام هر کار، به ۳ سئوال کلیدی زیر پاسخ گوئید:
۱. چرا باید این کار را انجام دهم؟
۲. اگر این کار انجام نشود چه اتفاقاتی رخ خواهد داد؟
۳. آیا روش بهتری برای انجام کار وجود دارد؟
🔸خانواده مطلوب
http://eitaa.com/joinchat/1218379824C673bf45809
✨✨✨
فكرهای منفی این قدر در ذهن باقی میماند و دنبال هم میچرخد تا تبدیل به یک کلاف سر در گم می شود .
✨✨✨
🔸خانواده مطلوب
http://eitaa.com/joinchat/1218379824C673bf45809
🏴🏴🏴
نه ظلمی ریشه کن میشد
نه بر میخاسـت فــریادی
اگر تو خون قلبت را برای ما نمیدادی
🏴🏴🏴
🔸خانواده مطلوب
http://eitaa.com/joinchat/1218379824C673bf45809