#نماز_شب_شهیدهمت💔
مادر #شهیدهمت می گوید « #ابراهیم از جبهه برای دیدن فرزند تازه به دنیا آمده اش به شهرضا رسیده بود با اینکه دیروقت بود، نیمه شب باصدای گریه و تضرع او از خواب بیدار شدم و دیدم داره نماز شب می خونه صبح همان شب، وقتی که #ابراهیم قصدبازگشت به جبهه را داشت، به او گفتم یک مقدار بمان و خستگی ات را رفع کن پاسخ داد مادرجان ما تا به حال درخواب های سنگین غوطه ور بودیم☺️، اما حالا دیگر وقت بیداری است ما هیچ وقت نمی توانیم فقط به راحتی و استراحت خودمان فکر کنیم☝️ اگر به این چیزها فکر کنیم دیگرنمی توانیم مزهی بیداری را بچشیم من خواب و استراحت دنیا را با تمام زرق و برقش به دنیادارها می بخشم😊 مادر، این دنیا تنگ است و جای من نیست »🕊
راوی:مادرشهید
#محمدابراهیمهمت
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
#الهام_شهادت🕊
همسرشهید: شاید برای همه تعجب آور باشد اما ما هیچگاه با هم دعوا نکردیم و اختلافی با هم نداشتیم.فرزندمان طاها مثل پدرش صبور است ولی بعضی وقتها حرفهایی میزند که جگر آدم را میسوزاند متاسفانه موقع خاکسپاری مجید، بالای قبر بود و دیده بوده که پدرش را چطور توی قبر میگذارند..تا مدتها در خانه دراز میکشید و میگفت بابا اینطوری خوابیده بود مدام جلوی عکس پدرش مینشیند و با او حرف میزند💔اگر چیزی بخرد میآورد و به مجید نشان میدهد همیشه میگوید: "مامان بابا کی بر میگردد خسته شدم"من هم میگویم ان شاءالله با امام زمان (عج)می آید» زمان سوریه رفتن مجید یک هفته مانده بود به رفتنش تعدادی عکس نشانم داد و گفت این عکسها را روی تابوتم بچسبانید.حرف را جدی نگرفتم و سربه سرش گذاشتم.اما جدی گفت: "خواب دیدم شهید میشوم در معرکه ای بودم که شهید#همت و باکری بالای سرم آمدند یکی داشت با عجله به سمتم میآمد که #شهیدهمت به او گفت نزدیک نشو او از ماست و من شهید شدم"»💔من هم گفتم مجید حسودیم شد چه خواب خوبی دیدی او عاقبت با اصابت گلوله به پهلو به شهادت رسید😔
شهید مجید صانعی موفق
📆 اسفند 1362 – عملیات خیبر (جزایر مجنون)
🌸خاطره نبی رودکی فرمانده لشکر19فجر از #عملیات_خیبر
قبل از عملیات خیبر جلسه ای با برادر محسن رضائی و فرمانده هان لشکرها وتیپها وقرارگاهها داشتیم. تصمیم گرفته شد همه اعضا جلسه چند روزی را با لنج🛳 به جزیره کیش برویم .هنوز نمی دانستیم فلسفه این سفر چیست از سواحل تا جزیره کیش چند ساعت در لنج بودیم. در بین جمع #شهیدهمت، شهید احمد کاظمی، شهید باکری، شهید خرازی و به نظرم شهید علی هاشمی هم بود. به جزیره کیش رسیدیم. سپس به یکی از کاخ های مربوط به خاندان منحوس پهلوی رفتیم. ابتدای ورودی به محوطه، تابلوئی نصب شده بود که نوشته بود: فاعتبرو یا اولی الالباب ... سه چهار روزی مسافرت طول کشید با دستور جلسات متعدد و خاطرات به یاد ماندنی از آن جمع ملکوتی🕊
بعداً متوجه شدیم که فرمانده کل سپاه با این سفر می خواست فرماندهان به هورالعظیم و هورالهویزه و آب و موج و لنج و قایق و شنا و....آشنائی بیشتر و آمادگی بهتری را کسب کنند و بعد که آمدیم در منطق جفیر و شط علی و هورالعظیم و طلائیه💛، ...و ماموریت عملیات خیبر، متوجه علت سفر به جزیره کیش و ساعتها حرکت با لنج شدیم!برای انجام عملیات در جزایر مجنون به تمام لشکر ها وتیپ های سپاه تعداد زیادی قایق واگذار شد🚤. یکی از طراحان عبور از آبراه های هور، شهید احمد سیاف زاده، معاون عملیات قرارگاه کربلا بود که با ارائه طرح نصب روشنائی در داخل نِی های کنار آبراه ها علاوه بر تعیین مسیر قایق ها برای پرواز هلیکوپترها🛩 یا بالگردها درشب طرح وتدبیر این شهید موثر افتاد.
✉️نامہ #شهیدهمت در روز عـاشـورا بـرای خـانوادش👇👇
سلام بر عاشورا میعادگاه عاشقان راه خدا
سلام بر حسین و یاران حسین✋
سلام بر زینب الگوی همیشه جاوید زنان مسلمان🌸
سلام بر پدر و مادر و خواهران و برادران عزیزم باد که همیشه برای من زحمت کشیدهاند؛ باری بسیار دلم میخواست بتوانم عاشورا را شهرضا باشم و عجیب علاقه به سینه زدن و عزاداری💔 در این روز بزرگ را داشتم ولی به علت اینکه در اینجا کسی نبود و در ضمن کار بسیار زیاد بود، لذا نتوانستم بیایم به آقا بگویید به جای من هم سینه بزند.😢
من صحیح و سالمم و انشاءالله در فرصتی دیگر که توانستم مرخصی بگیرم، به شهرضا سری میزنم؛ سلام مرا به همه فامیل و آشنایان برسانید خصوصاً به حبیبالله و همسرش، آقا منصور و همسرش و ننه جان عزیز.
همه شما را به خدا میسپارم شاد و سربلند باشید.
حقیر و مخلص شما #محمدابراهیمهمت.🌹