هدایت شده از آینده سازان
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸🔸تقسیم🔸🔸
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
🔹🔹فصل اول🔹🔹
««قسمت اول»»
منطقه کوهستانی مرز ماکو
هر کس فقط یک بار به منطقه کوهستانی مرز ماکو رفته باشه، غیر ممکنه که بتونه از لابه لای درختان جنگلی و فراوانی که آنجاست، کوه را به طور معمولی ببیند. انگار پشت سرِ جمعیت زیادی ایستادی و هر چه روی نوک پاهات میایستی، نمیتونی بفهمی که چقدر راه مونده و کِی میرسی به پایین کوه!
کلی راه میری و وقتی بیش از چهار ساعت در نوار جنگلی مرز راه رفتی، بدون اینکه بدونی کم کم داری میری بالا، متوجه میشی که نفس کم آوردی و ترجیح میدی که همین راهو برگردی. اما دیگه نمیشه. باید یکی دو ساعت دیگه ادامه بدی تا برسی به جایی که بتونی یکیو پیدا کنی که برسونتت به راهِ ماشین رو.
اینا همش در حالتی هست که در نوار مرزیِ خودمون پرسه بزنی و نخوای بری اون طرف. اگه مثل بابک بخوای بری اون طرف، باید یکی باشه که قبل از عبور از کوه بیاد دنبالت و با راه بلد بری. وگرنه میشه چیزی که نباید بشه.
از بس دویده بود، پاهاش دیگه جون نداشت. پهن شد رو زمین و یکی دو تا غلت خورد. دیگه نمیتونست جُم بخوره و پیش خودش ناله میکرد.
چند دقیقه که گذشت، برگشت و رو به آسمون خوابید. نفسش هنوز جا نیومده بود. دستش بُرد طرفِ قفسه سینه اش و یه کم آروم ماساژ داد و تلاش کرد نفس های عمیق بیشتری بکشه. اما نور خورشید داشت اذیتش میکرد و به خاطر همین، با بدبختی بلند شد نشست. یه نگاه به سمتی کرد که از اون طرف اومده بود. یه نگاه هم به طرفی کرد که باید ادامه میداد. فقط دوست داشت از اون منطقه بزنه بیرون. گوشیش درآورد و به ساعت گوشیش نگاه کرد. نوشته بود «12:33» دستپاچه شد. فورا جمع و جور کرد و از جاش بلند شد و با همه توانش شروع به دویدن کرد.
یه کم که رفت، صدای چند تا سگ را از راه دور شنید. وایساد و نگاهی به اطرافش انداخت. یادش اومد وقتی که نشسته بود رو صندلی و داشت با دقت به صحبت های سعید گوش میداد. سعید که همیشه کت شلوار خاکستری میپوشه، یه دستش تو جیبش بود و با یه دست دیگه اش، در حالی که نقاطی روی نقشه و پرده پاورپوینت نشون میداد میگفت: وقتی به این نقطه رسیدی و صدای سگ شنیدی، باید بری سمت چپ. فقط 45 درجه. دو یا سه بار بیشتر صدای این گونه سگ ها را نمیشنوی.
یادش اومد که سعید با فشاردادن دکمه ای، صدای دو سه نمونه سگ خاص را براش پخش کرد و ادامه داد: بابک خوب دقت کن! اگه گرفتارِ این سگ ها شدی، تیکه بزرگت گوشِت هستا. دیگه کارِت به پلیس و مرزداری و این چیزا نمیکشه. تکرار میکنم؛ فقط دو سه بار میشنوی و هر بار باید بری سمت چپ! حله؟ حواست پیش منه؟
بابک تو اون جنگل، وقتی صدای سگ ها را شنید، مسیرش را به سمت چپ کج کرد. یه کم هول شده بود. ترس را از چشماش میشد فهمید. بعضی جاها میدوید و بعضی جاها تند تند راه میرفت و هر از گاهی به اطرافش نگاه میکرد. تا اینکه به تپه ای رسید که بالاش یه آنتن بزرگ مخابراتی بود.
ایستاد و عرقش پاک کرد. به تنه بزرگ یکی از درخت ها تکیه داد. صدای سگ ها کمتر شده بود. قمقه اش درآورد و گلویی تازه کرد. دوباره گوشیش آورد بیرون و به ساعت گوشیش نگاه کرد. نوشته بود «13:46»
انگار خیالش یه کم راحت شده بود. همونجا نشست. کیف کوچک کمری را باز کرد و دو تا شکلات انداخت تو دهنش. در حال جویدن شکلات ها بود که یه قوطی کوچیک پلاستیکی از جیبش درآورد و به همراه اون، همه محتویات جیبش رو هم بیرون ریخت. همشو گذاشت روبروش. حتی گوشی ساده ای که داشت. بعدش سر اون قوطی را باز کرد و روی همش ریخت. کبریت درآورد و با اولین چوب کبریت، همشو آتیش زد.
همین جور که داشت اونارو میسوزوند، مرتب به این طرف و اون طرف نگاه میکرد و همه جا را میپایید. نگران شده بود که یه وقت دود این چیزا که داره میسوزونه، جلب توجه نکنه. به خاطر همین مدام وسایل رو این ور و اون ور میکرد که زودتر بسوزن و از شر همش راحت بشه.
وقتی خیالش از سوختن وسایلش راحت شد، سرش را آروم گذاشت کنار تنه درخت و برای چند ثانیه چشماشو بست که یهو با شنیدن صدای وحشتناکِ سگی که فاصله زیادی باهاش نداشت به خودش اومد و وحشت کرد. متوجه شد که صدای سگی که داره میشنوه، مثل یکی از صداهایی هست که سعید بهش معرفی کرده بود و گفته بود ازش بترس!
پاشد و شروع به دویدن کرد. فقط و فقط میدوید. اما متاسفانه صدای سگ به صدای سگ ها تبدیل شد و مرتب داشتن بهش نزدیک و نزدیک تر میشدند. تا اینکه همین جور که داشت تند تند میدوید و مثل عزرائیل دیده ها فرار میکرد، یه لحظه برگشت تا ببینه فاصله اش با سگ ها چقدره؟
تا برگشت، یهو روی صورتش سایه بزرگ و وحشتناکی از سگ گنده ای افتاد که از پشت سر، به طرفش حمله ور شده بود. در کسری از ثانیه، اون سگِ سیاه و وحشی، با شدت هر چه تمامتر، افتاد رو سر و صورتش و بابک محکم به زمین خورد. جوری به زمین خورد که سرش محکم به زمین خوردودیگه چیزی نفهمیدواز هوش رفت
#تلاوت_قرآن
👈#صفحه ۳۰۲
#امروز👇
👈 #یکشنبه #بیست_نهم_آبان ۱۴۰۱
🙏 #ثواب_قرائت امروز، هدیه محضر مبارک #بی_بی_فاطمه_زهرا و #پدر و #مادر بزرگوارش علیهم السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 زندگی عاشقانه حضرت امیرالمومنین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها😍
شوخی های عاشقانه ...☺️❤️
#استاد_عالی
👇 #یکشنبه_های_فاطمه
#عترت_شناسی
#همسرداری
🔴 نوع پوشش در خانه
💠 زوجین نباید در خانه به بهانهی راحتی و کار و بیحوصلگی از بدترین، زشتترین و کهنهترین لباسها به عنوان لباس خانگی استفاده کنند.
💠 برای لباس داخل خانه هم باید هزینه کرد و مرتب و منظم بود. میتوان در خانه با پوشیدن لباسهای شیک، تمیز، خوشبو اما راحت، آسوده زندگی کرد و لحظات شیرین را برای خود و همسرتان رقم بزنید.
💠 عدم نظافت و پوشش نامناسب در خانه، ناخودآگاه از محبوبیّت شما میکاهد.
#زناشویی #مهارت_زندگی #مهارت_زناشویی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👏 ایشان #مادر_کیان هستند که فرزندشان در #عملیات_تروریستی_ایذه به #کشته شده،
🔹من شعری نخوندم. از پسر شهید من سواستفاده نکنید. از حرفهای من سواستفاده نکنید.
🔹از پیج من سواستفاده نکنید، پیجم بستهاس اگر کسی چیزی گذاشته برای من نیست اصلا نمیدونم گوشیم کجاست از وقتی که بچم مرده اصلا گوشیم دستم نیست.
#آگاهی_سیاسی
#آگاهی_سیاسی
#روشنگری
⚠️طریقه استفاده صحیح رو که بلد نباشی؛
⬅️ عصرِ ارتباطات رو، به عصرِ قطعِ ارتباطات تبدیل میکنی❗️🤔
😯تصاویریکهحرفمیزنند ...
#فضای_مجازی
#سواد_رسانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بگذارید خیالتان را راحت کنم!
این انقلاب میماند و اینهایی که علیه انقلاب کاری میکنند، فقط زحمت ما را زیاد میکنند
#استوری
#پایان_مماشات
#پایان_مدارا
دوقطبی سازی شگرد بعدی دشمن
پس از شکست فتنه دشمن که در سه فاز سیاسی، اقتصادی و اجتماعی انجام شد. اکنون دشمن به دنبال ایجاد دو قطبی های اجتماعی است. دوقطبی جنسیتی مثل زن و مرد، دوقطبی قومیتی مثل کرد و فارس یا ترک و فارس، دوقطبی های مذهبی مثل شیعه و سنی، دوقطبی های سنی مثل جوان و مسن، دوقطبی پوشش مثل محجب و بی حجاب، و دوقطبی هایی مثل حزب اللهی و غیر حزب اللهی، فقیر و غنی و ... دشمن با این استراتژی در پی این است که با زمینه سازی اختلافات داخلی کشور را به درگیری و نزاع بکشاند. مردم و دلسوزان مراقب باشند.
#آگاهی_سیاسی
#دو_قطبی_سازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیم ملی پادزهر تجزیه طلبی است/ چرا عدهای به دنبال تضعیف و بدگویی از تیمملی اند؟
🔹چند وقت پیش بود که رعنا رحیم پور در فایل صوتی لورفتهاش، گفت که رسالت تلویزیون اینترنشنال این است که فقط با رهبران احزاب مصاحبه و گفتوگو کند و هدف تجزیه ایران است حالا وقتی شما چه در زاهدان باشی چه سنندج یا زاهدان، برای فوتبالیست تیم ملی فریاد زده باشی فردا که بگویند خوزستان یا کردستان نیست قبول نمیکنی، چون تیم ملی به شما ابزار نمادین داده که برای کلیت خاک ایران و ۸۵ میلیون نفر فریاد بزنی و اینها را به عنوان یک جمع به هم پیوسته و یکی ببینی.
🔹تیم ملی پادزهر همان تجزیه طلبی است که اینترنشنال به دنبال آن است و باطل سحر کسانیست که میخواهند تکههای ایران را مقابل هم بگذارند. تیمملی باطل سحر جنگ داخلی است به همین دلیل است که تلویزیون سعودی نمیخواهد این ها را
#آگاهی_سیاسی #روشنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 #کلیپ
👏 #یکشنبه_های_علوی
🙏 موضوع: #آدرس_اشتباه
👌هر هفته یک نکته از جملات کاربردی #نهج_البلاغه
🙏حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا حسنی
هدایت شده از آینده سازان
#قسمت_دوم
در دنیایی تاریک و سوت و کور غرق بود که یکباره با ریختن سطل آب یخ به سر و صورتش، به هوش اومد و خودشو در یه دخمه دید. متوجه شد که وسط سه نفر قلچماق با لباس محلی روی زمین افتاده و سر و صورت و گردنش خونی هست. وحشتش با دیدن اونا بیشتر شد اما نای بلند شدن نداشت. خودشو روی زمین کشید. بدن درد داشت. اما به زور خودشو میکشید تا به طرف دیوار بره و اندکی از اونا بیشتر فاصله بگیره.
با وحشت و لکنت پرسید: شماها ... شماها کی هستین؟ اینجا کجاست؟
نفر اول که قیافه و هیکلش دو برابر بابک بود و بالای ابروش یه نشونه از شکستگی قدیمی داشت، یکی دو قدم جلوتر اومد و با لهجه ترکی غلیظ گفت: ما کی هستیم؟ مرتیکه یه کاره افتاده وسط زمین ما و میگه شماها کی هستین؟ عجب رویی داری!
نفر دوم که دو تا دستش به کمرش بود و سیبیل بزرگی داشت و یه کم غلظت لهجه اش کمتر بود با اخم و صدای بلند پرسید: اسمت چیه؟
بابک جواب داد: بابک!
نفر اول گفت: اهل کجایی؟اینجا چه غلطی میکنی؟
بابک جواب داد: ایرانی هستم.
نفر دوم گفت: این که خودمونم میدونیم. کدوم شهرش؟
بابک: اهل تبریزم. شماها کی هستین؟ اینجا کجاست؟
نفر اول نزدیکتر شد و پوتینش گذاشت روی پای راست بابک و فشار داد و گفت: پرسیدم اونجا چه غلطی میکردی؟ لابد اومده بودی اسپیلت و لب تاپ ببری! آره؟
ازاین طرف بابک داشت بازجویی میشد و از طرف دیگه ...
محمد گوشی را برداشت و شماره ای را دو سه بار گرفت اما اشغال بود. عصبی به نظر میرسید. از سر جاش پاشد و چند قدمی راه رفت که یهو تلفنش زنگ خورد.
⁉️خیلی ازین شاخه به اون شاخه می پری؟
⁉️نمی تونی تشخیص بدی تو چه کاری موفق تری؟
⁉️از رشته تحصیلیت راضی نیستی؟ از تغییرش می ترسی؟
ارائه خدمات در حوزه تحصیلی و شغلی، در:
🍀مرکز مشاوره خانه سبز🍀
🔸️️چگونگی شناخت استعدادها
🔸️چگونگی استفاده موثر از استعدادها
🔸️چگونگی شکوفایی و ارتقای استعدادها
🔵ویژه نوجوانان و سنین بالاتر
👤توسط: خانم دکتر منصوره ابوالحسنی
دکترای مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی
دارای پروانه اشتغال تخصصی و مدرس دانشگاه
📌جهت دریافت نوبت مشاوره از طریق لینک زیر اقدام نمایید:
https://khaneyehsabz.ir
همچنین برای دریافت راهنمایی میتوانید با شماره زیر تماس حاصل نمایید:
۰۹۰۲۸۶۳۸۷۷۰
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸
https://eitaa.com/khanesabz110
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#تلاوت_قرآن
👈#صفحه ۳۰۳
#امروز👇
👈 #دوشنبه #سی_ام_آبان ۱۴۰۱
🙏 #ثواب_قرائت امروز، هدیه محضر مبارک #بی_بی_فاطمه_زهرا و #پدر و #مادر بزرگوارش علیهم السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐#دکتر_رفیعی
🎥شخصی یک کلمه بگوید و موجب #قتل کسی بشود، در #خون او شریک است.
🎙#سخنرانی #استاد_رفیعی
🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰🎤📚
💠 زن و شوهرهایی که در طول روز باهم گفتگو میکنند رابطه گرمتر و صمیمانهتری دارند.
💠 ضمن اینکه شناختشان از افکار و روحیات یکدیگر بیشتر شده و در مواجهه با مشکلات و سختیها، اتّحاد بیشتری برای حلّ مشکل یکدیگر خواهند داشت.
💠 همسران باید تلاش کنند هر روز بهانهای برای گفتگو پیدا کنند. بهانهای مثل کارهای روزمره خود، موضوعات دینی، امور اقتصادی منزل، تربیت فرزند، حلّ مشکل دیگران و دهها موضوع دیگر.
💠 حتما دقت کنید گفتگوی صمیمانه شما با ویروسهای خطرناکی چون غیبت دیگران، تهمت، سوءظن و دیگر صفات زشت اخلاقی، آلوده نگردد چرا که ضربات روحی سهمگینی بر شما وارد میکند.
#سبک_زندگی #همسرداری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌یه خواهر بسیجی تراز آوردم یکم روحیه بگیرید😁😍
🌹ماشاءالله لاحول و لا قوة الا بالله فراموش نشود🌸
#فرزندآوری
#جهادتبیین
#لبیک_یا_خامنه_ای
🔴 از راه دور #فریاد نزنید!
در صورت لزوم برای تذکر دادن به فرزندتان ، رو به روی کودک بنشینید و مستقیم در چشم های او نگاه کنید.
داد نزنید، بلکه با صدایی جدی و محکم بگویید کاری را که انجام داده است، دوست نداشتید.
#فرزندپروری #تربیت #تربیت_فرزند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️دستگیری و اعترافات دختری که تحت تاثیر رسانه های غربی قصد تحریک بازاریان استان قزوین را داشت.
🔸نقش صحبتهای علی کریمی ، علی دایی و کتایون ریاحی در تهییج این خانم
#پایان_مماشات #پایان_مدارا
هدایت شده از خانه مهر
👏 حتماً از #فرزند خود #تست_هوش بگیرید
🍀مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی خانه سبز🍀
🔴سنجش هوش و شخصیت کودک از طریق:
🔆🎨«نــقــاشــی»🎨🔆
💠به صورت مجازی
👤تحت نظارت کارشناس ارشد مشاوره خانواده: سرکار خانم الهه بهادری
📌جهت انجام تست و یا کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به آیدی زیر در پیام رسان ایتا پیام ارسال نمایید.👇👇👇
👉 @Bahadorri 👈