فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #ببينيد| سخنان مادر گرامی #رهبرانقلاب درباره #روش_تربيت فرزندانشان
✅ بيانات #مقام_معظم_رهبری (حفظه الله) درباره نوع #تربيت مادرشان
#فرزندپروری
هدایت شده از خانه مهر
#جلسه_برخط
👈 #تعامل_زوجین
( #آرامش_همسر و تأثیر عوامل بیرونی مثل #اغتشاشات_اخیر بر #رفتار و #آرامش_خانواده )
👏 ویژه #والدین
🙏 با حضور #استاد_شیبانی
👌 زمان: جمعه ۲۵ آذر ساعت ۷ عصر
👈برای شرکت در جلسه روی لینک زیر کلیک کرده و به عنوان میهمان وارد شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://www.skyroom.online/ch/eshpa/shahid-soleimani
📌 پاساژ ارگ تجریش؛ به شدت معتقدم الان اولویت اول ما حجاب نیست و با برخی رفتارها در باب حجاب همیشه مخالف بوده و هستم چون نوعا جواب عکس داده است ولی جناب مسئول اگر مراکز عمومی را رها کنید تا چندی ماه بعد به لختی زنان خواهیم رسید. تذکرات مردمی در این وضعیت تاثیری ندارد و باید سریعا برای پوشش عرفی نه حجاب فکری کنید و بعد در باب حجاب فکر اساسی کرد.
📌اینکه شما رها کنید و یک عده مذهبی احساس تکلیف کنند ،نمیشود چند سامانه راه اندازی کنید و اعلام عمومی کنید تا مردم بدون سروصدا به سامانه ها پیام دهند. همه مراکز عمومی این شکلی هم دوربین دارد و گزارشات قابل پیگیری و صحت سنجی است.
📌 اگر یکبار جریمه سنگین شوند از فردا یک نفر جلو در میذارن تا کسی را با این وضعیت راه ندهند وگرنه مردم به این تدکر بدهند باید یک شلوار و روسری همراه داشته باشند و ایشان هم قبول کند تا بپوشد که نه ما هزینه تهیه لباس داریم نه آنها گوش میکنند.
#حجاب #پایان_مماشات
هدایت شده از خانه مهر
#جلسه_برخط
👈 #تعامل_زوجین
( #آرامش_همسر و تأثیر عوامل بیرونی مثل #اغتشاشات_اخیر بر #رفتار و #آرامش_خانواده )
👏 ویژه #والدین
🙏 با حضور #استاد_شیبانی
👌 زمان: جمعه ۲۵ آذر ساعت ۷ عصر
👈برای شرکت در جلسه روی لینک زیر کلیک کرده و به عنوان میهمان وارد شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://www.skyroom.online/ch/eshpa/shahid-soleimani
هدایت شده از آینده سازان
تهران-نهاد امنیتی
محمد درِ اتاقش را باز کرد و با یه پوشه قرمز رنگ وارد اتاقش شد و نشست. تا نشست تلفنش زنگ خورد.
محمد: جانم سعید!
سعید: سلام قربان. موردی هست که اگه خودتون چک کنید فکر کنم بهتر باشه.
محمد: هستم. بفرست.
پنجره ای در سیستم محمد ظاهر شد. با زدن کد تایید، پنجره باز شد و محمد شروع به مطالعه فایل کرد. و دو سه تا عکسی که ضمیمه اش بود را بررسی کرد.
محمد: سعید هستی؟
سعید: درخدمتم.
محمد: این همین بابا دکه داره است؟ اسمش آذر بود؟
سعید: خودشه قربان! عکسها مربوط به یکی از دوره های آموزشی روابط عمومی و جذب در خود ترکیه است. در این دوره که سالی سه چهار بار برگزار میشه، هر بار، یکی از افسران سازمان سیا آخرش میاد برای توجیه اینا.
محمد: خوبه. دیگه کاریش نداریم. آذر و اون یکی اسمش چی بود؟
سعید: آبتین.
محمد: آره . همون. از اون چه خبر؟
سعید: سطح دسترسیش از آذر بالاتره. در نصف بیشتر ملاقات های هتل اوتانتیک، از آبتین برای توجیه شکارهاشون استفاده میکنند.
محمد: آهان. همین. به بچه ها بگو رو همین کار کنند. از کمپ چه خبر؟
سعید: مجید بهتر میدونه. وصلتون میکنم به مجید.
مجید: سلام قربان. امر!
محمد: سلام. از کمپ چه خبر؟
مجید: از بابک خبر ندارم اما از کمپ بی خبر هم نیستم.
محمد: از اون دختره؟
مجید: بله. کارش شروع کرده.
محمد: تونسته با رابطشون در کمپ ارتباط بگیره؟
مجید: روز دوم این کارو کرد.
محمد: باریک الله. به چه اسمی؟
مجید: سوزان!
🔶🔷🔶🔷🔶🔷
سوزان که دختری حدودا بیست و هفت هشت ساله و باریک و قد بلند بود، در حال بافتن موهای یه دختر عرب بود. همین جور که داشت موهاشو میبافت، باهاش صحبت هم میکرد:
سوزان: دختر به این ماهی چرا باید پناهنده بشه؟
دختره: واسه بابام. نمیتونه بدون ما برگرده ایران. ما باید بریم پیشش و فکر کنیم ببینیم چطوری میشه برگردیم؟
سوزان: مگه کجاست؟ ترکیه است؟
دختره: گفته ترکیه هستم.
سوزان: یه کم راست بشین و سرتو آویزون بگیر تا قشنگ موهات آویزون بشه. یه چیزی بپرسم راستشو میگی؟
دختره: بگو سوزان جون. دروغم چیه؟
سوزان: بابات چرا نمیتونه برگرده ایران؟
دختره: دوستاش. اونا اجازه نمیدن.
سوزان: یه کم سرتو تکون بده تا بقیه موهات بیفته رو دستام. گفتی بچه کجایی؟
دختره: آبادان.
سوزان: آهان. اوکی. مامانت چرا اینقدر میخوابه؟ شبا دیدم نمیخوابه. ولی روزا همش خوابه!
دختره: چه میدونم. همش دعا میکنه که بابام سرش به سنگ خورده باشه و ما رو قاطی حماقتاش نکنه.
سوزان: آخی. عزیزم. چرا؟
دختره دستای سوزانو گرفت. سوزان از بافتن متوقف شد. دختره یه نگاه احتیاط آمیز به اطرافش کرد و وقتی مطمئن شد، صورتشو به گوش سوزان نزدیکتر کرد و آروم گفت: میگن بابام داعشی شده. به خاطر همین نمیتونه بیاد پیش ما و مجبوریم ما بریم پیشش.
سوزان: عجب. مگه به این راحتیه؟
دختره: نمیدونم. تو کسی سراغ نداری بتونه یه کاری کنه که بابامو زودتر ببینیم؟ کسی. آشنایی. دوستی.
#سلام بر #صاحب_الزمان #حضرت_مهدی
#سلام
#صبح_بخیر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌷 روزی پر از خیر و برکت و سلامتی و #موفقیت را برای شما همراهان محترم آرزو داریم
#تلاوت_قرآن
👈#صفحه ۳۲۷
#امروز👇
👈 #پنجشنبه #بیست_چهارم_آذر ۱۴۰۱
🙏 همزمان با #ایام_فاطمیه #ثواب_قرائت امروز، هدیه محضر مبارک #بی_بی_فاطمه_زهرا و #پدر و #مادر بزرگوارش علیهم السلام و همه #شهدای_انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸راه محافظت از فرزندانمان در این دوران که شیطان از همه طرف حملهور شده،
چیست؟
#استاد_عالی
#فرزندپروری #تربیت #تربیت_فرزند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 چگونه با یک کلمه جهنمی میشوید؟
#مرحوم_فاطمی_نیا
#امر_به_معروف
هدایت شده از خانه مهر
#جلسه_برخط
👈 #تعامل_زوجین
( #آرامش_همسر و تأثیر عوامل بیرونی مثل #اغتشاشات_اخیر بر #رفتار و #آرامش_خانواده )
👏 ویژه #والدین
🙏 با حضور #استاد_شیبانی
👌 زمان: جمعه ۲۵ آذر ساعت ۷ عصر
👈برای شرکت در جلسه روی لینک زیر کلیک کرده و به عنوان میهمان وارد شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://www.skyroom.online/ch/eshpa/shahid-soleimani
میخوای تو زندگی با فرزندت موفق باشی
😍❤️
وقت بزار برای فرزندت❤️😘🍎
هر یک ساعتی که شما با فرزندتان وقت می گذرانید،🍎😍
شما و فرزندتان را هزار ساعت در زندگی جلو میاندازد.😍❤️
قبول دارید ؟؟
#مهارت_فرزند_پروری
#موفقیت
#فرزندپروری🍎
#فرزند_پروری 》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ پاسخ ملا بختیار، عضو اتحادیه میهنی اقلیم کردستان عراق به مجری شبکه ضد ایرانی:
📍چرا ایران در سلیمانیه اقلیم کردستان نفوذ دارد؟
🔻وقتی آمریکا از فاصله چند هزار کیلومتری به اینجا آمده و نفوذ دارد، ایران که بغل گوش ماست چرا نفوذ نداشته باشد؟
#آگاهی_سیاسی #روشنگری
هدایت شده از آینده سازان
#جلسه_برخط
👈 #چرا_نماز_بخوانیم؟
( روشی جذاب در #آموزش_نماز )
👏 ویژه #فرزندان
🙏 با حضور #استاد_شاهرخ_اصفهانی
👌 زمان: پنجشنبه ۲۴ آذر ساعت ۷ عصر
👈برای شرکت در جلسه روی لینک زیر کلیک کرده و به عنوان میهمان وارد شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://www.skyroom.online/ch/eshpa/shahid-soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_جمعه است هوایت نکنم میمیرم
یادی از صحن و سرایت نکنم میمیرم
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
هدایت شده از آینده سازان
بابک شروع کرد و از همان روز به شناسایی و آنالیز رفتارهای آدم های دور و برش پرداخت. قرار شده بود افراد بزن بهادر و ضد آخوند با رگه هایی از شاه دوستی و سلطنت طلبی به تیبو معرفی کند. به خاطر همین گوشی همراهش را برداشت و صفحه ای برای خود باز کرد و شروع به نوشتن اسامی و مشخصات برخی افراد کرد.
چیزی به ذهنش رسید و برای اینکه تیبو و ساز و کارش را تست بزند، تصمیم گرفت که از معرفی افراد ایرانی شروع نکند و برای بار اول از یک نفر پاکستانی شروع کرد.
فهمید که در اتاق 11 هست و آنجا برای خودش کبکبه و دبدبه ای راه انداخته. به اتاق 11 رفت و دید همه جمع شده اند و این پاکستانی که اسمش «قاهر» بود در حال ادب کردن دو نفر جوانی هست که در اتاق 10 زندگی میکردند.
قاهر با داد میگفت: محکم تر بزنین تو گوش همدیگه. صد تا. بشمار.
جوان اولی میدانست که اگر نزند توسط آدم های قاهر کتک بدی میخورد، به خاطر همین شروع به زدن کرد. نفر مقابلش هم شروع کرد و پس از هر سیلی که میخورد، یکی به صورت مقابلش میزد و مردم هم میشمردند.
جمعیت: 22 ، 23 ، ...
بابک با بغل دستی اش که پیرمردی افغانی بود دقایقی گفتگو کرد.
بابک: اینا چرا دارن همدیگه رو میزنن؟
پیرمرد: قاهر خان گفته!
بابک: قاهر خان همین سیبیلیه است؟
پیرمرد: بله. یواش تر حرف بزن. میشنوه ها.
بابک: حالا چیکار کردن اینا؟
پیرمرد: میگن قاهر گفته غذاشونو بدن به یکی از نوچه های قاهر اما اینا ندادن و الان هم دارن تاوان پس میدن.
بابک: عجب! نکبت چرا اینقدر فارسی قشنگ حرف میزنه؟ مگه پاکستانی نیست؟
پیرمرد: منم فارسیم خوبه. باید ایرانی باشم؟
بابک: چه میدونم والا. حساب کتاب دنیا به هم ریخته. عزت زیاد.
بابک به محض اینکه از اون اتاق و جمعیت فاصله گرفت، گشت و گشت تا اینکه یک ساعت بعدش تیبو را پیدا کرد. تیبو و بابک شروع کردن به قدم زدن و صحبت کردن.
بابک: تیبو خان یه نفر پیدا کردم اصل جنسه!
تیبو: چه زود! خوبه. کیه؟
بابک: یه عوضی که جا زده پاکستانیه اما ایرانیه.
تیبو: پس چرا جا زده که پاکستانیه؟
بابک: نمیدونم ولی یه کاسه ای زیر نیم کاسه اش هست. خیلی به چیزی که گفتین میخوره.
تیبو: بیشتر برام بگو.
بابک: امروز یه گعده ای گرفته بود، نمیدونی چه غوغایی کرد!
تیبو: چطور؟
بابک: زد دهن مهن دو تا جوون را سرویس کرد. ملت هم داشت مثل بید میلرزید و کسی جیکش درنمیومد.
تیبو: آفرین! چرا تا حالابه چشم خودم نیومده؟
بابک: خلاصه همه جوره به چیزی که گفتین میخوره.
تیبو: گفتی اتاق چنده؟
بابک: اتاق 11 ، فکر کنم با نوچه هاش اومده.
تیبو: دیگه بهتر. چند نفرن؟
بابک: باید باشن سه چهار نفر غیر از خودش!
تیبو: عالیه. حله. برو بعدی را شناسایی کن.
بابک: چی میشه حالا؟
تیبو: به تو چه؟ نگفتم سوالای الکی نپرس. فقط مطمئنی ایرانیه؟
بابک: آره تیبو خان. واسه رد گم کنی زده تو نخ پاکستان بازی!
بابک اینو گفت و از تیبو جدا شد. کم کم داشت شب میشد و برای روز اول، شکار خوبی بود. به خاطر همین به خودش استراحت داد و رفت گرفت خوابید.
فردا حوالی ظهر از خواب بیدار شد. خیلی ضعف کرده بود و تصمیم گرفت بزنه بیرون ببینه چیزی برای خوردن پیدا میشه یا نه؟
از قضا باید از جلوی اتاق 11 رد میشد. دید سوت و کوره و مردم دارن استراحت میکنن. بابک همون پیرمرد دیروزی را اونجا دید.
بابک: قاهر خانتون دیگه معرکه نداره؟
پیرمرد: نیست!
بابک(با تعجب): ینی چی نیست؟
پیرمرد: خودش و نوچه هاش نیستن. دمِ صبح یه نفر اومد دنبالشون و وسایلشون جمع کردن و رفتند.
بابک: مامورای ترکیه؟ پلیس؟
پیرمرد: نه. آدم ترکیه نبود. با دستبند و مامور و این چیزا نیومد. من همین جا دراز کشیده بودم. اول قاهرو کشوند تو حیاط و باهاش حرف زد. بعدشم قاهر اومد دنبال نوچه هاش و با هم رفتند.
بابک: باشه. راحت باش.
بابک که از حرف های پیرمرد خیلی تعجب کرده بود، به فکر فرو رفت. تستش جواب داد و دید هر کسیو که معرفی کنه، همون شب تیبو شکارش میکنه و تمام!
فکر دیگری به ذهنش رسید. لبخندی زد و گوشی همراهش را درآورد و کلیه اسم هایی که نوشته بود حذف کرد و تصمیم جدّی و تازه ای گرفت.
ادامه دارد..
#اطلاعیه
🔴مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی
🍀«خــانــه ســبــز»🍀
🔶ویژه کارکنان و خانوادههای محترم(شاغل و بازنشسته)
🔹مشاوره حضوری ،آنلاین و تلفنی (رایگان)
🔶با حضور روانشناسان مجرب خانم و آقا
درتهران وشهرستان ها
💠خدمات مشاورهای در زمینههای:
✔️ازدواج و مهارتهای پیش از ازدواج
✔️خودآگاهی (مسائل فردی)
✔️خانواده و زوج درمانی
✔️مذهبی و روانسنجی
✔️تحصیلی و شغلی
✔️ انجام تست های استعداد یابی ویژه کودکان ونوجوانان
✔️انجام تست های پیش از ازدواج
✔️برگزاری کارگاه های تخصصی در حوزه خانواده وفرزند پروری
آدرس سایت نوبت دهی: https://khaneyehsabz.ir
☎️شمارههای تماس:
۰۹۰۲۸۶۲۸۷۷۰ - ۰۹۰۲۸۶۳۸۷۶۹
📍آدرس: میدان نوبنیاد، خیابان صنایع (شهید فخریزاده)، تربیتبدنی سازمان صنایع دفاع.
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸
https://eitaa.com/khanesabz110
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#سلام بر #صاحب_الزمان #حضرت_مهدی
#سلام
#صبح_بخیر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌷 روزی پر از خیر و برکت و سلامتی و #موفقیت را برای شما همراهان محترم آرزو داریم
#تلاوت_قرآن
👈#صفحه ۳۲۸
#امروز👇
👈 #جمعه #بیست_پنجم_آذر ۱۴۰۱
🙏 همزمان با #ایام_فاطمیه #ثواب_قرائت امروز، هدیه محضر مبارک #بی_بی_فاطمه_زهرا و #پدر و #مادر بزرگوارش علیهم السلام و همه #شهدای_انقلاب