eitaa logo
خانه مهر
1.9هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
7.7هزار ویدیو
374 فایل
کانال اطلاع رسانی در موضوع مهارتهای زندگی و تربیت فرزند برای ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب و پاسخ به مسابقات، به این آدرس پیام بفرستید @ab_hasani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
هدایت شده از 
بابک در شهر کایسری مشغول ماموریتش بود. با سر و وضعی آراسته، یک دست کت و شلوار آبی و یک کراوات، در منزل شخصی به نام زندیان نشسته بود. زندیان گفت: وقتی سالها پیش مجبور شدیم تهران را ترک کنیم و با اولین قطارهایی که در اصل برای انتقال ما به ترکیه راه افتاده بود اما بقیه هم ازش استفاده میکردند خودمون را به ترکیه برسونیم، فکر نمیکردم در کایسری ماندگار بشم. بابک: منظورتون قطارهای احباء هست؟ زندیان: بله. احباء. کایسری 60 ساعت تا تهران فاصله داشت اما این فاصله هر چی زیادتر میشد من و خانواده ام بیشتر غمگین میشدیم و دلمون بیشتر تنگ میشد. همین جا پیاده شدیم. یادمه بابام گفت من از این بیشتر نمیتونم دور بشم. همین جا میمونیم. بابک: اغلب مسافران اون قطارها بهایی ها بودند. درسته؟ زندیان: دقیقا. مثل خانواده ما و عموهام و دو تا داییم. بابک: پدر و عموهاتون خیلی به کشور و اعلی حضرت خدمت کردند. ببخشید اینو میگم. بنظرم حق شما این نبود. زندیان: ما بهایی ها در زمان اعلی حضرت هم خیلی زندگی درستی نداشتیم. مردم به بهایی ها به چشم یه مشت انسان نجس نگاه میکردند. یادمه معلم یکی از مدارس کرج به یکی از شاگرداش، وقتی میخواست تحقیرش کنه و فحشش بده گفته بود «مگه بهایی هستی؟» اینقدر دشمنی با ما زیاد بود که یهو از یه جاهایی میزد بیرون که فکرش هم نمیکردی. بابک: ولی من شنیدم چند نفر از گارد و بزرگان دربار از بهایی ها بودند. پس چرا میگید اوضاع زندگیتون خوب نبوده؟ زندیان: حالا اگه اثبات بشه واقعا اون چند نفر بهایی بودند و برای خوشایند اعلی حضرت ادعای بهاییت نکرده بودند، بازم چیزی را به نفع ما تغییر نمیداد. چون ما میخواستیم با مردم زندگی کنیم. اما مردم حاضر بودند با کلیمی و مسیحی زندگی و معامله کنند اما با ما خیلی کم. بابک: به خاطر همین اوایل انقلاب ... زندیان: بله، قبل از انقلاب، بابام و عموهام فهمیدند اگه آخوندها بیان سر کار، وضع ما بدتر میشه. به خاطر همین، چند سال صبر کردند ولی وقتی دیدند فایده نداره و ممکنه هر لحظه بیان سراغمون، گذاشتیم اومدیم ترکیه. بابک: خب چرا نرفتین اسراییل؟ اونجا که جمعتون جمعه! زندیان: مثل بچه ها حرف نزن پسر جون! کدوم اسراییل؟ کدوم جمع؟ اونا خودشون از پس چیزی که زاییدند بر نیومدند. چه برسه که بخوان به ما حال بدن! بابک: متوجه نمیشم! زندیان: اسراییل کشور نیست که. من اسم مکانی که همه بر سر تصاحب یا حذفش رقابت داشته باشند و خودشم یهو از زیر بُته سبز شده باشه، کشور نمیذارم و جای زندگی نمیدونم. کیکتو بخور آقا بابک! بفرما. تعارف نکن. 🔶🔷🔶🔷🔶🔷 سوزان: شما پسر مرتضی آلادپوش هستید. درسته؟ آلادپوش: بله. اول جزء سازمان مجاهدین بود. سال 1350 دستگیر شد. شش سال زندان بود. بعد از انقلاب هم ترجیح داد به سازمان پیکار ملحق بشه. سوزان: چرا اسم شما را حسن گذاشت؟ به خاطر داداشش؟ آلادپوش: دقیقا. حسن قبل از پدرم و خیلی بیشتر از همه ما به سازمان مجاهدین علاقه داشت. اسم همسرش محبوبه متحدین بود. شاید بعد از لیلی و مجنون، قصه عشق اونا خاص ترین قصه ای باشه که شنیدم. دکتر علی شریعتی واسطه ازدواج اونا شد و شریعتی بعدها داستان«حسن و محبوبه» را تحت تاثیر اونا نوشت. سوزان: جالبه. سرنوشتشون؟ آلادپوش: عموحسن که در درگیری با کمیته مشترک ضد خرابکاری کشته شد. محبوبه هم شش ماه بعد، در منطقه دروازه شمرون گلوله بارون شد. بعد از انقلاب، دانشگاه فرح پهلوی به نام دانشگاه محبوبه متحدین نامیده شد اما سال 62 اسمش را گذاشتند دانشگاه الزهرا. البته اسم مدارس دخترانه ای که به نام محبوبه گذاشتند به خاطر زن عمو بود. سوزان: با دوستان و همشاگردی و آشناهای پدرتون در ایران هنوز ارتباط دارید؟ آلادپوش: نه اما پدرم و عموم در سال 1349 با مهندس میر حسین موسوی و عبدالعلی بازرگان، شرکت مهندسان مشاور سمرقند تاسیس کردند که در اصل پاتوق سیاسی شده بود اما کارای مهندسی هم میکردند. گاهی به بهانه قدیم و خاطرات شرکت مهندسان، با خانواده های موسوی و بازرگان سلام و علیک داریم.
بر 🌷 روزی پر از خیر و برکت و سلامتی و را برای شما همراهان محترم آرزو داریم
👈 ۳۴۷ 👇 👈 ۱۴۰۱ 🙏 امروز، هدیه محضر مبارک و و بزرگوارش علیهم السلام و همه به ویژه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆زنگ عبرت 🔴 را نکنیم! ⏪اگر فقط گفته‌ی اول شهید سلیمانی که می‌گه "اون‌ دختر کم‌حجاب‌، دخترمنه" رو دیدی و انتشار می‌دی، گفته‌ی دوم شهید درمورد لزوم هرس کردن را هم ببین و انتشار بده..🙂✌️ ⏪گفته‌ی اول معطوف به وظیفه‌ی ایجابی مردمی در قبال بدحجابی است؛ گفته‌ی دوم مربوط به وظیفه‌ی سلبی حاکمیتی در مقابل پدیده خطرناک ولنگاری است و لزوم حمایت از امربه‌معروف‌ونهی‌ازمنکر ⏪ اون آقایان مسئولی که فقط دم از شهید سلیمانی می‌زنید و دست‌روی‌دست گذاشته‌اید، خون شهدا یقه‌ی تک‌تک شما را خواهد گرفت
وقتی همیشه به ایرادهایی كه همسرتان داردفكر كنید،روز به روز بیشتر از او دور می‌شوید اما اگر همیشه به نقاط مثبت او بیندیشید آن‌وقت هر روز بیشتر از دیروز برایتان عزیزمی‌شود 😍👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید | حاتمی‌کیا: وقتی درباره فعالیت‌های حاج قاسم تحقیق کردم فهمیدم او چقدر درد می‌کشیده 🔺 در شرایطی که هیچ نشانه مثبتی دریافت نمی‌کرد، تنها چیزی که حاج قاسم را پیش می‌برد ارتباطی بود که با آقا داشت
را گردن کسی نیندازید! 🔻بچه من نبوده! 🔻شیطون گولش زده ! 🔻پسر ما نبوده؛ امیرعلی بوده! 🔻امروز مریم اینجا بوده این کارها را انجام داده! زیرا: دراين حالت به دنبال مقصر هستیم ،مقصریابی و توبیخ شخص اشتباه است.با اين كار به فرزندمان می‌آموزیم مسئولیت کارت را نپذیر! دروغ‌گویی و مخفی‌کاری را یاد‌می‌گیرد. کار صحیح آموزش داده نشده و تمرکز بر روی کار اشتباه است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ را حتما ببینید👆👆👆 🚨راهکار حاج قاسم برای مقابله با دشمن و حفظ جامعه ... ✍ اگر قصد ما حفظ جامعه است باید مسجد محله را به چشم یک قرارگاه ببینیم. 📐با این نگاه، محدوده آن مسجد دیگر ۲۰۰ متر مربع نمی شود، بلکه ۱۰ کیلومتر و چه بسا بیشتر می شود. 🕛امام جماعت باید مسئولیت خود را یک کار تمام وقت ببیند ... ⚠️ الان ضرورت حرکت به سوی مسجد طراز انقلاب اسلامی بیش از هر وقت دیگر احساس می شود ...
هدایت شده از 
👏 به مناسبت فرارسیدن و سالروز برگزار میشود 👈 👉 👈 عکس هنری از راهپیمایی با لوگوی ۱۴۰۱ 👈 نامه ای به 👈 ۵ صفحه ای با موضوع (تایپ شده) 👈 ویژه والدین(یک ون شبهه) 👈 ویژه فرزندان(مالک زمان) 🙏 شرایط:👇 ۱_ خلاصه نویسی از کتاب مالک زمان ویژه فرزندان می‌باشد که باید حداقل در ۸ صفحه A4 نگارش و ارسال گردد. ۲_ خلاصه نویسی از کتاب یک ون شبهه ویژه زوجین می‌باشد که باید حداقل در ۱۰ صفحهA4 نگارش و ارسال گردد. ۳_ مقاله باید نوشته شخص شرکت کننده باشد(دانلود نکرده باشد)و حداقل در ۵ صفحه A4 نگارش(تایپ شود) و ارسال گردد. ۴_ شرکت کنندگانی که ضوابط و شرایط را رعایت نکنند در مسابقه شرکت داده نمی شوند.
هدایت شده از 
یک ون شبهه - سعداء.pdf
4.58M
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 متن پی دی اف
هدایت شده از 
👈 ( بیان خاطراتی از و ) 🙏 با حضور 👌 زمان: پنجشنبه ۱۵ دی ساعت ۸ عصر 👈برای شرکت در جلسه روی لینک زیر کلیک کرده و به عنوان میهمان وارد شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://www.skyroom.online/ch/eshpa/shahid-soleimani
هدایت شده از 
هدایت شده از 
بابک کیکشو میخورد و سوالشو میپرسید: هنوز خانواده اقوام و دوستانتون تهران هستند. درسته؟ زندیان: آره. تعدادشون هم کم نیست. شبا که توتلگرام جمع میشیم و خاطرات گذشته مرور میکنیم روحیه هممون عوض میشه. بابک: البته فکر نکنم وضع اونا چندان بد باشه. منظورم اونایی هست که الان تو ایران هستند. بالاخره دیگه راه و چاه را یاد گرفتند. زندیان: اون که بعله. اغلب بچه هاشون سرمایه دار و بیزینسمن های خوبی هستند. پسرای منم ایران سرمایه گذاری کردند. بابک: شناسنامه شما یهودی هست. نه بهایی. درسته؟ زندیان: بله. پدرم قبل از انقلاب اجازه ی گرفتنِ شناسنامه بهایی به ما نداد. چون میخواست سرمایه گذاری هایی که در بخش فولاد کرده حفظ بشه. یهودی های ایران مُخِ سرمایه گذاری در بخش صنعت هستند. بابک: به خاطر همین شناسنامه یهودی گرفتید اما در مناسکشون شرکت نداشتید. زندیان: بعضی یهودی ها بعد از انقلاب شناسنامه هاشون عوض کردند و با نفوذی که داشتند هویت مسلمان برای خودشون و خانوادشون تعریف کردند. اما پدرم و عموهام فرصت عوض کردن شناسنامه یهودی ما نداشتند و این شد که در مناسک بهایی هستیم و در شناسنامه یهودی. بابک: گرفتن شناسنامه یهودی کار راحتی بود؟ زندیان: خب معلومه که نه! سفارت اسراییل در قبل از انقلاب، اولین سفارت خونه ای بود که تا فهمید کم کم داره انقلاب میشه و اوضاع خراب تر میشه، خودش، خودش را تعطیل کرد و جور و پلاسش جمع کرد و رفت. اما اقدام آخرش این بود که با نفوذ سنگینی که در اداره های شاهنشاهی داشت، برای تعداد زیادی از بهایی ها شناسنامه یهودی صادر کرد و رفت. بابک: لابد به خاطر بحران آماری که دچارش شده بود. زندیان: آفرین. اسراییل دید خیلی از یهودی ها دارن شناسنامه مسلمون میگیرند و اگه آمار یهودی ها خیلی کم بشه، دیگه نمیتونه به عنوان اهرم پس از انقلاب استفاده کنه. به خاطر نجات از این بحران، دست به جعل و فیک زد. بابک: و شما از این مسئله ناراضی هستید؟ زندیان: دیگه مهم نیست برام. آسیبی به زندگیم و بیزینس بچه هام نمیزنه. بابک: مایلید دوباره برگردید ایران؟ زندیان که همه سوالات بابک را فورا جواب میداد، در برابر این سوال سکوت معناداری کرد و چیزی نگفت. 🔶🔷🔶🔷🔶🔷 سوزان استکانشو گذاشت رو میز و پرسید: شما احساس انزوا نمیکنید؟ آلادپوش: منظورت چیه؟ سوزان: با هر کدام از دوستانم حرف زدید و افتخار آشنایی با شما داشتند فقط از گذشته ها حرف زدید. نه از برنامه های سازمان مجاهدین حرفی زدید و نه ... آلادپوش: ببین دختر جون! ما کارا و برنامه های خودمونو داریم. من از مبارزه با رژیم ناامید نیستم اما این شکلی مبارزه کردن را هم نمیپسندم. سوزان: دوست ندارید مثل عمو و زن عموتون... آلادپوش: من از گلوله بارون نمیترسم. ولی اینکه بشینی ببینی شاید هر از ده سال ملت بریزه تو خیابون و ما هم سوار موج ملت بشیم و دو سه جا آتیش بزنیم خوشم نمیاد. در شان ما نیست. ما یه روزی جوی خون تو تهرون راه مینداختیم. اما الان کاسه چه کنم گرفتیم دستمون و دلمون خوشه که هر از گاهی یه نفر جذب میشه. کو؟ کجان همینایی که میگن جذب شدن؟ تخصص من مطالعات زنان هست و تا الان ندیدم حتی سازمان خودمون برای جذب دختران اثرگذار، نه فقط اونایی که لچک برمیدارن و کارهای سطحی میکنند، اهمیت بده. سوزان: یه نفر از همونایی که شیفته این نگاه شد و زندگیش شد مبارزه و تا اسم شما مطرح شد، خواهش و تمنا کرد که خودش با شما گفتگو کنه، روبروتون نشسته! آلادپوش با این حرف سوزان ساکت شد. بعد از چند لحظه که به سوزان زل زده بود گفت: گفتی اسمت چیه؟ سوزان(با لبخند): سوزان! آلادپوش: نکنه تو همون دختره هستی که ... سوزان: دقیقا. خودشم. همون که به خاطر فعالیت های مدنی دستگیر شد. زندان رفت. شکنجه دید. از زندان پیام داد. تا یک هفته هشتک «سوزان، صدای جنبش زنان» در کل یوتیوب ترند بود... آلادپوش: دست به اعتصاب زد. یک بار هم خبر اعدامش شایعه شد. حتی مریم رجوی هم اسمش آورد و بعد از نوید افکاری ... سوزان(با لبخند): خودشم. سوزانم. همون که به لطف پیام های سازمان و توجه شاهزاده باعث شد الان زندگی جدیدی رو شروع کنه و ده ها دختر مثل خودش تربیت کنه. آلادپوش که مشخص بود محو شخصیت و مبارزات سوزان شده، چشمانش برق افتاده بود و حرفی برای گفتن نداشت. سوزان، تا متوجه شد، تیر آخر را زد.
بر 🌷 روزی پر از خیر و برکت و سلامتی و را برای شما همراهان محترم آرزو داریم
👈 ۳۴۸ 👇 👈 ۱۴۰۱ 🙏 امروز، هدیه محضر مبارک و و بزرگوارش علیهم السلام و همه به ویژه
❣با زنت شوخی کن ❣ سر به سرش بزار ❣از غذاش بچش ❣ از دستپختش تعریف کن 👈🏻و بدون که اگر گاهی هم ظرف ها رو تو بشوری آسمون خدا به زمین نمیاد❗️ ✴️ همسرت همون دختر رویاهای دیروزت هست که به آشپز خانه ی زندگی امروزت اومده😊 ⭕️باور کن بدون اون اجاق خونت حسابی کور کور هست قدرش رو خیلی بدوبدون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
، صبح دیروز: کسانی که ندارند را نباید متهم به بی‌دینی و ضد انقلابی کرد
هدایت شده از 
👏 به مناسبت فرارسیدن و سالروز برگزار میشود 👈 👉 👈 عکس هنری از راهپیمایی با لوگوی ۱۴۰۱ 👈 نامه ای به 👈 ۵ صفحه ای با موضوع (تایپ شده) 👈 ویژه والدین(یک ون شبهه) 👈 ویژه فرزندان(مالک زمان) 🙏 شرایط:👇 ۱_ خلاصه نویسی از کتاب مالک زمان ویژه فرزندان می‌باشد که باید حداقل در ۸ صفحه A4 نگارش و ارسال گردد. ۲_ خلاصه نویسی از کتاب یک ون شبهه ویژه زوجین می‌باشد که باید حداقل در ۱۰ صفحهA4 نگارش و ارسال گردد. ۳_ مقاله باید نوشته شخص شرکت کننده باشد(دانلود نکرده باشد)و حداقل در ۵ صفحه A4 نگارش(تایپ شود) و ارسال گردد. ۴_ شرکت کنندگانی که ضوابط و شرایط را رعایت نکنند در مسابقه شرکت داده نمی شوند.
هدایت شده از 
یک ون شبهه - سعداء.pdf
4.58M
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 متن پی دی اف
هدایت شده از 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شنیدید میگن «برای یک دستمال قیصریه را به آتش نمی‌کشند!» در قضیه مهسا امینی ایران را به خاطر قتلی که اتفاق نیفتاده بود به آتش کشاندند و خون بهترین جوانان آن را به زمین ریختند، اما در کانادا پلیس اینطور دختره را بر زمین می‌زند و می‌کُشد (به خون‌های بر زمین ریخته او پس از ضربه دقت کنید) اما اگر از دیوار صدایی درآمد از سلبریتی‌های خائن وطن‌فروش هم صدا درآمد. رامبد خان جوان تو که بچه‌ت را اونجا به دنیا آوردی یه چیزی بگو، پس‌فردا با بچه‌ت همین‌طور رفتار میکننا از ما گفتن
هدایت شده از 
👈 ( بیان خاطراتی از و ) 🙏 با حضور 👌 زمان: پنجشنبه ۱۵ دی ساعت ۸ عصر 👈برای شرکت در جلسه روی لینک زیر کلیک کرده و به عنوان میهمان وارد شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://www.skyroom.online/ch/eshpa/shahid-soleimani