eitaa logo
خانه مهر
1.9هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
8.6هزار ویدیو
386 فایل
کانال اطلاع رسانی در موضوع مهارتهای زندگی و تربیت فرزند برای ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب و پاسخ به مسابقات، به این آدرس پیام بفرستید @ab_hasani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ایشون نه روحانی است نه ایرانی و نه مسلمون 🔵 دکتر کریس هیور یک محقق مسیحی و انگلیسیه، توضیحاتش درمورد امام زمان عجل الله فرجه و ظهور فوق العادست؛ دنیا بدون امام نابود خواهد شد
♦️پرخاشگری ممنوع "آقایون عزیز! فرقی نمکینه که تازه عقد کردین یا مدتی از ازدواج شما میگذره" در هر صورت حواستون باشه که👇👇 🍃زن‌ها از پرخاشگری مردها بدشان می‌آید. درست است که زن‌ها دوست دارند دلشان به یک همسر مقتدر گرم باشد اما هیچ زنی نیست که بگوید: «من دوست دارم شوهرم خشن باشد....!» 👈 پس مردها باید حواس‌شان باشد که خشونت به کار نبرند، صدایشان را بالا نبرند و به همسرشان احترام بگذارند. 👈 اگر مردی می‌خواهد زنش را درک کند، باید برایش احترام قائل باشد؛ اما در حد متعادل. خانم‌ها هم مرد متعادل دوست دارند.
هدایت شده از خانه مهر
👏 همزمان با 👈 در ( راهکار مدیریت اقتصادی خود و فرزندان ) 🙏 با حضور 👌 زمان: جمعه ۱۴ بهمن ساعت ۵ عصر 👈برای شرکت در جلسه روی لینک زیر کلیک کرده و به عنوان میهمان وارد شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://www.skyroom.online/ch/eshpa/shahid-soleimani
🔹 بر سر در هر خانه ای بزنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرتقال نخوردیم، گوشت نخوریم، فردا هم میگن نون هم نخوریم، پس هوا بخوریم؟ _چی میخوری؟ +آب جوش میاریم توش نون تریت می‌کنیم! این در حالیست که در آن دوره روزانه حدود ۵ برابر امروز نفت می‌فروختیم و یک سوم امروز جمعیت داشتیم
هدایت شده از خانه مهر
👏 همزمان با 👈 در ( راهکار مدیریت اقتصادی خود و فرزندان ) 🙏 با حضور 👌 زمان: جمعه ۱۴ بهمن ساعت ۵ عصر 👈برای شرکت در جلسه روی لینک زیر کلیک کرده و به عنوان میهمان وارد شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://www.skyroom.online/ch/eshpa/shahid-soleimani
هدایت شده از آینده سازان
هدایت شده از آینده سازان
سه روز از دیدار سوزان با آلادپوش گذشت. پیتر با سوزان تماس گرفت و با هم قرار گذاشتند. قرار شد در پیاده رو با هم قدم بزنند. همین طور که با هم قدم میزدند، پیتر سر صحبت رو باز کرد: اتفاقات داره سریعتر از اون چیزی که فکرش میکردیم رخ میده. به روزهای قیام سراسری داریم نزدیک میشیم. فکر میکردم دیرتر از این حرفها باشه اما اشتباه میکردم. سوزان گفت: چه عجله ای هست؟ چی باعث میشه که من و تو به عنوان بازوهای مشورتی سازمان، از تصمیمی شوکه بشیم و اطلاعی ازش نداشته باشیم؟ پیتر گفت: میفهمم چی میگی. نمیدونی من اون بالاها با یه مشت پیرمرد عملیِ دائم الخمرِ لوده و بیسواد چی میکشم؟ شازده هم دلش به اینا خوشه! میگه فلانی مشاور بابام بوده ... فلانی باباش بافورِ بابا بزرگمو چاق میکرده ... فلانی ننه جونش رقاص دربار بوده ... فلانی بهایی هست و اگه بهش حرف بزنی، انگار به اسب شاه گفتی یابو! سوزان گفت: ولی طرفِ من و سازمان مجاهدین همه چیو ردیف کردم. آلادپوش و سازمانشون منتظر جرقه اَن. پیتر پرسید: تو اطلاعی از سازماندهی نیروهاشون در ایران داری؟ اونجا همه چی درسته؟ سوزان گفت: من مشکل خاصی نمیبینم. همه چی برای اسمِ رمز آماده است. میشه بپرسم تو چرا ذهنت درگیره؟ پیتر گفت: آخه طرفِ ما هیچی ردیف نیست اما دستور اومده که آماده باشین! سوزان گفت: میشه یه پیشنهاد بدم؟ پیتر گفت: بگو! سوزان گفت: متن مصاحبه و سخنرانی شاهزاده آماده است؟ پیتر گفت: اطلاع ندارم. چون متنش هم دست ما نیست. سوزان گفت: نمیتونی کاری کنی که متن را بتونیم خودمون بنویسیم. پیتر توقف کرد و گفت: چرا ... میتونم پیشنهاد بدم ... چرا؟ چیزی شده؟ سوزان گفت: داریم زمانو از دست میدیم. من الان باید همه چی رو بهت بگم. پیتر گفت: چی شده سوزان؟! 🔶🔷🔶🔷🔶🔷 دو روز بعد، پیتر به واسطه کماندار با شازده ملاقات کرد. شازده معمولا ملاقات های کاری را در دفتر شخصیش که بین خودشون به اسم دفتر پاتی معروفه، برگزار میکنه. فضای دفتر مملو از عکس های جوانی شازده و باباش هست و هیچ خبری از دیگر خاندان پهلوی نیست حتی فرح! شازده به پیتر گفت: کماندار گفت درخواست ملاقات داشتی. خودمم میخواستم ببینمت. پیتر گفت: در خدمتگذاری حاضرم. کماندار به پیتر اشاره کرد که حرفتو بزن که شازده کار داره. پیتر گلویی صاف کرد و گفت: واسطه من در سازمان منافقین ... شازده فورا پرسید: همون دختره که با آلادپوش ارتباط داره؟ پیتر گفت: بله قربان! سوزان. اسناد و مدارکی به من رسونده که نشون میده مریم رجوی و کلا سازمان مجاهدین هنوز به پیمان نوین معتقد نیستند و قصد دارن سازِ خودشونو بزنن. شازده گفت: چیز عجیبی نیست. رو اونا حساب نکردم. مگه مغز خر خوردم که رو اونایی حساب کنم که برام هزینه دارن؟ پیتر گفت: خب اگه رو اونا حساب نکردیم، پس کیا قراره پیاده نظام ما بشن؟ ما خودمون امکان جنگ شهری داریم؟ شازده گفت: معلومه که نداریم. فعلا نمیدونم. ذهنم درگیر ورودِ بهایی ها به ایران بود و نتونستم اینو پیگیری کنم. پیتر گفت: خب بهایی ها قراره ... ؟ شازده دستی رو زانوی کماندار گذاشت و گفت: اقتصاد و فرهنگ. کارِ بهایی ها اقتصادی و فرهنگی هست. چیزیاز هر حمله نظامی مهمتر. مگه نه کماندارِ عزیز؟ کماندار به نشان احترام، دستشو گذاشت رو سینه اش و گفت: بله الهی قربونتون برم. شازده هم خنده ای کرد و گفت: سیا چطوره؟ پیتر دید که اگه بحث بره به طرف خوش و بشِ، دیگه نمیتونه اینا رو جمع و جور کنه، فورا گفت: قربان بنظر ما رو مریم رجوی حساب نکنید اما مخالف فرسایشی شدنِ برنامه ها هستیم. داریم زمانو از دست میدیم. شازده رو کرد به طرف پیتر و گفت: اوکی. موافقم اما بهترین زمان کدومه؟ آمریکا هم میگه زمانشو شما پیشنهاد بدین. اگه نتونیم زمانِ درست و به موقع اعلام کنیم، دیگه طرح هایی که برای براندازی به سازمان سیا ارائه دادیم، تمدید نمیشه. اونا بازخورد میخوان. میگن هنوز رژیم ایران داره به امنیتیش مینازه. میگن حرکت خاص اعتراضیِ مدنی مشاهده نمیشه. میگن یه کارِ عملیاتی تر میخوان. پیتر گفت: قربان! من الان برای همین اینجام. با محاسباتی که سوزان کرده و اسنادی که من دیدم، فقط میتونیم از ظرفیت تجزیه طلب ها استفاده کنیم. شازده گفت: به حرفم گوش میدن؟ پیتر گفت: لازم نیست به حرف شما گوش بدن. مهم اینه که بتونیم از لاکِ خودشون بیاریمشون بیرون. شازده تو فکر رفت. پرسید: ایده خاصی دارین؟ ادامه دارد... https://eitaa.com/mohamadrezahadadpour
اللهم صل علی محمد و آل محمد بر 🌷با تبریک علیه السلام، 👈 روزی پر از خیر و برکت و سلامتی و را برای شما همراهان محترم آرزو داریم